فناوریهای زیستی در مسیر جنگ و نیستی (۱) بیوتکنولوژی
بیوتکنولوژی با سرعتی باورناپذیر در آزمایشگاهها رشد مییابد و زمانی که سر از زرادخانهها درمیآورد، از وضعیت علم و فناوری سودمند به تهدیدی رعبآور برای آیندهی جوامع بشری تبدیل میشود.
بیوتکنولوژی به عنوان یکی از پیشروترین حوزههای علمی، با سرعت رشدی خیرهکننده بسیاری از دیگر حوزههای علمی را متحول کرده و همزمان معضلات جدّی را نیز بهدنبال داشته است.
سرعت رشد این حوزه که گفته میشود هر سال نسبت به سال قبل از آن جهشی ۴۰۰ برابری دارد به شکلی است که تنها برای اهالی بیوتکنولوژی قابل لمس است و متخصّصان و کنشگران سایر حوزههای علمی به سختی میتوانند ترسیمی از این شتاب داشته باشند که حتی نزدیک به واقعیات بیوتکنولوژی باشد!
پیوند خوردن بیوتکنولوژی با فناوریهای حاصل از پدیدهی جهانیشدن، اعم از ارتباطات و ترابری باعث شده تا این دسته از علوم، نگرانیهایی جدّی را در ارتباط با آینده بشری پدید آورد.
جنگ بیولوژیک چیست و تسلیحاتش چگونه است؟
در ارتباط با تهدیدات بیوتکنولوژیک برای جوامع بشری دو کلیدواژه اصلی مطرح است که اولی «جنگ بیولوژیک» است و دیگری «تسلیحات بیولوژیک».
* جنگ بیولوژیک (Biological warfare) به استفادهی نظامی از عوامل میکروبی و دیگر عوامل بیولوژیکی اشاره دارد (از جمله باکتریها، ویروسها و قارچها) یا سمومی که میتوانند باعث مرگ، ناتوانی موقت یا آسیب دائمی در انسان شده یا حیوانات یا گیاهان را بهمنظور تأمین اهداف نظامی، بکشد یا دچار خسارت کند. سموم، مواد آسیبآفرینی هستند که از ارگانیسمهای میکروبی یا دیگر ارگانیسمهای موجود یا مواد شیمیایی مشابه ایشان، بهدست میآیند.
* تسلیحات بیولوژیکی (biological weapons) نیز به مهمّات، تجهیزات یا دیگر اَدَوات انتقال گفته میشود که شامل بمبها، تانکرهای اسپری مستقر روی هواپیما و دیگر دستگاهها میشود. چنین تولیداتی برای توزیع عوامل بیولوژیکی و سمومی استفاده میشود که هدف خصمانه دارند. اصلیترین روش توزیع از طریق ذرات معلّق در هوا است که از سوی افرادِ موردِ هدف تنفّس میشوند یا بهصورت اسپری روی گیاهان خوراکی پاشیده میشود. یک ذرّهی معلّق بهقدری سبک و ریز است که از طریق هوا جابهجا شده و روی زمین قرار نمیگیرد.
* عوامل تسلیحات بیولوژیکی (biological agent) به عوامل میکروبی و بیولوژیکی و سمومی گفته میشود که قرار است در تسلیحات بیولوژیکی مورد استفاده قرار گیرند. این عوامل همچنین بهمثابه عوامل منتخبی هستند که میتوانند باعث بیماریهای مشخصی شوند. برای مثال باسیلوس آنتراسیس یک باکتری است که باعث سیاه زخم میشود.
دوگانهای عجیب در بیوتکنولوژی
بیوتکنولوژی در تمام عرصههای خود، به شمشیری دو لبه تبدیل شده است که خطرات و لطماتی جبرانناپذیر را بهدنبال خواهد داشت. از یکسو دستگاهها و ابزارهایی تولید میشوند که امکان تحولات را سرعت میبخشند و از سوی دیگر دانش مربوط به ژنوم (Genome) پاتوژنها (Pathogen) یعنی «دستورالعملهای زیستی-ارثی بیماریزایی» با سرعت زیاد در حال گسترش است و میتواند تبدیل به خطرناکترین تسلیحاتی شوند که تاکنون بشر به آنها دست یافته است.
