ده فرمان جنبش صهیونیسم
فرمان هشتم: ایجاد جامعه یهودی در فلسطین
هفت فرمان قبلی که برشمردیم، همگی بر پایهی رجحان ملت یهود بر سایر اقوام، ضرورت تأسیس یک دولت یهودی از طریق حمایتهای بینالمللی، برقراری روابط مستحکم با ابرقدرتها، مهاجرت یهودیان به فلسطین و اخراج مردم فلسطین بهوسیلهی زور و تهدید استوار بود. اما هرتزل میدانست که اینها برای تحقق کامل اهداف صهیونیسم کافی نیست و باید جامعهای یهودی که مکمّل و پشتیبان فعالیتهای دولت باشد، تأسیس گردد. زیرا وی معتقد بود ایجاد دولت و ساخت یک جامعه دو مقولهی کاملاً متفاوت با یکدیگر هستند.
از همینجا بود که هشتمین فرمان از فرامین دهگانهی هرتزل یعنی ایجاد یک جامعه یهودی در فلسطین بر ملت یهود نازل شد. و همه پی به اهمیت و ضرورت ایجاد جامعه پس از ایجاد دولت، بردند. البته هرتزل زمان تشکیل دولت یهود را پیشبینی کرده بود و به آن نیز دست یافت بهطوریکه ۵۰ سال پس از کنگره بال در اوت ۱۸۹۷، سازمان ملل متحد، رژیم صهیونیستی را بهرسمیّت شناخت و به اینترتیب رسالت وی در این مورد به پایان رسید. ولی او هرگز از زمان تشکیل یک «جامعهی کاملاً یهودی» خبر نداد، چرا که میدانست این یکی وقت بیشتری میخواهد. حال اگر قدری دقیقتر به اوضاع و تغییر و تحولات جامعهی اسرائیل طی پنجاه سال اخیر بنگریم، متوجه میشویم که چرا فرمان هشتم هرتزل تحقق پیدا نکرده و این فرمان، تنها اصلی است که صهیونیستها از اجرای آن عاجز ماندهاند.
اولین کنگره صهیونیستی (۱۸۹۷) در بازل سوئیس
البته شکست و ناکامی صهیونیستها در تحقق این فرمان، نه به دلیل بیوفایی، پیمانشکنی، انحراف از اصول یا شانه خالی کردنِ ملت یهود از زیر بارِ مسئولیت آن، بلکه در واقع به دلیل شرایط بسیار استثنایی و پیچیدهی جامعهی صهیونیستی است که تشکیل یک جامعهی واحد را برخلاف تأسیس دولت، به امری ناممکن بدل ساخته است.
هر جامعهای بنابر ماهیّت و تاریخش، از گروهها و اقوام مختلف، با آداب، رسوم و فرهنگ خاص خود و در مساحتی معیّن از زمین تشکیل میشود و به همین خاطر هرگز نمیتواند در سرزمینی که مال خودش نیست و رابطهای هم با آن ندارد، شکل بگیرد.
جامعه نمیتواند شامل مجموعهای از فرهنگها، اندیشهها، عقاید، آداب، رسوم، سنن زبان و امیال متنوع و متناقضِ گروهی مهاجرِ از خارج آمده، باشد. بلکه جامعه از طریق همیاری و همکاری میان گروههای همگون در سرزمینی آشنا و فضایی مناسب بهوجود میآید.
و این انسانها هستند که بهعنوان بدن، فکر، سنّت، احساس و اندیشه و بر اساس ارتباطات مقدس و تنگاتنگ ملی – میهنی جامعه را میسازند. خوب، با چنین اوصافی خود قضاوت کنید که یهودیان چگونه قادرند پس از چند دهه غصب و اشغال و ناهمگونی، جامعهی همگون بنا نهند؟!
مشکلی که هرتزل و سایر سردمداران جنبش جهانی صهیونیسم با وجود آن همه موفقیت در تشکیل دولت یهود، هرگز موفق به حل آن نشدند، ایجاد جامعهای واحد از عناصر متفاوت بود. چرا که آنان قصد داشتند صفحهی پازل جامعهی صیهونیستی را بهوسیلهی قطعات کاملاً ناهمگون از نظر رنگ، نژاد، فرهنگ، اندیشه، عقیده، آداب، رسوم، سنن و زبان و فقط بر اساس نقطهی مشترک دین، تکمیل کنند. آنهم دینی که در طیّ بیست قرن اخیر هرگز نتوانست همسایهای خوب برای ادیان مجاورش یعنی اسلام، مسیحیت، هندو و بودا باشد.
دینی که به دیگران اجازهی پیوستن به خود را نمیدهد، و عقل را از برخورد و جوشش با سایر اندیشهها باز میدارد و در یک کلام دینی ناکارآمد است که تاریخ مصرف آن گذشته، معجونی از جلال و جبروتی از هم پاشیده، و روایات، موازین و وعده و وعیدهایی که در طول تاریخ تحریف شده و همه را نسبت به دین یهود مشکوک ساخته است. گذشته از اینها پیروان دین یهود خود دو گروهند، یا آنان که فقط در فکر استفادهی مادی و سیاسی از دین هستد و یا افرادی که اصلاً به این دین اعتقادی ندارند یا بهعبارت بهتر لامذهبند!
آری، تکههای پازلی که هرتزل میخواست بهوسیلهی آن تابلویی پویا، زنده و خوش نقش و نگار بسازد، اصلاً مناسب این کار نبود و دین یهود نیز ضعیفتر از آن است که قادر به ایجاد ارتباطی واقعی میان این قطعات باشد.
«تاریخ بصری اسرائیل»، اثر «آرتور شیک»، ۱۹۴۸
به همین دلیل هرتزل و همپالکیهایش آنگونه که یهودیان را زیر سقف یک دولت جمع کردند، موفق به ایجاد یک جامعهی واحد یهودی به معنای واقعی آن نشدند و به اعتقاد ما هرگز نیز موفق نخواهند شد. چرا که دولت را میتوان با تصمیمگیریهای سیاسی و تحت شرایط مناسب تأسیس کرد، ولی جامعه فقط بر اساس قوانین و موازین طبیعی و حقایق داخلی و خارجی ساخته میشود.
هرتزل از نظر فکری تا حدود زیادی از متفکران جنبش دوستداران صهیون که به مانند انتقال گوسفند از بیابان به مراتع سرسبز و پرآب و علف، میخواستند مشکل قوم یهود را با خرید یا اجاره زمین در فلسطین و انتقال یهودیان ستمدیده و محروم بهویژه از اروپای شرقی و مرکزی به آنجا حل کنند، فاصله گرفت و هرگز نتوانست رژیم سیاسی مورد نظرش را به جامعهای واحد که موجودیت و بقای رژیم را تضمین کند، بدل سازد. چرا که جامعهی ناهمگون، حتی اگر در چهارچوب دولتی قوی و رعبانگیز هم باشد، باز هم تا ابد ناهمگون و از هم پاشیده باقی خواهد ماند.
آری، صهیونیستهایی که توانستند یهودیان ترسو، بزدل و مغلوب را به شهروندانی غالب، قاتل و رعبانگیز برای دویستوپنجاه میلیون عرب بدل سازند در راه ایجاد یک انسان جدید یهودی – صهونیست شکست خوردند.
صد سال از آغاز راه جنبش صهیونیسم و پنجاه سال از آغاز تشکیل دولت یهود میگذرد، [۱] ولی صهیونیستها همچنان در حسرت پرورش انسان جدید یهودی – صهیونیست میسوزند. انسانی که تمام تفاوتهای زبانی، فرهنگی، سنّتی، و حتی دینیاش با دیگرن را فراموش کرده و مانند سایر جوامع بشری با همسایگانش بر اساس یک دیدگاه مشترک ملّی اما با حفظ آداب، رسوم، سنن و فرهنگ باستانی خود، زیر یک سقف زندگی کند.
البته با این حال، مهاجرت یهودیان از اقصی نقاط جهان به فلسطین، یگانه عامل ناتوانی صهیونیستها در ایجاد وحدت داخلی در کشور بهشمار نمیآید و عوامل دیگری نیز در این امر دخیل هستند که در این قسمت به آنها اشاره میکنیم:
۱- مهاجران یهود، چه قبل و چه بعد از تشکیل دولت یهود دریافتند فلسطین آن سرزمین شیر و عسلی که اجدادشان وعده داده بودند، نیست و هیچ وابستگی به آن ندارند به همین خاطر مجبور شدند اسلحه به دست گیرند، بجنگند و همیشه با ترس و لرز از خود و خانوادهشان محافظت کنند.
مهاجران برای زندگی آمده بودند، ولی فهمیدند که برای مرگ یا در معرض مرگ قرار گرفتن به فلسطین آمدهاند. آنان آمده بودند تا به آرامش و راحتی برسند، ولی دریافتند زندگی جدید فقط نمردن است و بهاصطلاح شانس آوردهاند که هنوز زندهاند.
به این ترتیب، مهاجران سوار بر قطاری شده بودند که آنان را در جایی غیر از مقصدشان پیاده کرد. پس با این وضع چگونه یهودیان به زندگی متلاطم و پر فراز و نشیب خود ادامه دهند؟!
۲- اسرائیل از مهاجران، بذل جان و مال را میخواهد. چرا که اقتصاد کشور حول محور ضروریات امنیتی – نظامی میچرخد. خدمت سربازی مهمترین شغل و در واقع مالیات ثابت نظامیگری صهیونیسم قلمداد میشود که هر فرد اسرائیلی باید آن را بپردازد.
ما از قومی سخن میگوییم که در تاریخ به کسب سود از راههای غیراخلاقی، غیرانسانی و غیرشرعی شهرهی خاص و عام است. منظور ما زبان عبری یا نژادپرستی این قوم نیست، بلکه اقوال و احادیث فلاسفه، متفکران و پیشروان قوم یهود است که در تاریخ از آن سخن گفته میشود.
«یهودی جدید» که جنبش صهیونیسم بر اساس تفکرات یهود قصد ساختنش را دارد، همان انسانی است که به مال حرام عادت کرده و اصلاً اهل بذل و بخشش نیست.
۳- انتقال یهودیان نژادپرست، عقدهای و فقیر اروپایشرقی به فلسطین و نجات آنان از زندگی نکبتبارشان، یگانه عامل توجیه موجودیّت جنبش صهیونیسم و نیاز یهودیان جهان به مهاجرت به فلسطین و تأمین هزینههای مهاجرت و اسکان آنان بهشمار میرفت.
اما وقتی یهودیان فهمیدند از محلات فقیرنشین و کوچک اروپا، پا در زندانی بزرگ بهنام اسرائیل نهاده و بهاصطلاح از چاله درآمده و به چاه افتادهاند، همین امر منجر به بزرگترین شکست و ناکامی صهیونیستها در اجرای یکی از فرامین صهیونیسم، یعنی: «تشکیل جامعهی واحد یهودی» گردید. پس صهیونیستها دیگر چگونه قادر به حل این مشکل خواهند بود؟
۴- مهاجران یهودی آمده از اروپا، آمریکا، آسیا، آفریقا، مناطق عربنشین و حتی آنان که در فلسطین بهدنیا آمدند، با آن همه تفاوتهای فردی، عقیدتی و نژادی خود مانعی عمده در برابر تشکیل جامعهای واحد بهشمار میرود.
منظور ما از تفاوت، در واقع تناقضات نژادی، طبقاتی و فرهنگی میان بخشهای مختلف جامعه اسرائیل یعنی سفاردیها و اشکنازیها، یهودیان عرب و اروپایی، یهودیان شرق و غرب اروپا با یهودیان شمال آمریکا، و خلاصه یهودیان سفید، سیاه، زرد و سرخ که در اصل یهودیان جهان سوم هستند، میباشد.
برای درک بهتر سرنوشت مهاجران یهود بد نیست به سرنوشت یهودیان اتیوپی (فالاشا) پس از مهاجرت به فلسطین اشغالی اشاره کنیم. چرا که آنان در تمام ابعاد اجتماعی، مالی، اداری و حتی رسمی با تبعیضات گوناگون دست به گریبانند و حتی سربازان این قوم که در ارتش اسرائیل خدمت میکنند، و در اصل برای دفاع از منافع سایر قوم یهود آمدهاند، از ظلم و ستم و بدرفتاری دیگر همکیشان خود در امان نیستند.
۵- برقراری موازنهای صحیح و کامل میان جریانهای متفاوت و متناقض جامعه، امری بسیار دشوار و در بسیاری مواقع ناممکن است که صهیونیستها تاکنون از ایجاد وجه مشترک میان ملت خود عاجز ماندهاند.
به عنوان مثال ما زبان را در نظر میگیریم. همانگونه که میدانید اکثر مهاجران یهودی که به فلسطین آمدهاند، نسبت به زبان عبری بیگانهاند و هنوز هم با زبان کشور قبلی خود صحبت میکنند. به همین خاطر هر گروه و قومی زبانی مخصوص به خود را دارد و نشر زبان عبری بهصورت یک آرزو برای سردمداران صهیونیست درآمده است. حتی هرتزل نیز که خود رئیس و سرسلسلهی جنبش صهیونیسم بود، زبان عبری نمیدانست و برای سخنرانی اختتامیهی کنگرهی اول صهیونیسم یعنی کنگره بال مجبور شد چند کلمه عبری را حفظ کند!!
سخنرانی هرتزل در کنگره جهانی صهیونیسم
صهیونیستها که زبان عبری را زبان آباء و اجدادی خود میدانند، فراگیری آن را برای جامعهی جدید یهودی لازم تشخیص داده و در این راستا مراکز و مدارسی را تأسیس کردهاند تا زبان رسمی کشور! به همگان آموخته شود، اما با این حال تعداد افرادی که در اسرائیل و خارج آن به زبان عبری تکلّم میکنند، همچنان اندک است.
بهراستی کدام قوم را میشناسید که افرادش زبان واحدی نداشته باشند؟! البته درست است اسرائیل تنها کشوری! در جهان نیست که با وجود داشتن زبان رسمی (عبری)، مردمش با زبانهای مختلف صحبت میکنند، و بهطور مثال در هند و چین مردم از دهها گویش مختلف استفاده میکنند، ولی باید توجه داشت که این کشورها از نظر حجم، فرهنگ، تاریخ و جمعیت در اندازههایی بسیار بزرگتر از اسرائیل هستند و جمعیتشان بهترتیب دویست و دویستوپنجاه برابر اسرائیل است. علاوه بر آن مردم این دو کشور به دلیل ارتباطات هزاران سالهی فرهنگی و نژادی به یکدیگر بسیار نزدیکند، در حالیکه اسرائیل از این امر بیبهره است.
تمام اینها به فراز و نشیبهای آن راهی باز میگردد که سران صهیونیسم جهانی برای رسیدن به جامعهای واحد که حامی دولت و توسعهدهندهی کشور باشد، در آن قدم گذاشتند.
البته ما منکر تلاش رهبران یهود برای حل این مشکل از طریق آموزش و رواج زبان عبری بهوسیلهی مدارس، مطبوعات و رسانههای گروهی نیستیم. چرا که آنان غیر از این روشها، از ابزارها و طرق دیگری نیز استفاده کردند که در این بخش مختصراً به آن میپردازیم.
در آغاز قیمومیت انگلستان بر فلسطین، حزب کار از طریق جریانی با عنوان «اقدام عبری» طرح انتقال مهاجران یهود و اسکان آنان در فلسطین را به مرحلهی اجرا گذارد. اقدام عبری فقط به یک بخش خلاصه نمیشد و هدف عمدهاش پاکسازی کلیهی بخشهای کشاورزی، صنعت، ساختوساز و سایر امور غیرتخصصی از نیروهای عرب بود.
به همین خاطر میتوان گفت این یهودیان بودند که در دههی ۲۰ بهشکلی برنامهریزیشده و هماهنگ، و با تعویض یهودیان بهجای اعراب، دست به تحریم همهجانبه و گستردهی اعراب زدند.
هدف دیگر اقدام عبری تلاش در جهت جذب مهاجران یهود در روند عادی زندگی و بهرهگیری از زمینهای فلسطین بود. در آن زمان عدهی زیادی از صاحبان پول و مشاغل (بازرگانان و صنعتگران)، صاحبان مشاغل آزاد، و تحصیلکردگان یهود در رشتههای پزشکی، مهندسی، آموزش و پرورش و بهطور کل متخصصان، وارد فلسطین شدند، در حالیکه این سرزمین بیش از همه به کشاورز، پرورشدهندگان دام و طیور و صنعتگران کوچک نیاز داشت. به همین دلیل بسیاری از این یقهسفیدها [۲] در بخشهای کشاورزی، ساختوساز، و بازسازی جذب و بهکارگیری شدند.
حتی بن گوریون پدر معنوی اقدام عبری، افتخار میکرد که باعث شده تا دارندگان مدرک دکترا در رشتههای فیزیک و شیمی، در جامعهی اسرائیل گندم بکارند، گوسفند پرورش دهند، شیر گاو بدوشند، جاده بسازند، چاقو تیز کنند، سبد ببافند و میوه بچینند!
بن گوریون
این افراد، الگوی مهاجران جدید اعم از بیسواد، تحصیلکرده و صاحبان حِرَف و مشاغل مختلف شدند. همچنین اقدام عبری توانست جامعهای بسازد که در آن همه در خدمت اسرائیل باشند. دیگر شعار این بود: «هرکس کار نکند صهیونیست نیست و هر یهودی یک صهیونیست است». بنابراین هرکس که میخواهد یک صهیونیست و یهودی واقعی باشد باید کار کند. فرقی نمیکند چه کاری، نوع کار را اقدام عبری مشخص میکند!!
آری، اقدام عبری آیینهی تمام نمای هشتمین فرمان از فرامین دهگانه و اصول ثابت جنبش صهیونیسم بود و همواره شعار میداد: «جامعه، شرط بقای دولت یهود است و کار، شرط بقای این جامعه». به این ترتیب اقدام عبری، سهم خود را در صهیونیستکردن ساختارهای جامعه یهودی پرداخت ولی این، برای همگونساختن جامعهای که عناصر و اجزائش ناهمگون بود، کفایت نمیکرد. جامعهای که هنوز هم ابرهای تشتّت و چندگانگی جغرافیایی آسمانش را تاریک و ظلمانی کرده است.
قسمت قبل ⇒ لینک مرتبط ⇐ قسمت بعد
پینوشتها:
[۱] هنگام انتشار این نوشته، ۱۲۵ سال از آغاز راه جنبش صهیونیسم و ۷۵ سال از آغاز تشکیل دولت یهود میگذرد.
[۲] منظور از یقهسفیدها افراد تحصیلکرده، کارمندان دولت، فنسالارها و تکنوکراتها است که از موقعیت اجتماعی خوبی در جامعه برخوردار هستند و در مقابل آنها یقهآبیها یعنی افراد فقیر و تنگدست که عمدتاً کارگر هستند قرار دارند.
منبع: انیس صایغ؛ دهفرمان جنبش صهیونیسم، ترجمه: سعید طبیعتشناس، تهران: انتشارات المعی، چاپ سوم
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ نارنجی در تیترهای فرعی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
جامعه یهودی ، جامعه یهودی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: