فلاسفه یهودی و فلسفه حقوق

فلاسفه یهودی و فلسفه حقوق

خیلی از فلاسفه مهم حقوق (مثل کلسن، هارت، رز، دورکین) و نیمه‌حقوق (مثل مارتا نُسبام و آیزیا برلین) یهودی یا یهودی‌تبار و یا دارای علایق ارگانیک با اسرائیل و عمدتاً زخم‌خورده از آلمانِ نازی یا صاحب خاطرات تلخی از آن ایامند.
به نظرم رسید می‌شود در مورد این سؤالات وقت گذاشت که:

بین این تجربه زندگانی و نظریاتشان چه نسبتی هست؟
رز یا دورکین یا هارت چه موضعی در خصوص سیاست‌های اسرائیل داشته و دارند؟
سکوت یا مخالفت یا موافقتشان چه ارتباطی با نظریاتشان دارد؟

شبیه نزاعی که در مورد هایدگر و نسبتِ «تفکر» و «عمل سیاسی» او هست، می‌شود در حقوق هم راه انداخت [مثلاً بنگرید به: کتاب جدید الانتشارِ بلومزبری Heidegger, History and the Holocaust که با سنجشِ نزاع‌ها، از ارتباطِ نسبی سوابق نازیستیِ هایدگر با تفکراتش می‌گوید].
اما صرف‌نظر از این‌که سؤالات فوق منتج یا اصلاً قابل طرح باشد یا نباشد، به هر حال قدم زدن در حیاطِ پشتیِ تفکرِ فلاسفه لطف خودش را دارد. لهذا و از باب «حالا دونستنش که ضرر نداره» و خیلی کشکولی مطالبی را در چند اپیزود و سرِ فرصت پیش چشمتان می‌پاشم. قصد استنتاجِ نظری مشخصی ندارم و امیدوارم یک نابغه کامنت نزند که: «درود بر شما دوستِ عزیز! خُب حالا که چی مثلاً؟»:

۱. هانس کلسن

با هانس کلسنِ پوزیتیویست شروع کنیم. صاحب «نظریه محضِ حقوقی» و ایده‌ی «حقوق به مثابه هنجارهای به هم پیوسته‌ی متصل به هنجار بنیادین».

هانس کلسن

یک یهودی که در زمانِ حاکمیت نازی‌ها از آلمان به آمریکا هجرت (فرار) کرد اما همیشه متهم بود که نظریه‌اش بابِ میلِ هیتلرچی‌هاست. لابد می‌دانید که پوزیتیویسم به خاطر شعار «قانون، قانون است» متهم به هم‌آغوشی با سبُعیتِ ظاهراً قانونیِ نازیست‌ها و فاشیست‌هاست. کلسن پس از آستین، در ردیف این متهمان است و معتقد به این‌که «نظامِ هنجارها» یا همان سیستمِ حقوقی و قانون صرف‌نظر از محتوای ارزشی و عادلانه/ناعادلانه بودنش، «معتبر» است. قانون، ظرفی تهی است که هر مکتب و ایدئولوژی را می‌توان در آن ریخت. از یک سخنرانی [On the Basic Norm] در سال ۱۹۵۹:

«هنجار بنیادینِ نظریه محض حقوقی، حقوق دموکراتیک و اتوکراتیک [حکومت مطلقه]، کاپیتالیستی و سوسیالیستی و هر قانونِ وضعی را به یک اندازه اعتبار می‌بخشد، کاری ندارد که عادلانه هستند یا ناعادلانه. این، جوهره‌ی پوزیتیویسم حقوقی است برعکس آموزه‌ی حقوق طبیعی. و نظریه محض حقوقی، یک نظریه‌ی پوزیتیویستی حقوقی است» (ص۱۱۰).

با این حساب شاید بتوان گفت «داعش» هم قانونِ «معتبر» دارد و به طریق اولی، «هیتلر».
در همان مقاطع، نزاعی در گرفت بین گُستاو رادبروخ غیریهودی با کلسن. رادبروخ که تألیفات نظری خوبی در حقوق داشت و وزیرِ دادگستری وایمار [جمهوریِ قبل از نازیست‌ها] بود و از نازی‌ها دل پُری داشت دیدگاه کلسن را «مقوّم پایه‌هایِ حقوقِ نازیستی» می‌دانست. اختلاف جدی ایشان برمی‌گردد به پرونده‌ای در دادگاه نورنبرگ در مورد زنی که شوهرِ ضدنازیستش را لو داده بود. کلسن معتقد بود این زن به «قانون» عمل کرده ولی رادبروخ و البته دادگاه نظر به مجرمیت و محکومیت زن داشتند (چون قانونِ نازی، ناعادلانه و بنابراین غیرمعتبر بوده است).
نکته‌ی جالب این‌که این نگاهِ سابقاً قبیحِ کلسنی، امروزه از مستندات برخی حقوق‌دانان اسرائیلی برای توجیهِ نظام حقوقیِ صهیونیستی است. دقیقاً همان منطقِ آلمانی‌ها را تکرار می‌کنند [فیلمِ محاکمه در نورنبرگ را به یاد آورید]: چه کار داری این «هنجار» که بچه‌کشی و اشغال را تجویز می‌کند، عادلانه است یا نه؟ از تلمود در آمده یا عقلِ خودبنیاد؟ تا وقتی هنجارِ کلسنی است، قانون و معتبر است.

۲. ولفگانگ فریدمن

همین‌جا با ولفگانگ فریدمنِ یهودی-آلمانی هم آشنا شوید که کتاب «نظریه حقوقی» را نوشته اما خیلی مشهور نیست.
او هم از دستِ رفقایِ هایدگر به آمریکا گریخت و بخت‌برگشته بعد از مدتی توسط چند اوباش چاقو خورد و مرد. هارت در مقاله مشهورش [پوزیتیویسم و تفکیک اخلاق از قانون] از ایشان به عنوان مخالف پوزیتیویسم یاد می‌کند که دیدگاه جان آستین [و احتمالاً کلسن] را به خاطر «تقویتِ دولتِ ناسیونالیستِ نازی» خطرناک می‌داند [خواهیم دید که هارت در حمایت از پوزیتیویسم این دلواپسی را بی‌وجه می‌داند].

هنوز هم هست…

نویسنده: علی صابری تولایی

کانال تلگرام نویسنده: https://telegram.me/legaltheory2

…..

تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:

تلگرام اندیشکده مطالعات یهود

Check Also

هارپ

هارپ ؛ مخرب‌ترین سلاح دنیا

به نظر می‌رسد هارپ که به معنای ساز «چنگ» است؛ این‌بار توسط جانیان یهودی در سمفونی «به ویرانی کشیدن کره زمین و تهدید زیستن انسان در آن» نواخته می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − دوازده =