اسارت بابلی

تخریب اول مسجد و دوران اسارت بابلی

جریان حمله بابلیان و دوران اسارت بابلی را باید یکی از مقاطع مهم تاریخ یهود و بلکه تاریخ بشر دانست که در کتاب‌های تاریخی این قوم مورد اشاره جدی‌ای واقع شده است. داستان این واقعه از این قرار است که سرانجام پس از اسرائیل، کشور یهودا نیز در سال ۷۰۱ به اشغال آشوریان درآمد و مدت‌ها تحت سلطه آنان قرار داشت. پس از انقراض دولت آشور و در جریان جنگی که در میان مصر و دولت یهودا رخ داد این کشور به تصرف مصریان درآمد. اما در جریان جنگ میان مصر و بابل در سال ۶۰۵ پیش از میلاد و با شکست مصریان، دولت یهودا تحت سلطه بابل قرار گرفت. این در حالی بود که یهودا در طول این مدت همواره از مصر دفاع کرده و در مقابل بابلیان قرار گرفته بود. پس از چند شورش ناموفق در میان یهودا و علیه حکومت بابل، سرانجام پادشاه بابل که بُختُنصَّر ( نَبوکَد نَصَّر ) نام داشت و در زبان عربی بُخت النَّصْر خوانده می‌شود، در سال ۵۸۶ پیش از میلاد به سرزمین یهودا حمله کرد و طی آن شماری را کشته و شمار دیگری را با خود به اسارت برد. در جریان این تهاجم، مسجد بزرگ سوخت و تخریب شد، همچنان که تورات در جریان این آتش‌سوزی و آتش‌بازی سوخت و در تاریخ گم شد!

ویرانی بیت المقدس تحت حکومت بابل

اما با بیان و تحلیلی که از ابتدای این نوشتار داشتیم، می‌توان این واقعه مهم را به شکل دیگری نیز روایت کرد. این قوم – که از این پس بایستی آنان را با واژه حزب شناخت – به تعبیر قرآن کریم اگرچه مرد جنگ نیستند و از کشته‌شدن و مرگ هراسناکند (۱)، اما تخصص عجیبی در جنگ افروزی دارند (۲) و از این تخصص بارها در تاریخ به سود خود بهره برده‌اند.
در طی چند مورد داستان‌های یهودکشی که پیشتر بدان اشاره شد، ظاهراً جریان از این قرار است که این حزب با توطئه و زمینه‌سازی مقدمات جنگ را فراهم کرده و با تبلیغات همزمان از طریق سلطه بر رسانه‌ها یا تاریخ‌نگاری پسینی از طریق تحریف تاریخ که یکی دیگر از هنرهای این قوم است، ‌(۳) این چنین وانمود می‌کند که این قوم در کانون اصلی جنگ قرار دارد و از این طریق با ارائه آمارهای اغراق آمیز از تعداد کشتگان و اسیران یهود دست به مظلوم‌نمایی می‌زند. با این کار و در شکلی کاملاً موجه بدون برانگیختن هرگونه حس کنجکاوی و شک و تردید در میان ناظران جهانی و تاریخی، آرام و بی سر و صدا وارد دیگر کشورها شده و در ادامه بر مناصب کلیدی و مراکز قدرت آنان همچون ویروس‌های رایانه‌ای امروز می‌نشیند و این‌گونه جهان را در حرکتی حساب شده به تصرف خود درمی‌آورد.

ویرانی بیت المقدس و اسارت بابلی

طبیعی است که مهمترین این سرزمین‌ها سرزمینی باشد که از ابتدای هبوط آدم علیه‌السّلام آن‌را به عنوان سرزمین راهبردی و مهد تمدن بشر و به تعبیری دیگر مرکز تمدنی جهان شناختیم: سرزمین بین‌النهرین یا عراق کنونی. این سرزمین همچنین در شرقی‌ترین قسمت منطقه تحت پوشش شعار از نیل تا فرات قرار دارد و اهمیت آخرالزمانی آن بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ حتی اشغالگران آمریکایی امروز که با درک این مطلب و باز با پوششی این‌چنین، این ناحیه را در اشغال خود درآورده‌اند. با این تحلیل شاید بتوان ماجرای حمله شلمنسر را نیز بخشی از این سناریوی بزرگ دانست که در فاز نخست بدان شکل اجرا شده و با انجام کل عملیات نهایتاً تمامی اعضای حزب بی سر و صدا به عراق منتقل شده‌اند، اگرچه این تحلیل با توجه به جنبه پاکسازی درون قومی این واقعه چندان موجه به نظر نمی‌رسد.
آن‌گونه که تاریخ می‌گوید (۴) این اسرا نه تنها در بابل دچار سختی و مشقت نشدند، که با در اختیارگرفتن بخشی از سرزمین‌های حاصلخیز آن منطقه به سرعت وضعیت اقتصادی و رفاهی خود را بهبود دادند، همان‌طور که امروزه نیز در پی اشغال عراق بدین کار اشتغال دارند و باز همان‌طور که در دوران معاصر با همین روش سرزمین‌های حاصلخیز و راهبردی فلسطین را به اشغال خود درآوردند. داستان این اشغال در اسارت بدین‌جا ختم نشد و در ادامه و با مرگ بخت‌النصر در سال ۵۶۱ و روی کارآمدن پسرش مناصب مهم حکومتی وی از سوی این حزب به اشتغال درآمد.

ادامه دارد…

قسمت قبلی این مقاله  ؛  قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:
1- سوره بقره، آیه ۹۴-۹۵: قُلْ إِنْ کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (۹۴) وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ‌ (۹۵)
بگو: «اگر در نزد خدا، سراى بازپسین یکسر به شما اختصاص دارد، نه دیگر مردم، پس اگر راست مى‏گویید آرزوى مرگ کنید.»(۹۴) ولى به سبب کارهایى که از پیش کرده‏اند، هرگز آن را آرزو نخواهند کرد. و خدا به [حال] ستمگران داناست.(۹۵)
2- سوره مائده، آیه ۶۴: وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَاراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَاداً وَ اللَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ‌
و یهود گفتند: «دست خدا بسته است.» دستهاى خودشان بسته باد. و به [سزاى] آنچه گفتند، از رحمت خدا دور شوند. بلکه هر دو دست او گشاده است، هرگونه بخواهد مى‏بخشد. و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده، بر طغیان و کفر بسیارى از ایشان خواهد افزود، و تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکندیم. هر بار که آتشى براى پیکار برافروختند، خدا آن را خاموش ساخت. و در زمین براى فساد مى‏کوشند. و خدا مفسدان را دوست نمى‏دارد.
3- سوره مائده، آیه ۱۳: فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ نَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَ لاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ‌
پس به [سزاى] پیمان شکستنشان لعنتشان کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم. [به طورى که] کلمات را از مواضع خود تحریف مى‏کنند، و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند. و تو همواره بر خیانتى از آنان آگاه مى‏شوى، مگر [شمارى] اندک از ایشان [که خیانتکار نیستند]. پس، از آنان درگذر و چشم پوشى کن که خدا نیکوکاران را دوست مى‏دارد.
4- سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، ص ۱۵۰.

منبع: محمدهادی همایون ؛ تاریخ تمدن و ملک مهدوی، تهران: نشر دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، چاپ اول ۱۳۹۰.

تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:

تلگرام اندیشکده مطالعات یهود

Check Also

بت‌پرستی بنی‌اسرائیل، معابد و نمادهای بعل

بت‌پرستی بنی‌اسرائیل، معابد و نمادهای بعل

گوساله سامری در واقع، صورتی از بعل بود. بَعل عنوانی عام برای خدایان اقوام سامی و به‌ویژه ساکنان بین‌النهرین بود که در هیئت گاو مقدس طلایی نشان داده می‌شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × چهار =