ظهور آریستوکراسی مالی (قسمت هجدهم) بانکداری جنگل
دهه ۱۸۳۰ سرآغاز حضور فعال بنیاد روچیلد در ایالات متحده آمریکا نیز به شمار میرود. این تکاپو در دوران اندرو جکسون (۱)، هفتمین رئیس جمهور آمریکا (۱۸۲۹-۱۸۳۷)، آغاز شد و تا بدانجا اوج گرفت که در اواخر دهه ۱۸۴۰ و بار دیگر در اوالی دهه ۱۸۶۰ سخن بر سر آن بود که شاخه بنیاد روچیلد رسماً در ایالات متحده گشایش یابد و یکی از پسران بارون جیمز روچیلد در رأس آن قرار گیرد. (۲)
در تاریخ ایالات متحده آمریکا، اندرو جکسون به عنوان قصاب بزرگ سرخپوستان شهرت دارد. تهاجم جکسون به قبایل سرخپوست با پیدایش طلا در منطقه جئورجیا، سرزمین قبیله چروکی (۳)، آغاز شد و او به رغم پیمان معتبر سال ۱۷۹۱ میان چروکیها و دولت جئورجیا اخراج ایشان را از سرزمین آباء و اجدادیشان آغاز کرد. (۴) این سرآغاز موجی خونین از امحاء سرخپوستان آمریکاست. دی براون مینویسد:
در سال ۱۸۲۹ اندرو جکسون، که سرخپوستان او را “تیزچاقو” نام داده بودند، رئیس جمهور آمریکا شد. این مرد در دوران فرمانروایی خود، که به “عصر ازاله” معروف است، با سربازان خود به جان سرخپوستان افتاد و هزاران تن از افراد قبایل چروکی، چیکاساو، (۵) چکتاو، (۶) کریک (۷) و سمینول (۸) را قتلعام کرد. (۹)
اقدامات وحشیانه اندرو جکسون سرزمینی پهناور را در کالیفرنیا از سکنه بومی آن تهی کرد و در اواخر دهه ۱۸۴۰ در اختیار “جویندگان طلا” قرار داد. (۱۰)
سیاستمداران واشنگتن برای آنکه به تجاوز خود به “مرزهای دایمی سرخپوستی” صورت قانونی بدهند، “اعلامیه تقدیر” (۱۱) را برای توجیه عمل غاصبان اختراع کردند. به موجب این اعلامیه، تقدیر حکم میکرد که اروپاییان و اعقاب ایشان بر سراسر قاره آمریکا حکومت کنند. آنان مظهر و نماینده نژاد غالب بودند و بنابراین مسئولیت خود سرخپوستان و سرزمینهای ایشان و همچنین مسئولیت جنگلها و ثروتهای معدنی نهفته در آن سرزمینها را به عهده داشتند. (۱۲)
“اعلامیه تقدیر” را در سال ۱۸۴۵ یکی از اعضای حزب دمکرات به نام جان اوسولیوان (۱۳) نگاشت و به زودی مورد قبول تمامی احزاب قرار گرفت و به منشور حکومتی ایالات متحده بدل گردید. (۱۴) این از شرمآورترین اسناد تاریخ معاصر غرب است. مالدوین جونز روح و کارکرد این منشور را چنین بیان داشته است:
مشیت الهی چنین است که ایالات متحده بر سراسر شمال قاره آمریکا تسلط داشته باشد. این امر توجیه عقلایی مناسبی فراهم آورد برای تصرف اراضی نژادهای کوچکتر چون سرخپوستان و مکزیکیها به وسیله “پیشتازان” تشنه زمین. این منشوری بود بسیار شبیه به آنچه بعدها، در همین سده، برای توجیه امپریالیسم قدرتهای بزرگ اروپایی به کار گرفته شد. “اعلامیه تقدیر” سرشار از رگههای رؤیاپردازی، و حتی آرمانگرایی، بود؛ در آن این اعتقاد تبلور یافته بود که افزایش قلمرو آمریکا بهترین وسیله برای اشاعه آرمانها و نهادهای دمکراتیک است. (۱۵)
جان اوسولیوان ؛ نویسنده “اعلامیه تقدیر”
بدینسان، توفانی عظیم از حرص، توحش و شیادیهای مالی آغاز شد و گروهی کثیر از ماجراجویان اروپایی را به این سرزمین جلب نمود. در فاصله پنج سال (۱۸۴۸-۱۸۵۲) جمعیت اروپاییتبار کالیفرنیا از ۱۵ هزار نفر به ۲۵۰ هزار نفر رسید. (۱۶) و در سال ۱۸۵۰، بی آنکه نظر سرخپوستان، سکنه بومی منطقه، پرسیده شود، کالیفرنیا به عنوان سی و یکمین ایالت اتحادیه آمریکا اعلام شد. (۱۷)
در جریان “یورش جویندگان طلا” (۱۸) یهودیان مشارکت فعال داشتند و سودهای فراوان به جیب زدند. یکی از موفقترین آنان لوی اشتراوس است که به تولید پوشاک برای کارگران معادن طلا اشتغال داشت. او بنیانگذار لباسهای “جین” موسوم به “لویس” (۱۹) است. (۲۰)
تب طلا در کالیفرنیا
لوی اشتراوس ؛ بنیانگذار لباسهای جین
روچیلدها در این ماجرا حضور جدی داشتند. در این زمان بنجامین داویدسون (۲۱) از خویشاوندان نزدیک بارون لیونل روچیلد، در سانفرانسیسکو مستقر شد و فعالیت خود را به عنوان نماینده و کارگزار بنیاد روچیلد آغاز کرد. (۲۲) منابع موجود درباره نوع فعالیتهای بنجامین داویدسون و نقش روچیلدها در ماجرای “یورش جویندگان طلا” اطلاع بیشتر به دست نمیدهند. معهذا، بنظر میرسد که بنجامین داویدسون به دلیل برخورداری از پشتوانه مالی بزرگترین بنیاد مالی جهان نقشی مهم در حوادث فوق داشت. این بنجامین داویدسون، قاعدتاً، پسر یا برادر کوچک میر داویدسون است که در زمان عملیات مالی علیه ناپلئون در آمستردام مستقر بود و عضو شبکه ناتان مایر روچیلد و هریس محسوب میشد.
دومین سیاست جنجالی اندرو جکسون اقدامات او علیه بانک مرکزی آمریکاست. این ماجرا در تاریخ ایالات متحده به “جنگ بانک” (۲۳) شهرت دارد.
اندرو جکسون در سال ۱۸۳۳ جنگی به ظاهر ابلهانه را علیه “بانک ایالات متحده آمریکا” (۲۴) و پول کاغذی (اسکناس) آغاز کرد؛ ذخایر دولت را از بانک فوق بیرون کشید و اعلام کرد که در خرید و فروش اراضی تنها طلا معتبر است. جنگ جکسون علیه “بانک ایالات متحده” بهشدت عوامفریبانه بود؛ او بانک فوق را به عنوان سنگر آریستوکراسی سلطهگر و کانون فساد در سیاست کشور معرفی کرد. و انبوهی از عوام و بدهکاران خردهپا را بهدنبال خود کشید. این در زمانی است که “بانک ایالات متحده“، به ریاست نیکلاس بیدل (۲۵) به نهادی کارا بدل شده، به شکلی مطلوب امور مالی دولت را سامان میداد و پول کاغذی آن اعتبار و مقبولیت عام یافته بود. (۲۶) اقدامات اندرو جکسون بحرانهای شدید مالی سالهای ۱۸۳۷ و ۱۸۳۹ را آفرید و سرانجام، به همراه اشاعه احتکار و سفتهبازی در معاملات پنبه، به ورشکستگیها و انحلال بانک فوق در سال ۱۸۴۱ انجامید. از آن پس دورانی از آشفتگی در نظام بانکی ایالات متحده پدید شد که به “بانکداری جنگل” (۲۷) معروف است و تا اوایل دهه ۱۸۵۰ را در بر میگیرد. (۲۸)
کاریکاتوری که اندرو جکسون را در جنگ بانک نشان میدهد!
در تاریخنگاری ایالات متحده علت دشمنی اندرو جکسون با “بانک ایالات متحده” گاه به سرشت روستایی او نسبت داده میشود که بدبینی به بانک و پول کاغذی را سبب میشد و نیز به جهل او از کارکردهای بانک مرکزی. (۲۹) برخی چون آرتور مهیر شلزینگر (پسر)، مورخ یهودی (۳۰) حرکت جکسون را به عنوان فشاری از سوی زحمتشکان و طبقات پایین بر جامعه تجّار و صرّافان مسلّط آن روز معرفی کردهاند. (۳۱) گروهی از محققین متأخر، چون جوزف دورفمن (۳۲) و برای حمومند، اینگونه نظریات را برنمیتابند. برای نمونه، حموند، (۳۳) که جونز کتاب او را به عنوان جامعترین پژوهش در تاریخ “جنگ بانک” میشناسد، (۳۴) جنگ جکسون علیه “بانک ایالات متحده” را تهاجمی علیه ثروتمندان موجود میداند برای استقرار دژهای جدید سرمایهداری از سوی کانونهای حامی جکسون. (۳۵)
اصولاً دیرزمانی است که تصویر زیبا و مساواتگرایانهای که آلکسیس دوتوکویل، اندیشمند نامدار فرانسوی، در کتاب دمکراسی در آمریکا (۱۸۳۵) از جامعه آمریکایی عصر جکسون به دست داده فروریخته است. (۳۶) مالدوین جونز مینویسد:
به زعم آلکسیس دوتوکویل… مشخصه بارز آمریکاییها “برابری در شرایط” ایشان است. او تأکید میکند که تمامی جامعه آمریکا به “طبقه متوسط” بدل گردیده هرچند ممکن است معدود افرادی بسیار ثروتمند یا بسیار فقیر باشند. کسانی که به عنوان ثروتمند شهرت یافتهاند با معیارهای اروپایی در واقع ثروتمند نیستند. آنان عموماً قبل از هر چیز مردان خودساختهای هستند که به همان سادگی که ثروت خود را به دست آوردهاند میتوانند آنرا از دست بدهند. تصور وجود شرایط برابر [در جامعه آمریکایی نیمه اول سده نوزدهم] تصویری است که سایر سیاحان اروپایی [آن عصر]، چون هریت مارتنو (۳۷) و چارلز دیکنز (۳۸) نیز به آن باور دارند. آنان به فقدان موانع اجتماعی و صفوف متمایز [طبقاتی] اشاره میکنند و اینکه القاب اشرافی [اروپا] به عناوین افتخارآمیز سادهای چون “قاضی” و “کلنل” بدل شده است. رفتارهای رسمی بسیار کمتر از اروپاست و مهاجرین به سرعت ایستارهای مساواتگرایانه را میآموزند. سیاستمداران خاستگاه پست اجتماعی خود را به رخ میکشند یا به خاطر فقدان آن پوزش میطلبند… و حتی کودکان اصل اقتدار را نفی میکنند…
تصویر توکویل در برخی موارد اغراقآمیز است. بررسیهای اخیر وجود نابرابریهای عظیم اجتماعی را، بهویژه در شهرهای شمال شرقی، آشکار ساخته است. در زمان بازدید توکویل از آمریکا (۱۸۳۱-۱۸۳۲) تنها در نیویورک یکصد نفر با ثروت بیش از یکصد هزار دلار میزیستند و در بوستن ۷۵ نفر. در سوی دیگر، توده عظیم و فزاینده مهاجرین بینوا قرار داشتند. به علاوه، تنها عده بسیار قلیلی از ثروتمندان مردان خودساخته بودند؛ و ثروتهای بزرگ نیز به سادگی از دست نمیرفت. این جامعه آمریکایی، که فاقد طبقات اجتماعی انگاشته میشد، فاصله زیادی با یک جامعه غیرطبقاتی داشت. در همهجا تمایز آموزش و منزلت اجتماعی به چشم میخورد و در برخی نقاط، مانند نیویورک و بوستن و فیلادلفیا و بالتیمور، نخبگان ثروتمندی وجود داشتند که اگر آنان را آریستوکراسی رسمی ندانیم، حداقل این است که اشرافمنشانه میزیستند و، بهویژه زنان ایشان، زندگی انحصاری حریصانه و زنندهای را جلوهگر میساختند. (۳۹)
بهرروی، علت “جنگ بانک” هر چه باشد، حماقت و جهل اندرو جکسون یا هجوم ثروتمندان نوکیسه برای تصرف سنگرهای جدید قدرت مالی یا شیطنت دسیسهگران و شیادان مالی، پیامد آن حضور فعال روچیلدها در صحنه مالی ایالات متحده بود. پیوند دولت اندرو جکسون با روچیلدها در زمان حیات ناتان مایر روچیلد آغاز شد: درست پس از آغاز تهاجم به سرخپوستان و جنگ علیه “بانک ایالات متحده“، در سال ۱۸۳۴ بنیاد روچیلد لندن، به جای بنیاد بارینگ، به عنوان بانکدار دولتی ایالات متحده در قاره اروپا منصوب شد. بنیاد روچیلد لندن تا سال ۱۸۴۳ در این سمت بود و سپس بار دیگر بنیاد بارینگ طرف معاملهی دولت امریکا شد. (۴۰) و سرانجام، این بنیاد روچیلد بود که در کوران بحران مالی سال ۱۸۳۹ “وامی عظیم برای ایالات متحده فراهم آورد.” (۴۱)
اندرو جکسون، که به دلیل روشهای خودسرانهاش به “اندرو شاه اول” شهرت داشت، در سیاست خارجی رابطه حسنه با دولت انگلستان داشت و در نتیجه در سال ۱۸۳۰ بنادر جزایر هند غربی بریتانیا به روی کشتیهای آمریکایی گشوده شد. آغاز ریاست جمهوری اندرو جکسون مقارن با دوران دولت ولینگتون در انگلستان است.
اندرو جکسون فراماسون بود و در ۷ اکتبر ۱۸۲۲ به عنوان استاد اعظم گراندلژ تنسی (۴۲) برگزیده شد. (۴۳) در دوران اقتدار او نخستین جنبش ضد ماسونی تاریخ ایالات متحده پدید شد و به سرعت به یک “جنبش گسترده سیاسی” بدل گردید. مخالفان سیطره فراماسونها بر سیاست ایالات متحده، به تأسیس انجمن ضد ماسون (۴۴) دست زدند که سپس به حزب ضد ماسون (۴۵) تغییر نام یافت. ضد ماسونها در تبلیغات خویش مدعی بودند که سرزمین آمریکا آماج “توطئه عظیم ماسونی برای براندازی قانون” قرار گرفته و اشراف از طریق سازمان فراماسونری سلطه خود را بر تمامی احزاب سیاسی کشور برقرار کردهاند. (۴۶)
این جنبش مقارن با اوجگیری تکاپوی کلیسای رم علیه فراماسونری است. در فاصله حدود یک دهه سه پاپ به صدور اعلامیههای شدید علیه فراماسونری دست زدند: پیوس هشتم (۱۲ سپتامبر ۱۸۲۱)، لئو دوازدهم (۱۳ مارس ۱۸۲۵) و گرگوری شانزدهم (۱۵ اوت ۱۸۳۲). (۴۷) نیروی محرکه جنبش ضد ماسون آمریکا نیز گروهی از کشیشان بودند که به رغم تعلق به مذهب پروتستان در احساسات ضد ماسونی با کلیسای کاتولیک اشتراک نظر داشتند و برخی از آنان، چون دیوید برنارد (۴۸) از فرقه باپتیست، زمانی خود ماسون بودند. بریا هاتچکیس (۴۹) از سران کلیسای پرسبیترین نیویورک، در رسالههای خود، مانند «پیامی به تمامی ماسونهای شرافتمند»، “جنگ ماسونها علیه دین” را مورد پرسش قرار میداد و نقش مهمی در انگیزش احساسات دینی علیه فراماسونری داشت.
حزب ضد ماسون در سال ۱۸۳۰ فرانسیس گرانگر (۵۰) را به عنوان نامزد خود در انتخابات فرمانداری نیویورک معرفی کرد. گرانگر ۱۲۰ هزار رأی به دست آورد ولی شکست خورد. او در انتخابات سال ۱۸۳۲ نیز ناکام ماند ولی آراء وی به ۱۵۶ هزار رأی رسید. در این سال حزب ضد ماسون ویلیام ورت (۵۱) را، در برابر اندرو جکسون و هنری کلای (۵۲) به عنوان نامزد خویش در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرد. هنری کلای، نامزد حزب جمهوریخواه ملی، نیز چون رقیب دمکراتش ماسون بود و “استاد اعظم پیشین” گراندلژ کنتاکی. او داماد توماس هارت (۵۳) زمینخوار نامدار کنتاکی، است. (۵۴) حزب ضد ماسون در این انتخابات شکست خورد ولی موفق شد دو نماینده را، ویلیام سیوارد (۵۵) و میلارد فیلمور (۵۶) به مجمع قانونگذاری نیویورک وارد کند؛ و در سال ۱۸۳۵ موفق شد جوزف ریتنر (۵۷) را به فرمانداری پنسیلوانیا برساند. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۳۶ نیز نامزد مورد حمایت حزب ضد ماسون، ژنرال ویلیام هنری هاریسون از حزب ویگ (۵۸) شکست خورد. این پایان کار حزب ضد ماسون است. تخمین زده میشود که این حزب در اوج اقتدارش حدود ۳۴۰ هزار رأی در سراسر ایالات متحده داشت. (۵۹) معهذا، در همین دوران “استاد اعظم پیشین” تنسی، اندرو جکسون، دو بار (۱۸۲۸ و ۱۸۳۲) در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد و در انتخابات بعد (۱۸۳۶) نیز مارتین وان بورن (۶۰) -فرماندار پیشین نیویورک، وزیر امور خارجه (۱۸۲۹-۱۸۳۱) و معاون (۱۸۳۲-۱۸۳۶) اندرو جکسون و نامزد مورد حمایت او از حزب دمکرات- به پیروزی رسید و در مقام هشتمین رئیس جمهور ایالات متحده (۱۸۳۷-۱۸۴۱) جای گرفت. (۶۱)
در زمان بحران مالی سال ۱۸۳۷ ایالات متحده و در آستانه دورانی که به نام “بانکداری جنگل” شناخته میشود، روچیلدها نماینده رسمی خود را در نیویورک، قلب مالی آمریکای شمالی، مستقر کردند. این فرد اگوست بلمونت است که بعدها در مشارکت با زرسالاران یهودی و بنیاد مورگان امپراتوری مالی معظمی را در ایالات متحده ایجاد کرد. به نوشته پروفسور دیویس، اگوست بلمونت نماینده رسمی روچیلدها در ایالات متحده بود بجز در کالیفرنیا که اعضای خاندان داویدسون، خویشاوند نزدیک روچیلدها، به عنوان کارگزار ایشان به خرید سنگ طلا اشتغال داشتند. (۶۲)
اگوست بلمونت (۶۳) در منطقه هسه آلمان به دنیا آمد و به خاندان یهودی پرتغالی بلمونت (شاخهای از خاندان نامدار مندس) تعلق داشت. در ۱۴ سالگی در موسسه روچیلد فرانکفورت به کار پرداخت. کمی بعد به دفتر ناپل منتقل شد و در انعقاد پیمانهای مالی روچیلدها در ایتالیا، از جمله با واتیکان، نقش داشت. در ۲۱ سالگی (۱۸۳۷) برای تصدی سرمایهگذاری روچیلدها در هاوانا به این بندر اعزام و کمی بعد به نیویورک منتقل شد. او در نیویورک موسسه “اگوست بلمونت و شرکا” (۶۴) را، به عنوان نماینده بنیاد روچیلد، تأسیس کرد؛ در جریان بحران اقتصادی آمریکا ثروتی انبوه اندوخت و مؤسسه وی به یکی از مؤسسات اصلی مالی ایالات متحده بدل شد. در سال ۱۸۴۴ به عنوان کنسول افتخاری اتریش در نیویورک منصوب شد ولی در سال ۱۸۵۰ در اعتراض به عملکرد دولت اتریش و در حمایت از لویی کوشوت، رهبر شورش مجارستان، از این سمت استعفا داد. بلمونت از فعالین حزب دمکرات بود و در زمان ریاست جمهوری فرانکلین پیرس (۶۵) به عنوان سارژدافر (۱۸۵۳-۱۸۵۵) و وزیر مختار ایالات متحده در هلند (۱۸۵۵-۱۸۵۷) منصوب شد. آمریکانا مینویسد وی در زمان جنگ داخلی از روابط خود با محافل بانکی اروپا به خوبی بهره برد. بلمونت در سالهای ۱۸۶۰-۱۸۷۲ ریاست کمیته ملی حزب دمکرات آمریکا را به دست داشت و در این سمت، به نوشته دائرةالمعارف یهود، “تأثیری بزرگ بر حزب دمکرات و جامعه آمریکا بر جای نهاد.” بلمونت به عنوان گردآورنده بزرگ آثار هنری و عتیقه و یکی از بنیانگذاران مسابقات اسبدوانی در آمریکا شهرت دارد. (۶۶)
در اواخر سده نوزدهم و نیمه اول سده بیستم، تکاپوی اگوست بلمونت را دو پسرش پی گرفتند:
پری بلمونت (۶۷) تحصیلات خود را در کالج هاروارد و دانشکده حقوق کلمبیا به پایان برد. در سال ۱۸۸۱ به عنوان نماینده شهر نیویورک به مجلس نمایندگان آمریکا راه یافت و در سال ۱۸۸۵ رئیس کمیته امور خارجی کنگره شد. در انتخابات سال ۱۸۸۸ شکست خورد و به عنوان وزیر مختار ایالات متحده در اسپانیا (۱۸۸۸-۱۸۸۹) منصوب شد. پری بلمونت دارای تألیفاتی در زمینه تاریخ ایالات متحده آمریکاست. از آثار او باید به برابری سیاسی: تسامح از راجر ویلیامز تا توماس جفرسون (۶۸) (۱۹۲۷) اشاره کرد.
پسر دوم، که او نیز اگوست بلمونت (۶۹) نام داشت، در سال ۱۸۷۴ تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد به پایان برد و در موسسه بانکی پدر به کار پرداخت. او در سال ۱۸۹۰، با مرگ پدر، ریاست مؤسسه را بهدست گرفت. به نوشته آمریکانا، در دوران ریاست اگوست بلمونت پسر، موسسه فوق “چون گذشته تأثیر بزرگی بر امور مالی و راه آهن ایالات متحده برجای نهاد“. از جمله، در سال ۱۸۹۵، در دوران ریاست جمهوری استفن کلولند (۷۰) در مشارکت با موسسه جی. پی. مورگان وامی به مبلغ ۶۲ میلیون دلار به دولت آمریکا پرداخت کرد و بدینسان به بحران مالی دولت پایان داد. (۷۱) اگوست بلمونت در سال ۱۹۰۰ کمپانی رپید ترانزیت سابوی کنسترکشن (۷۲) را برای احداث شبکه راههای سریع زیرزمینی در شهر نیویورک تأسیس کرد. او نیز چون پدر از گردانندگان حزب دمکرات بود. (۷۳)
پینوشتها:
۱. Andrew Jackson (1767-1845)
2. Davis, ibid, p. 131.
3. Cherokee
4. Jones, ibid, p. 141.
5. Chiekasaw.
6. Choktaw.
7. Creek.
8. Seminole.
۹. دی براون، فاجعه سرخپوستان آمریکا، ترجمه محمد قاضی، تهران: خوارزمی، چاپ دوم، ۱۳۵۶، ص ۳۰.
10. همان مأخذ، ص ۳۴.
۱۱. Manifest Destiny.
۱۲. همان مأخذ، ص ۳۵.
۱۳. John L. O’Sullivan.
14. Americana, 1985, vol. 18, p. 235.
15.Jones, ibid, p.177.
16. Americana, 1985, vol. 5, p. 211.
۱۷.براون، همان مأخذ.
۱۸. Gold Rush.
19. Levis.
20. Ju daica, vol. 14, p. 833.
21. Benjamin Davidson.
22. Judaica, vol. 14, p. 834; Davis, ibid, p.131.
23. The Bank War.
24. Second Bank of the United States.
۲۵. Nicholas Biddle 1786-1844
نیکلاس بیدل به یک خانواده ثروتمند کواکر ساکن پنسیلوانیا تعلق داشت. در سال ۱۸۱۹ از سوی مونروئه، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، به عنوان یکی از مدیران دولتی “بانک ایالات متحده” منصوب شد و در سال ۱۸۲۳ هیئت مدیره (شامل ۵ مدیر دولتی و ۲۰ مدیر خصوصی) وی را به ریاست بانک برگزید. (Americana, 1985, vol.3, p. 729).
درباره دوران اولیه استقرار الیگارشی کواکر در ایالات متحده مأخذ زیر حائز اهمیت است:
F. B. Tolles, Meeting House and Counting House: The Quaker Merchants of Colonial Philadelphia, USA: 1948.
۲۶. Jones, ibid, p.145.
۲۷. این دوره از تاریخ مالی آمریکا دوران Wildcat Banking (بانکداری گربه وحشی) نامیده میشود و منظور بانکداری بی قانون و ناامن و غارتگرانه است. از آنجا که مفهوم “قانون جنگل” حاوی چنین معنایی است، نگارنده معادل “بانکداری جنگل” را برگزید.
۲۸. Americana, 1985, vol.3, p.164
29. Jones, ibid, p.145.
30. Arthur M. Schlesinger Jr., The Age of Jackson, USA: Little, 1945.
31. Americana, 1985, vol. 15, p. 646; Jones, ibid, p.605.
32. Joseph Dorfman.
33. Bray Hammond, Banks and Politics in America, from the Revolution to the Civil War, USA: 1957.
34. Jones, ibid, p. 606.
35. Americana, 1985, vol. 15, p. 646.
۳۶. یکی از بهترین نقدها بر کتاب دوتوکویل و رد تصویر مساوات گرایانه او از جامعه آمریکایی عصر جکسون کتاب ادوارد پسن است:
Edward M. Pessen, Riches, Class and Power before the Civil War, USA: 1973.
37. Harriet Martineau 1802-1876
بانوی نویسنده انگلیسی. وی در سالهای ۱۸۳۴-۱۸۳۵ از ایالات متحده دیدن کرد و در بازگشت دو کتاب موفق نوشت: جامعه آمریکا (۱۸۳۷) و یادمان سفر غرب (۱۸۳۸) که حاوی انتقاداتی از جامعه آمریکایی نیز بود. وی از دوستان توماس مالتوس و توماس کارلایل است.
38. به رغم این، نگاه چارلز دیکنز به ایالات متحده نقادانه و طنزآمیز نیز بود. او و همسرش در ژانویه ۱۸۴۲ سفری شش ماهه را به کانادا و ایالات متحده آغاز کردند. به تعبیر دیکنز، “عاشق آزادی” از این سفر “نومید” بازگشت. اشاره مالدوین جونز به یادداشتهای سفر آمریکا (۱۸۴۲) است که در آن مطلب تندی علیه جامعه آمریکایی به چشم نمیخورد ولی دیکنز در داستان بعدی اش، مارتین چازلویت (Martin Chuzzlewit)، برخی جنبههای زندگی آمریکایی را به ریشخند گرفت و حملات سخت مطبوعات آمریکا را علیه خود برانگیخت.
۳۹. Jones, ibid, pp. 134-135.
40.Davis, ibid, pp. 130-131.
41. Cowles, ibid, p. 118.
42. Tennessee.
۴۳. درباره پیشینه ماسونی اندرو جکسون بنگرید به: Mackey, ibid, vol. 2, p. 644.
۴۴. Anti- Masonic Society.
45. Anti- Masonic Party.
46. Jones, ibid, pp. 146-147.
۴۷. Coil, ibid, p. 55.
در مأخذ فوق نام لئو دوازدهم به اشتباه لئو سیزدهم درج شده. لئو دوازدهم در سالهای ۱۸۳۲-۱۸۲۸ پاپ بود و لئو سیزدهم در سالهای ۱۸۷۸-۱۹۰۳ و البته لئو سیزدهم به عنوان ضد ماسونترین پاپ تاریخ کلیسا شناخته میشود. علت صدور بیانیههای فوق دسیسههایی بود که در این دوران در شبه جزیره ایتالیا با حمایت الیگارشی لندن علیه دستگاه کلیسا جریان داشت و زرسالاران یهودی، فراماسونها و سازمانهای سری کاربوناری و کامورا و مافیا عامل آن شناخته میشدند.
۴۸. David C. Bernard.
49. Beriah Hotchkiss.
50. Francis Granger.
51. Willian Wirt.
52. Henry Clay (1777-1852)
۵۳. Thomas Hart.
احتمالا این توماس هارت از خاندان یهودی هارت است. درباره او مطلب بیشتری نیافتم.
۵۴. ibid, pp. 130-131.
55. William H. Seward.
56. Millard Fillmore.
57. Joseph Ritner.
۵۸. William Henry Harrison 1773-1841
ژنرال هاریسون ۶۸ ساله در سال ۱۸۴۱ به ریاست جمهوری رسید ولی یک ماه بعد (۴ آوریل ۱۸۴۱) درگذشت. او سالخوردهترین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکاست و کوتاهترین دوران ریاست جمهوری را در تاریخ این کشور به نام خود ثبت کرده است.
۵۹. ibid, pp. 57-58.
60. Martin Van Buren (1782-1862)
۶۱. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۲۸ اندرو جکسون ۶۴۶ هزار رأی و رقیب او از حزب جمهوریخواه ملی ۵۰۸ هزار رأی به دست آوردند. در انتخابات بعدی (۱۸۳۲) آراء جکسون ۶۸۷ هزار بود و آراء هنری کلای ۵۳۰ هزار. مارتین وان بورن در انتخابات سال ۱۸۳۶ با ۷۶۵ هزار رأی برنده شد و ژنرال ویلیام هاریسون در انتخابات سال ۱۸۴۰ با ۱/۲۷۴ میلیون رأی. آراء وان بورن در این زمان ۱/۱۲۷ میلیون رأی بود. ( Jones, ibid, p.649) این ارقام در عین حال بیانگر افزایش سریع جمعیت ایالات متحده در دهه ۱۸۳۰ است.
۶۲. Davis, ibid, p. 131.
63. Augugst Belmont (1816-1890)
64. Augugst Belmont & Company.
65. Franklin Pierce (1804-1869)
۶۶. درباره زندگی بلمونت کتب متعددی انتشار یافته است:
R. J. H. Gottheil, The Belmont- Belmont Family, 1917: I. Katz, August Belmont…, 1968; David Black, The King of Fifth Avenue: The Fortunes of August Belmont, New York: 1981.
۶۷. Perry Belmont (1850-1947)
68. Political Equality: Toleration from Roger Williams to Thomas Jefferson.
69. Augugst Belmont (1853-1924)
۷۰. Grover [Stephen] Cleveland 1837-1908
رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا از حزب دمکرات در سالهای ۱۸۸۵-۱۸۸۹، ۱۸۹۳-۱۸۹۷.
71. Jones, ibid, p. 362.
در اواخر سده نوزدهم، یک پوند استرلینگ برابر با ۵ دلار ایالات متحده آمریکا محاسبه میشود. بنابراین، مبلغ فوق برابر است با ۱۲/۴ میلیون پوند استرلینگ.
۷۲. Rapid Transit Subway Construction Company.
73. Americana, 1985, vol. 3, pp. 526-527; Judaica, vol. 4, p. 442.
منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج۳، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
بانکداری جنگل ، بانکداری جنگل ، بانکداری جنگل ، بانکداری جنگل ، بانکداری جنگل
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: