از آغاز شکلگیری تمدن، همواره ورودی مکانهای مقدس و اسرارآمیز با دو ستون محافظت شده است. چه در هنر و چه در معماری، ستونهای دوقلو نمونهی اولیه نمادهائی هستند که نشانگر اهمیت معبر یا دروازهی منتهی به مکانی ناشناخته میباشند. بوآز و جاشین
در فراماسونری این ستونها «بوآز» (بوعز) (Boaz) و «جاشین» (جاچین – یاکین) (Jachin) نامیده میشوند، که نمایانگر یکی از شناختهشدهترین نمادهای انجمنهای برادری هستند و بهصورتی برجسته در هنر، اسناد و ساختمانهای ماسونی مطرح میشوند، ضمن اینکه از نفوذ ناخواستهی آن در معماری غیرماسونی هم نمیتوان چشمپوشی کرد. این مقاله به بررسی منشأ این نماد کهن و معنای سرّی آن خواهد پرداخت.
مفهوم وجود ستونهای دوقلو در کنار دروازههای ورودی مکانهای مقدس به دوران تمدنهای باستانی برمیگردد.
دروازه
از دیرباز، نماد ستونهای دوقلو از دروازههای ورودی مکانهای مقدس و اسرارآمیز محافظت کرده است. آنها نمایانگر راهرویی بهسوی ناشناختهها و دنیای دیگر هستند. در یونان باستان اصطلاح ستونهای هرکول (Pillars of Hercules) در مورد دماغهای بلند بهکار میرفت که در هر دو طرف ورودی تنگهی جبل الطارق قرار داشت. ستونی که در شمال قرار داشت همان صخره طارق در سرزمین بریتانیایی جبل الطارق است.
بخشی بازسازی شده از یکی از نقشههای قدیمی رومیان که ستونهای هرکول در آن به چشم میخورد.
ستونهای هرکول که از معابر منتهی به ناشناختهها محافظت میکنند.
مطابق گفتهی افلاطون، سرزمین گمشدهی آتلانتیس در آن سوی ستونهای هرکول یعنی در قلمرویی ناشتاخته قرار گرفته بود. در دورهی رنسانس هم روایت شده است که ستونها بهمنزلهی اخطاری برای ملوانان و دریانوردان بوده و آنان را از دورتر رفتن باز میداشته است. معنای این اخطار «در ورای آن چیزی نیست» بود. مفهوم نمادینِ «رد شدن از ستونهای هرکول» میتواند بهمعنای ترک پلیدیهای دنیای مادی و رسیدن به مرحلهی بالاتری از فهم و بصیرت باشد.
دو ستون که در یونان باستان «ستونهای هرکول» نام داشتند٬ بر دروازهی گوی هدایتگر واقع شده بودند.
تصویر روی جلد کتاب «ارغنون نو» اثر «فرانسیس بیکن» که ستونهای هرکول را بهعنوان دریچهای رو به «دنیای جدید» نشان میدهد. طبق افسانههای مکتوم، آتلانتیس تمدنی است که علم کیمیاگری از آنجا شکل گرفته است. تولّد مجدد این سرزمین گمشده برای قرنها رویای دیرین «مکاتب سرّی» بوده است.
«شهر فلسفهی برگزیده از بلندترین قلّهی زمین سر بر میآورد و در اینجا خدایان خرد در سعادتی ابدی در کنار هم اقامت گزیدهاند. مقابل ورودی شهر، ستونهای نمادین هرکول قرار دارند که در تصویر روی جلد کتاب منطق بیکن نمایان است و بین دو ستون، مسیری رو به تعالی به تصویر درآمده، که انسان را از ابهامات و بلاتکلیفیها به نظمی تمامعیار که بهطور نمادین با رسیدن به گوی هدایتگر محقق میشود، رهنمون میسازد.» (۱)
در فراماسونری
کاربرد ماسونی دو واژهی بوآز و جاشین از توضیحات (تحریفات) کتاب مقدس دربارهی معبد سلیمان گرفته شده است. به اعتقاد فراماسونها معمار سازندهی معبد سلیمان، «هیرام ابیف» (Hiram Abiff) فردی برجسته در آیین ماسونی بود.
در سِفر اول پادشاهان فصل ۶ آیات ۱ تا ۳۸ و فصول ۷ و ۸ که ابعاد، ساختمان و مشخصات معبد توصیف شده است، بخشی وجود دارد که بهطور خاص به ذکر خصوصیات ستونهای دوقلوی معبد سلیمان میپردازد:
۱۵ او (هیرام) به ساختن دو ستون از جنس برنج پرداخت که هریک به ارتفاع ۱۸ ذراع بودند و ریسمانی به طول ۱۲ ذراع اطراف آنها را در بر گرفته بود.
۱۶ و او دو سر ستون از جنس برنج گداخته ساخت که در بالای ستونها قرار دهد: ارتفاع هر یک ۵ ذراع بود.
۱۷ و شبکهای از نقوش شطرنجی و حلقههایی زنجیروار برای سرستونها؛ ۷ ذراع برای یکی و ۷ ذراع برای دیگری.
۱۸ و او ستونها را ساخت و دو ردیف گرداگرد شبکه اول را، با انار سرستونها را پوشاند و به همین ترتیب برای دیگر سرستون عمل کرد. (۲)
۱۹ و طرح سرستونهای بالای ستونهای ایوان معبد به شکل زنبق بود که به ۴ ذراع میرسید.
۲۰ انارهای روی سرستونها در دویست ردیف به دور آنها چیده شده بودند.
۲۱ او ستون راست را برپا کرد و آن را جاشین (یاکین) نامید و او ستون چپ را نصب کرد و آن را بوآز (بوعَز) نامید.
۲۲ و طرح بالای ستونها از زنبق بود و بدین ترتیب کار ستونها تمام شد.
سِفر اول پادشاهان فصل ۷
تصویری از معبد سلیمان و جایگاه قرارگرفتن ستونهای بوآز و جاشین بر اساس برداشت از کتاب مقدس.
برای دیدن تصویر در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید.
از آنجا که جزئیات ساختمان، مفاهیم رمزی مهمی را در بر دارد، تشریح معبد سلیمان در فراماسونری بسیار حائز اهمیت است. در واقع وجود ستونهای دوقلو در اطراف مکان مقدس به معنای دریچهای به سوی اسرار است.
به عقیدهی حاخامهای قدیمی، سلیمان (ع) بنیانگذار مکتب راز بود و معبدی که ساخت جایگاهی برای اجرای مراسمهائی بود که دارای فلسفهای ملحدانه و نمادهای آلت ذکور (نماد خدای بعل) بودند. (۳) انارها، سرستونهای به شکل نخل، ستونهایی که قبل از درب ورودی قرار گرفتهاند، فرشتگان بابلی و چیدمان تالارها و پردهها همه و همه بیانگر این موضوع هستند که معبد به تقلید از مکانهای امن و مقدس مصر و آتلانتیس طراحی شده است. (۴)
بههمین دلیل بوآز و جاشین بهگونهای برجسته در ساختمانها، مقبرهها و اسناد ماسونی نشان داده شده است. در ادامه متنی که توسط «آلبرت پایک» دربارهی ستونها بهمنظور معرفی به ماسونهای جدید نوشته شده است، میآید:
«شما به لژ میان دو ستون راه یافتهاید. آنها نمایانگر دو ستونی هستند که در دو طرف ورودی شرقی بزرگ ایوان معبد قرار داشتند. ضخامت این دو ستون برنزی به پهنای ۴ انگشت بوده و به نقل از کتاب اول و دوم پادشاهان که به تأیید ارمیای نبی رسیده است، ارتفاعی ۱۸ ذراعی داشتند و ارتفاع سرستون آنها هم ۵ ذراع بوده است. بدنه هرکدام از آنها نیز قطری برابر ۴ ذراع داشته است. هر ذراع ۱.۷۰۷ فوت است. یعنی بدنه و سرستونها بهترتیب هریک کمی بیشتر از ۳۰ فوت و ۸ اینچ و ۸ فوت و ۶ اینچ بودهاند و قطری برابر ۶ فوت و ۱۰ اینچ داشتهاند. روی سر ستونها انارهایی چیده شده بودند. انارها با شبکهها و حلقههایی از جنس برنز تزیین شده بودند و ظاهرشان به تقلید از نمای آوند گل نیلوفر آبی یا زنبق مصری که نمادی مقدس برای هندوها و مصریها بوده است ساخته شده است. ستون سمت راست یا ستون جنوبی با این واژهی عبری که در ترجمه ما از انجیل ارائه شده است جاچین نامیده میشد و ستون چپی بوآز. مترجمان ما میگویند که اولی به معنای «او بنا خواهد کرد» و دومی به معنای «در آن نیروست» میباشد.» (۵)
این ستونها نمونهای تقلیدی از روی ستونهای اختصاص یافته به خدای باد و آتش در ورودی معبد معروف مالکارث / ملقارت [Malkarth] در شهر تیر [Tyre] بودند که توسط هنرمند تیرانی، خوروم [Khurum] ساخته شده بود. با اینکه در لژ یورک رایت [York Rite] دیدن دو گوی افلاکی و خاکی بر فراز هریک از ستونها امری عادی بهحساب میآید، اما این مسأله لزوماً بدین معنا نیست که مقصود از این کار، تقلید از دو ستون اصلی معبد بوده است. ما فعلاً مفهوم نمادین ستونها را بدون توضیح رها میکنیم و تنها این نکته را اضافه میکنیم که «شاگردان پذیرفته شده» ابزار کارشان را در ستون جاشین نگه میداشتند و در ادامه اطلاعاتی راجع به مفهوم اساطیری و ادبی آن دو ذکر میکنیم.
«واژهی جاشین [یاکین] که احتمالاً در زبان عبری یاکایان تلفظ میشود، اسمی برگرفته از ریشهی فعل است به معنای «اوست که نیرو میدهد و سپس پابرجا و پایدار و راستقامت باقی میماند.»
«واژهی بوآز (Boaz) همان واژهی باز (Baaz) است که به معنی قوی، نیرو، قدرت، توانایی، پناه، منبع نیرو و دژ میباشد. پیشوندی که در اینجا به کار رفته به معنای “به همراه” یا “درون” است و به واژه، وجهی مصدری میدهد. واژهی قبلی به معنای “او بنا خواهد ساخت” یا “راست قامت خواهد ایستاد” نیز از فعل kun به معنای “او راست ایستاد” میآید و شاید به معنای فعال و انرژیزا و نیرو هم باشد. همچنین بوآز به معنای پایداری و دوام در زمان فعل مجهول است.» (۶)
کاهنهی اعظم تاروت که بین بوآز و جاشین نشسته است.
تصویر یک کاسه شیشهای قرن سوم میلادی که معبد سلیمان را به تصویر میکشد. بوآز و جاشین ستونهای سیاه جداشدهای هستند که در دو طرف پلههای ورودی نشان داده شدهاند.
ستونهای بوآز و جاشین و دیگر نمادهای ماسونی در یکی از میادین شهر ایلات در سرزمینهای اشغالی
معنای سرّی
همانند سرّیترین نمادها، ستونهای دوقلوی ماسونی لایههای معنایی متعددی را در خود پنهان میکنند که برخی برای کفرورزی و بیحرمتی به ادیان الهی در نظر گرفته شدهاند و بقیه در درجات بالاتر فراماسونری آشکار میشوند. به هر حال نظری که عموماً پذیرفته شده است بوآز و جاشین را نمایانگر «تعادل بین دو نیروی مخالف» میداند.
«ایندو، نامهای دو ستون برنزی بودند که در ایوان ورودی معبد سلیمان قرار داشتند. ارتفاع آنها به ۱۸ ذراع میرسید و به طرز زیبایی با حلقههایی زنجیرهوار و مشبک و انارها تزیین شده بودند. در بالای هر ستون جامی بزرگ که امروزه به اشتباه گوی یا توپ نامیده میشود قرار داشت. یکی از جامها حاوی آتش و دیگری حاوی آب بود. گوی افلاکی (جام آتش) بالای ستون سمت راستی (جاشین) نماد انسان الهی و گوی خاکی (جام آب) بالای ستون سمت چپی (بوآز) نماد انسان زمینی بود. این دو ستون بهترتیب به وجوه معلوم و مجهول انرژی الهی اشاره میکنند. همانند خورشید و ماه، گوگرد و نمک، خوب و بد، روشنایی و تاریکی.
بین ستونها دری است که به خانهی خدا راه دارد و این طرز چیدمان آنها کنار دروازههای ورودی مکان مقدس یادآور این نکته است که «یَهُوَه» خدایی است دوجنسی (هم مذکر و هم مونث) و انسانگونه. ستونهای موازی همان نشانههای دو برج سرطان و جدی هستند که قبلاً در تالار تشریفات قرار داشتند و نمایانگر سرحد دوران زندگی فیزیکی یعنی تولد و مرگ بودند. بنابراین ستونها بر نقطهی انقلاب تابستانی و زمستانی دلالت میکنند که امروزه برای فراماسونرها با عنوان جدید “دو یوحنای قدیس” شناخته میشوند.» (۷)
«آلِف مرد است؛ بِت زن است؛ عدد ۱ نماد اصول دینی و عدد ۲ نماد احکام است؛ A وجه معلوم است؛ B وجه مجهول است؛ یگانگی، بوآز است؛ ترکیب و زوجیّت، جاشین است ؛ در سهگانهی Fohi، یگانگی YANG است و زوجیت YIN است.
بوآز و جاشین نام دو ستون نمادیناند که قبل از ورودی اصلی معبد کابالیستی سلیمان قرار دارد. در کابالا این ستونها تمامی رموز مربوط به مخالفتها و خصومتهای طبیعی، سیاسی و مذهبی را توضیح میدهند و نیز نزاع خلقت بین زن و مرد را روشن میسازند. طبق قانون طبیعت، زن باید در مقابل مرد مقاومت کند و مرد باید زن را اغوا کند و بر او چیره شود.
اصل معلوم بهدنبال اصل مجهول است. فضای پُر به فضای خالی تمایل دارد، آروارههای مار بزرگ به دم او متمایل میشوند و مرد در گردش به دور خود همزمان هم پرواز میکند و هم از علایق خود پیروی میکند. زن از مرد آفریده شد و خلقت جهانی نوعروسی است برای اولین اصل. این بدان معنا نیست که پیوند دائمی عقل و ایمان٬ موجب تمایز و جدایی کامل آنها می گردد٬ بلکه اینگونه توجیه میشود که کنترل متقابل آندو٬ توافق برادرانهی آنها را کمرنگ میسازد. و این است مفهوم ستونهای ورودی ایوان معبد سلیمان. یکی سفید است و دیگری سیاه. آنها متمایز از هم هستند و حتی در ظاهر هم با یکدیگر متفاوتند، اما اگر نیرویی ناآگاه بخواهد آنها را با نزدیک ساختن به هم متصل کند، سقف گنبد فرو خواهد ریخت. این دو ستون گرچه مجزا هستند ولی قدرت آنها یگانه است؛ آنها دو نیرو هستند که یکدیگر را نابود میکنند.
دقیقاً به دلیلی مشابه، نیروی روحانی هرگاه قصد ربودن نیروی جسمانی را داشته باشد ضعیف میشود و بالعکس نیروی جسمانی هم قربانی دستدرازی نیروی روحانی میشود. گرگوری هفتم قلمرو پاپ را نابود کرد؛ پادشاهان تفرقهانداز از بین رفته و خواهند رفت.
انسان برای تعادل به دو پا نیاز دارد، جهان بهوسیله دو نیروی جاذبه حرکت میکند، تداوم نسل به هر دو جنس نیازمند است. و این همان معنای راز سلیمان است که با دو ستون جاشین و بوآز نمایان شده است.» (۸)
یک پیشبند فراماسونری با تصویر ستونهای بوآز و جاشین
گفته میشود اتصال دو ستون، ستون سومی را به وجود میآورد که در وسط قرار میگیرد و نماد انسان کامل است.
«هنگامیکه بین دو ستون تعادل برقرار شود این امر به معنای پیوند سوشومنا [Sushumna] و کوندالینی [Kundalini] است. این ازدواج مقدس یک “هالهی آتش” میسازد که اگر به بدن انسان تابیده شود او را با نور الهی پُر میکند و پس از آن است که بشریّت سومین ستون معبد خِرَد میشود. زن یا مرد ستونی خواهند بود که بهوسیلهی ترکیب نیروها قدرت (جاشین) و زیبایی (بوآز) شکل گرفته است. این عمل کلمهی گم شده را در سیستم ارتعاشی تجسّم فیزیکی روح شکل میدهد.» (۹)
ترکیب دو نیروی مخالف ستونهای دوقلو، ستون وسطی را میسازد: انسان کامل!
معنای کابالیستی
در آموزههای کابالیستی، بوآز و جاشین نماد دو ستون سفیروت [Sepiroth]، یا درخت زندگی هستند.
ارتباط بین سه ستون سفیروت و سه ستون ماسونی.
«در این درخت نمادین و اسرارآمیز کابالیستها، ستونها نماد رحمت و غضب هستند. وجود ستونها پیش از دروازهی معبد ارزش نمادینی مشابه با اهرام مصر دارد. در رمزگشایی کابالیستی نام دو ستون به مفهوم “با قدرت، خانه من برپا خواهد شد” است. در شکوه و جلال روشنایی ذهنی و روحانی، کاهن اعظم همچون شاهدی گنگ و بیصدا بین دو ستون ایستاده بود تا به طبیعت الهی انسان در میانهی این ساختار مرکب، شخصیت دهد – یگانگی فیثاغورثی اسرارآمیز در حضور زوجیّت. در یکسو، ستونی شگفتانگیز از خِرَد و در سویی دیگر ستون شگفتانگیز برنجی از جسمانیّت سر برآورده است. بین دو ستون مردی خردمند ایستاده است که نمیتوانسته بدون تحمل مصائب صلیب تشکیل شده از اتصال ستونها به این مرحله برسد.
یهودیهای نخستین گاهی دو ستون را بهعنوان پاهای یهوه تلقی میکردند، و با استناد به فیلسوفهای امروزی میتوان گفت خِرَد و عقل در متعالیترین مرحله، تمامی مراتب خلقت را در بر میگیرند. – هم دنیا و هم آخرت.
پایهی ستون سمت راستی که جاشین نام دارد از چوچماح (هوخمه = حکمت) [Chochmah]، خِرَد برونریز خداوند شکل گرفته است. هرسه گویی که بدان آویزاناند نیروهای نرینه هستند. ستون سمت چپ که بوآز نامیده میشود و سه گویی که بدان آویزاناند نیروهای مادینه و پذیرنده هستند، چرا که با ادراک که نیرویی پذیرنده و مادرانه است پیریزی شده است. خِرَد بهعنوان منبع درخشش یا منبع برونریز و ادراک بهعنوان ظرف پذیرنده یا چیزی که بهوسیله جریان خِرَد پُر میشود بهحساب میآید. هر سه ستون کاملاً در مالچوث (ملخوت = ملکوت) [Malchuth]، جایی که همهی نیروهای جهانهای برتر آشکار میشود، یکی میشوند.» (۱۰)
«بوآز و جاشین» در نقاشی «رودولف استاینر» از ختم آخرالزمان.
در معماری و فرهنگ عامه
گاهی ستونها در فرهنگ رایج، به عللی غیر از اهداف تزییناتی به کار میروند و مفهومی رمزی دارند. ایستادن در میان ستونها و یا عبور کردن از میان آنها از لحاظ نمادین نشاندهندهی دگرگونی و شروعی تازه است.
تصویر روی جلد اولین کتاب از مجموعه کتابهای هری پاتر، زمانی که میفهمد یک جادوگر است. «شروع تازه» او با رد شدن از میان دو ستون به تصویر کشیده شده است. عنوان اصلی کتاب «هری پاتر و سنگ کیمیا» میباشد. سنگ کیمیا مادهی کیمیای باستانی است که نماد روشنایی بهحساب میآید.
بین نمادهای رمزی متعددی که در نمایش «تخیلات دکتر پارناسوس» وجود دارد، ستونهای دوقلو هم در اطراف صحنه قرار گرفته است.
ترجمهها از: ریحانه بشیری
منابع:
[۱] Manly P. Hall, Lectures on Ancient Philosophy
[۲] در میان رموز قدیمی، «انار» بهعنوان نماد «عالم غیب» مورد توجه بوده که دارای مفهومی ویژه و غیرقابل تفسیر میباشد. بهگفتهی کابیری این مفهوم «راز ممنوعه» است. بسیاری از خدایان زن و مرد یونانی در حالیکه این میوه یا گُل آن را در دست دارند تجسم یافتهاند، که این امر ظاهراً بر اعطای حیات و فراوانی دلالت دارد. سرستونهائی به شکل انار بر بالای ستونهای جاشین و بوآز در جلوی معبد سلیمان قرار داشته و به فرمان یهوه، نقش شکوفهی انار بر حاشیهی جامه مخصوص کاهن اعظم دوخته شده بود. / منلی، پی هال، اصول اسرار تمام اعصار.
[۳] توجه داشته باشید که طبق عقیدهی یهودیان، سلیمان (ع) نه یک پیامبر، بلکه یک پادشاه بود!
[۴] Manly P. Hall, The Secret Teachings of All Ages
[۵] Manly P. Hall, The Secret Teachings of All Ages
[۶] Albert Pike, Morals and Dogma
[۷] Hall, op. cit
[۸] Eliphas Levi, Dogme et Rituel
[۹] Corinne Heline, Old Testament Bible Interpretations & The Bible and the Tarot
[۱۰] Levi, op. cit
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام
مقاله خیلی خوب بود
فقط یک سوال داشتم
ایا عدد ۱۰۱ هم به این ستون ها مربوطه؟
خود عدد که قطعاً ربطی به این افسانهها ندارد، اما گاهی از اعدادی نظیر این عدد به عنوان نماد استفاده میشود.