یهودیان، جهان اسلام و بغداد

یهودیان، جهان اسلام و بغداد (۱)

الیگارشی حاخامی و یهودیت جدید (قسمت هشتم)

در زمان حیات پیامبر اسلام (ص) (۵۷۰-۶۳۲میلادی) قریب به چهار سده از پیدایش نهاد شاه داوودی و یک سده از پایان تدوین تلمود می گذشت.
در این زمان یهودیان از سازمان سیاسی متمرکز و مقتدری برخوردار بودند که در رأس آن بوستان بن حنینا «شاه داوودی» مستقر در فیروز شاپور (انبار)، قرار داشت. او چهار سال پیش از هجرت پیامبر اسلام (ص)، در سال ۶۱۸ میلادی، در این سمت جای گرفت و در سال ۴۸هجری/۶۷۰میلادی درگذشت. سپس، پسرش حسدای بن بوستان (۱) (حسدای اول) ریاست یهودیان را به دست گرفت. (۲) یهودیان در سراسر ایران ساسانی پراکنده بودند و در زیر فرمان دودمان های اشرافی خویش قرار داشتند. الیگارشی یهودی یک طبقه ممتاز از خاندان های اشرافی ثروتمند را تشکیل می داد و اداره مدارس علمیه یهودیان نیز با اینان بود. (۳) امور دینی یهودیان به طور عمده به وسیله دو حوزه اصلی پامبدیتا (عراق) و سورا (شام) اداره می شد. حوزه سورا از اهمیت بیشتر برخوردار بود. در زمان ظهور پیامبر اسلام (ص) مر بار هونا (۴) (۵۹۱-۶۱۴) و سپس حنینا (۵) (۶۱۴-۶۵۰) ریاست این حوزه را به دست داشتند و مرجع اصلی دینی یهودیان جهان به شمار می رفتند. (۶) در واپسین سال های سلطنت ساسانیان حوزه پامبدیتا به شهر فیروز شاپور (انبار) انتقال یافت. با سقوط ساسانیان، یهودیان بار دیگر در قلعه پامبدیتا مستقر شدند. ظاهراً در زمان ورود علی بن ابیطالب (ع) به منطقه، ربی اسحاق (۷)، رئیس حوزه پامبدیتا، به استقبال رفت. (۸)
جوامع یهودی از اواخر سده پنجم میلادی در شبه جزیره عربستان و یمن نیز مستقر بودند.
گروه های یهودی عربستان، که در متون دوره اسلامی از آنها به نام قبایل یهود نام برده شده، در واقع «قبیله» به معنای واحدهای قومی عشیره ای نیستند. (۹) اینان گروه‌های بازرگان و کشاورز و رمه‌دار هستند که در برخی مناطق مهم اقتصادی عربستان در قلعه های مستحکم خود، چون خیبر می زیستند. چنین قلعه هایی در عراق و شام نیز وجود داشت و حوزه های پامبدیتا (فم البداه) و سورا نیز در چنین قلعه هایی مستقر بود. برای نمونه، یاقوت حموی در نیمه اول سده هفتم هجری در زیر مدخل «تیماء» آن را قلعه سموئل بن عادیا یهودی می خواند که به این دلیل «تیماء یهود» نام گرفته است. این شهرکی است مهم میان شام و وادی القری و در مسیر کاروان های حاجیان دمشق. (۱۰)
کسانی را که در زمان ظهور اسلام در عربستان به یهودی شهرت داشتند مجموعه ای یک دست نمی توان شمرد. پیشتر درباره «احبار» و زاهدان یسنی، چون ابن الهیبان، و پیوندشان با عربستان سخن گفته ایم. معهذا، بی تردید بخش مهمی از این یهودیان به الیگارشی یهودی بین النهرین تعلق داشتند و همینان اند که نقشی به شدت منفی علیه پیامبراسلام (ص) ایفا کردند. عبدالملک بن هشام حمیری (متوفی حوالی سال ۲۱۸ هجری) در کتاب معروف خود، سیره رسول الله، دسیسه های یهودیان را علیه مسلمانان به طور مشروح بیان داشته است. به روایت او، یهودیان مستقر در شبه جزیره عربستان زمانی که گروش وسیع مردم به پیامبر (ص) را دیدند توطئه را آغاز کردند. «احبار» یهود مخالف پیامبر۶۱ تن بودند که اسامی آنان در متن عربی کتاب ابن هشام مندرج است. از این میان دو تن، عبدالله بن سلام و مخیریق به اسلام گرویدند. (۱۱) «مخیریق در یهود از جمله علمای بزرگ بود و مردی توانگر بود و مال و ملک بسیار داشت.» او در جنگ احد به مصاف با کافران رفت و به شهادت رسید. (۱۲) از میان گروه فرودست «یهودیان» نیز گروش به اسلام گزارش شده است. از جمله، اسود راعی است که «یهودی» بود و «شبانی جهودان می‌کرد». وی به اسلام گروید و در جنگ با کافران به شهادت رسید. (۱۳) محیصه و حویصه نیز «یهودیان» بی چیزی بودند که به اسلام گرویدند. محیصه به خاطر اسلام دوست یهودی توطئه گر خود را، که بازرگانی متمول بود، به قتل رسانید. (۱۴) سلام بن ابی الحقیق «دانشمند و قاضی» یهودیان، نیز به شدت به دسیسه علیه مسلمانان اشتغال داشت و به قتل رسید. (۱۵) کعب بن الاشرف از یهود بنی‌نظیر بود. او نیز به دست مسلمانان به قتل رسید. (۱۶) محتملاً کسانی چون اسود راعی و محیصه و حویصه از «یهودی شدگان»اند. یهودیان رویه «یهودی کردن» غلامان خویش را تا سده های اخیر نیز دنبال می کردند. امروزه، گروه هایی از یهودیان سیاه پوست را می شناسیم که از تبار بردگان آفریقایی یهودیان اند.
مقابله یهودیان با پیامبر اسلام (ص) از بحث و مناظره آغاز شد و سرانجام به دسیسه و جنگ کشید. اولین جنگ مسلمانان و یهودیان جنگ با یهود بنی‌قینقاع است، سپس جنگ با یهودیان بنی‌نضیر و بنی‌قریظه و خیبر. یهودیان در برافروختن جنگ خندق نیز نقش مهمی داشتند. (۱۷) تکاپوی یهودیان علیه اسلام تداوم یافت تا سرانجام عمر در زمان خلافت خود (۶۳۴-۶۴۴م.) ایشان را به طور کامل از عربستان اخراج کرد (۱۸). به گزارش یاقوت حموی، شهرک تیماء، پس از این ماجرا و با مهاجرت یهودیان عربستان به شام پدید شد. (۱۹)
ظهور اسلام و پیدایش آن حوزه سیاسی – فرهنگی که «جهان اسلام» نام گرفت، وضع یهودیان را دگرگون کرد و شکوفایی زندگی و فرهنگ آنان را سبب شد. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم می نویسند اکنون یهودیان در یک امپراتوری واحد می زیستند که شبکه ارتباطی مشترک و مجموعه مناسبات به طور عمده همگون در آن وجود داشت. (۲۰) دایرة المعارف یهود می‌نویسد:
با ظهور اسلام و گسترش سریع آن از جنوب فرانسه تا هند، حیات اقتصادی یهودیان نیز دستخوش تحول اساسی شد… این انقلاب جدید سیاسی و اجتماعی-اقتصادی برای نخستین بار جوامع یهودی را که غالباً کشاورز بودند به مردمی تاجر، صراف (۲۱) و صنعتگر بدل کرد. (۲۲)
تردیدی نیست که پیدایش تمدن اسلامی در ارتقاء وضع فرهنگی و اقتصادی یهودیان تأثیر فراوان داشت. ولی آن بخش از نوشته فوق که آغاز اشتغال یهودیان به «تجارت» و «صرافی» را از زمان زیست ایشان در فضای اسلامی می داند قابل قبول نیست. دایرةالمعارف یهود در جای دیگر می نویسد: قرآن نخستین مأخذی است که اشتغال یهودیان به رباخواری را مطرح ساخته است. (۲۳)
پیشینه اشتغال یهودیان به رباخواری بسیار کهن است. در «عهد عتیق» رباخواری به عنوان حرفه کنعانی ها (فنیقی ها) ذکر شده است. (۲۴) این روش انباشت و تکاثر ثروت میراثی فنیقی بود که به وسیله یهودیان جذب شد. از آن پس ایشان به حاملان اصلی این شیوه مبادله پولی بدل گردیدند تا بدانجا که رباخواری به عنوان یک حرفه کاملاً یهودی شناخته می‌شد. در «سفر خروج» خواسته شده که در پرداخت «پول نقد» به «فقرای بنی‌اسرائیل» با ایشان به سان «رباخواران» سلوک نشود و بهره دریافت نگردد. (۲۵) در «سفر تثنیه» به صراحت رباخواری در میان بنی‌اسرائیل ممنوع ولی در رابطه با بیگانگان مجاز شمرده شده است:
غریب را می توانی به سود قرض بدهی، اما برادر خود را به سود قرض مده. (۲۶)
این بیانگر رواج رباخواری در میان بنی اسرائیل از ازمنه کهن است.
در سال ۱۸۹۳ میلادی بقایای بایگانی یک خانواده یهودی ساکن شهر نیپور (۲۷) بین النهرین به وسیله آمریکایی ها کشف شد. بیش از ۷۰۰ سند به دست آمده در این کاوش نشان می دهد که خانواده فوق، به نام پسران موراشو (۲۸)، در سال های ۴۵۵-۴۰۳ پیش از میلاد، یعنی در دوران اردشیر اول و داریوش دوم هخامنشی، «به شکلی گسترده» به عملیات مالی مبتنی بر ربا اشتغال داشته اند. (۲۹) مشارکت فعال یهودیان اسکندریه در عملیات تجاری و صرافی کاملاً روشن است. پیشتر درباره خاندان فیلو اسکندرانی سخن گفته‌ایم. یادآوری می شود که نام برادر فیلو به عنوان بزرگ ترین صراف اسکندریه در سده اول میلادی به ثبت رسیده است. اهمیت الیگارشی تجاری-مالی اسکندریه در حوالی ظهور عیسی مسیح (ع) چنان بود که خاندان سلطنتی هیرود با آن وصلت نمود. می دانیم که در زمان شاپور اول ساسانی شموئیل، حاخام بزرگ یهودیان بین النهرین، فتوایی صادر کرد و طبق آن دادن پول به عنوان ربا به سایر یهودیان را ممنوع کرد. (۳۰) این نشان می دهد که در نخستین سال های تأسیس دولت ساسانی نیز رباخواری یهودی، حتی در میان خود یهودیان، رواج گسترده داشته است.
ظهور اسلام و احکام صریح قرآن در ممنوعیت ربا مانعی جدی در راه رباخواری یهودی پدید ساخت. به نوشته دایرة المعارف یهود، «ربا» در اسلام دارای مفهومی مشخص تر از ربیت (۳۱) یهودی و یوزورا (۳۲) مسیحی است. (۳۳) لذا، گریز از این ممنوعیت به سادگی امکان نداشت. در نتیجه، در سده های نخستین اسلامی یهودیان رباخوار به طور عمده به تجارت جهانی روی آوردند. معهذا، به تدریج و از سده سوم هجری/نهم میلادی یهودیان مستقر در سرزمین های اسلامی شکل جدیدی از رباخواری را وضع کردند و آن سرمایه گذاری مالی در عملیات تجاری بود. برخی از این مشارکت ها ظاهری بود و تنها پوششی تلقی می شد برای گریز از قوانین اسلامی منع رباخواری (۳۴). یهودی پولی به تاجر می داد و بدون توجه به ضرر یا سود آن، در پایان معامله، مبلغ توافق شده ای سود دریافت می کرد (۳۵). این روش به تدریج شایع شد و در سده چهارم هجری/دهم میلادی رباخواری پوشیده و غیررسمی را در میان مسلمانان به طور کامل رواج داد. در این زمان در بغداد، مرکز خلافت عباسی، رباخواران بزرگ یهودی پدید شدند چون یوسف بن فیناس، هارون بن عمرام و به ویژه نتیرا. کار آنان چنان بالا گرفت که حتی در ازای بهره وام های کلان به خلفای عباسی می پرداختند. (۳۶)
درباره پیوند کهن یهودیان با تجارت نیز پیشتر سخن گفته ایم.
یهودا ناسی مقتدر با کشتی های خود به تجارت اشتغال داشت و گفتیم که گروش هلنا، ملکه ادیابن، به یهودیت به دلیل تبلیغ یک تاجر ثروتمند یهودی به نام انانیاس بود. ادعای دایرة المعارف یهود دال بر انتساب مبداء صرافی و تجارت یهودیان به دوره اسلامی عجیب است. شاید منظور آن باشد که پیشینه غیر افتخارآمیز اشتغال یهودیان به تجارت جهانی برده و رباخواری، که در تاریخ اروپا به عنوان دو حرفه کاملاً یهودی شناخته می شود، به دوران اسلامی وصل شود و بدینسان حرفه ای «جدید» و «اکتسابی» قلم رود. در طول سده های گذشته، یهودیان بارها به دلیل نقش شان در اسارت و فروش بردگان اروپایی و نیز در ترویج رباخواری در این قاره مورد اتهام اروپاییان قرار گرفته اند.
در دوران پس از اسلام، حوزه های سورا و پامبدیتا همچنان مراکز اصلی سیاسی و دینی یهودیان به شمار می رفت و «گائون ها» (روسای حوزه های فوق) رهبری دینی یهودیان را به دست داشتند.
ریاست حوزه های سورا و پامبدیتا در شش یا هفت خاندان موروثی بود. برخی از اینان خود را از خاندان داوودی می‌خواندند. برای نمونه، خاندان شریرا، که از مقتدرترین خاندان های حاخامی این عصر بود، تبار خود را به داوود می رسانید. «گائون» ها مفسرین و مدرسین تلمود بودند، مقامات عالی قضایی یهود به شمار می رفتند و در اجتماعات خود به پرسش های ارسالی یهودیان از سراسر جهان پاسخ می دادند. حاخام های بزرگ دوره گائونی که تا سده یازدهم میلادی امتداد دارد، عبارتند از: یهودایی (۳۷)، عمرام (۳۸)، سعدیه (۳۹)، شریرا (۴۰)، شموئیل بن حفنی (۴۱) و حی (۴۲). در این دوران شورای سنهدرین نیز همچنان حضور داشت. (۴۳)
از زمان خلافت هشام بن عبدالملک تا اوایل دوران منصور عباسی، سلیمان بن حسدای (۴۴)، نواده بوستان، «شاه داوودی» یهودیان (۱۱۵-۱۴۲ق/ ۷۳۳-۷۵۹م.) بود. او که خود حاخامی متنفذ به شمار می رفت بر رؤسای حوزه های سورا و پامبدیتا و امور یهودیان سیطره کامل داشت (۴۵). با احداث شهر بغداد به وسیله منصور و استقرار مرکز خلافت عباسی در آن (۱۴۵ق/۷۶۲م.) بسیاری از یهودیان به این شهر مهاجرت کردند و به تدریج «شاه داوودی» نیز در بغداد مستقر شد.
در سده دوم هجری/سده هشتم میلادی حاکمیت مقتدرانه الیگارشی حاخامی اعتراض یهودیان تهیدست را برانگیخت و جنبشی نیرومند را بر ضد ایشان پدید ساخت. رهبری این جنبش با عنان بن داوود برادرزاده سلیمان بن حسدای بود.

قرائیون یهودیان قرائی

عنان در حوالی سال های ۱۳۵-۱۵۹ق/۷۵۴-۷۷۵م، مقارن با خلافت منصور عباسی، می زیست و ساکن بغداد بود. پیروان او در آغاز به عنانیه شهرت داشتند و سپس قرائیون (۴۶) نام گرفتند. یهودیان به آنان «بنی مخرا» یا «بیله مخرا» (۴۷) (طایفه مخرا) می گفتند. «مخرا» به معنی «کتاب مقدس» است. علت آن است که ایشان تنها منبع شناخت و سلوک دینی را متون اصیل و اولیه دینی می دانستند و منکر سنن شفاهی بودند که به وسیله حاخامیم یهودی در سده های اخیر رواج یافته بود. (۴۸)
طبق مندرجات منابع قرائی، حاخام ها ابتدا کوشیدند تا عنان را با خود همراه کنند ولی موفق نشدند. سپس، عنان به دستور منصور (قاعدتاً با دسیسه سران یهودی) زندانی شد. ابوحنیفه او را راهنمایی کرد که در برابر خلیفه از تشابه عقاید خود با اسلام سخن گوید و بدینسان بخشوده شد. (۴۹) در واقع، عنان برخی نظریات خود را از اسلام گرفت و ظاهراً از ابوحنیفه متأثر بود. او به ویژه مخالفتی شدید با نظام بسته اجتماعی یهودی و منع رابطه با غیریهودیان ابراز می‌داشت. (۵۰)
در نیمه دوم سده نهم میلادی، مکتب عنان به وسیله بنیامین بن موسی نهاوندی به صورت یک فرقه متنفذ درآمد. نقش او در این فرقه تا بدانجاست که در منابع عربی از آن به عنوان «اصحاب عنان و بنیامین» یاد می شود. (۵۱) یکی از اقدامات بنیامین نهاوندی پیراستن مفهوم خداوند از موهومات انسان‌گونه پنداری (۵۲) رایج در میان یهودیان و ارائه یک مفهوم انتزاعی از خداوند بود. (۵۳)
در سده های هشتم تا یازدهم میلادی، کانون تکاپوی قرائیون در شبه جزیره عربستان بود و از آن پس در میان یهودیان آسیای صغیر نیز گسترش یافت. قرائیون تا زمان پیدایش جنبش اروپایی هاسکالا در سده نوزدهم میلادی جدی ترین تهدید برای الیگارشی حاخامی در میان یهودیان به شمار می رفتند. دایرة المعارف یهود عمده ترین علت پیدایش جنبش قرائیون را «ظهور و گسترش اسلام و تبدیل آن به یک دین جهانی و وخامت وضع اجتماعی و اقتصادی طبقات تهی‌دست یهودی» ذکر کرده است. (۵۴)
درباره روش های خشن الیگارشی زرسالار یهودی در سرکوب قرائیون در آینده سخن خواهیم گفت.
در سال ۲۱۰ق/ ۸۲۵م، مأمون، خلیفه عباسی (۱۹۸-۲۱۸ق/ ۸۱۳-۸۳۳م.)، طی فرمانی به اقلیت های دینی مسیحی، یهودی و زرتشتی در اداره امور داخلی شان خودمختاری اعطا کرد. در نتیجه، ریاست «شاهان داوودی» بر یهودیان به رسمیت شناخته شد. مأمون، به رغم یهودیان، فرقه قرائی را نیز به رسمیت شناخت و به روسای آن منصب «ناسی‌گری» طایفه شان را اعطا کرد. در زمان مأمون، اسحاق اشکوی بن موسی (۵۵)، «شاه داوودی» یهودیان، درگذشت و میان دو تن از «شاهزادگان داوودی» بر سر تصدی این سمت نزاع درگرفت. حاخام های یهودی نیز به دو گروه رقیب تقسیم شدند. سرانجام، حکمیت به نزد مأمون بردند و با فرمان خلیفه، داوود بن یهودا (۵۶) به ریاست یهودیان (۸۲۰-۸۵۷) منصوب شد. (۵۷)

ادامه دارد…

قسمت قبلی این مقاله  ؛  قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:
۱. Hisdai ibn Bustanai
۲. ibid, vol. 4, p. 1537;vol. 6, p. 1026
۳. ibid, vol. 3, p. 923
۴. Mar bar Huna
۵. Hanina
۶. ibid, vol. 7, p. 319
۷. R. Isaac
۸. ibid, vol. 13, p. 1385
۹. ibid, vol. 8, p. 656
۱۰. یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی، معجم البلدان، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۰میلادی، ج۲، ص ۷۸.
۱۱. ابن هشام، سیرت رسول الله، ترجمه رفیع الدین اسحاق بن محمد همدانی، تهران: خوارزمی، چاپ اول، ۱۳۶۰، ج۱، صص ۴۹۱ -۴۹۲.
۱۲. همان مأخذ، صص ۴۹۵-۴۹۶.
۱۳. همان مأخذ، ج۲، صص ۸۳۷-۸۳۸.
۱۴. همان مأخذ، صص ۶۴۳-۶۴۴.
۱۵. همان مأخذ، صص ۷۶۶-۷۶۸
۱۶. همان مأخذ، صص ۶۳۵-۶۴۲.
۱۷. همان مأخذ، صص ۶۳۱-۶۳۴، ۷۱۳-۷۱۸، ۷۲۷-۷۲۹، ۷۴۹ -۷۵۸، ۸۲۰ -۸۲۸.
۱۸. همان مأخذ، صص ۸۴۵-۸۴۶.
۱۹. یاقوت حموی، همان مأخذ.
۲۰. Ben-Sasson, ibid, p. 393
۲۱. moneylender
۲۲. Judaica, vol. 16, p. 1278
۲۳. ibid, vol. 12, p. 247
۲۴. ibid, p. 245
۲۵. سفر خروج، ۲۵/۲۲.
۲۶. سفر تثنیه، ۲۳/ ۱۹-۲۰.
۲۷. Nippur
۲۸. Murashu
۲۹. ibid, pp. 253, 529-530
۳۰. ibid, vol. 14, pp. 786-787
۳۱. ribbit
۳۲. usura
۳۳. ibid
۳۴. ibid, vol. 12, pp. 253-254.
۳۵. ibid, vol. 16, p. 1282.
۳۶. ibid, vol. 12, pp. 254, 999-1000
۳۷. Yehudai
۳۸. Amram
۳۹. Saadiah
۴۰. Sherira
۴۱. Samuel ibn Hophni
۴۲. Hai
۴۳. ibid, vol. 7, pp. 315-316
۴۴. Solomon ibn Hisdai
۴۵. ibid, vol. 6, p. 1028
۴۶. Karaites
۴۷. Mikra
۴۸. ibid, vol. 10, p. 761-762
۴۹. ibid, vol. 2, p. 920
۵۰. ibid, vol. 10, p. 765
۵۱. ibid, p. 767
۵۲. Anthropomorphism
۵۳. ibid, p. 768
۵۴. ibid, p. 764
۵۵. Isaac Iskoi b. Moses
۵۶. David b. Judah
۵۷. ibid, vol. 6, p. 1028

منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج ۱، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ دوم ۱۳۹۰.

تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:

تلگرام اندیشکده مطالعات یهود

همچنین ببینید

زرسالاران یهودی و انقلاب راه‌آهن

زرسالاران یهودی و انقلاب راه‌آهن

ورود نیروی بخار و سوخت زغال سنگ به عرصه حمل‌ونقل و ساخت نخستین لکوموتیوها بود که انقلاب راه‌آهن را میسر ساخت. این تحول با نام جرج استفنسن در پیوند است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده + 1 =