گسترش ویروس کرونا که تبدیل به یک پاندمی یعنی بیماری با گسترهی جهانی شد و سالها ابعاد مختلف زندگی در جوامع و کشورها را در نوردید و هنوز آثارش پابرجا است، نشان داد که بیوتکنولوژی تا چه حد میتواند اهمیت داشته باشد.
اینکه چرا باید اطلاعاتی در مورد این حوزهی علمی بسیار حساس و پیچیده بهصورت عمومی قابل دسترسی باشد، خود مسألهی بسیار مهم و مناقشهبرانگیزی است که باید به آن پرداخت و بهطور کلی دو دیدگاه درباره آن مطرح است؛ عدهای خواهان پنهانکردن این اطلاعات هستند و شماری بر این باورند که شفافیّت در مورد این اطلاعات باعث کاهش سطح تهدید خواهد شد.
در هر حال دستهی دوم تاکنون پیروز بودهاند. البته از این جهت که دسترسی به دانش تولید شده در عرصهی بیوتکنولوژی در منابع باز بسیار راحت و ارزان است. اما این در حالی است که در مورد تجربهی استفاده از بیوتکنولوژی در تولید تسلیحات بیولوژیک و استفادهی تروریستها از این تسلیحات، گروه اول پیشرو هستند.
در این زمینه، مستنداتی بسیار اندک در دسترس است و در نهایت بسیاری از بررسیهای ما به این واقعیت منتهی میشود که بیشتر این اطلاعات یا جنگ روانی هستند یا اطلاعاتی نادرست برای ساخت تئوری توهم؛ توهماتی که در دوران جنگ سرد برای ساختن دشمنی بزرگ برای ایالات متحده به کار گرفته شد و در عصر نظم نوین جهانی گروههای جهادی مسلمان را بهعنوان مهمترین تهدیدی به تصویر کشید که بشریّت با آنها مواجه است.
نکتهی قابل توجه این است که از یکسو اطلاعات مربوط به ساخت و تهیهی تسلیحات بیولوژیکی به آسانی در دسترس همه، ازجمله تروریستها، است و تلاش نه بر آن است که سیاستی ممانعتی در این مسیر در پیش گرفته شود، بلکه همچنان بدون هیچ محدودیتی این دانش در حال نشر و تکثیر است و از سوی دیگر اطلاعات مربوط به رویدادها و عوامل دست اندر کار این قبیل توسعهها همواره پنهان و دور از اذهان است.
بهعبارت دیگر، یک فرد با بهرهمندی از انگیزهی کافی میتواند با استفاده از منابع دانشی موجود و بهرهگرفتن از تجهیزاتی که بهسادگی قابل خرید هستند، به یک سلاح بیولوژیک قابل استفاده دسترسی پیدا کند تا جایی که در برخی لابراتورهای خانگی یا بهعبارتی آشپرخانهها هم میشود انواعی از سلاحهای بیولوژیک تولید کرد. البته تاکنون اطلاعاتی موثّق در مورد کسانی که این تسلیحات را به خدمت گرفتهاند و چه اهدافی را از این طریق دنبال میکردند، بهدست نیامده و منتشر نشده است.
زرادخانههایی با دورنمای رعبآور
مسیرِ پیشِ روی بیوتکنولوژی بدون شک مسیری رو به رشد و افزایش بدون مرز دانش در این حوزه است. اما اینکه تسلیحات بیولوژیک به بزرگترین دغدغهی بشریّت تبدیل خواهند شد یا خیر، سؤالی است که با استناد به منابع باز و موجود نمیتوان به آن پاسخ گفت و تنها پاسخ این است که امکان تولید تسلیحات بیولوژیک روز به روز سادهتر میشود و فناوری که تا دیروز در نوک پیکان پیشرفت قرار داشت، امروز به امری بدیهی در عرصهی بیوتکنولوژی تبدیل شده است.
در این زمینه باید پرسید چگونه تسلیحات بیولوژیک وارد زرادخانهی دولتهای صنعتی شد و پیامدهای آن برای دوران کنونی از چه قرار است؟ آنهم درست در زمانی که فناوریهای جدید و مخاصمات سیاسی مستمر ممکن است به تهدیدات جدّیتری نسبت به گذشته تبدیل شود!
فرانسه در دههی ۱۹۲۰، سپس ژاپن در سال ۱۹۳۴ و در نهایت بریتانیا و ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، انتظارات جدّی و خاصّی در این حوزه داشتند که تسلیحات بیولوژیکی بتواند این کشورها را در جنگ به پیروزی برساند. هریک هم سرمایهگذاری بسیار سنگینی در عرصهی تحقیق و توسعه برای کشف امکانات و احتمالات در این عرصه داشتند. توسعهی پیشینی در عرصهی تسلیحات شیمیایی در جریان جنگ جهانی اول به پیشرفتهای فناورانه در تسلیحات بیولوژیکی کمک کرد؛ تاریخِ این دو دسته از تسلیحات، همپوشانی بسیار زیادی دارد.
ورود جنگ هوایی و بمبافکنهای دوربرد به میدان رزم، چشمانداز چگونگیِ از میان بردنِ مردم غیرنظامی دشمن با استفاده از بیماری را گسترش و توسعه داد. در پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده برای تولید مهمّات در گسترهی صنعتی، کار خود را آغاز کرد. این کشور سپس استفاده از حملات بیولوژیکی را همچون استفاده از بمبهای هستهای در دستور کار قرار داد. در سوی مقابل، اتحاد جماهیر شوروی با ظرفیت استراتژیک کلانتری قدم در این مسیر نهاد.
با پایان قرن بیستم، این برنامهها رها شد و شوروی آخرین کشوری بود که دست از این اقدامات کشید. با این حال، پس از این تهدید به دیگر کشورهایی سرایت کرد که از مزایای تسلیحات بیولوژیکی برای رفع منازعات خود مطّلع شدند و نیز تروریستهایی که برای حمله به قدرتهای بزرگ به کارآمد بودن آن پی بردند.
تسلیحات بیولوژیک، چه در دست دولتها و چه در اختیار تروریستها، خطری بسیار مهلک برای مردم غیرنظامی است. از ابتدای کار، حامیان برنامههای تسلیحات بیولوژیکی کشتار جمعی افراد غیرنظامی را بهعنوان یک پیروزی، تلقی میکنند. هیچ محدودیتی هم در این عرصه وجود ندارد. تخریب احشام و مزارع لازم برای ادامهی حیات مردم غیرنظامی بخشی از طرحهای حملات استراتژیک است. تسلیحات بیولوژیکی جمعیت بیدفاع را بدون هیچ تفاوتی هدف قرار خواهد داد. در مقایسه با تسلیحات هستهای، توانمندی و فناوریهای لازم برای ایجاد بیماریهای همهگیر تعمدی، بهراحتی در دسترس است.
اکنون، آیندهی تسلیحات بیولوژیکی وابسته به پیشرفتهایی است که در عرصهی بیوتکنولوژی رخ میدهد، که بدون شک به عرصهی استفادهی تخریبی نیز گسترش پیدا خواهد کرد؛ حتی اگر گزینههای مربوط به مداخلات پزشکی نیز افزایش یابد. در صورتی که شیوع عامدانهی بیماری و دیگر کاربریهای خصمانه از بیوتکنولوژی بهطور گسترده مورد استفاده قرار گیرد، ماهیت جنگ و آیندهی تمدن بشری رو به ویرانی خواهد گذاشت.
ادامه دارد…
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: