نگاهی به یک انحراف در عرفان حلقه
در عرفان حلقه بیش از همه یک کلیدواژه برجسته میشود و آن هم مفهوم شبکه شعور کیهانی است.
شبکه شعور کیهانی چیست؟ با خالق هستی چه نسبتی دارد؟ فواید اتصال به آن و آثار آن کدام است؟ از نظر مصداق خارجی با کدامیک از آموزههای دین قابل تطبیق است؟ آیا منظور همان جایگاه نبوت و رسالت است؟ آیا این شبکه تعبیری دیگر از ذات مقدس خداوند است؟ اساساً این شبکه با کدام پشتوانه و دلیل علمی قابل اثبات است؟
اینها پرسشهایی است که برای هر مخاطبی در مواجهه با تعابیر و واژگان به کار رفته در عرفان حلقه پیش میآید.
شخص محمدعلی طاهری میگوید:
«عرفان کیهانی (حلقه) سیر و سلوک عرفانی از طریق اتصال به حلقههای متعدد شبکه شعور کیهانی است.» [۱]
در حقیقت فرقه حلقه با انتخاب شبکه شعور کیهانی در نقش واسط میان خالق و مخلوق، به جای قُرب و اتصال به خداوند در پی اتصال با شبکه شعور کیهانی است؛ بنابراین در عرفان حلقه چون خداوند دست نیافتنی معرفی میشود، افراد به اتصال با شعور کیهانی فرا خوانده میشوند.
منابع دست اول عرفان یهود از قرن دوازدهم بر مبنای گنوسیه و معرفت باطنی، این شبکه را به صورت واسطان فیض خداوند (اِن سوف، یعنی خدایدارای مقام الوهیت نامحدود) و رحمت عام او بر مخلوقات معرفی نمودهاند، هر چند که اِن سوف، خدای کابالا، با الله، خدای عرفان اسلامی، بسیار تفاوت دارد، اما در عرفان حلقه این دو خدا اشتراک زیادی دارند گویا هر دو خدا در پس پرده غیبت مستورند و به دلیل درک نشدن برای اذهان بشریت، چارهای جز اتصال با شبکه شعور کیهانی نمیتوان یافت.
طاهری نیز معتقد است خداوند تمام قدرتهای خود را به شبکه شعور تفویض کرده است:
«عرفان کیهانی (حلقه)، شعور الهی را به طور نظری و عملی ثابت نموده است، از این راه وجود صاحب این هوشمندی یعنی خداوند را به اثبات میرساند و در واقع، این عرفان، منجر به خداشناسی عملی میگردد.» [۲]
این شعور کیهانی که در عرفان حلقه یدالله معرفی شده است [۳]، در کابالا نیز همچوندست آفرینشگر خداوند، مأمور آفرینش و رساندن فیض اِن سوف بر عوالم چهارگانه است و چون کابالیستها معتقدند، اِن سوف به دلیل نامحدود بودنش نباید به خلق موجودات محدود بپردازد، مأمورانی را به امر آفرینش موظف کرده است که سفیروت نام دارند.
شبکه سفیروت که شامل ده سفیره (مفرد سفیروت) است، در حقیقت عناصری مذکر و مونث میباشند که از انسوف صادر شدهاند و مامور انتقال رحمت عام او به سوی کائنات هستند. سه صورت اولیه این شبکه به اعتقاد تابعان کابالا، خارج از فهم انسان است، اما هفت حلقه یا سفیره دیگر که به نام شبکه شعور کیهانی شناخته میشود، دارای اهمیت بسیاری است که عارفان کابالایی برای وحدت با خدا (انسوف) چاره ای جز شناخت و وحدت با این شبکه ندارند.
بنابر باور کابالیستهای یهودی این شبکه به طور آگاهانه به اداره جهان میپردازد و از طریق این نیروها و انرژیها که هوشمند و موثر بر زندگی روزمره انسانها هستند، میتوان به امر فرادرمانی پرداخت، همچنان که طاهری هم به آن اشاره دارد و مدعی است از طریق اتصال به این شبکه به درمان افراد میپردازند.
امروزه کابالیستها در مرکز تحقیقات کابالا در اسرائیل برای شفای بیماران، دست به فرا درمانی میزنند، تا از طریق تمرکز و مدیتاسیون، انرژی لازم را جهت بهبود حال بیماران از شبکه شعور کیهانی دریافت کنند و سپس آن انرژی را به سوی بیماران هدایت نمایند تا باعث شفای آنان شوند. این نیروها در کابالا همانند عرفان حلقه جنبههای مثبت و منفی دارند و گاهی انسانها تحت تاثیر جنبه های منفی این شبکه قرار میگیرند.
عرفان حلقه اتصال به این شبکه شعور کیهانی را تنها شرط سیر و سلوک اعلام کرده و کابالیستها هم معتقدند انسانها با اتصال به این شبکه و دستیابی به نیروی کیهانیِ آن میتوانند سرنوشت خود را تغییر دهند و قادر به انجام هر کاری شوند، که درمانگری جزیی از آن است. این شبکه در عرفان یهود منشاء پرداختن به امور جادوگری و ترویج سحر و جادو شده است.
از آنجا که کابالیستهای معاصر معتقدند علم آخرالزمانی همان تعالیم کابالا است، با تمام قوا در حال انتشار عقاید خود در بین فرهنگ کشورهای مختلف هستند. از این رهگذر با چاپ کتب فراوان و ترجمه آن به زبانهای گوناگون و نیز در اختیار گرفتن نویسندگانِ توانا که بتوانند آموزههای کابالایی را از طریق تالیفات و رمانهای خویش، برتفکر انسانها حاکم کنند، درصدد برپایی یک دین نوین جهانی بر پایه عقاید و اندیشههای خویش هستند. از این رو همچنان که طاهری در اصل اول از اساسنامه عرفان حلقه معترف است، همه تلاشها برای نزدیکی انسانها به یکدیگر است و شبکه شعور کیهانی همان زیربنای بخش اشتراکات فکری انسانها است.
برای برپایی دینِ نوینِ جهانی و تلاش برای نزدیکی انسان ها، بخش رو بنای فکری آنها که به اعتقاد عرفان حلقه، اعتقادات، مراسم و مناسکِ مختلف ادیان است، دیگر اهمیت نداشته و تنها اعتقاد به قدرتی همچون نیروها و انرژیهای شعور کیهانی کافی است. اینگونه اختلافات بر سر اصول ادیان نیز کمرنگتر شده و تحقق دین نوین جهانی با رهبری فراماسونهای یهودی هموارتر میگردد.
کلام آخر این که چگونه عرفان حلقه خود را تابع عرفان اسلامی و ایرانی معرفی کرده، اما در آن از سلوک به سوی خداوند کمتر نشانی هویدا نیست. اتصال به شعور کیهانی که عامل اشتراک بین عرفان حلقه و عرفان یهود است، چگونه کشف و شهودی است که توسط رهبر این حلقه صورت گرفته، اما کابالا قرنهاست که آن را پذیرفته و به دنبال کنترل نیروهای این شبکه در راستای اهداف قوم یهود است!؟
بهراستی اینکه از یک طرف هدف را استفاده از رحمانیت الهی معرفی میکنند و از طرف دیگر این استفاده از رحمانیت الهی فقط باید از کانال مرکزیت عرفان حلقه بگذرد، جز کانالیزهکردن سرسپردگی در عرفان حلقه و تبدیل طاهری به یک قطب و مرشد چه معنایی دارد؟!
پینوشتها:
[۱] طاهری، محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، قم، نشر اندیشه ماندگار، ص ۵۸.
[۲] طاهری، محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، قم، نشر اندیشه ماندگار، ۵۸ و انسان از منظری دیگر، ص ۸۷.
[۳] طاهری، محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، قم، نشر اندیشه ماندگار، ص ۸۷
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب حلقه اسارت، قم، نشر تسنیم اندیشه.
…..
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: