روچیلدها و پنج‌شنبه سیاه

روچیلدها و پنج‌شنبه سیاه

در ماه آوریل سال ۱۹۲۹ پاول واربورگ (پل واربرگ : paul Warburg) یهودی، از وابستگان روچیلدها، اخطاریه‌ی محرمانه‌ای را برای دوستانش ارسال می‌کند که از برنامه‌ریزی برای سقوط و رکود اقتصادی سراسری در این سال خبر می‌دهد. (پنج‌شنبه سیاه)

به‌طور یقین به هیچ‌وجه این مسئله اتفاقی نیست که در زندگی‌‌نامه‌ی تمام غول‌های وال‌استریت در آن دوران -همچون جان دی راکفلر (John D. Rockefeller)، جی. پی. مورگان پسر (J. p. Morgan Jr)، جوزف کندی (Joseph Kennedy)، برنارد باروخ (Bernard Baruch) و دیگران- این حقیقت مشاهده می‌شود که این افراد درست قبل از سقوط بازار، به‌طور کامل از بورس اوراق بهادار بیرون رفتند و دارایی‌های خود را به پول نقد یا طلا تبدیل کردند!

پاول واربورگ ، پل واربرگ

پاول واربورگ (پل واربرگ : paul Warburg) یهودی، از وابستگان روچیلدها

به این ترتیب از آن‌جایی که تمام بانکداران و دوستانشان از قبل از این جریان اطلاع داشتند، در ماه آگوست بانک فدرال رزرو عرضه‌ی پول را سخت‌تر کرد. پس از آن، در ۲۴ اکتبر، بانکداران بزرگ نیویورک در مدت ۲۴ ساعت درخواست وصول مطالبات آنی را از کارگزاران کردند.

این بدان معنا بود که هم کارگزاران بورس و هم مشتریان‌شان، مجبور به فروش سهامشان با زیر قیمت در بورس اوراق بهادار شدند تا وام‌های خود را تأمین کنند. در نتیجه‌ی این اقدام، بورس اوراق بهادار سقوط کرد؛ روزی که در تاریخ به پنج‌شنبه سیاه (Black Thursday) معروف است.

روزنامه پنج‌شنبه سیاه

یکی از روزنامه‌های منتشر شده در روز جمعه ۲۵ اکتبر

جان کِنِت گالبرایت (John Kenneth Galbraith) در کتاب خود با عنوان «سقوط بزرگ سال ۱۹۲۹» (The Great Crash, 1929) این مطلب تکان‌دهنده را چنین به تصویر می‌کشد:

«در بحبوحه‌ی فروش دیوانه‌وار سهام، برنارد باروخ، وینستون چرچیل را به تالار بازدیدکنندگان بورس اوراق بهادار نیویورک دعوت کرد تا شاهد موجی از وحشت در بین کارگزاران باشد و قدرت خود را در به راه انداختن رویدادهای مهارنشدنی در تالار بورس به او خاطرنشان کند.»

جان کنت گالبرایت و کتاب سقوط بزرگ سال 1929

«جان کِنِت گالبرایت» نویسنده کتاب «سقوط بزرگ سال ۱۹۲۹»

لوئیس تی. مک فادن (Louis T. McFadden)، عضو جمهوری‌خواه کنگره رئیس کمیسیون بانکداری و ارز مجلس از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۱، که منتقد ثابت قدم بانکداران یهودی به شمار می‌رفت، در خصوص مسبّب بروز سقوط در بازار سهام آشکارا بیان می‌کند:

«این مسئله به هیچ‌وجه اتفاقی نبود و رویدادی به دقت برنامه‌ریزی شده به شمار می‌رفت … بانکداران بین‌المللی به دنبال ایجاد شرایطی از یأس و ناامیدی بودند تا خود را زمامداران امور نشان دهند.»

لوئیس تی مک فادن

لوئیس تی. مک فادن (Louis T. McFadden) از منتقدان جدّی بانکداران یهودی

با وجود ادعاهای مطرح شده در خصوص چگونگی فعالیت فدرال رزرو در صیانت از کشور در برابر رکود و تورم اقتصادی، آنان همچنان به کاهش عرضه‌ی پول ادامه داده، بین سال‌های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳، عرضه‌ی پول را ۳۳ درصد دیگر کاهش دادند تا جایی که میلتون فریدمن (Milton Friedman)، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل اقتصاد، در مصاحبه‌ای رادیویی در ژانویه‌ی ۱۹۹۶ اظهار می‌دارد:

«به‌طور یقین فدرال رزرو با کاهش یک سوم از مقدار پول در گردش از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳، باعث رکود بزرگ اقتصادی شد.»

پنج‌شنبه سیاه وال استریت

تنها در مدت چند هفته از سقوط سهام در بورس، سه میلیارد دلار از دارایی‌ها از بین رفت و فقط در یک سال، چهل میلیارد دلار ناپدید شد. البته این مقدار از دارایی‌ها از بین نمی‌رفت؛ بلکه بر اساس برنامه‌ریزی قبلی، به‌طور کاملاً یکپارچه به دست افراد کم‌تر و کم‌تری می‌افتاد.

نمونه‌ی این موضوع، جوزف پی. کندی، پدر جان اف. کندی است. او در سال ۱۹۲۹ ثروتی بالغ بر چهار میلیون دلار داشت که در سال ۱۹۳۵ و پس از بزرگ‌ترین رکود اقتصادی در تاریخ آمریکا، ثروت او به بیش از صد میلیون دلار افزایش پیدا کرد.

علت ایجاد رکود اقتصادی را می‌توان در این مسئله دانست:

خارج کردن پول از دست تعدادی زیاد، در جهت منافع افرادی اندک. در این شرایط پول عمدتاً در خارج از کشور هزینه می‌شود؛ درست در حالی که این رکود بزرگ اقتصادی در جریان بود، میلیون‌ها دلار آمریکا به منظور تدارک جنگ دیگری توسط روچیلدها -یعنی جنگ دوم جهانی- صرف بازسازی صدمات ناشی از جنگ اول جهانی در آلمان می‌شد. [ادامه‌ی ماجرا را اینجا بخوانید.]

منبع: كتاب «صهیونیسم در مسیر سلطه»، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک، برگردان: محمدیاسر فرحزادی، تهران: نشر ساقی، چاپ اول ۱۳۹۱، ص۱۰۵-۱۰۶.

پنج‌شنبه سیاه ، پنج‌شنبه سیاه

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

Check Also

در آستانه‌ی شکست دلار

در آستانه‌ی شکست دلار

کشورها با دو راهبرد خط شکست دلار را پی گرفته‌اند؛ جایگزینی ذخایر طلا به‌جای دلار به‌عنوان پشتوانه ارزی و انعقاد پیمان‌های دوجانبه و چندجانبه پولی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 3 =