پرونده جادوی پول و بانک (قسمت هشتم) کلاهبرداری
«اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را بهمعنای واقعی محقّق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات دادهاند و برای آنها الگو خواهند شد».
رهبر فرزانه انقلاب / ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
اغلب مردم، نسبت به قراردادها و روشهای جاری غیرمنصفانه یا نادرست بانکها آگاهاند؛ آنها میدانند که بانک پس از ارائهی تسهیلات، کاری به بهشت و جهنم کار شما ندارد و بهروش رباخواران قانونمند و با روشهای امروزی بهرهی خود را طلب میکند؛ همچنین میدانند که نرخ فضایی بهره در ایران، کمر تولید ملی را خم کرده و اگر فروش ذخایر خدادادی [مانند نفت] نبود، اقتصاد ایران برای گفتن هیچ نداشت.
از سوی دیگر پس از ورشکستگیهای پیاپی چند مؤسسه مالی و خسارت دیدن جمع کثیری از سپردهگذاران در سالهای اخیر، چشم مردم از اشکالات پیشآمده در این حوزه نیز ترسیده است. در این مسیر از سازوکارهای ناعادلانه و جنگ نامنظم و چریکی بانکها با اقتصاد، با اهرمهای سفتهبازی، بنگاهداری، شکار نابرابر فرصتهای اقتصادی با اتکا به پولهای خرد و… میگذریم.
اما واقعیت این است که بخش اعظم اشکالاتی که بانکدارها برای مردم ایجاد میکنند از چشم آنها پنهان است. صاحبنظران معتقدند حتی وجود بمب اتمی نیز ظرفیت ایجاد یک جنگ فراگیر و جهانی را ندارد، اما آغاز ایستادگی در برابر شبکه پیچیده و اقتدارگرای پولی و مالی جهانی، یکی از معدود مواردی است که یقیناً به جنگی فراگیر و سخت منتهی خواهد شد. روشن شدن واقعیتهای تاریکخانهی جادوگران پولی و مالی، و ابعاد مختلف استعمارگری آنان، مطمئناً کُنشهای اجتماعی و سیاسی سنگینی را در پی خواهد داشت.
در ادامه به مواردی از این کلاهبرداری سنگین اما خاموش، اشاره خواهد شد.
الف. خلق پول و اعتبار
آیا هرگز از خود پرسیدهاید که چرا بانکداری از جذابترین کسبوکارهای جهان بهشمار میرود؟! و چرا صف تشکیل بانکها و مؤسسات اعتباری توسط نهادهای گوناگون، صفی بلند است؟!
خلق پول و اعتبار بهروشها و با سازوکارهای گوناگونی انجام میپذیرد؛ اما مهمترین بخش مسئله، سازوکاری است که بانکدار را قدرتمند و غیر از او را هر روز فقیر و فقیرتر میکند.
برای توضیح سادهی موضوع، فرض کنید در یک کشور فقط یک بانک وجود دارد و داستان زیر را ــ اگرچه مختصری ایراد فنّی دارد ــ با اغماض و برای روشنشدن موضوع بپذیرید:
آقای A مبلغی معادل ۱۰۰۰ تومان را در آن بانک سپرده میکند؛ آن بانک مطابق قانون، حدود ۱۰ درصد این نرخ را نزد بانک مرکزی سپرده میکند و باقی مبلغ (۹۰۰ تومان) را به آقای B (برای لیزینگ یک خودرو، مشارکت در پروژه، مشارکت در خرید ماشینآلات و غیره) وام میدهد. خوب؛ آقای B این مبلغ را از آقای C خرید میکند. آقای C این مبلغ را کجا نگه میدارد؟ بله؛ در بانک. و باز بانک 10 درصد آن ۹۰۰ تومان را نزد بانک مرکزی سپرده میکند و ۸۱۰ تومان را به آقای D وام میدهد و…
ادامهی این روند این امکان را به بانک میدهد که از هر یک تومان سپرده، تقریباً ۱۰ بار استفاده کند و سود بگیرد، و اگر کمبهرهترین بانکهای دنیا با نرخ حدود ۲ درصد را در نظر بگیریم، بانک سالانه حدود ۲۰ درصد منفعت خواهد داشت. آیا کسبوکاری را میشناسید که تا این اندازه سود داشته باشد؟!!
ب. کاهش قدرت خرید مردم بهنفع بانکدارها
غیر از اینکه بانکها با شیوهی بالا از آب کره میگیرند، بخش قابل توجهی از نرخ تورم، از این سازوکار معیوب بانکها نشأت میگیرد.
اگر بخواهیم این واقعیت را بهزبان ساده تشریح کنیم، به این صورت خواهد بود که میزان مبادلات کالاها در جامعه، یک حجم خاصی است. این میزان، با میزان کالای موجود در جامعه، زمان، مناسبتها، فرهنگ اقتصادی، سطح رفاه آن جامعه و عوامل دیگر بستگی عمیقی دارد، برای مثال تعداد خودروها در ایران در سال ۸۵ حدود ۷ میلیون و در پایان سال ۹۵، حدود ۱۹ میلیون دستگاه بوده که به عوامل متعددی بستگی داشته است؛ به همین نسبت میزان مبادلات و نیاز به پول بهعنوان ابزار مبادله نیز در حوزهی مبادلات خودرو گسترش یافته است.
اما اگر در یک مقطع به میزان مبادلات یک جامعه و میزان پول موجود در آن ــ بهعنوان ابزار مبادله ــ نگاهی بیندازیم، ۱۰برابر شدن میزان نقدینگی موجود در جامعه ــ و همزمان ثابت بودن مقدار خاصی کالای قابل مبادله ــ میزان تقاضا را بهشدت افزایش داده و موجب تورم خواهد شد. این تورم، ارزش دارایی افراد دارا را ارتقا خواهد داد و افراد ندار را نسبتاً فقیرتر خواهد کرد.
به این ترتیب سازوکاری که موجب تورم میشود، و فاصلهی میان فقیر و غنی را بیشتر میکند، مکانیزمهای خلق اعتبار بانکهاست، بهبیان دیگر با این مکانیزم، بانکدارها هر روز قدرتمندتر و متموّلتر، و سایر اقشار جامعه فقیرتر میشوند. یکی از مهمترین دلایل ایجاد صف طولانی برای تأسیس بانک همین مکانیزم است.
ج. جادوی دلار؛ مضحک و دردناک
موضوع مضحک، اما دردناک دیگر، تسلط دلار بدون پشتوانه بر ارزهای بینالمللی است، که توسط خانواده یهودی روچیلد در «فدرال رزرو» بر دنیا تحمیل شده است. قبلاً در ضمن دو یادداشت {اینجا و اینجا} تلاش ۱۲۰ساله روچیلدها برای تسلط بر فدرال رزرو بهتفصیل بحث شده است؛ تلاشهای پرحجم این خانوادهی یهودی صهیونیست آلمانی، از ۱۷۹۰ میلادی آغاز شد و در سال ۱۹۱۳، با تسلط بر این نهاد مهم، به ثمر نشست.
اما بزرگترین کلاهبرداری تاریخ آنجایی استارت خورد که دلار پس از جنگ دوم جهانی بهعنوان پشتوانه ارزهای دیگر پذیرفته شد و در فاز دوم، در سالهای آغازین دهه ۱۹۷۰ میلادی، ارتباط دلار با طلا قطع شد؛ و این یعنی فدرال رزرو آمریکا میتوانست کاغذ بدون پشتوانه را بهعنوان سند واجد ارزش، خلق کند! این شرایط سبب شده، طی سه دههی گذشته، مارکتینگ پولی نسبت به بخش واقعی، چندین برابر شود.
فدرال رزرو مبالغی را به دولت و بانکها و بخش خصوصی آمریکا وام میدهد؛ و آنها نیز بهنوبهی خود با انتقال این دلارها به سایر کشورها، کالا و خدمت دریافت میکنند، درواقع تقریباً با همان مکانیزمِ خلق اعتبار بانکها (و البته عمیقتر از آن) کلاهبرداری و صدور تورم به کشورهای دیگر صورت میگیرد. درواقع در این مکانیزم، با ضریب فزایندهای همهی دنیا بهنفع روچیلدهای یهودی فقیر میشوند!!
این جادوی پولی و مالی بیشک بزرگترین کلاهبرداری تاریخ است که در فدرال رزرو و بهنفع روچیلدها رقم خورده است.
مطالعهی قسمتهای قبل:
پرونده جادوی پول و بانک
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
کلاهبرداری ، کلاهبرداری
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام
خدا قوت عالی بود
انشاءالله بزودی نابودی صهیونیست جنایتکار
سلام.بتونین ویدئوهای مرتبطشوتوهمین صفحات بزارین عالی میشه،بازم دستتون دردنکنه