بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی (قسمت پنجم) محتوای تورات
دیدیم که کتاب تورات از پنج سِفر یا کتاب به نامهای پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه تشکیل شده است. نویسندهای مسیحی موضوع اصلی هر یک از این کتابها را به ترتیب زیر بیان میکند: «پیدایی قوم عبرانی»، «عهد خدا با قوم عبرانی»، «سفر به سرزمین موعود» و «قوانین قوم عبرانی». (۱) طبق این سخن، موضوع اصلی سه سِفر از اسفار پنجگانه تورات، یعنی سِفرهای پیدایش، خروج و اعداد، تاریخ قوم اسرائیل و موضوع اصلی دو سِفر دیگر، یعنی لاویان و تثنیه قوانین و احکامی است که حضرت موسی برای بنیاسرائیل آورده است. اما در نگاهی دیگر این دو سِفر هم در واقع سخنان حضرت موسی هستند که برای بنیاسرائیل ایراد شده است؛ پس میتوان گفت کل این مجموعه تاریخ قوم اسرائیل است، از زمان شکلگیری تا زمانی که به مرز سرزمین موعود میرسد و حضرت موسی وفات مییابد.
تفاوت این کتاب با تاریخهای دیگر در این است که گاه یک سخنرانی کامل که در مقطعی خاص ایراد شده در همان ظرف خود آمده است. اما از سوی دیگر در این سخنان مطالب متفاوتی آمده که برخی از آنها اعتقادی، برخی فقهی و برخی دیگر اخلاقیاند. به همین دلیل با اینکه تورات بیشتر سبک و سیاق یک کتاب تاریخی را دارد، از مطالب دیگر خالی نیست و حتی گاهی کتاب قانون خوانده میشود، که البته مقصود از آن تمام احکام و قوانینی است که حضرت موسی برای بنیاسرائیل آورده است. این احکام و قوانین همهی جنبههای دین یعنی عقاید، احکام فقهی و اخلاقیات را شامل میشود. بنابراین در یک نگاه کلی مطالب تورات را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد و یا از دو زاویه بررسی کرد. یکی نگاه تاریخی، که در آن بیشتر به سرگذشت قوم اسرائیل توجه میشود و دیگری نگاه دینی، که در آن مرکز توجه تعالیمی است که حضرت موسی برای قوم اسرائیل آورده است.
الف) تورات، کتاب تاریخ قوم اسرائیل
با دید تاریخی، کتاب تورات تاریخ شکلگیری قومی به نام اسرائیل و حوادثی است که برای آن در مقطعی از زمان رخ میدهد. هر یک از اسفار پنجگانه تورات به ترتیب تاریخی حوادثی را که پیش آمده است دربر دارند، بدین ترتیب:
۱. سفر پیدایش
موضوع اصلی این کتاب «تاریخ شکلگیری قوم اسرائیل» است. اما اگر با این دید به کتاب نگاه کنیم، باید بگوییم نویسنده از مقدمهای بسیار بعید شروع کرده است. این کتاب از آفرینش جهان آغاز میشود، سپس خداوند آدم و حوا را میآفریند و آنان را در باغ عدن قرار میدهد و آنان زندگی خاصی را که با زندگی زمینی متفاوت است آغاز میکنند. مار [و به تعبیر مفسران یهودی – مسیحی شیطان در جلد مار] نخست حوا و از طریق او آدم را فریب میدهد تا به درختی که خداوند ممنوع کرده بود، نزدیک شوند و از آن بخورند، پس آدم و حوا رانده میشوند و از این پس زندگی زمینی آنان آغاز میشود. سرگذشت زندگی آدم و فرزندان او در دنبالهی این کتاب میآید تا به نوح نبی (ع) و ماجرای طوفان میرسد و سرگذشت، تاریخوار ادامه مییابد تا به حضرت ابراهیم (ع) میرسد. (۲) در واقع اگر سِفر پیدایش را کتاب «تاریخ پیدایش قوم اسرائیل» بدانیم، طبعاً نویسنده باید از زندگی حضرت ابراهیم آغاز میکرد، ولی مطالبی که قبل از آن آمده هر چند مقدمه به حساب میآید، اما مقدمهای دور است.
ابراهیم، که در ابتدا نامش «اَبرام» بود و بعداً خداوند او را ابراهیم نامید، در شهری به نام «اور» در کلده واقع در بینالنهرین متولد شد. به گفتهی سِفر پیدایش ابتدا تارَح، پدر ابراهیم، همراه با فرزندش و عروسش سارا و نوهاش لوط شهر اور را به قصد کنعان ترک کردند و به شهری به نام حرّان رسیدند و در آن سکنا گزیدند و تارح در آنجا وفات یافت.
نخستین اشارهها به قومی که قرار است به وجود آید در ابتدای باب دوازدهم و نقطهای از تاریخ که به آن رسیدیم، دیده میشود:
خداوند به ابرام فرمود: «ولایت، خانه پدری و خویشاوندان خود را رها کن و به سرزمینی که من تو را بدانجا هدایت خواهم نمود برو. من تو را پدر امت بزرگی میگردانم» (پیدایش، ۱۲: ۱-۲).
در این فقره به دو کلمه اشاره شده است که میتوان آنها را کلید واژههای اصلی مجموعه کتابهای تاریخی عهد قدیم، و شاید کل عهد قدیم، خواند. در این عبارت به سرزمینی خاص اشاره شده که قرار است خداوند حضرت ابراهیم را به سوی آن رهنمون شود، و به قومی اشاره شده که قرار است از نسل او به وجود آیند.
حضرت ابراهیم به سرزمین کنعان مهاجرت میکند و چون بدانجا میرسد خداوند بر او ظاهر میشود و به او میگوید: «من این سرزمین را به نسل تو خواهم بخشید» (پیدایش، ۱۲: ۷). ماجراهای زندگی حضرت ابراهیم و مسافرتها و گاهی جنگهای او به تفصیل آمده، اما آنچه بیشتر به چشم میآید دو وعدهی «نسل» و «سرزمین» است که خداوند به حضرت ابراهیم داده است و مکرر آن را یادآوری میکند (پیدایش، باب پانزدهم و بعد). اما با اینکه ابراهیم سنش از ۸۰ گذشته، فرزندی ندارد، چرا که همسرش سارا، که بعداً خداوند او را ساره -به معنای شاهزاده- خواند، نازا بود. پس ابراهیم به پیشنهاد ساره با کنیز او، هاجر، ازدواج کرد و صاحب فرزندی شد که به دستور خداوند اسماعیل، به معنای «خدا میشنود» نامیده شد. بعدها در حالی که ابراهیم ۱۰۰ ساله و ساره ۹۰ ساله بود، آنان معجزهآسا و طبق وعدهای که خداوند داده بود صاحب فرزندی شدند که به دستور خداوند او را اسحاق نامیدند.
از این کتاب برمیآید نسلی که به حضرت ابراهیم وعده داده شده و با آن سرزمین خاص مرتبط بود، از طریق اسحاق به وجود میآید و با اینکه قرار بود از طریق اسماعیل نسلی به وجود آید، اما آن نسلی نبود که وعدهی آن مکرر داده شده بود. پس ساره از ابراهیم (ع) میخواهد که هاجر و اسماعیل را از خانه براند و او نیز آنان را به بیابانی میبرد و خداوند آنان را نجات میدهد. خداوند ابراهیم را به ذبح فرزند، که در این کتاب اسحاق است، آزمایش میکند و چون از آزمایش سر بلند بیرون میآید، بار دیگر خداوند به ابراهیم وعده میدهد که نسل او را زیاد کند و آنان را برکت دهد و بر دشمنان پیروز گرداند.
در ادامه هم ماجراهای وفات ساره، ازدواج اسحاق و وفات ابراهیم (ع) آمده است. اسحاق دارای فرزندانی میشود که یکی از آنها یعقوب است که با حیله، نخستزادگی را از برادر بزرگترش عیسو میگیرد. او دارای فرزندانی میشود که یکی از آنها یوسف است و یعقوب به او بیشتر علاقه دارد. برادرانش به او حسادت میورزند و قصد جان او میکنند، اما سرانجام او طی ماجرایی فروخته میشود و در مصر غلام یکی از درباریان میشود. همسر این درباری به یوسف طمع میورزد، و چون یوسف امتناع میکند به زندان میافتد. او در زندان رؤیای درباریانی را كه به زندان افتادهاند تعبیر میكند و این مسئله موجب میشود تا وقتی فرعون رؤیایی میبیند که همه از تعبیرش عاجز میشوند به سراغ یوسف بروند و بدینترتیب یوسف مورد توجه فرعون قرار میگیرد و در واقع به مقام دوم مملکت مصر مبدل میگردد. هنگامی که قحطی پیش میآید و یعقوب پسرانش را برای تهیهی غلّه به مصر میفرستد، برادران یوسف با او روبهرو میشوند و پس از ملاقاتهایی یعقوب، که خداوند او را «اسرائیل» نامیده بود، همراه با پسرانش به مصر مهاجرت میکنند و بدینترتیب قومی به نام «بنیاسرائیل» (فرزندان یعقوب) در مصر شکل میگیرد. سِفر پیدایش با وفات یعقوب و یوسف پایان مییابد. پس نقطه نهایی سِفر پیدایش، پیدایش قومی به نام اسرائیل در سرزمین مصر است.
۲. سفر خروج
این کتاب نیز تاریخ قوم اسرائیل را با یک پرش چند قرنی پی میگیرد و پس از اینکه به نام و تعداد فرزندان یعقوب که به مصر مهاجرت کردند اشاره میکند، میگوید:
سالها گذشت و در این مدت یوسف و برادران او و تمام افراد آن نسل مردند. ولی فرزندانی که از نسل ایشان به دنیا آمدند به سرعت زیاد شدند و قومی بزرگ تشکیل دادند تا آنجا که سرزمین مصر از ایشان پر شد. سپس پادشاهی در مصر روی کار آمد که یوسف و خدمات او را نادیده گرفت. او به مردم گفت: تعداد بنیاسرائیل در سرزمین ما روز به روز زیادتر میشود و ممکن است برای ما وضع خطرناکی پیش بیاورند؛ پس باید چارهای بیندیشیم وگرنه تعدادشان زیادتر خواهد شد و در صورت بروز جنگ، آنها به دشمن ما ملحق خواهند شد، برضد ما خواهند جنگید و از سرزمین ما فرار خواهند کرد. پس مصریها، قوم اسرائیل را بردهی خود ساختند و… (خروج: ۶-۱۱).
بدین ترتیب دوران آسایش قوم اسرائیل به سر میآید و اسارت آنان آغاز میشود. فرعون و مصریان سختترین فشارها را بر آنان وارد میکنند. آنها را به بیگاری میگیرند و حتی به دستور فرعون پسران تازه متولد شدهی بنیاسرائیل را به قتل میرسانند. در چنین وضعیتی طفلی متولد میشود که معجزهآسا نجات مییابد و در کاخ فرعون رشد میکند. او همان حضرت موسی است که قرار است بنیاسرائیل را نجات دهد. حضرت موسی بزرگ میشود و در حادثهای یکی از مصریان را که به مردی اسرائیلی ستم میکرد به قتل میرساند و این موجب میشود که از مصر بگریزد. او در سرزمین مدیان با یترون، کاهن آن شهر، آشنا میشود و با دختر او ازدواج و برایش شبانی میکند.
سالها بر همین منوال میگذرد تا اینکه سرانجام خداوند به حضرت موسی مأموریتی میدهد. اما نکتهی قابل توجه در مأموریت حضرت موسی وجود دو عنصر اصلی و اساسی است، یکی قوم و دیگری سرزمین:
روزی هنگامی که موسی مشغول چرانیدن گلهی پدرزن خود یترون بود… ناگهان فرشتهی خداوند چون شعلهی آتش از میان بوتهای بر او ظاهر شد. موسی دید که بوته شعلهور است، ولی نمیسوزد. با خود گفت: عجیب است! چرا بوته نمیسوزد؟ پس نزدیک رفت تا علتش را بفهمد… خدا فرمود: بیش از این نزدیک نشو! کفشهایت را از پای در آور، زیرا مکانی که در آن ایستادهای زمین مقدسی است… خداوند فرمود: من رنج و مصیبت بندگان خود را در مصر دیدم و نالهشان را برای رهایی از بردگی شنیدم. حال، آمدهام تا آنها را از چنگ مصریها آزاد کنم و ایشان را از مصر بیرون آورده، به سرزمین پهناور و حاصلخیزی که در آن شیر و عسل جاری است ببرم… حال تو را نزد فرعون میفرستم تا قوم مرا از مصر بیرون آوری (خروج، ۳: ۱-۱۰).
همانطور که از مطلب فوق به روشنی بر میآید، مأموریتی که خداوند به حضرت موسی (ع) داده نجات بنیاسرائیل از اسارت مصر است و سخنی از نبوّت و رسالت به معنای خاص آن نیست. خداوند به حضرت موسی معجزاتی میدهد و این معجزات نیز در راستای نجات قوم است. حضرت موسی نزد فرعون میرود و از او میخواهد که بنیاسرائیل را رها کند، اما او زیر بار نمیرود. معجزات حضرت موسی هم کارگر نمیافتد تا اینکه خداوند بلاهایی بر فرعونیان نازل میکند. فرعون تسلیم نمیشود و بلاها سختتر میشود تا اینکه در بلای دهم تسلیم میشود و بنیاسرائیل را رها میکند. اما بعداً پشیمان میشود و آنان را تعقیب میکند تا به کنار دریای سرخ میرسند. خداوند معجزهآسا بنیاسرائیل را از دریا عبور میدهد و فرعونیان را هلاک میکند.
قوم نجات یافته به فرمان خداوند آن روز خاص را عید میگیرد و به سمت سرزمین موعود حرکت میکند و خداوند گاهی آنان را آزمایش میکند. گاهی آنان را در سختی قرار میدهد و گاهی نعمتهایش را در اختیار آنان میگذارد. در مدتی حدود سه ماه وضع به همین منوال میگذرد و حضرت موسی قوم را رهبری میکند. هجده باب نخست کتاب خروج به همین امور اختصاص یافته و در آنها سخنی که با نبوّت و رسالت حضرت موسی، به معنای خاص آن مرتبط باشد، دیده نمیشود. اما از باب نوزدهم نبوّت حضرت موسی بیشتر به چشم میخورد. در واقع در هجده باب اول سِفر خروج حضرت موسی نقش رهبری یک قوم را دارد، اما در بیست و یک باب بعدی بیشتر رسالت دینی او به چشم میخورد.
باب نوزدهم با رسیدن قوم اسرائیل به صحرای سینا آغاز میشود. حضرت موسی به دستور خداوند به بالای کوه میرود و از همانجا نزول دستورهای دینی از جانب خداوند آغاز میشود. حضرت موسی ده فرمان معروف را، که مشتمل بر اصول مهم اعتقادی، فقهی و اخلاقی است، میآورد. وی به بالای کوه میرود و خداوند احکام متعددی به او میدهد و چون از کوه فرود میآید با صحنهای عجیب روبهرو میشود. هارون برای مردم گوسالهای زرّین ساخته است و مردم آن را به جای خدا قرار دادهاند. حضرت موسی به خشم میآید و الواحی را که ده فرمان بر آن نوشته شده بود از کوه به پایین میاندازد. خداوند بر قوم غضب میکند، اما با وساطت حضرت موسی از مجازات آنان منصرف میشود. بار دیگر موسی به بالای کوه میرود و الواح دوباره نوشته میشود. چند باب آخر این کتاب به احکامی از ناحیهی خداوند دربارهی خیمه عبادت و چگونگی ساخت آن و نیز اجرای فرمانها اختصاص یافته است.
۳. سفر لاویان
در بین اسفار پنجگانهی تورات، سِفر لاویان کمتر از بقیه به مباحث تاریخی و بیشتر به دستورات دینی پرداخته است. ده باب اول این کتاب شامل احکامی است که به گونهای با کاهنان و کهانت ارتباط دارد. ده باب بعدی احکام مختلف فقهی و گاهی اخلاقی را در بر میگیرد. بابهای ۲۱ و ۲۲ به کهانت و احکام مربوط به آن اختصاص دارد. سه باب بعدی بیشتر به اعیادی که بنیاسرائیل باید رعایت کند و برخی از احکام مربوط به شعائر و مراسم پرداخته است. باب ۲۶ دربارهی اطاعت از خدا و مجازات نافرمانی است. آخرین باب این کتاب برخی از احکام فقهی را دربر میگیرد.
۴. سفر اعداد
چهار باب اول این کتاب به سرشماری قوم اسرائیل و قبایل مختلف آن و تعیین وظایف هر یک از آنها میپردازد. چهار باب بعدی دربردارندهی احکام و مقررات مختلف و چهار باب پس از آن دربردارندهی حوادث تاریخی قوم اسرائیل است. بنیاسرائیل پس از نزدیک یک سال اقامت در صحرای سینا به دستور خداوند از آنجا حرکت میکند. قوم از وضع موجود خود شکایت میکند و خداوند اوضاع آنان را تغییر میدهد و… بابهای ۱۳ و ۱۴ نیز تاریخیاند و رسیدن قوم را تا حوالی سرزمین موعود نشان میدهند.
حضرت موسی به دستور خداوند دوازده نفر را برای بررسی سرزمین موعود میفرستد. آنان باز میگردند و به جز دو نفر از آنان قوم را به شورش وا میدارند. آنان میگویند ما قدرت نداریم با اقوام ساکن این سرزمین بجنگیم و همگی نابود میشویم. هرچه حضرت موسی تلاش میکند نمیتواند قوم را مطیع گرداند. لذا خداوند میخواهد قوم را مجازات و نابود سازد، اما حضرت موسی وساطت میکند. با این حال خداوند میفرماید که باید به بیابان بازگردید. هیچیک از مردان بیست سال به بالا به سرزمین موعود نمیرسند. پس چهل سال سرگردانی بنیاسرائیل در بیابان آغاز میشود.
بابهای ۱۵ تا ۱۹ بیشتر به بیان احکام و مقررات کاهنان پرداخته است. در بابهای ۲۰ تا ۲۶ حوادثی که برای بنیاسرائیل در بیابان رخ داده بیان شده است. در باب ۲۷ خداوند به حضرت موسی دستور میدهد که یوشع بن نون را به جانشینی خود برگزیند، چرا که خود او هم یک بار از فرمان خداوند سرپیچی کرده است و بنابراین نباید وارد سرزمین موعود شود. پس او یوشع را به جانشینی خود برمیگزیند. در سه باب بعدی احکام و مقرراتی دربارهی موضوعهای مختلف آمده است. در چند باب پایانی این کتاب هم برخی از حوادث پیش آمده برای قوم و دستوراتی برای زمان ورود آنان به سرزمین موعود نیز مرزهای سرزمین موعود بیان شده است.
۵. سفر تثنیه
از نخستین جملات سِفر تثنیه برمیآید که این کتاب سخنرانی حضرت موسی برای بنیاسرائیل است، در زمانی که قوم پس از چهل سال سرگردانی در بیابان به کنار رود اردن و مرز سرزمین موعود میرسد. نویسندهای مسیحی سه محور اصلی برای این سخنرانی تعیین کرده است: بازگویی تاریخ، تکرار قوانین اصلی و اخطارهای شدید. (۳) در واقع دو عنوان اول صرفاً تکرار مطالبی است که در کتابهای قبلی آمده است. سه باب اول این کتاب تکرار حوادثی تاریخی است. در باب چهارم بر اطاعت از شریعت و پرهیز از بتپرستی تأکید شده است. در بابهای پنجم و ششم برخی احکام و مقررات، از جمله ده فرمان، تکرار شده است. همچنین در این دو باب به برخی از حوادث تاریخی اشاره شده است. در بابهای هفتم و هشتم توصیههایی برای زمانی که قوم وارد سرزمین موعود میشود، شده است. بیشتر مطالب این دو باب دربارهی اطاعت از خدا و فراموش نکردن اوست. در بابهای نهم و دهم این نکته را به آنان گوشزد میکند که قوم اسرائیل همیشه سرکش و متمرد بوده است. باب یازدهم به توصیه دربارهی دوست داشتن خدا و اطاعت از او و بیان ثمرههای آن اختصاص یافته است.
در بابهای دوازده تا بیست و هفتم احکام و مقررات مختلف و نیز توصیههای گوناگونی دربارهی آینده آمده است. یکی از این توصیهها اطاعت از پیامبری مانند موسی است که در میان برادران بنیاسرائیل برخواهد خاست (سفر تثنیه، ۱۸: ۱۵). در باب بیست و هشتم بار دیگر بر اطاعت از خدا و ثمرههای آن تأکید شده است. در باب بیست و نهم نیز عهدی که خداوند قبلاً با بنیاسرائیل بسته تکرار شده است. در باب سیام بار دیگر اطاعت از خداوند یادآوری میشود. در باب سی و یکم حضرت موسی سالخوردگی خود را و اینکه خداوند به او گفته است که از رود اردن عبور نخواهد کرد، یادآوری میکند و یوشع بن نون را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی و در ادامه توصیههایی به قوم مینماید. باب سی و دوم دربردارندهی سرودی است در ستایش خداوند که موسی برای قوم خوانده است. در باب سی و سوم حضرت موسی هر یک از اسباط را به نام میخواند و پیشگوییهایی دربارهی آنها میکند و آنها را برکت میدهد. در آخرین باب از سِفر تثنیه حادثهی وفات موسی در ۱۲۰ سالگی، دفن او و عزاداری بنیاسرائیل برای وی و برخی از حوادث پس از وفات او آمده است.
ادامه دارد…
پینوشتها:
1. هلی، راهنمای کتاب مقدس، ص۱۹.
2. ر.ک: سفر پیدایش، بابهای اول تا یازدهم.
3. راهنمای کتاب مقدس، ص۱۲۲.
منبع: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی ؛ بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی – مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی، چاپ اول: بهار ۱۳۹۶.
محتوای تورات ، محتوای تورات ، محتوای تورات ، محتوای تورات ، محتوای تورات
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
مممنون عالی بود با تشکر شرکت طراحی سایت در تبریز