فرق آزادی عقیده و آزادی تفکر
فرق است میان آزادی عقیده و آزادی تفکر. تفکر یعنی همان استعداد انسانی بشر که میتواند در مسائل، علمی و منطقی بیندیشد. این استعداد حتماً باید آزاد باشد.
پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است. اما عقیده چطور؟ میدانیم هر عقیدهای ناشی از تفکر نیست. بسیاری از عقاید بشر ناشی از یک سلسله عادتها، تقلیدها و تعصبهاست نه اینکه چون فکر کرده این عقیده را گرفته است، بلکه چون عادت کرده، به این عقیده چسبیده است. این عقیده نوعی انعقاد است یعنی فکر و اندیشهاش بهجای اینکه باز باشد بسته و منعقد شده و بر عکس، آن قوهی مقدس تفکر بهدلیل این انعقاد و بستگی در درونش اسیر شده.
آن آدمی که یک سنگ یا چوب و ساختهی دست خودش را میپرستد، آیا علمی و منطقی فکر کرده و علم و منطق او را رسانده به اینکه این بت را بپرستد؟! تفکر آزاد است، حالا که تفکر آزاد است پس این آقای بتپرست باید آزاد باشد برای اینکه بت را بپرستد؛ یا نه؟ عقل و فکر این شخص اسیر است، باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم، کاری بکنیم که ابراهیم خلیل الله و بتشکن کرد.
تبر را برداشت و تمام بتها را خرد کرد الا بت بزرگ و تبر را به گردن بت بزرگ انداخت تا اگر کسی به آنجا رفت، با خودش فکر کند که این خداها با یکدیگر جنگیدهاند و این بت بزرگ چون از همه نیرومندتر بوده باقی دیگر را خرد کرده و تنها خودش مانده است! اگر این فکر برای مردم پیدا شود، بعد طبعاً به حکم فطرت میگویند اینها که نمیتوانند از جایشان بجنبند! همین امر فکر اینها را عوض میکند.
این کار را کرد. وقتی که مردم برگشتند و وضع را آنچنان دیدند داد و فریاد کردند که چه کسی این کار را کرده است؟ رفتند سراغ ابراهیم. ابراهیم در پاسخ به آنها گفت: مجرم آن کسی است که زنده مانده و تبر به گردن اوست! اینها گفتند: از او که این کار ساخته نیست. گفت: چطور کار زد و خورد از او ساخته نیست، ولی روا کردن حاجتهایی که انسانها در آن درماندهاند ساخته است؟! قرآن میگوید: فَرَجَعُوا إلی أنْفُسِهِمْ این سبب شد که به خود باز گردند.
فَرَجَعُوا إلی أنْفُسِهِمْ، تعبیر عجیبی است! اینها از خودشان جدا و دور شده بودند (خودِ واقعیِ انسان، عقل و فکر و منطق انسان است)، قرآن میگوید این سبب شد که به سوی خودشان بازگشتند و خودشان را دریافتند، گفتند که او راست میگوید.
حال دربارهی این کار ابراهیم (ع) چه باید بگوییم؟ آیا ابراهیم کاری کرد برخلاف آزادی عقیده؟ یا کاری کرد در خدمت آزادی عقیده؟ کاری کرد در خدمت آزادی عقیده به معنی واقعی، یعنی آزادی اندیشه. یعنی ابراهیم با این عمل، از خودبیگانگی آنها را از آنان گرفت، آنها را به خود بازگرداند و آزادی آنان را به آنها بازگرداند.
ابراهیم (ع) میتوانست مطابق همین فلسفهای که اغلب فرنگیها میگویند که: «انسان هر عقیدهای را اتخاذ کند آن عقیده محترم است»! بگوید: «چون این بتها مورد احترام میلیونها انسان هستند پس من هم به آنها احترام میگزارم». از نظر اسلام این کار «اغراء به جهل» است نه خدمت به آزادی.
کوروش اشیاء معبد را به آن برمیگرداند!
مقایسه میان کار ابراهیم و رسول اکرم و کار ملکه انگلستان و کوروش
شما مقایسهای کنید میان کار ابراهیم و همچنین کار رسول اکرم از یک طرف و کار ملکه انگلستان و کوروش از طرف دیگر. پیغمبر اکرم (ص) پس از فتح مکه، بهعنوان آزادی عقیده بتها را باقی نگذاشت، زیرا این بتها سمبل اسارت فکری مردماند.
صدها سال بود که فکر این مردم اسیر این بتهای چوبی و فلزی بود که به خانه کعبه آویخته بودند. تمام اینها را در هم ریخت و واقعاً مردم را آزاد کرد. حال شما بیایید این را مقایسه کنید با این که ملکه انگلستان چند سال پیش در سفری که به هندوستان رفته بود وقتی که میخواست به تماشای یک بتخانه برود، مردم وقتی میخواستند داخل صحن آن بتخانه شوند کفشهایشان را میکندند، او هنوز به صحن نرسیده کفشهایش را به احترام کند و بعد، از همهی آن بتپرستها مؤدبتر در مقابل بتها ایستاد.
یک عده هم گفتند: ببینید! ملت روشنفکر چقدر به عقاید مردم احترام میگزارد! نمیدانند که این نیرنگ استعمار است. استعمار میبیند که همین بتخانه است که هند را به زنجیر کشیده و رام استعمارگران کرده. این احترام به آزادی نیست، خدمت به استعمار است. ملت هند اگر از زیر بار این خرافات بیرون بیاید، باج به انگلیسها نمیدهد.
یا در گذشته میگفتند ببینید کوروش چقدر مرد بزرگِ بزرگواری بوده! که وقتی به بابِل رفت و آنجا را فتح کرد تمام بتخانهها را محترم شمرد! این کار از نظر یک فاتح که سیاست استعمارگری دارد و میخواهد مردم را بفریبد توجیه میشود ولی از نظر بشریت چطور؟ آیا خود جناب کوروش به آن بتها اعتقاد داشت؟ نه! کوروش چه فکر میکرد؟ میگفت این اعتقاد، این مردم را بدبخت کرده یا نه؟ بله! ولی در عین حال دست به ترکیب آنها نزد، چرا؟ چون میخواست که آنها در زنجیر بمانند. این خیانت بود نه خدمت!
استاد شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۱۲۰-۱۲۳ / با اندكی تلخیص
آزادی عقیده ، آزادی عقیده ، آزادی عقیده ، آزادی عقیده ، آزادی عقیده
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: