* اپیزود اول سیلباریهای اخیر
روزهای اخیر به توصیهی یکی از دوستان، فیلم ژئو استورم یا طوفان جغرافیایی (GeoStorm) محصول ۲۰۱۷ آمریکا را کامل و با دقت بررسی کردیم. فیلم محصول کمپانی برادران وارنر است. این کمپانی، ۱۰۱ سال قبل، در سال ۱۹۱۸ توسط چهار برادر لهستانیتبار و یهودی مقیم ایالات متحده با نامهای هری، سام، آلبرت و جک تأسیس شد؛ و بسیاری از محصولاتش از نوعی نگاه آیندهپژوهانه یا به عبارت بهتر پیشگویانه برخوردار است. چه اینکه شبکهی تحلیلگران و سازندگان فیلمهای این کمپانی از کلیت بسیاری از برنامهها و دستور کارهای پشتپردهی ایالات متحده آگاهند؛ و همراستای با این برنامهها، گام برمیدارند، و با اهداف خاص فیلم میسازند.
ژئواستورم، یک برنامهی فراملی را نمایش میدهد که توسط ایالات متحده استارت خورده و تحت فشارهای جهانی در حال بینالمللی شدن است. در این برنامه، یک ایستگاه فضایی جهت تأثیرگذاری همزمان بر اقلیم تمام جهان ساخته شده است. در اثنای فیلم مشخص میشود که یک اختلالگر، در سطح راهبردی مسئولان آمریکا (مسئولان تیم امنیتی رئیسجمهور) تلاش دارد تا با تغییر جهت فعالیت ایستگاه، اهداف خاص خودش را دنبال کند. این اختلال، با برهم زدن دفعی دما و اقلیم و مرگ هزاران نفر در هند، هنگکنگ، امارات، افغانستان و بسیاری نقاط دیگر زمین آغاز میشود؛ که البته نهایتاً با قهرمانبازی خاص آمریکاییها – به سبک راکی و زورو و سوپرمن و بتمن و جیمز باند و مرد عنکبوتی – این اختلال خاتمه مییابد و مردم دنیا نجات پیدا میکنند.
فیلم ژئواستورم، جدا از فرم و محتوا، یک پیام ویژه را به ما میرساند: «آمریکا برای دستکاری اقلیمی برنامههای مشخص دارد.» این برنامه، با توجه به ابعاد ماکرو در تأثیرگذاری، میتواند بسیار مخرب باشد. کافی است با بهکارگیری انواعی از شتابدهنده یا محرک، برخی از مؤلفههای اقلیمی تحت تأثیر قرار گرفته و تشدید شود، تا اثرات زیانباری مانند یخبندان، گرمای بیش از حد، بارانهای سیلآسا، تگرگ با ابعاد بزرگ، سیلهای غیرقابل مهار و این قبیل عدم توازنهای ناشی از اختلالهای اقلیمی رخ دهد.
* اپیزود دوم
بیشک، سردار سرتیپ غلامرضا جلالی، مسئول سازمان پدافند غیرعامل، یکی مبرّزترین و دقیقترین مسئولان حاکمیتی جمهوری اسلامی، در حوزهی دفاع و صیانت راهبردی از کشور است. دهها مورد از تلاشهای او سراغ داریم که – در شرایطی که همهی دستگاههای موازی بیخبر و کمرمق بودهاند – مردم را از بلایای گوناگون مصون نگاه داشته است. از جمله تلاشهای موفق وی میتوان به پیشتازی در موضوع تراریخت، یا موضوع گوشیهای هوشمند مسئولان، یا مقاومسازی سازههای شهری در برابر زلزله اشاره کرد. با این توضیح كوتاه، رفت و برگشتهای خبری زیر را در موضوع اقلیم ببینید:
۱۱ تیر ۹۷:
غلامرضا جلالی، در سومین کنفرانس ملی پدافند غیرعامل در بخش کشاورزی که ۱۱ تیرماه در مؤسسه تولید و اصلاح نهال و بذر، برگزار شد، «تغییرات اقلیمی در ایران را مشکوک به دخالت خارجیها» دانست؛ وی خاطرنشان کرد: «مطالعات مراکز علمی کشور، این گزاره را تأیید میکند.»
بیدرنگ، برخی مسئولان به این اظهارات سردار جلالی واکنش نشان دادند.
۱۱ تیر ۹۷ (دقتکنید: همان روز):
مدیر کل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی گفت: بر اساس اطلاعات هواشناسی امکان اینکه کشوری برف یا ابری را بدزد، وجود ندارد.
احد وظیفه، در واکنش به اظهارات رئیس پدافند غیرعامل مبنی بر اینکه «تیمهای مشترکی از اسرائیل با همکاری یکی از کشورهای همسایه ابرهای در حال ورود به ایران را نابارور میکنند و همچنین ما با ابردزدی و برفدزدی در کشور مواجه هستیم»، خاطرنشان کرد:
«نمیدانم ایشان بر چه اساسی این موضوعات را مطرح کرده است. احیاناً ایشان اسناد و مدارکی در این زمینه دارند و من در جریان نیستم، اما بر اساس اطلاعات هواشناسی امکان این که کشوری برف یا ابری را بدزدد، وجود ندارد.»
این نگاه، به مذاق رسانههای خارجی خوش رسید و آن را پوشش دادند.
۱۲ تیر ۹۷ (یعنی فردای آن روز):
عیسی کلانتری نیز بهسرعت به این اظهارات واکنش نشان داد و درصفبندی مخالفان موضوع «جنگ اقلیم» به اظهارنظر پرداخت. وی با طعنه به سردار جلالی و با بیان اینکه «هر چیزی را هر کسی نمیتواند بگوید؛ همهچیز را همگان دانند.»، تصریح کرد:
«کاهش بارشها مسئلهای سیاسی یا اقتصادی نیست. مسئلهای کاملاً فنّی و علمی است.»
۱۳ تیر ۹۷ (یعنی پسفردای آن روز):
داوود پرهیزکار، رئیس سازمان هواشناسی کشور، تأکید کرد:
«این اظهارات پایهی علمی ندارد، چون دستکاری جو توسط بشر ممکن نیست. برای همین مدعیان ابردزدی باید ادعای خود را در جمع کارشناسی به اثبات برسانند.»
در ادامهی این رفت و برگشت، ذیل پروندهی معظم «جنگ جهانی غذا»، وجود نبرد اقلیمی را از زبان یک دانشمند و اقلیمشناس آمریکایی به اثبات رساندیم (اینجـا). این متخصص آمریکایی حوزهی دستکاری اقلیمی تصریح کرد:
«ما در چندین مورد از جمله جنگ ویتنام، مزارع نیشکر کوبا، و همچنین در چین و شوروی از نزول باران جلوگیری میکردیم. حالا شما اگر فکر میکنید الآن چنین چیزی احتمال ندارد، واقعاً سادهلوح هستید.»
پس از انتشار گستردهی این گزارش در دو اتفاق مهم رخ داد:
۱. رفت و برگشت سیاسیِ رسانهای از سوی مخالفان ایدهی جنگ اقلیمی علیه ایران، متوقف شد.
۲. عیسی کلانتری در گفتوگویی – که هنوز منتشر نکردیم و مستنداتش نزد نگارنده محفوظ است – تأکید کرده که در این حوزه تخصصی ندارد، و تنها بیان کارشناسان را تأیید کرده است. (این اظهارات او البته مسبوق به سابقه است؛ در زمان انتصاب او در سازمان محیط زیست هم تصریح کرده بود که تخصص زیستمحیطی ندارد!)
در این اپیزود سه پرسش مطرح است:
۱. چرا متخصصان سازمان هواشناسی از مقولهی مهمی همچون «نبرد اقلیمی» در جهان بیاطلاعند؟!
۲. چرا سازمان هواشناسی بهجای بررسی مستندات اظهارات سردار جلالی، در همان روز و روزهای پیاپی پس از آن عملیات رسانهای علیه این ادعا به راه انداخته، که البته با اقبال و پوشش رسانههای خارجی هم همراه شده است؟!
۳. سیل شیراز حوالی ظهر روز پنجم فروردین رخ داد که به از دست رفتن ۱۹ نفر از هموطنانمان منجر شد؛ اگر سازمان هواشناسی متخصص حوزهی اقلیم است، چرا در هشدارهای پیش از سیلباریهای اخیر ، شیراز را حتی در شرایط هشدار معرفی نکرده بود؟!
این رفت و برگشت سیاسی و رسانهای را هم همینجا میگذاریم و میگذریم.
* اپیزود سوم
دربارهی سیلباریهای اخیر یک نکتهی مهم مغفول مانده است. بیایید از کمی عقبتر به موضوع نگاهی بیندازیم؛ کسانی که به شیراز سفر کردهاند میدانند که در ایام عید صف طولانی ورود به شیراز گاهی تا دو ساعت مردم را معطل نگاه میدارد؛ در این صف طولانی مردم نه راه پس دارند و نه راه پیش. خب، حالا در این شرایط اگر در ۲۰ دقیقه، رقم معتنابهی باران ببارد و سیل جاری شود مردم چه باید بکنند؟
سیل در گلستان ناشی از سامانهای بود که حوالی یکشنبه ۲۶ اسفند ۹۷، در این ناحیه فعال شد؛ اما اوج بارندگی، خصوصاً در آققلا، مربوط به روزهای ۲۸ و ۲۹ اسفند بوده است؛ ایرنای گلستان در این زمینه نوشت: «بارش شدید باران ۲۸ و ۲۹ اسفند ماه ۹۷ در شرق استان گلستان، باعث سر ریز شدن سد گلستان واقع در ۱۵ کیلومتری شرق شهر گنبدکاووس و طغیان رودخانههای گرگانرود، چهلچای، قرهسو و اوغان شد. با آغاز فعالیت سامانهی سرد و بارشی اخیر بیش از ۳۰۰ میلیمتر باران در گلستان بارید و ارتفاع برف در مناطق کوهستانی استان به ۱.۵ متر رسید. سر ریز آبشدهای گلستان ۲ و بوستان در مناطق بالادستی، موجب به راه افتادن جریان سیل در رودخانه گرگانرود شد و همهی شهرها و روستاهای حاشیهی این رودخانه را به دلیل حجم فراوان آب دچار بحران سیل کرد.» همچنین به گزارش تابناک: «میزان بارش در برخی ایستگاهها به ۳۱۵ میلیمتر هم رسید و این در حالی است که کل بارندگی متوسط استان در شرایط نرمال ۴۵۰ میلیمتر است؛ یعنی بالغ بر ۶۰ درصد بارندگی سالیانه در ۲۴ ساعت اتفاق افتاده است.»
این سیل در مناطق مختلف کشور ادامه یافت تا در نقطهی اوج خود جان ۱۹ نفر از هموطنانمان را در ظهر پنجم عید در شهر شیراز گرفت. بنابراین باید دقت کنیم بیسابقهترین سیلباریهای یک قرن اخیر ایران «دقیقاً» در زمانی رخ داد که دو وضعیت زیر وجود داشت:
۱. ادارات رسمی در وضعیت «کاملاً تعطیل» قرار داشت؛ رئیسجمهور، تعطیلات سالانهاش در قشم را میگذراند، استاندار گلستان در سفر خارج از کشور به سر میبرد، دوستان پیشبینی سازمان هواشناسی کمدقت بودند و قس علی هذا.
۲. مردم در بیدفاعترین شرایط نسبت به تغییرات جوّی قرار داشتند. (مثال صف طولانی دروازه قرآن شیراز را به یاد بیاورید)
مجموع این دو گزاره به این معناست که کشور در ضعیفترین شرایط از حیث دفاعی قرار دارد. یک تحریک اقلیمی در این شرایط میتوانست عامل تخریبهای گسترده باشد؛ و این دو شرایط خاص، در طول سال منحصر به همین روزهاست. بیایید محاسبه کنیم احتمال اینکه این شرایط دقیقاً در همین روزها رخ دهد چقدر است.
با تکیه بر مبانی تئوری احتمال و با یک حساب ساده، اگر عوامل احتمالی دیگر (مانند پراکندگی بارشها، سوابق بارشی و…) را صفر در نظر بگیریم، احتمال اینکه “این «عدم توازن اقلیمی بیسابقه» دقیقاً در همان هفت روزی اتفاق بیفتد که کشور در بیدفاعترین شرایط قرار دارد” برابر است با:
این ارقام به این معناست که احتمال اینکه ۷ روز بارندگی بیسابقه، دقیقاً در روزهای ۲۸ اسفند تا ۵ عید بصورت متوالی رخ دهد، نسبت به کل سال، عددی کمتر از «یک به ۱۶۰ هزار میلیارد» است! عُقَلا این احتمال را «معادل صفر» میدانند.
* جمعبندی
با تکیه بر ملاحظات بالا دو نکتهی قابل تأمل وجود دارد:
۱. میپذیریم که احتمال اتفاقی بودن این بارشها هم وجود دارد (لااقل به احتمال ۱ به ۱۶۰ هزار میلیارد)، اما احتمال عقلانی افزونتری برای دستکاری و تحریک اقلیمی توسط دشمن وجود دارد. حداقل انتظار این است که نهادهای مرتبط بررسی جدی این امر را در دستور کار قرار دهند.
۲. پیش از این نیز در این زمینه به نهادهای صیانتی و درگاههای دفاعی کشور عزیزمان هشدار داده بودیم. (برای نمونه پروندههای “جنگ جهانی غذا” و “ایران؛ ایری؛ راکفلر” را ببینید) چه بپذیریم که سیلباریهای اخیر میتواند عمدی باشد یا نه، نکتهی مهم این است که عرصهی جنگ مدتهاست از جنگ سخت (سلاح و موشک و زمین) به حوزهی اقتصادی کشیده شده است (ترک خاورمیانه توسط آمریکا و تمرکز او بر شرق آسیا طی یک دههی اخیر نیز در همین پارادایم قابل تحلیل است) و جنگ دهههای آینده، در حوزههایی مانند «نبرد اقلیمی»، «نبرد ژنتیکی» و «“نبرد نرم و نیمهسخت در حوزههای متنوع سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی” مبتنی بر “هوش مصنوعی” و “علوم شناختی”» در حال تطوّر و تغییر است.
به این ترتیب لازم به نظر میرسد مهمترین نهادهای صیانتی ایران عزیز، مانند سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی، سازمان پدافند غیرعامل، وزارت اطلاعات، شورایعالی امنیت ملی و سایر درگاههای راهبردی دفاعی کشور، این حوزههای نبرد را جدیتر بگیرند و بر قلّههای دانش در این حوزهها حرکت کنند. البته چنین رویکردی در این نهادها دیده میشود، اما ناکافی و هنوز در ابتدای راه است.
سیلباریهای اخیر ، سیلباریهای اخیر
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سیلباریهای اخیر ، سیلباریهای اخیر