پولس یهودی که از هرکاری جهت تهدید و کشتار پیروان عیسی (ع) بهره میجست، نزد کاهن اعظم اورشلیم رفته و از وی معرفینامهای خطاب به کنیسهها و عبادتگاههای دمشق خواست تا ایشان او را در دستگیری و آزار و اذیت مسیحیان یاری کنند، ولی در مسیر دمشق بهیکباره این یهودی به عیسی (ع) ایمان آورد! وی در مورد دلیل ایمانآوردنش مدعی است که درراه دمشق، عیسی (ع) را ملاقات کرده و وی از او خواسته تا ایمان بیاورد!!
بدون تردید یک ادعای خالی و بدون شاهد و گواه نمیتواند مورد پذیرش عقلا واقع شود. چراکه در صورت بدون شاهد قبول کردن ادعای پولس، هرشخصی هم که ادعا کند با عیسی (ع) ملاقات کرده و دستوراتی از وی نیز گرفته است، باید مورد پذیرش قرار گرفته و ادعای او نیز تصدیق شود؛ حال آنکه هیچ عاقلی این موضوع را نمیپذیرد.
ظاهر شدن عیسی (ع) بر شائول (پولس) در راه دمشق
اكنون باید دید آیا برای تصدیق ادعای پولس، شاهد و گواهی نیز وجود داشته است؟ روایات منقول در کتاب مقدس نشان میدهد که پولس در راه دمشق و ملاقات با عیسی (ع) تنها نبوده، بلکه همراهانی نیز داشته است. آیا همین همراهان نمیتوانند شاهدی بر ادعای پولس باشند؟!
كتاب اعمال رسولان ماجرای ادعایی ملاقات پولس و عیسی (ع) را چنین روایت کرده است:
شائول هنوز به دمشق نرسیده بود، که ناگهان نزدیک شهر نوری از آسمان در اطراف او تابید. او به زمین افتاد و صدایی شنید که میگفت: «ای شائول، شائول، چرا بر من جفا میکنی؟» شائول پرسید: «خداوندا تو کیستی؟» پاسخ آمد: «من عیسی هستم، همان کسی که تو بر اوجفا میکنی، ولی برخیز و به شهر برو و در آنجا به تو گفته خواهد شد که چه باید بکنی.» در این هنگام همسفران شائول خاموش ماندند، زیرا اگرچه صدا را میشنیدند، ولی کسی را نمیدیدند. [۱] |
اگر این روایت کتاب مقدس درست باشد، بیشک کسانی با پولس همراه بوده و صدای عیسی (ع) را نیز شنیدهاند، میتوانستند ادعای پولس را تصدیق کرده و شاهدان خوبی برای پولس باشند؛ اما حقیقت این است که در بخش دیگر اعمال رسولان مطلبی بیانشده که درستی روایت مذکور را در هالهای از ابهام فرومیبرد.
در بابهای بعدی اعمال رسولان ماجرای ملاقات پولس و عیسی (ع) چنین روایتشده است:
اما وقتی در راه بودم، در حوالی دمشق نزدیک ظهر ناگهان نور عظیمی از آسمان به اطراف من درخشید. من به زمین افتادم و صدایی شنیدم که میگفت: «ای شائول، شائول، چرا بر من جفا میکنی؟» پرسیدم: «ای خداوند، تو کیستی؟» پاسخ داد: «من عیسی ناصری هستم که از تو جفا میبینم.» همراهان من نور را میدیدند اما صدای کسی را که با من صحبت میکرد، نمیشنیدند. من عرضکردم: «خداوندا چه کنم؟» خداوند به من گفت: «برخیز و به سوی دمشق برو و در آنجا کارهایی که به تو واگذار میشود به تو گفته خواهد شد». [۲] |
لابد متوجه تفاوت بین این نقل کتاب مقدس با روایت قبلی هستید، که باعث میشود نتوان از همراهان پولس بهعنوان شاهدانی بر ادعایش استفاده کرد. در روایت قبلی تصریحشده است که همراهان پولس هیچکس و هیچچیزی را ندیده بلکه تنها صدای عیسی (ع) را که با پولس صحبت میکرد، میشنیدند؛ اما در این روایت برعکس روایت قبلی تصریحشده است که همراهان پولس نور عیسی (ع) را میدیدند ولی صدای او را نمیشنیدند!!
نتیجه آنکه پولس مدعی است که با عیسی (ع) ملاقات کرده و به خاطر همین ملاقات ایمان آورده. از طرفی تنها شاهدی که میتواند این ادعای پولس را تصدیق کند، همراهان پولس هستند. حال آنکه کتاب مقدس در مورد درک همراهان پولس از این ملاقات بهگونهای متناقض صحبت کرده که با توجه به آن نمیتوان شهادت آنان را پذیرفت؛ چراکه یکجا گفتهشده که آنان در این ملاقات حرفها را شنیدند ولی چیزی ندیدند و در جای دیگر عنوانشده است که آنان دیدهاند ولی چیزی نشنیدند.
ظاهر شدن عیسی (ع) بر شائول (پولس) در راه دمشق
حتی اگر این تناقضگویی هم نبود باز نمیتوانستیم شهادت همراهان پولس را بپذیریم چراکه کسانی که با پولس همراه بودند، یقیناً مسیحی نبوده و یاران خود پولس بودند؛ آیا در محکمهای میتوان شهادت همکیشان یک شخص را به نفع وی و علیه اشخاص دین و کیش دیگر پذیرفت؟! بهراستی اگر یک مسلمان ادعا کند که با مسیح ملاقات کرده و دستوراتی از او گرفته و عدهای مسلمان نیز، حرفهای او را تصدیق کنند، آیا مسیحیان ادعای این شخص مسلمان را خواهند پذیرفت؟!
غیر از این تناقض، تناقض دیگری نیز بین این دو روایت با روایت سومی وجود دارد. در باب انتهایی اعمال رسولان بار دیگر به داستان تحول پولس اشارهشده است. در این بخش از اعمال رسولان ماجرای ملاقات پولس با عیسی (ع) چنین روایت شده است:
…بلند شو و روی پای خود بایست. من به تو ظاهر شدم تا تو را به خدمت خود منصوب کنم. تو باید دربارهی آنچه امروز دیدهای و آنچه در آینده خواهی دید شهادت دهی. من تو را از دست این قوم و نیز از دست ملتهای بیگانه که تو را نزد آنان میفرستم خواهم رهانید. تو را میفرستم تا چشمهای آنان را باز کنی و ایشان را از تاریکی به روشنایی و از قلمرو شیطان به سوی خدا بازگردانی تا از راه ایمان به من، گناهانشان آمرزیده شود و در بین مقدسین خدا سهمی داشته باشند. [۳] |
وجه تناقض این روایت با دو بیان قبلی این است که در دو مطلب اولی، تصریحشده است که پس از متحولشدن پولس، عیسی (ع) تنها از او خواست که به دمشق رفته و منتظر دستوراتی که خواهد داد، باشد؛ یعنی در محلی که ملاقات صورت گرفت دستوری جز رفتن به دمشق به پولس داده نشد و هرگز به وی مأموریتی محول نشد؛ اما در روایت سوم، تصریحشده است که بلافاصله پس از تحول پولس در همان محل ملاقات، عیسی (ع) مأموریت و وظیفهی وی که هدایت مردم بود را تشریح کرده و سپس وی را راهی دمشق میکند.
ظاهر شدن عیسی (ع) بر شائول (پولس) در راه دمشق
تشریح وظایف پولس و واگذاری مأموریت ویژهای به او توسط عیسی (ع)، بهقدری مهم است که در صورت صحت این ماجرا هرگز نمیتوان قبول کرد که در دو روایت قبلی به این موضوع اشاره نشود و این در حالی است که در تناقضی واضح روایات پیشین تصریح میکند که در محل ملاقات، عیسی (ع) به پولس دستوری نداد و از وی خواست در دمشق منتظر دستورات وی باشد. آیا با وجود این تناقض و اختلاف بزرگ، میتوان اصل ماجرا را بهراحتی باور کرد؟!
پینوشتها:
[۱] کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۹: ۳-۷.
[۲] کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲۲: ۶-۱۰.
[۳] کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲۶: ۱۶-۱۸.
پولس یهودی ، پولس یهودی ، پولس یهودی ، پولس یهودی
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: