میدانیم که دین یهودیت در سدههای اخیر دینی ویژهگرا و نژادی بوده و عالمان یهود کمتر به تبلیغ و نشر دین خود در جهان پرداخته و از غیر بنیاسرائیل کسانی را جذب نمودهاند و نیز میدانیم وضعیت در کابالا در طول تاریخِ آن به مراتب محدودتر بوده و کابالا به صورت سنتی محدود به دانشمندان بلندپایه و خاص پیروان مسلک یهود بوده است.
کابالا از بدو شکلگیری تا سدههای قبل دانش سرّی یهود محسوب میشده و تعلیم و تعلّم آن بسیار محدود و فقط برای افراد معدودی بوده است. در میشنا چنین هشدار داده شده است:
«نمیتوان… معسه برشیت را در آنِ واحد برای دو شاگرد تشریح نمود. اما معسه مرکاوا را برای یک شاگرد هم نمیتوان بازگفت مگر آنکه وی خردمند باشد و با دانش خود چیزی دریابد.» (الن انترمن ۱۳۹۳-ص ۱۴۷)
با این حال میبینیم در عصر ما کابالیستها تصمیم گرفتهاند این آموزهها را فراگیر کرده و به دیگران فارغ از هر دین و سن و جنسیتی آموزش دهند. حال سوال این است که چرا به یکباره کابالیستها تصمیم به افشای اسرار کابالا گرفتهاند و میخواهند اسرار و آموزههای کابالا را علنی کنند؟
نوشتار پیش رو در نظر دارد تنها چند دلیل که در کتب ایشان مستور است را علنی نموده و از این راز سر به مُهر پرده بردارد، رازی که کابالیستهای مدرن با خط و نقشهای زیبا سعی بر موجه جلوه دادن آن دارند و میخواهند این سمّ مهلک را با هزار فریب به جهان مدرن تزریق نمایند.
۱ . جذب پیرو و تبلیغ دین یهودیت
باور عمومی بر این است که دین یهودیت تبلیغ ندارد و کسی نمیتواند وارد دین یهود شود زیرا این دین، دین نژادی بوده و غیر بنیاسرائیل نمیتواند بهرهای از آن داشته باشد، لکن نگارنده معتقد است که این باور نادرست بوده و تعمّق در کتاب مقدس، متن تلمود و سیره تاریخی یهود خلاف آن را ثابت مینماید.
با تعمق در کتاب مقدس مییابیم از همان سدههای اولیه شکلگیری یهودیت، تبلیغ دین امری شایع بین علمای یهود بوده است:
«وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، زیرا که برّ و بحر را میگردید تا مریدی پیدا کنید و چون پیدا شد او را دو مرتبه پستتر از خود، پسر جهنّم میسازید!» (متی ۲۳ : ۱۵)
گرچه گرایشات ضد فریسیها در فقره فوق از عهد جدید نمایان است، اما به وضوح به وضعیت فعال تبلیغ دین نیز اشاره دارد. ممکن است گفته شود منظور از پیدا کردن مرید در آیه مذکور پیدا کردن مرید از بین یهودیان باشد و نه از غیر یهود؛ لکن با نگاهی دقیق به تاریخ خلاف آن برای ما ظاهر میشود و بسیاری از جنگهای صدر یهودیت به جهت تبلیغ دین و مومن کردن دیگر اقوام به یهوه خدای یهود بوده است:
«و در همه ولایتها و جمیع شهرها در هر جایی که حکم و فرمان پادشاه رسید، برای یهودیان، شادمانی و سرور و بزم و روز خوش بود و بسیاری از قومهای زمین به دین یهود گرویدند زیرا که ترس یهودیان بر ایشان مستولی گردیده بود.» ( استر ۸ : ۱۷)
«یهودیان این را فریضه ساختند و آن را بر ذِمّه خود و ذریت خویش و همه کسانی که به ایشان ملصق شوند …» ( استر ۹: ۲۷)
ملاحظه فرمودید که یهودیت چه با تبشیر و تبلیغ و چه با جنگ و قهر و غلبه سعی کرده از بین سایر مردمان و اقوام برای خود پیروانی جذب نموده و غیر بنیاسرائیلی را یهودی نمایند. و این مهم در عصر حاضر بر عهده دستگاه کابالیستی میباشد.
