عزت‌الله فولادوند و براندازی

براندازی با ۱۰ هزار رای!

ارتش سرّی روشنفکران (قسمت نوزدهم) براندازی
فیلسوفان یهودی و مترجمان سکولار (۴)

پس از رخدادهای دوم خرداد ۱۳۷۶، عزت‌الله فولادوند معتقد بود: «کشور ما به مرحله‌ای رسیده است که از آن باید به نقطه‌ی بی‌بازگشت تعبیر کرد.» (۱۰۸) فرآیند «دموکراتیزاسیون» و فروپاشی جمهوری اسلامی را ناگزیر می‌دید و می‌گفت همه پژوهش‌ها حکایت از آن دارند: «در هر اقدامی صرف‌نظر از کیفیت فردی یا جمعی بودن آن، دیر یا زود به نقطه‌ای می‌رسید که از آن به بعد دیگر امکان انصراف و بازگشت وجود ندارد.» (۱۰۹) در روزنامه ایران به اصلاح‌طلبان هشدار می‌داد که راهی را انتخاب کرده‌اید و باید تا پایان ادامه دهید:

این امر منوط به تصمیم شما نیست، منطق رویدادها چنین ایجاب می‌کند و ایران به «نقطه‌ی بی‌بازگشت» رسیده است. (۱۱۰)

اما سال ۱۳۸۴، کنش‌های سیاسی ایران نشان می‌داد که «منطق رویدادها» در جهت عکس تحلیل‌های فولادوند از فرآیند دموکراتیزاسیون پیش می‌رود و «نقطه‌ی بی‌بازگشت» فروپاشی جمهوری اسلامی، روندی معکوس یافته است. ازاین رو در هنگام نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، وقتی ۲ کاندیدا به دور دوم انتخابات راه یافتند، عزت‌الله فولادوند علیرغم این‌که جزء تحریم‌کنندگان انتخابات بود، روز ۲۹ خرداد ۱۳۸۴ به میدان آمد و روشنفکران را به حمایت از علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی فراخواند! (۱۱۱) طنز تلخ انتخابات برای کاندیدای رقیب اصول‌گرایان این بود: شخصیت سکولاری که همه فخر و فضیلتش در مبارزه با اسلام، ترویج همجنس‌بازی و تبلیغ صهیونیسم سیاسی خلاصه می‌شد، ناگهان یک روحانی شاخص را به عنوان گزینه انتخاباتی مطلوب خود برگزید تا با استفاده ابزاری از موقعیت او، پروژه‌اش را پیش ببرد. فولادوند با ستایش از رویکرد پراگماتیستی (عملگرایانه) هاشمی رفسنجانی در سیاست‌ورزی گفت:

در این برهه، دیگر نمی‌توان ریسک کرد. با «تحریم انتخابات» ایران لطمه‌های زیادی خواهد خورد. رویکرد «پراگماتیستی» و «عمل‌گرایانه» آقای هاشمی رفسنجانی که سرد و گرم سیاست‌های داخلی و خارجی را طی دوره‌های مختلف چشیده، قابل ستایش است. (۱۱۲)

وانگهی، او با صدور بیانیه‌ای مشترک به همراه میرحسین موسوی، سیدمحمد خاتمی، مهدی کروبی، سعید حجاریان، عزت‌الله سحابی، بهزاد نبوی، ابراهیم یزدی، مصطفی تاج‌زاده، محمدرضا خاتمی، رامین جهانبگلو، محسن میردامادی، مسعود بهنود، یوسف اباذری، مجید مجیدی، احسان نراقی، فریدون جیرانی، رسول صدرعاملی، احمد پورنجاتی، سیمین بهبهانی، بابک احمدی و… به کمپین حمایت از هاشمی رفسنجانی (موسوم به جنبش ملی نخبگان) پیوست. (۱۱۳) البته محمدعلی ابطحی می‌گفت این کمپین «بازی بچه‌های هاشمی» است و نباید به دام آن افتاد، (۱۱۴) اما خودش هم سرانجام به آن ملحق شد. (۱۱۵)

