سلسله مقالات یهودیان و حیات اقتصادی مدرن (قسمت ششم) حکومتهای جدید
توسعه نظام استعماری مدرن و تأسیس حکومتهای جدید دو پدیدهای هستند که به یکدیگر وابستگی کامل دارند. تصور هرکدام بدون دیگری، غیرممکن است و خاستگاه سرمایهداری نیز وابسته به هر دوی آنها است. لاجرم، برای کشف و درک اهمیت هر عامل تاریخی در رشد سرمایهداری، لازم است دریابیم که آن عامل در هر دو نظام استعماری و بنیان حکومتهای جدید، چه نقشی داشته و این نقش واجد چه اهمیتی بوده است. در مقالهی قبل، از رابطهی یهودیان و نظام استعماری سخن گفتیم، در این مقاله رابطهی آنها را با حکومت مدرن نشان خواهیم داد.
هر نگاه گذرا و سطحی این تصور را پدید خواهد آورد که یهودیان، این مردم بیکشور، در تأسیس کشورها و حکومتهای مدرن هیچ تأثیر و نفوذی نداشتهاند. حتی یکی از دولتمردان بزرگی که نامشان در این رابطه به ذهن خطور میکند، یهودی نبودند، نه چارلز پنجم (۱) یهودی بود، نه لویی یازدهم (۲)، نه ریشیلیو (۳)، مازارین (۴)، کولبرت، کرامول، فردریک ویلیام (۵) حاکم پروس و نه فردریک کبیر (۶). با این همه، وقتی از این دولتمردان و حاکمان مدرن سخن به میان میآوریم، نمیتوانیم یهودیان را نادیده بگیریم و باید آنها را به حساب آوریم. درست مثل این است که از فاوست (۷) سخن بگوییم، اما از مفیستوفلس (۸) غفلت کنیم.
یهودیان و فرمانروایان در طی اعصاری که مورخان آن را عصر مدرن نام نهادهاند، دست در دست یکدیگر، با گامهای بلند، به پیش حرکت کردهاند. در نظر من، این وحدت و همبستگی، نماد ظهور و اوجگیری سرمایهداری و به تبع آن، حکومت مدرن است. در اغلب کشورها، فرمانروا در نقش حامی یهودیان مظلوم! ظاهر شده و از آنها در برابر شکنجه و عذاب دولتهای دیگر، دفاع کرده است. چرا؟ چون منافع و همدلی ایشان چنین ایجاب میکرد. یهودیان مظهر سرمایهداری مدرن بودند و فرمانروایان نیز میخواستند تا نفوذ و قدرت خود را با آنها همراه سازند تا بتوانند موقعیت خود را تثبیت یا تقویت کنند. بنابراین، وقتی از نقش یهودیان در بنیاد نهادن زیربنای حکومتها و کشورهای مدرن سخن میگویم، منظورم تأثیر مستقیم و بیواسطهی آنها به عنوان سازماندهندگان نیست، بلکه نقش همکاری غیرمستقیم آنها را در این فرآیند مدّ نظر دارم.
منظورم اشاره به این واقعیت غیر قابل انکار است که یهودیان، کشورهای در حال شکلگیری را با ابزار و وسایل لازم برای تثبیت موقعیت و گسترش چهارچوبهای آن مجهز کردند و از سوی دیگر، این یهودیان بودند که ارتش هر کشور را از دو نظر مورد حمایت قرار دادند و باید دانست که برای کشورها و حکومتهای تازه تأسیس، ارتش تکیهگاه اصلی و ستونی بود که به آن تکیه میشد. این دو وجه عبارت بودند از: یهودیان از یک سو، در ایام جنگ تسلیحات نظامی مهمات و آذوقه در اختیار ارتش مینهادند و از دیگر سو، نیازهای مالی را، آنهم نه فقط برای ارتش، بلکه نیازهای کلی دربار و دستگاه حکومتی را تأمین میکردند. در سراسر سدههای شانزدهم، هفدهم و هیجدهم میلادی یهودیان به عنوان تأمینکنندگان مواد مورد نیاز ارتش و نیز به عنوان افراد ثروتمندی که شاهزادگان برای تأمین منافع مالی و پشتیبانی پولی به آنها مراجعه میکردند، صاحب نفوذ فراوانی شده بودند. این جایگاه یهودیان در توسعهی کشورهای مدرن، پیآمدهای بسیار مهم و شگرفی داشت. لازم نیست وارد جزئیات آن شوم و تنها کاری که در این مورد خواهم کرد، این است که شواهد و مدارکی در تأیید آن ارائه دهم. اما در اینجا نمیتوان به هر مورد محتمل اشاره کرد. فقط میتوان راه را نشان داد و به عهدهی محققان بعدی خواهد بود که آن راه را تکمیل کنند.
یهودیان در مقام مسئولان تدارکات
گرچه مدارک و اسناد متعددی هست که نشان میدهد یهودیان در اسپانیا و پیش از سال ۱۴۹۲ در مقام افراد طرف قرارداد ارتش کار میکردند، اما من به این دورهی تاریخی کاری نخواهم داشت چون این دوره از چهارچوب ملاحظات فعلی ما بیرون است. ما باید خود را به سدههای بعد از آن محدود کنیم و از انگلستان شروع میکنم.
از همان سدههای هفدهم و هیجدهم میلادی یهودیان به عنوان مسئولان تدارکات ارتش، اسم و رسمی به هم زده بودند. در دورهی کامنولت (۹) که از مرگ چارلز اول (۱۰) در سال ۱۶۴۹ تا استقرار دوبارهی نظام پادشاهی در سال ۱۶۶۰ را در برمیگیرد، آنتونیو فرناندز کاراواهال (۱۱) مشهور به یهودی کبیر معروفترین طرف قرارداد ارتش بود که در فاصلهی سالهای ۱۶۳۰ تا ۱۶۳۵ وارد لندن شد و خیلی زود به عنوان یکی از مشهورترین تجّار این شهر، نامش بر سر زبانها افتاد. به سال ۱۶۴۹ او یکی از پنج بازرگان بزرگ لندن بود که طرف اعتماد شورای شهر قرار گرفت و قرارداد تأمین ذرت ارتش به او سپرده شد. گفته میشود که او سالانه معادل صدهزار پوند نقره وارد انگلیس میکرد. در دورههای بعد از آن و به ویژه در طی جنگهای ویلیام سوم (۱۲)، سِر سولومون مدینا (۱۳) ملقب به مدینای یهود بزرگترین طرف قرارداد ارتش شد و به خاطر خدماتی که ارائه داد، لقب سِر گرفت و در واقع اولین یهودی بود که به این افتخار نائل میآمد.
در فرانسه و طی جنگهای این کشور در مستعمرات اسپانیا هم مشابه همین اتفاق افتاد. در این مورد هم یهودیان اصلیترین طرفهای قرارداد ارتش بودند. در سال ۱۷۱۶ یهودیان شهر استراسبورگ متذکر خدماتی شدند که برای ارتش لویی چهاردهم (۱۴) انجام داده بودند که شامل تأمین اطلاعات و همچنین فراهم آوردن آذوقه بود. در واقع، رئیس کلّ قراردادهای ارتش در زمان لویی چهاردهم، یک فرد یهودی به نام جیکوب ورمز (۱۵) بود و جالب اینجا است که در سدهی هیجدهم میلادی یهودیان به تدریج نقش مهم و چشمگیرتری در این زمینه به عهده گرفتند. در سال ۱۷۲۷ یهودیان شهر متس (۱۶) ظرف حدود شش هفته، بیش از دو هزار رأس دام برای آذوقه و بیش از پنج هزار رأس اسب برای سواره نظام تأمین کردند. مارشال موریس (۱۷) اهل ساکسونی، فاتح فونته نوی (۱۸)، اینچنین ابراز عقیده میکند که از وقتی که یهودیان قراردادهای ارتش را به دست گرفتند، نیازهای ارتش به بهترین وجهی تأمین شده است. یکی از مشهورترین یهودیان طرف قرارداد ارتش در زمان دو لویی آخر، فردی به نام سرف بیر (۱۹) بود که در نامهی پذیرش او به عنوان شهروند فرانسه، چنین آمده است:
«در جنگهایی که در سالهای ۱۷۷۰ و ۱۷۷۱ در آلزاس (۲۰) درگرفت، او از این فرصت استفاده کرد تا تعصب و اشتیاق خود را برای خدمت به ارتش و کشور، به بهترین وجهی نشان دهد.»
به همین ترتیب، در سدهی هیجدهم میلادی مؤسسهی گرادی در بوردو نیز مؤسسهای با شهرت و اعتبار بینالمللی بود. ایبرهم گرادی (۲۱) انبارهای عظیمی در شهر کبک (۲۲) تأسیس کرد تا نیازهای ارتش فرانسه در آن منطقه را تأمین کند. در دوران حکومت انقلابی و در سالهای جنگهای ناپلئون در فرانسه، همواره یهودیان بودند که به عنوان تأمینکنندگان نیازهای ارتش خدمت میکردند. در همین رابطه اعلامیهای عمومی که در سال ۱۷۹۵ در خیابانهای پاریس نصب شد. شایان ذکر است در آن ایام، قحطی بزرگی گریبانگیر پاریس شده بود و مقامات شهر از یهودیان خواسته بودند تا به عنوان قدردانی از حقوقی که سردمداران انقلاب به ایشان اعطا کرده بودند، ذرت مورد نیاز مردم را تأمین کنند. نویسندهی اعلامیه چنین مینویسد:
«یهودیان به تنهایی و به لطف روابط تجاری خود، قادرند تا با موفقیت این خواسته را برآورند و این حقّ همشهریان پاریسی آنها است که از این امر نهایت استفاده را ببرند.»