در کلمات علمای یهود نیز به تبلیغ دین یهود تصریح شده است:
«… فقط بدان جهت اسراییل را میان امتها به تبعید فرستاد که با یافتن پیروانی بر شمار خویش بیفزایند» (انترمن ص۲۳)
۲. ناکارآمدی دین یهود
شریعت تحریف شده و خشک یهود از سویی و فراگیرشدن آموزههای معنوی اسلام و مسیحیت و نیز معنویتهای شرقی در جهان معاصر از سوی دیگر سبب شده یهودیان در خود یک خلأ معنوی احساس کرده و به دنبال معنویتهای جایگزین در سایر ادیان و مکاتب بروند. در حال حاضر بسیاری از ساکنین شهرکهای رژیم غاصب صهیونیستی را یهودیان سکولار تشکیل میدهند، یهودیانی که بسیاری از آنان حتی در مراسم شبات نیز شرکت نمیکنند و اهمیتی نیز برای مواعید یهود قائل نیستند؛ عملی که مجازات سنگینی را برای یک یهودی به ارمغان خواهد آورد:
«و در روز هفتمین، سبت، آرامی مقدس خداوند برای شماست؛ هرکه در آن کاری کند، کشته شود» (خروج ۳۵ : ۲)
همچنین یهودیت عصر حاضر دچار مشکل «پیدا کردن جایگاه یک یهودی در جامعه مدرن شده است». (فیلیپ برگ، ۱۹۹۰، ص ۱۹)
«یهودیت امروزه مواجه با دو نوع انتخاب است: یا باید به راه کنونی خود ادامه دهد، یعنی در زندگی روزمره خود، تاریخ پیشینیان یهود را گرامی دارد و هرسال تعداد اعضا و نفوذ آن کمتر گردد، یا آنکه اهمیت و قدرت خود را در جهان امروز آشکار کرده و ثابت کند که تنها یهودیت قدرت وحدت بخشیدن مجدد به اقوام پراکنده و دچار تفرقه کره زمین را دارد» (همان ، ص ۲۳)
این عوامل سبب شد دستگاه سرّی کابالیستی تصمیم بگیرد برای موجه جلوه دادن و ادامه حیات خود برخی از طعامی تورا را منتشر کرده و آنها را همسو با علم و یا با نام علم آموزش دهد. این کار سبب می شود یهودیانی که به سبب ناکارآمدی دین تحریف شده شان دچار عدم اعتماد به نفس دینی-نژادی شده بودند از اغماء خارج شده و حیات دوبارهای بگیرند تا بتوانند خود را برای عصر ماشیح آماده نمایند.
۳. عصر ماشیح
کابالیستها معتقدند شیمعون بر یوحای / شمعون بن یوحای پیشگویی کرده در عصر ماشیح حتی به کودکان نیز میتوان کابالا را آموخت. به گفته آنان ربی شیمعون معتقد بود:
«عصر ماشیح با خود نور و غنایی میآورد که دال بر دمیدن خلوص الهی بر همه جهانهاست. خورشید جهانی نو، طلوع خواهد کرد و با ظهور آن نور اعظم، آزادی انسانها را از جهلشان آغاز کرده و بیداری روحی و معنوی برایشان به ارمغان خواهد آورد». (همان، ص۷۴)
همچنین زوهر میگوید که در دوره ماشیح:
«دیگر نیازی نخواهد بود که شخص به همسایه خود بگوید: حکمت بر من بیاموز، زیرا نوشته شده روزی خواهد آمد که دیگر هیچکس همسایه خود را نخواهد آموخت و هیچکس برادرش را نخواهد گفت: خدا را بدان، زیرا همه آنها مرا (پروردگار) خواهند دانست از جوانترینشان تا پیرترینشان» (زوهر ج ۳ ص ۵۸ الف)
میگویند در عصر ماشیح به سبب رشد علمی و فرهنگی مردم جهان دیگر دلیلی بر مخفی نگاه داشتن این آموزهها نیست و میتوان آنها را علنی کرد و البته در این قول خویش نیز صادق نیستند زیرا اینان تنها برخی از آموزههای «طعامی تورا» ی خود را که قابل انتشار هست را آموزش میدهند و بخش اصلی و الحادی یعنی «ستری تورا» را به کلی مستور داشتهاند. آنان حق و باطل را بهم آمیختهاند تا نیت باطنی خود را که یافتن «سرباز برای جنگ آخرالزمان» هست، پنهان کنند: « وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ ».
۴. جمع کردن سرباز
همانطور که در سطور بالا از قول فیلیپ برگ بیان شد یهودیت در عصر حاضر به دنبال نفوذ در سایر ملل و اقوام بوده و از کمی روند رو به نزول رشد جمعیت رنج میبرد. بر همین اساس دو راهبرد عمده برای خود اتخاذ نمودهاند:
یک: ادعای یهودی بودن برخی نژادها، به عنوان مثال ادعا میکنند برخی از اقوام دارای نژاد یهودی هستند اقوامی همچون: پشتوهای افغانستان، چینیها، هندیها، مکزیکیها و… و ادعا میکنند که در بین این اقوام کسانی هستند که دارای DNA یهودی بوده و نشان از آن دارد که اینها از اسباط گم شده یهود هستند.
دو: با ترویج و نشر آموزههای کابالایی در قالبهای مختلف مردم را ابتدا به سوی کابالا سوق داده، سپس در بین علاقهمندان کابالا شریعت و تفکر یهود را نهادینه مینمایند. افرادی که از این طریق جذب یهودیت میشوند دارای تفکرات صهیونیسم بوده و به شدت به سرزمین مقدس اعتقاد دارند.
البته نباید فراموش نمود کسانی که به صورت غیر نژادی یهودی میشوند شهروند پست و درجه سه محسوب میشوند و تنها به درد این میخورند که مقابل گلولهها بایستند، به این طریق صهیونیزم میخواهد بدون هزینهکردن افراد خودش که به زعم آنان مخلوقات برتر الهی یا همان قوم برگزیده هستند، در نبرد نهایی آرماگدون که به اعتقاد آنان زمینهساز ظهور ماشیح خواهد بود پیروز شوند. و تمام اینها مقدماتی هستند که جبهه کفر برای مقابله با جبهه حق اندیشیده است. و « يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ».
شایان ذکراست کسانی که در دههای اخیر به آیین یهودیت گرویدهاند از لحاظ اعتقادی معتقد به صهیونیزم اعتقادی و از جنبه سیاسی به شدت گرایش به صهیونیزم سیاسی دارند. اینان همچون تکفیریهای دنیای اسلام حاضرند برای آرمانهای صهیونیستی دست به هر اقدامی بزنند و ارتش رژیم غاصب اسرائیل را لشگر خدا میپندارند.
لذا همانگونه که ملاحظه فرمودید هدف کابالا از علنیکردن آموزههایش نه دلسوزی برای آگاهی بخشیدن!!! به جهانیان بلکه به دست آوردن سربازان رایگان برای نبرد آخرالزمان میباشد. نبردی که به هیچوجه آنان پیروز آن نخواهند بود. ان شاء الله
نویسنده: مهدی منصوری خواه
منابع:
1. The Zohar
2. Philip S. Berg, “Kabbalah for the Layman”, , Vol. I. Research Centre of Kabbalah, 1990
3. آلن انترمن، آیینها و باورهای یهود
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:
سلام
در مورد عکسی ک برای مطلب انتخاب شده ممکنه ی مختصر توضیحی بدید
راجب اون شش ضلعی و اشکال و ارتباط با کالبد و جسمی ک در کنارش هست
ممنون میشم
و از توضیحات خوبه مطلب هم متشکرم
سلام. توضیح مطلب و ارتباط عكس با رموز كابالا مفصل است كه در كتب مربوط به معرفی كابالا میتوانيد مطالعه كنید. با تشكر