عزت‌الله فولادوند و هاشمی رفسنجانی

ماجرای دفاع روشنفکران لائیک از هاشمی رفسنجانی چنان مضحک از آب درآمد و جنجال‌های دامنه‌داری آفرید که علیرضا اشراقی نوشت:

اگر آخوندی به مردمان بگوید که به کدام نامزد انتخاباتی رای دهند، «روشنفکر» ما بر می‌آشوبد و او را متهم می‌کند و به باد پرسش می‌گیرد که چرا از جایگاه روحانی‌اش چنین به نادرست بهره می‌جوید، اما خودش هم به همین راه می‌رود! پای بیانیه را امضاء می‌کند و به دیگران می‌گوید که چه باید بکنند و به که باید رای دهند و کدامین راه را باید بروند. (۱۱۶)

اشراقی در تحلیلش یادآور شد که سکولارها و لائیک‌ها با این کار همه سرمایه خود را به باد دادند، اما به روایت ف.م. سخن، نویسنده سایت گویانیوز اصلاً سرمایه‌ای برای از دست رفتن وجود نداشت و این کمپین بار دیگر فاصله روشنفکران با مردم را آشکار کرد. او به عنوان یک مرید عزت‌الله فولادوند، وزن واقعی استادش را در معادلات سیاسی ایران حتی به اندازه جمع‌آوری «۱۰ هزار رأی» هم ندانست:

واقعیتی که انتخابات اخیر به ما نشان داد، دور بودن سازمانهای سیاسی و اهل قلم و اندیشه از «مردم عادی» است. پیشنهاد استاد والامقام «عزت‌الله فولادوند» برای رای دادن به آقای «هاشمی رفسنجانی» شاید نتواند بیش از ده هزار رای ایجاد کند. (۱۱۷)

این رویدادها مسعود بهنود، کارشناس BBC فارسی را واداشت تا برای آبروی از دست رفته دوستانش توجیهی ببافد و دلیلی بتراشد، ولی نوشتار او هم به اعترافات ناخواسته‌ای درباره‌ی خودخواهی و جاه‌طلبی امثال فولادوند انجامید. بهنود نوشت که «این بار جامعه روشنفکری، تکنوکرات‌ها و جمع کثیری از فعالان سیاسی از خودخواهی و همیشه در انتظار کف زدن ماندن چشم پوشیدند» (۱۱۸) و البته باید از آنان متشکر باشیم، چون هم آبروی خود را باختند و هم ضربه‌ی مهلکی خوردند:

عزت‌الله فولادوند، محمود دولت‌آبادی و خشایار دیهیمی، اعتبار و نام و عزت خود به ارزانی به دست آورده بودند که در این «بازی» آن را وانهادند؟! ضربه را خورده‌ایم و جای زخم زدن به خود نیست. در فکر آینده باید بود. (۱۱۹)

فولادوند مانند بهنود، خیلی زود به فکر «آینده» افتاد و همراه با اصلاح‌طلبان به فاز «مبارزه مدنی» با نظام گام نهاد. او تنها یک ماه پس از انتخابات براساس نقشه راه سازمان CIA به اسطوره‌سازی از رهبران کودتاهای مخملی در جهان روی آورد. با انتشار مقاله‌ای در روزنامه رسمی دولت از واسلاو هاول، جاسوس کهنه‌کار و رهبر انقلاب مخملی چکسلواکی، چهره یک «قهرمان دموکراسی» را ساخت، راه‌های سقوط رژیم‌های غیرلیبرال را شرح داده و در روزنامه ایران نوشت:

علت‌العلل «سقوط»، تصلب ایدئولوژی رسمی است که توان پاسخ گفتن به چالش‌های ناشی از دگرگونی‌های جهان امروز را از دست داده… تا مردم هر جامعه نخواهند، دیکتاتوری هرگز نمی‌میرد. «واسلاو هاول» یکی از قهرمانان دموکراسی در عصر ما بارها گوشزد کرده است «توتالیتاریسم» ممکن است موج آینده باشد. (۱۲۰)

واسلاو هاول و انقلاب مخملی

واسلاو هاول ، رهبر انقلاب مخملی چکسلواکی

چندی بعد کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، همین سخنان را در کنگره ایالات متحده تکرار کرد و روشنفکران ایران را به بازآموزی و بازخوانی «درس‌های فروپاشی اروپای شرقی از رهگذر انقلاب‌های مخملی» فراخواند! (۱۲۱) مقالات فولادوند در روزنامه رسمی دولت مانند نوشته‌ی «عزیزترین شکل دیکتاتوری» چنان به مذاق اپوزیسیون خارج از کشور خوش‌ می‌آمد که سایت رسمی اتحاد جمهوری‌خواهان ایران (متعلق به گروهک تروریستی چریک‌های فدایی خلق) آن‌ها را بازنشر کرد. (۱۲۲)

روزنامه ایران سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵، در هنگام اقتدار اصول‌گرایان نیز بارها نوشتارهای وی را به دست نشر سپرد؛ برخی مقالاتی در تلقین جمهوری اسلامی به عنوان نظامی دیکتاتوری و بعضی دیگر سخنرانی‌های فولادوند در انجمن جامعه‌شناسی ایران پیرامون «تبیین مدرنیته» بود. (۱۲۳) این انجمن سکولار پیوندهای خود را نیز به تدریج با سازمان میراث فرهنگی، دولت نهم گستراند و با آن همایش‌های مشترکی را در حوزه «علوم انسانی» برگزار کرد. (۱۲۴)

حضور فولادوند در محافل دولتی منحصر به روزنامه‌های ایران، همشهری و جام‌جم نبود، بلکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم نیز وی را در کنار محمدعلی موحد به عنوان سخنران نشست‌های کتاب ماه ادبیات و فلسفه به خانه کتاب دعوت می‌کرد. (۱۲۵) و خبرگزاری کتاب ایران (وابسته به وزارت ارشاد) تبلیغ کتاب‌های فولادوند را بدون هیچ نقد و تفسیری روی خروجی‌اش می‌گذاشت. (۱۲۶)

پس از ورود نیروهای اپوزیسیون به فاز مبارزه مدنی، فولادوند روابط خود با کارگزاران کودتای مخملی را شدت بیشتری بخشید. در این هنگام، حلقه مدرسه پس از فروپاشی حلقه کیان به جای آن نشست. این حلقه‌ی جدید چهره‌هایی چون عبدالکریم سروش، سعید حجاریان، محمد مجتهد شبستری، محسن کدیور، مصطفی ملکیان، مرتضی مردیها، موسی غنی‌نژاد، محمود سریع‌القلم و بابک احمدی را در بر می‌گرفت و پیوند نزدیکی با فعالان اپوزیسیون خارج از کشور مانند محمدرضا نیکفر (تئوریسین رادیو زمانه)، محمدعلی همایون کاتوزیان (تاریخ‌دان فراماسون و نویسنده ماهنامه مهرنامه)، آرش نراقی (نظریه‌‌پرداز همجنس‌بازی و عضو انستیتو هوور) برقرار ساخت. فولادوند نیز یکی از اعضاء بلندپایه حلقه مدرسه به شمار می‌رفت. جلسات این حلقه در ساختمان مؤسسه معرفت و پژوهش متعلق به عبدالکریم سروش در میدان فلسطین، خیابان شهید سرپرست برگزار می‌شد و اصلی‌ترین مأموریتش انکار قدسیّت و سندیّت و اصالتِ متن قرآن کریم بود، اما سرانجام پس از ۲ سال، فصلنامه مدرسه به جرم «ترویج الحاد» توقیف شد. (۱۲۷)

در سال ۱۳۸۶ فولادوند به دعوت انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران سلسله سخنرانی‌هایی را برای تبیین ضرورت استقرار سکولاریسم سیاسی انجام داد و پیوندهایش را با گروهک‌های اپوزیسیون دانشجویی استوار ساخت تا به آنان جدیدترین راهبردهای سیاسی مبارزه با جمهوری اسلامی را بیاموزد. حاصل این پیوند تنگاتنگ، مشارکت فولادوند برای برگزاری «کلاس‌های آزاد علوم انسانی» توسط انجمن اسلامی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۸۶ بود. (۱۲۸) این کلاس‌ها که گردانندگان آن را همان اعضاء حلقه مدرسه و سکولارهای رادیکال مانند محمد مجتهد شبستری (نظریه‌پرداز روشنفکری دینی)، بابک احمدی (مترجم لائیک و فعال اپوزیسیون برانداز)، موسی غنی‌نژاد (نظریه‌پرداز اقتصاد سرمایه‌داری)، حمیدرضا جلایی‌پور (عضور مرکزیت حزب مشارکت ایران و از کارگزاران کودتای سبز)، مسعود نیلی (اقتصاددان اصلاح‌طلب) و… تشکیل می‌دادند، در کنار طرح مباحثی چون فلسفه دین، فلسفه هنر، فلسفه سیاسی، فلسفه علم و جامعه‌شناسی، آموزه‌های سکولاریستی فلاسفه صهیونیست به صورت فشرده در اختیار دانشجویان قرار می‌گرفت. (۱۲۹)

چند هفته پس از برگزاری این کلاس‌ها، فولادوند به درخواست انجمن اسلامی دانشکده فنی تدریس یک دوره فشرده «اندیشه سیاسی غرب» را آغاز کرد، (۱۳۰) اما «نیروی سازمانی براندازی نرم» که در دل چنین جلساتی پرورش می‌یافت، نیازمند اثری جامع بود تا با اتکاء به آن برنامه‌های خود را پیش ببرد. از این رو، فولادوند در پایان سال ۱۳۸۶ کوشید تا کتابی را به عنوان «نقشه راه پروژه کودتای ایدئولوژیک» منتشر کند؛ زمانی که باید تئوری‌های سه پیامبر یهودی اصلاح‌طلبان (برلین، پوپر، آرنت) آزمایش خود را در عرصه عینی نیز پس می‌دادند و آراء آنان برای پیشبرد بحث‌های نظری کودتای مخملی به محک آزمون گذاشته می‌شد. بنابراین، قرارداد انتشار کتاب فلسفه و جامعه و سیاست را با نشر ماهی بست. (۱۰ سال پیش‌تر، فولادوند در آغاز عصر اصلاحات کتاب خرد در سیاست را با همین رویکرد به چاپ رساند تا شالوده‌ای برای رشد سکولاریسم سیاسی در ایران بگذارد.)

عزت‌الله فولادوند و کتاب فلسفه و جامعه و سیاست

پس از شکست پروژه «کودتای سبز» در ایران، فولادوند از یک‌سو کوشید تا خود را به طیفی از اصول‌گرایان نزدیک کند و پل‌های ارتباطی‌ای را با مؤسسه مطبوعاتی همشهری (ارگان رسمی شهرداری تهران) بزند (۱۳۱) و از سوی دیگر، از تابستان ۱۳۸۸ و در اوج «فتنه سبز» مقالات راهبردی‌ای را با موضوع چگونگی موفقیت «انقلاب‌های مخملی در اروپای شرقی» برای روزنامه آرمان روابط عمومی (ارگان اصلاح‌طلبان) می‌نوشت (۱۳۲) و کم‌کم به یکی از سرمقاله‌نویسان این روزنامه تبدیل شد. (۱۳۳) او در سال ۱۳۸۹ تعامل خود را با محافل انتشاراتی براندازی نرم مانند انتشارات روشنفکران و مطالعات زنان به مدیریت شهلا لاهیجی (ناشر آثار جین شارپ) ادامه داد و به همراه بهرام بیضایی (فیلمساز بهایی) در جلسات آنان حضور می‌یافت. (۱۳۴) او همچنان خط‌مشی دهه ۱۳۶۰ را برای تبلیغ علوم انسانی سکولار و فیلسوفان یهودی چون هانا آرنت، سِر کارل پوپر و سِر آیزایا برلین دنبال می‌کند؛ یک خط‌مشی واحد سیاسی ۳۰ ساله، دارای رویکردی درازمدت و به روایت ساموئل هانتینگتون با آهنگی «آهسته و پیوسته». (۱۳۵)

اصلاح‌طلبان بارها فولادوند را به عنوان مدافع و مبلغ علوم انسانی سکولار در ایران ستوده‌اند. سال ۱۳۸۳، روزنامه ایران با انتشار صفحه‌ای ویژه برای او بزرگداشت گرفت، ترجمه‌هایش از آثار پیشروان صهیونیسم سیاسی مانند هانا آرنت را ستود و او را «معرف سِر کارل پوپر به ایرانیان» نامید. (۱۳۶) (روزنامه دولت اصلاحات حتی پدر او را در مقام قاضی دادگستری و سیاستمدار مطلوب محمدرضا شاه، فردی حق‌طلب نامید!) این ویژه‌نامه چنان به مذاق اپوزیسیون برانداز خارج از کشور خوش‌ آمد که سایت شبکه نیروهای سرنگونی‌طلب (دیدگاه) نیز آن را بازنشر کرد. (۱۳۷) همزمان با ایامی که سایت BBC فارسی صفحاتی ویژه را به تجلیل از فولادوند اختصاص داد، (۱۳۸) روز ۷ اسفند ۱۳۸۴ در مراسمی که انجمن حکمت و فلسفه با مشارکت انجمن اسلامی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار کرد، از او به عنوان «کسی که فصل تازه‌ای را در عرصه فکر، فرهنگ و ترجمه‌ی ایران گشوده» تقدیر شد. (۱۳۹) دکتر غلامرضا اعوانی در مراسم بزرگداشت فولادوند در دانشگاه تهران گفت «ایشان از شخصیت‌های استثنایی فرهنگ ما هستند. استاد فولادوند مترجمی بسیار گرانقدر و فرزانه‌اند.» (۱۴۰)

دکتر مصطفی ملکیان، ایدئولوگ روشنفکران دینی که اکنون در مؤسسه پرسش پروژه بسط «علوم انسانی سکولار» را دنبال می‌کند، شیوه ترجمه‌ی فولادوند را طی یک صدسال اخیر «بی‌نظیر» خواند و ارزش کوشش‌های او را با محمدعلی فروغی (استاد اعظم فراماسونری و مترجم) مقایسه کرد. (۱۴۱) خشایار دیهیمی، فعال اپوزیسیون برانداز که رفاقتی ۲۰ ساله با فولادوند دارد، شیوه کار او را «الگوی کار بسیاری از مترجمان» دانست و سخنرانی‌اش را چنین پایان داد:

استاد فولادوند همیشه به سراغ نیازهای جامعه در حوزه «علوم انسانی» رفتند و اولین کسی بودند که ما را در سال ۱۳۵۸ با «هانا آرنت» آشنا ساختند. (۱۴۲)