مورد مشابهی هم در شهر درسدن (۲۳) آلمان رخ داد. در سال ۱۷۲۰ یوناس مییر (۲۴) یهودی متمول شهر، ساکنان درسدن را با تأمین ذرت در مقیاسی وسیع، از خطر قحطی و گرسنگی نجات داد.
از ایام قدیم در سراسر آلمان، یهودیان متعددی در مراتب مختلفی به عنوان طرفهای قرارداد ارتش خدمت میکردند. بهتر است به برخی از آنها اشاره شود. یکی از آنها آیزاک مییر (۲۵) در سدهی شانزدهم میلادی است که در سال ۱۵۳۷ که کاردینال آلبرشت (۲۶) او را به عنوان شهروند هالبرشتات (۲۷) پذیرفت، به او حکم کرد که در ایام پر مخاطرهی آن دوره:
«صومعهی ما را با سلاحها و ادوات جنگی مناسب و ارزنده، مورد حمایت قرار دهد.»
یکی دیگر، یوزلمن فن روشایم (۲۸) بود که در سال ۱۵۴۸ نامهای از مقامات دربار آلمان دریافت کرد که او را به خاطر تأمین پول و آذوقه برای ارتش، تحت حفاظت قرار میداد. یا سندی مربوط به سال ۱۵۴۶ در دست است که در آن، از یک یهودی به خاطر تأمین بارانی و پالتو برای سربازان ارتش، سپاسگذاری شده است. حدود صد سال بعد در سال ۱۶۳۳ یهودی دیگری به نام لازاروس (۲۹)، نامهای رسمی دریافت کرد مبنی بر این که:
«او به شخصه، یا با صرف هزینه هایی، اطلاعات ارزشمندی به دست آورد که آنها را در اختیار سران ارتش سلطنتی قرار داد و هم چنین وظیفهی خود دانست تا اطمینان حاصل کند که ارتش دارای مهمات کافی و پوشاک مناسب است.»
فردریک ویلیام فرمانروای براندنبورگ و مشهور به الکتور کبیر (۳۰) هم برای تأمین نیازهای ارتش خود به یهودیان نیاز داشت و به آنها مراجعه میکرد. لیمان گومپرتز (۳۱) و سالومون الیاس (۳۲) طرفهای اصلی قرارداد او برای تأمین توپ، باروت و نظایر آن بودند. یهودیان دیگری نیز در این عرصه فعالیت داشتند که مشهورترین ایشان عبارت بودند از ساموئل جولیوس (۳۳)، مأمور تأمین اسب در زمان فردریک آگستوس (۳۴)، فرماندار ساکسونی و خانوادهی مادل (۳۵) در آنسباخ (۳۶) که در سدههای هفدهم و هیجدهم میلادی هم طرف قرارداد ارتش بودند و هم با دربار ارتباط مالی داشتند. خلاصه، همانطور که یکی از نویسندگان آن ایام، به ایجاز بیان میدارد:
«همهی صاحبان قرارداد یهودیاند و همهی یهودیان با ارتش یا دربار، قراردادی دارند.»
اتریش از این نظر با آلمان، فرانسه یا انگلیس تفاوتی نداشت. یهودیان ثروتمندی که در زمان سلطنت امپراتور لئوپولد (۳۷) اجازه یافته بودند تا بار دیگر در وین اقامت کنند (۱۶۷۰) یعنی خانوادههای اوپنهایمر (۳۸)، ورتیمر (۳۹)، مایر هرشل (۴۰) و بقیه، همگی با ارتش قرارداد داشتند. همین امر در تمام کشورهای تحت سلطهی اتریش هم صادق است. سرانجام آن که باید به یهودیان طرف قراردادی اشاره کنیم که در زمان جنگهای انقلاب آمریکا و جنگهای داخلی این کشور آذوقه و مهمات ارتش را تأمین میکردند.
یهودیان در مقام تأمینکنندگان نیازهای مالی
این موضوعی است که مورخان متعددی دربارهی آن مطلب نوشتهاند و بابت این جنبه از تاریخ یهود در ایام مختلف، اطلاعات بالنسبه جامعی در دست داریم. در نتیجه، برای من لزومی نخواهد داشت که با ذکر جزئیات فراوان به این مورد بپردازم و فقط ذکر چند حقیقت مورد قبول همگان، کفایت خواهد کرد.
میدانیم که از زمانهای دور، یعنی حتی در قرون وسطا قراردادهایی نظیر اخذ مالیاتها و کسب حق و حقوق پادشاهان و سهمیههای حکومتی به یهودیان واگذار میشد و معمولاً خزانهداران و وامدهندگان به پادشاهان، یهودی بودند و این امر به ویژه در حوزهی شبه جزیرهی پیرنی بیشتر دیده میشد که در آن ناحیه اعضای خانوادههای آلموکساریف (۴۱) و رندیرو (۴۲)، از میان یهودیان ثروتمند منطقه دستچین شده بودند، ولی چون همانطور که پیشتر متذکر شدم، این دورهی تاریخی مورد نظر ما نیست، لاجرم از ذکر نام خودداری میکنم و خوانندگان را به منابع موجود دربارهی این ایام رجوع میدهم.
اما در عصر جدید بود که فعالیت یهودیان به عنوان مشاوران مالی شاهزادگان اوج گرفت و آنها نفوذ و قدرت فراوانی در دربار این شاهزادگان به دست آوردند؛ در ایامی که کشورها به مفهومی که امروزه میشناسیم شکل گرفتند. برای مثال هلند را در نظر میگیریم که گرچه در آنجا یهودیان رسماً از خدمت دربار منع شده بودند، ولی توانسته بودند به مناصب مهم و با نفوذی چنگ بیندازند. در این مورد میتوان از موزس ماخادو (۴۳)، طرف اعتماد و علاقهی ویلیام سوم (۴۴)، خانوادهی دلمونته (۴۵) که برخی از اعضای آن سفیر بودند و خانوادهی ثروتمند سواسو (۴۶) نام برد که در سال ۱۶۸۸ مبلغی معادل دو میلیون گولدن به ویلیام قرض دادند. البته یهودیان صاحبنفوذ دیگری هم بودند.
تأثیر منابع مالی حاضر و آمادهی یهودیان در هلند، سبب شد تا اهمیت آنها در نقاط دیگر هم مطرح شود و در سدههای هفدهم و هیجدهم میلادی هلند همتای خزانهی ارزشمندی بود که تمامی شاهزادگان نیازمند اروپا برای تأمین نیازهای مالی خود دست تقاضا به سوی آن دراز میکردند. در واقع، مناسبتر آن خواهد بود که افرادی چون پینتو (۴۷)، دلمونته، بوئنو دو مسکوئیتا (۴۸)، فرانسیس مل (۴۹) و بسیاری یهودی دیگر در آن ایام را، نه تنها تأمینکنندگان نیازهای مالی هلند، بلکه تمامی اروپای شمالی بدانیم.
به همین ترتیب، امور مالی انگلیس هم در این دوره تا حدّ خیلی زیادی توسط یهودیان کنترل میشد. در این ایام بود که مجلس انگلیس به خاطر برآوردن نیازهای مالی خود، زمینه را برای اقامت یهودیان ثروتمند در این کشور فراهم آورد. مدتها قبل از آنکه یهودیان با اجارهی کرامول وارد انگلیس شوند، گروهی یهودی در ظاهر از دین برگشته [یهودی مخفي] و ثروتمند از اسپانیا و پرتغال حرکت کردند و از طریق آمستردام خود را به انگلیس رساندند. در سال ۱۶۴۳ جمع کثیری از این یهودیان وارد انگلیس شدند. مرکز تجمع آنها منزل آنتونیو دو سوزا (۵۰) سفیر پرتغال در لندن بود که خود او هم از تازه مسیحی شدهها بود. از چهرههای صاحب نام در این جمع، آنتونیو فرناندز کاراواهال بود که نام او را پیشتر ذکر کردیم و نه تنها از طرفهای ثروتمند قراردادهای ارتش بود، بلکه از تأمینکنندگان نیازهای مالی حاکمان انگلیس هم به شمار میآمد. هم او بود که نیازهای حکومت در دورهی کامنولت (۵۱) را تأمین کرد. در دورهی پادشاهی خاندان استیوارت (۵۲) و به ویژه در دورهی حکومت چارلز دوم (۵۳) مستعمرات انگلیس گسترش یافت. از جمله ملازمان رکاب همسر پرتغالی او، کاترین (۵۴) اهل براگانزا (۵۵)، تعداد قابل توجهی یهودیان ثروتمند حضور داشتند که از جملهی آنها میتوان به برادران داسیلوا (۵۶)، بانکداران پرتغالی آمستردام، اشاره کرد که آنقدر طرف اعتماد ملکه بودند که مسئولیت انتقال و نظارت بر جهیزیهی عروس به آنها سپرده شده بود. هم زمان با آنها اعضای خانوادههای مندز (۵۷) و داکوستا (۵۸) هم به انگلیس وارد شدند که بعدها در هم ادغام شدند و نام خانوادگی مندز داکوستا را برای خود برگزیدند.
کم و بیش در همین دوره بود که یهودیان اشکنازی (۵۹) مقیم آلمان، به تدریج وارد این کشور شدند، اما به طور کلی نمیشد ثروت آنها را با داراییها و اموال یهودیان سفاردی (۶۰)، ساکن اسپانیا، مقایسه کرد ولی به هر حال اشکنازیها هم چهرههای ثروتمند خود را داشتند که از جمله آنها میتوان به بنیامین لوی (۶۱) اشاره کرد.
تعداد یهودیان در زمان سلطنت ویلیام سوم (۶۲) بیشتر هم شد و ارتباط میان یهودیان دربار و یهودیان ثروتمند قوام بیشتری یافت. سِر سولومون مدینا که نام او هم پیشتر ذکر شده بود، از هلند و به عنوان بانکدار سلطان با او همراه شد و از جمله همراهان خود او نیز فردی به نام سواسو بود که او هم از اعضای یک خانوادهی ثروتمند به حساب میآمد. در زمان حکومت ملکه آن (۶۳)، یکی از مشهورترین تأمینکنندگان نیازهای مالی دربار انگلیس، مناسه لوپز (۶۴) بود و وقتی تجارت دریای جنوب رونق خود را از دست داد، یهودیان به بزرگترین نیروی مالی در انگلستان بدل شدند. آنها در سرمایهگذاریهای بی حساب و کتاب در دریای جنوب شرکت نداشتند و لاجرم اموال و داراییهای آنها نیز مصون ماند و آسیب چندانی ندید. به همین خاطر، وقتی حکومت انگلیس براساس مالیات ارضی به مردم وام داد، یهودیان توانستند یک چهارم از کلّ این وام را دریافت کنند. در طی این دوران بحرانی، مهمترین خانوادهی یهودی، خانوادهی گیدئون (۶۵) بود که سامسون گیدئون (۶۶) (۱۷۶۲-۱۶۹۹) نمایندهی این خانوادهی مشاور مورد اعتماد حکومت و دوست نزدیک ستون پایدار اعتبار سلطنت بود. سامسون در سال ۱۷۴۵ که اوج بحران بود، برای کمک به حکومت، وامی معادل یک میلیون و هفت صد هزار پوند فراهم آورد. بعد از مرگ او این مقام به دفتر امور مالی فرانسیس (۶۷) و جوزف سالوادور (۶۸) رسید و آنها تا آغاز سدهی نوزدهم این موقعیت را حفظ کردند و پس از آن خاندان روچیلد (۶۹) رهبری امور مالی خاندان سلطنتی را به دست گرفتند.
عین همین ماجرا در فرانسه هم رخ داد و ساموئل برنار (۷۰) در دورهی آخر سلطنت لویی چهاردهم و تمامی دوران سلطنت لویی پانزدهم (۷۱)، موقعیت بسیار مستحکمی به دست آورد. یکی از نویسندگان خردهگیر آن دوره چنین مینویسد:
«لویی چهاردهم در باغ با یهودی ثروتمند خود قدم میزد که تنها شایستگی او این بود که چون طناب اعدام که مانع از فروافتادن اعدامی میشود، تنها تکیهگاه حکومت بود.»
ساموئل تأمینکننده نیازهای مالی فرانسه در ایام جنگهای اسپانیا بود. او همچنین کمک کرد تا فرد مورد نظر فرانسه، زمام امور لهستان را به دست بگیرد و مشاور نایب السلطنه در تمام امور مالی او به حساب میآمد. بنابراین، وقتی مارکی دو دانژو (۷۲) در یکی از نامههای خود دربارهی او مینویسد: «او در حال حاضر، بزرگترین بانکدار اروپا است» سخنی به اغراق نگفته است. در فرانسه هم یهودیان بعد از ترکیدن حباب دریای جنوب و در تحکیم دوبارهی موقعیت کمپانی هند شرقی فرانسه سهم بزرگی ایفا کردند، اما تا سدهی نوزدهم طول کشید که یهودیان توانستند موقعیت واقعاً مهم و بانفوذی در محافل مالی فرانسه به دست آورند و از جمع یهودیان سرشناس آن دوره در فرانسه باید از خانوادههای روچیلد، هلپرن (۷۳)، فولد (۷۴)، سرفبیر (۷۵)، دوپان (۷۶)، گودشو (۷۷)، دالنبر (۷۸)، پریه (۷۹) و سایرین نام برد. این احتمال هست که در سدههای هفدهم و هیجدهم یهودیان زیادی سوای آنها که نام برده شدند، در امور مالی فرانسه دخالت داشتند اما با توجه به اخراج گستردهی یهودیان، بسیاری از آنها به ظاهر به مسیحیت گرویدند و در نتیجه، اطلاعات کامل و موثقی در مورد آنها در دست نیست.
اما پیگیری فعالیتها و نفوذ یهودیان در اتریش و آلمان به خاطر ابداع زیرکانهی مقام یهودی دربار بسیار آسانتر است. گرچه طبق قوانین این کشورها یهودیان نمیتوانستند در داخل قلمروی این دو کشور زندگی کنند، با این همه، شاهزادگان و حاکمان محلی، تعدادی از یهودیان ممتاز را در دربار خود نگه میداشتند. بنا به نوشتهی گراتز (۸۰)، تأسیس مقام یهودی دربار برای اولین بار توسط امپراتوران آلمان و در جریان جنگهای سی ساله پیشنهاد شد. با توجه به این امر، حقیقت غیر قابل انکار آن است که کم و بیش تمامی ایالات آلمان در سراسر سدههای هفدهم و هیجدهم میلادی یهودی یا یهودیان درباری خود را داشتند و امور مالی قلمروهای تحت اختیار ایشان به حمایتهای این یهودیان متکی بود.
برای روشنتر شدن موضوع، به چند مورد نمونه اشاره میشود. در سدهی هفدهم، در دربار سلطنتی به افرادی چون جوزف پینکهرل (۸۱) اهل گورتس (۸۲)، موزس (۸۳) و یاکوب ماربرگر (۸۴) اهل گرادیسکا (۸۵)، ونتورا پارنته (۸۶) اهل تریست، یاکوب باسوی باتشبا اشمیلز (۸۷) در پراگ برمیخوریم و آخرین این افراد کسی بود که امپراتور او را به ردهی اشراف و نجبا ارتقای مقام داد و به خاطر خدمات وفادارانهای که انجام داد، به او افتخار داد و لقب فن تروئنبرگ (۸۸) را برای او در نظر گرفت. در دوران حاکمیت امپراتور لئوپولد اول نیز با خانوادهی اوپنهایمر روبهرو میشویم که دربارهی او لودویگ اشتاتسکانزلر (۸۹) مطالب زیر را نوشته است. او بعد از بیان این مطلب که یهودیان در اغلب رویدادهای مهم کشور نقش چشمگیری داشتند، اضافه میکند:
«در سال ۱۶۹۰ اوپنهایمر یهودی نه تنها در میان بازرگانان و بانکداران اروپا، بلکه در سراسر جهان، اشتهار و اعتبار خاصی داشت.»
ولف اشلزینگر (۹۰) نیز در همین عرصه به همین اندازه مهم و سرشناس بود. او که از افراد طرف قرارداد دربار به حساب میآمد، بیش از یک وام بزرگ برای دربار فراهم آورد. ماریا ترزا (۹۱) نیز از خدمات اشلزینگر و سایر یهودیان، به ویژه خانوادههای ورتیمر (۹۲)، آرینشتاین (۹۳) و اسکل (۹۴) بهرههای فراوان برد. در واقع، به مدت بیش از یک قرن تمامی بانکداران دربار در وین، یهودی بودند. نفوذ اقتصادی آنها را با این محک میتوان سنجید که وقتی در شهر فرانکفورت یک بلوای ضد یهودی برپا شد، مقامات محلی به این فکر افتادند که برای موقعیت مالی شهر عاقلانهتر آن خواهد بود که از دفتر سلطنتی درخواست کمک کنند تا از یهودیان شهر که روابط تجاری بسیار نزدیکی با همدینان خود در وین داشتند، حمایت لازم را به عمل آورند.
در دربارهای کوچکتر آلمان نیز همین وضع برقرار بود. نیازهای رو به گسترش دربارها که در تجمل با یکدیگر رقابت داشتند، ایجاب میکرد که کارگزاران ماهری در مراکز بزرگ تجاری داشته باشند. به همین خاطر، دوک مکلنبرگ (۹۵) در هامبورگ چنین کارگزارانی داشت و یان فیلیپس (۹۶) اهل ورتزبرگ (۹۷) در سال ۱۷۰۰ از خدمات موزس الکان (۹۸) در فرانکفورت بهره میبرد. این نوع خدمات، فرصتهای تازهای در اختیار یهودیان قرار داد و چیزی نگذشت که آنها تأمینکنندگان جواهرات برای بانوان دربار، جامههای فاخر برای پیشکاران و حتی مواد غذایی خوشمزه برای آشپزان شدند و در ضمن آمادگی آن را داشتند که در صورت لزوم، وامهای نقدی نیز در اختیار درباریان قرار دهند. در فرانکفورت و هامبورگ که جمعیت یهودی فراوانی داشت، تعداد زیادی از این کارگزاران مالی زندگی میکردند که در خدمت شاهزادگانی بودند که بر مناطق دوردست تسلط داشتند.
افزون بر کسانی که تا اینجا به نامشان اشاره شد، در ضمن باید از دانیل آبنسور (۹۹) یهودی پرتغالی یاد کرد که به سال ۱۷۱۱ در فرانکفورت درگذشت. او هم از اعضای دربار پادشاه لهستان بود که در هامبورگ میزیست و این پادشاه به خاطر وامهای متعددی که از او گرفته بود، بدهیهای فراوانی به او داشت. برخی از این کارگزاران گاه به داخل دربار نقل مکان میکردند و به یهودیان درباری بدل می شدند. فردریک آگوستوس (۱۰۰) که به سال ۱۶۹۴ فرمانروای ساکسونی شد، تعداد زیادی یهودی درباری در خدمت خود داشت؛ لفمان برنتس (۱۰۱) اهل هانوور (۱۰۲)، جی. مایر (۱۰۳) اهل هامبورگ، برند لهمن (۱۰۴) اهل هالبرشتات که برای انتخاب پادشاه لهستان پول زیادی خرج کرد و دیگران. خانوادهی بهرند (۱۰۵) در هانوور هم تأمینکنندگان اصلی نیازهای مالی دربار بودند و هم کارگزاران خزانه. خانوادههای مادل (۱۰۶)، فرانکل (۱۰۷) و نتین (۱۰۸) نیز همین نقش را برای دوک آنسباخ ایفا میکردند. در پالاتینیت (۱۰۹) نیز لمتی مویزس (۱۱۰) و مایکل می (۱۱۱)، که در سال ۱۷۱۹ وام دو و نیم میلیون گیلدنی فرماندار آنسباخ به امپراتور را پرداخت، حضور داشتند و سرانجام در ماگراوات بایروت (۱۱۲) نیز خانوادهی بایرزدورف در امور مالی حکومت نقش فعالی بازی میکردند.
سرشناستر از اینان، یهودیان درباری حاکمان براندنبورگ – پروس (۱۱۳) بودند که به نامهای برخی از ایشان اشاره میکنیم، لئوپولد (۱۱۴) در زمان یواکیم دوم (۱۱۵)، گومپرز (۱۱۶) و یوست لیبمن (۱۱۷) در زمان فردریک سوم، فایت (۱۱۸) در زمان فردریک ویلیام اول (۱۱۹) و افریم (۱۲۰)، موزس (۱۲۱)، آیزاک (۱۲۲) و دانیل ایتزیگ (۱۲۳) در زمان فردریک دوم. مشهورترین یهودی دربار آلمان، مردی که او را باید نمونهی تام و تمام یهودیان درباری نام نهاد، سوس اوپنهایمر (۱۲۴) بود که در دربار چارلز الکساندر (۱۲۵) حاکم ورتمبرگ (۱۲۶) حضور داشت.
سرانجام نباید از ذکر این نکته نیز غفلت کنیم که طی سدهی هیجدهم میلادی و به ویژه در دوران جنگهای انقلابی آمریکا، یهودیان در تأمین نیازهای مالی ایالات متحد آمریکا نیز نقش بسیار فعالی ایفا کردند. حیم سالومون (۱۲۷) از این نظر همتای خانوادههای مینی (۱۲۸) و کوهن در جورجیا است، اما مشهورترین آنها رابرت موریس (۱۲۹)، تأمینکنندهی نیازهای مالی انقلابیون آمریکا بود.