ادامه دارد… براندازی ، براندازی

قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:
۱۰۸. فولادوند، عزت‌الله. «توسعه سیاسی و اجتماعی؛ راهی بی‌بازگشت». روزنامه ایران، شماره، ۱۸۱۸، ۱۳ خرداد ۱۳۸۰.
۱۰۹. پیشین. فولادوند در همین مصاحبه می‌گوید: «تنها در ظرف یک سال و نیم، مطبوعات اصلاح‌طلب تحولی شگفت‌انگیز در نگاه مردم به جامعه و سیاست ایجاد کردند که آثار آن زدودنی نیست. تصمیمات سیاسی را می‌شود با اعمال قدرت به مجاری دیگری انداخت، اما شعور سیاسی و اجتماعی را ممکن نیست به عقب بازگرداند. مقصود من از نقطه‌ی بی‌بازگشت همین است. انتخابات امسال درست در چنین نقطه‌ای روی می‌دهد و از این جهت به عقیده من بسیار اهمیت دارد و تفاوتش هم با انتخابات قبلی در همین نکته است.»
۱۱۰. پیشین.
۱۱۱. «تحریم دور اول، شرکت در دور دوم: محمود دولت‌آبادی، محمدعلی سپانلو و عزت‌الله فولادوند در دور دوم انتخابات شرکت می‌کنند». روزنامه ایران، ۳۰ خرداد ۱۳۸۴.
۱۱۲. «فولادوند: ایران و ایرانیان تاوان انتخاب احمدی‌نژاد را می‌پردازند». سایت آفتاب نیوز، ۲۹ خرداد ۱۳۸۴، از:
http://www.aftabnews.ir/vdcb.sb0urhb8wiupr.html
۱۱۳. «جنبش ملی نخبگان در حمایت از هاشمی رفسنجانی». سایت آفتاب نیوز، ۲ تیر ۱۳۸۴، از:
http://aftabnews.ir/vdca.0nik49nee5k14.html
۱۱۴. فرجامی، محمود. «چه کسی داریوش شایگان را جادو کرد؟!». سایت گویانیوز، ۷ فرودین ۱۳۸۵، از:
http://www.news.gooya.com/columnists/archives/2006/03/045924print.php
۱۱۵. پیشین.
۱۱۶. اشراقی، علیرضا. «چو یاد شدیم…». سایت روز آن‌لاین، ۵ فروردین ۱۳۸۵، از:
http://www.roozonline.com/02article/014732.shtml
۱۱۷. ف. م. سخن. «موج، تازه راه افتاده است». سایت گویانیوز، ۵ تیر ۱۳۸۴، از:
http://news.gooya.com/president84/archives/032003.php
۱۱۸. بهنود، مسعود. «به فکر آینده باید بود». سایت گویانیوز، ۱۱ تیر ۱۳۸۴، از:
http://news.gooya.com/politics/archives/032418.php
۱۱۹. پیشین.
۱۲۰. فولادوند، عزت‌الله، «عزیزترین شکل دیکتاتوری». روزنامه ایران، ۲۶ مرداد ۱۳۸۴.
۱۲۱. منصوری، محمد. «کاندولیزا رایس در کنگره آمریکا». هفته‌نامه واشنگتن پریزم، ۵ آبان ۱۳۸۵.
۱۲۲. فولادوند، عزت‌الله. «عزیزترین شکل دیکتاتوری». سایت جمهوری، ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، از:
http://jomhouri.com/a/05let/004163.php
۱۲۳. فولادوند، عزت‌الله. «ابهام‌زدایی از جامعه مدرن». روزنامه ایران، ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۵.
۱۲۴. «با همکاری پژوهشکده میراث فرهنگی؛ نکوداشت مترجمان حوزه علوم اجتماعی ایران». خبرگزاری کتاب ایران، ۲۱ بهمن ۱۳۸۶، از:
http://www.ibna.ir/vdchx-nz.23nmxdftt2.html
۱۲۵. «در ضیافت افلاطون: گزارش صد و هفتمین نشست کتاب ماه ادبیات و فلسفه». باشگاه اندیشه، ۲ مهر ۱۳۸۵، از:
http://www.bashgah.net/pages-21426.html
۱۲۶. از میان ده‌ها خبر و گزارش موجود در آرشیو دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان برای نمونه، نک: الف) «دست‌نوشته منتشر نشده هانا آرنت به ایران رسید». خبرگزاری کتاب ایران، ۷ بهمن ۱۳۸۷، از:
http://www.ibna.ir/vdca0wne.49nea15kk4.html
ب) «اندیشه سیاسی کارل پوپر ترجمه شد»، خبرگزاری کتاب ایران، ۷ بهمن ۱۳۸۷، از:
http://www.ibna.ir/vdcj.ieafuqex8sfzu.html
۱۲۷. «ارگان روشنفکران دینی ایران توقیف شد». سایت بی.بی.سی. فارسی، ۱۶ آبان ۱۳۸۶، از:
http://www.bbc.co.uk/Persian/arts/story/2007/11/071107_an-madrese-closed.shtml
۱۲۸. «برگزاری کلاس‌های آزاد علوم انسانی». خبرگزاری فارس، ۲۵ تیر ۱۳۸۶.
۱۲۹. پیشین.
۱۳۰. «فولادوند اندیشه سیاسی تدریس می‌کند.» خبرگزاری مهر، ۲۷ مرداد ۱۳۸۶، از:
http://www.mehrnews/com/fa/NewsPrint-aspx?NewsID=536681
۱۳۱. برای نمونه ارتباط فولادوند با موسسه مطبوعاتی همشهری، نک: «یادداشت اختصاصی دکتر عزت‌الله فولادوند». همشهری آنلاین، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹، از:
http://www.hamshahrionline.ir/news-106266.aspx
۱۳۲. برای نمونه، نک: فولادوند، عزت‌الله، «سرگذشت خودکامگی». روزنامه آرمان روابط عمومی، ۱۱ شهریور ۱۳۸۸. همچنین، نسخه الکترونیک از:
http://www.armandaily.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=289:2009-09-01-19-26-25&catid=127:2009-09-01-19-20-29
۱۳۳. برای نمونه، نک: فولادوند، عزت‌الله. «حیثیت و کرامت انسان‌ها». روزنامه آرمان روابط عمومی، ۷ دی ۱۳۸۸. همچنین، نسخه الکترونیک از:
http://www.armandaily.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=2836:2009-12-29-19-55-51&catid=113:2009-08-14-14-32-16&Itemid=94
۱۳۴. «نشر روشنگران میزبان فولادوند و بیضایی است». خبرگزاری کتاب ایران، ۵ خرداد ۱۳۸۹، از:
http://www.ibna.ir/vdceeo8f.jh87ni9bbj.html
۱۳۵. Huntington,Samuel P. “One Soul at a Time: Pilitical Science and Political Reform”, the American Pilitical Science Review, Vol. 82,No. 1. Mar, 1988.
۱۳۶. «درباره عزت‌الله فولادوند: ترجمان فلسفه». روزنامه ایران، ۳۰ دی ۱۳۸۳، صفحه مهرگان.
۱۳۷. «درباره عزت‌الله فولادوند: ترجمان فلسفه». سایت دیدگاه (شبکه نیروهای سرنگونی‌طلب)، ۱ بهمن ۱۳۸۳، از
http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=12507
۱۳۸. علی‌نژاد، سیروس. «ویژه‌نامه‌ی با مترجمان». سایت بی.بی.سی فارسی، (بازیابی شده در ۳۰ تیر ۱۳۸۹) از:
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2006/12/061205_oh_foladvand.shtml
۱۳۹. «در بزرگداشت استاد فولادوند؛ او فصل نوینی در فکر و فرهنگ جامعه ما گشود». خبرگزاری مهر، ۷ اسفند ۱۳۸۴، از:
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=295952
۱۴۰. پیشین.
۱۴۱. پیشین.
۱۴۲. پیشین.
منبع: پیام فضلی‌نژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان.

براندازی ، براندازی ، براندازی ، براندازی ، براندازی ، براندازی ، براندازی ، براندازی

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ نرم

اهمیت کلیدواژه «دروغ» در «جنگ نرم»

غرب با «دروغ‌گویی رسانه‌ای» و با تمرکز بر شگرد «خبررسانی جعلی» (Fake news) با تلفیق میان راست و دروغ و تغییر حقایق به «مدیریت افکار عمومی» مبادرت می‌ورزد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + 8 =