و اینک نوبت طرح یک نکته خارقالعاده است. درحالیکه در طی چندین سده، به ویژه در طی سدههای هفدهم و هیجدهم، یعنی دو سدهای که در رشد کشور مدرن نقش بسیار تعیینکنندهای داشتند، یهودیان پیوندهای مالی خاصی با حاکمان داشتند. در سدهی بعد از آن و حتی در طی دو سدهی پیش از آن نیز نظام اعتبار مالی به تدریج شکل تازهای به خود گرفت. این امر سبب شد تا سرمایهدار بزرگ از آن موقعیت مسلط خود به تدریج عقب رانده شود و در پسزمینه قرار گیرد و فرصتی فراهم آورد تا تعداد روزافزونی وام و اعتبار دهندگان کوچکتر جای او را بگیرند. به عبارت دیگر، با روش مدرن سیالسازی وام، اعتباردهی شکل مردمیتری به خود گرفت و عامهی مردم نیز از آن بهرهمند شدند و به این ترتیب، نقش یهودی درباری کم کم اهمیت خود را از دست داد، اما خود یهودیان در رواج و رشد این نظام جدید وامگیری بیکار نبودند و نقش مهمی ایفا کردند و به این ترتیب، به سلطهی انحصاری خود به عنوان تنها تأمینکنندگان نیازهای مالی پایان دادند. آنها با این کار، وقت و پول خود را بیش از پیش بر احداث کشورهای جدیدی که اینک ما با آنها روبهرو هستیم، متمرکز کردند.
دگرگونی نظام اعتباری عمومی، بخشی از یک تحول بسیار گستردهتر بود که به طور کلی بر حیات اقتصادی مسلط شد، تحولی که در آن هم یهودیان نقش بزرگی ایفا کردند. در آینده، به تفصیل دربارهی این تحول سخن خواهیم گفت. ورنر زمبارت
ادامه دارد… حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
۱. Charles V / 2. Louis XI / 3. Richelieu / 4. Mazarin / 5. Frederick William / 6. Frederick Great / 7. Faust / 8. Mephistopheles / 9. Commonwealth / 10. Charls I / 11. Antonio Fernandez Carvajal / 12. William III / 13. Sir Solomon Media / 14. Louis XIV / 15. Jacob Worms / 16. Meiz / 17. Marshal Maurice / 18. Fontenay / 19. Cerf Beer / 20. Alsace / 21. Abraham Gradis / 22. Quebec / 23. Dresden / 24. Jonas Meyer / 25. Isaac Meyer / 26. Cardinal Albrecht / 27. Halberstadt / 28. Joselman won Rosheim / 29. Lazarus / 30. Great Elector / 31. Leimann Gompertz / 32. Solomon Elias / 33. Samuel Julius / 34. Frederick Augustus / 35. Model / 36. Ansbach / 37. Leopold / 38. Oppenheimer / 39. Werthermer / 40. Mayer Herschel / 41. Almoxarife / 42. Rendeiro / 43. Moses Machado / 44. William III / 45. Delmonte / 46. Suasso / 47. Pinto / 48. Bueno de Mesquita / 49. Francis Mel / 50. Antonio de Souza / 51. Commonwealth / 52. Stuart / 53. Charles II / 54. Catherine / 55. Braganza / 56. Da Sylva / 57. Mendes / 58. Da Costa / 59. Ashkenazi / 60. Sephardi / 61. Benjamin Levy / 62. William III / 63. Anne / 64. Menassh Lopez / 65. Gideon / 66. Sompson Gideon/67. Francis Salvador / 68. Joseph Salvador / 69. Rothschild / 70. Samuel Bernard / 71. Louis XV / 72. Marquis de Dangeau/ 73. Helphen / 74. Fould/ 75. Cerfbeer / 76. Dupont/77. Godchaux/78. Dalembert/79. Pereire / 80. Greatz/81. Joseph Pinkherle/ 82. Goerz / 83. Moses Marburger / 84. Jacob Marburger/85. Gradisca/ 86. Ventura Parente/ 87. Jacob Bassewi Batscheba Sehmieles/88. Von Treuenburg / 89. Staatskanzler Ludewing/ 90. Wolf Schlesinger /91. Maria Theresa/92. Wertheimer/93. Arnstein/94. Eskele/95. Mecklenburg / 96. John Philips / 97. Würzburg / 98. Moses Elkan / 99. Daniel Abensur / 100. Frederick Augustus / 101. Leffmann Berentz / 102. Hanover / 103. J. Meyer / 104. Berend Lehmann / 105. Halberstadt / 106. Model / 107. Fraenkel / 108. Nathan / 109. Palatinate / 110. Lemte Moyses / 111. Michel May / 112. Marggravate of Bayreuth / 113. Brandenbury – Prussain / 114. Lippold / 115. Joachim II / 116. Gomperz Liebmann / 117. Joost Liebmann / 118. Veit / 119. Frederick William I / 120. Ephraim / 121. Moses / 122. Isaac Itzig / 123. Daniel Itzig / 124. Suess – Oppenheimer / 125. Charles Alexander / 126. Würtemberg / 127. Haym salomon / 128. Mini / 129. Robert Morris
منبع: ورنر سومبارت (۱۳۸۴)، یهودیان و حیات اقتصادی مدرن ، رحیم قاسمیان ، تهران، نشر ساقی، دوم.
حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید ، حکومتهای جدید