تاریخچه فراماسونری (قسمت اول) معرفی فراماسونری
فراماسونها مدعی هستند قدیمیترین و بزرگترین تشکیلات مخفی و منسجم در دنیا بوده و بنابر ادعای خودشان در جهت برادری و اخوت بین مردمان اقوام و ملل مختلف تلاش مینمایند. بدون در نظر گرفتن نیات و آمال واقعی اعضای این سازمان، آنچه که مسلم است فراماسونری متشکل از اعضایی متحد و به هم پیوسته در سراسر جهان است که تلاش دارند از طریق به اشتراک گذاردن تواناییها و تخصصهایشان با یکدیگر به افرادی با نفوذ و تأثیرگذار در کشور خود تبدیل شوند و در جهت اهداف سازمان خود تلاش نمایند. شعار علنی این سازمان، برادری، اتحاد و تبعیت همیشگی از تشکیلات است.
تاکنون هیچ سند و یا مدرک دقیقی در مورد منشأ اصلی و پیدایش این سازمان ارایه نشده و به دست نیامده است و شاید مبهم و اسرارآمیز جلوه دادن تاریخ پیدایش این سازمان، از سیاستها و اهداف سازمان نشات گرفته، تا هر چه بیشتر به رمزآلود بودن آن در اذهان عموم دامن بزنند. محققین و تاریخنگاران نیز نتوانستهاند ریشههای واقعی و دقیق شکلگیری این سازمان را کشف نمایند. برخی از آنها شکلگیری فراماسونری را به سنگتراشان بزرگی که در اروپای قرون وسطی، کلیساهای بزرگ و جامع بنا مینهادند نسبت دادهاند. برخی دیگر پیدایش آن را مرتبط با گروهی به نام سلحشوران صلیبی میدانند. فرقهای نظامی و مذهبی از شوالیههای جنگجو که در زمان جنگهای صلیبی و در جنگ با مسلمانان به اوج آوازه رسیدند. عدهای نیز ریشههای شکلگیری فراماسونری را بسیار پیشتر از قرون وسطی دانسته و زمان شکلگیری آن را به دوران حضرت سلیمان و بنای معبد بزرگ بیتالمقدس برآورد کردهاند. بیشتر فراماسونها نظر سوم را پذیرفته و از این طریق سعی در ریشهدار نشان دادن تشکیلات خود دارند.
نقاشی بر قطعهای چوب متعلق به قرن پانزده كه داستان عهد عتیق درباره بنای برج بابل را بیان میدارد.
برخی از مخالفین این تشکیلات اعتقاد دارند مرتبط کردن شکلگیری این سازمان به داستان بنای معبد سلیمان از تسلط تفکرات صهیونیستی بر این سازمان ناشی شده و فعالیت مخفی و سرّی این گروه و منشأ بریتانیایی آن را، ابزاری در دست گروههای انگلو – صهیونیست جهانی و در جهت تسلط هر چه بیشتر بر جهان میدانند. علیالخصوص باید توجه کنیم که فرماسونری جدید، در قرون اخیر پابهپای سرمایهداری جهانی و در جهت رشد و گسترش آن تلاش کرده و مراکز اصلی آن دقیقاً در کانونهای سرمایه و صهیونیستی قرار دارد. در حال حاضر بیشتر فرماسونها در آمریکا هستند.
اندیشهها و آرمانهای اولیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنچه که مسلّم است این است که فرماسونری یک مذهب نیست، اگر چه بسیاری از اندیشهها و آرمانهای اعلام شده توسط آنها از مسیحیت به عاریت گرفته شده است و برای ماسونهای اولیه از اهمیت بیشتری برخوردار بود. اما ماسونها به مذهب بودن فرقهشان اعتقادی ندارند و فرقهشان را فرقهای برادرانه مینامند که پایههای اصلی آن عشق برادرانه و همراهی همیشگی با تشکیلات و فرقه است. تأکید بر عشق برادرانه، ماسونها را وادار به گذشت، احترام، محبت و درک متقابل نسبت به همدیگر میکند. در اعتقادات آنها، آرامش نهایی در سایه انجام اعمال خیرخواهانه و التزام به اعمال انساندوستانه برای رسیدن به اهداف سازمان امکانپذیر است و بنابراین برای آنها یک حقیقت محسوب میشود. ویژگی اساسی دیگری که تمام ماسونها لزوماً باید میداشتند، باور به یک وجود واحد بود. بدین ترتیب عضویت برای تمامی افراد از هر نژاد یا مذهبی که منافاتی با این ویژگی نداشتند و دارای «شخصیت و شهرت تأثیرگذار» بودند، امکان داشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماسون بودن باور به این بود که یک «نیروی برتر» عملکرد جهان را تحت پوشش خود دارد و این نیرو را برتر از تمام قدرتهای جهانی دانسته و بدون اینکه ماهیت این نیرو را توضیح دهند کمک به آن را اصلیترین هدف خود قرار داده بودند. بنابراین فرماسونری هیچ نظریه یا اندیشه خاص خود یا هرگونه وابستگی سیاسی و مذهبی به هیچ فرقه و نحلهای را تبلیغ نکرده و بلکه خود را بیشتر یک نظام اخلاقی میداند که کاملاً در پشت پردهها، نمادها و سمبلها پنهان شده و برای کمک رسانی به این نیروی برتر جهان است. در واقع از نظر معتقدین به این گروه، پیوستن به این تشکیلات راهی است که باعث رشد شخصیتی و اجتماعی افراد شده و امکان خدمت به دیگران را فراهم میکند. بحث اصلی ماسونری در تبلیغ خود برای جذب افراد و اعضای جدید این بود که سلوک و شیوههای مطرح شده توسط این فرقه، مطمئنترین راه برای آموزش حقایق اخلاقی و معنوی به جامعه و حرکت به سوی رشد و پیشرفت اجتماعی است و این شیوه و روش خود برای پیشرفت و تعالی بشریت را، همگام با تمام مکاتب دنیاگرایانه، ادیان و همچنین سنتهای فلسفی مختلف، بدون هیچ محدودیتی، سازگار میدانستند. آنها با طرح این ایدهها، سعی در گسترش حیطه نفوذ خود در میان معتقدین به هر مذهب، مکتب و آیینی داشته و براحتی میتوانستند دایره عضوگیری خود را برای کمک به «نیروی برتر» در میان اقوام و معتقدین به هر مذهب و مسلکی گسترش دهند.
ارزشهای فراماسونری در این نقاشی فرانسوی نشان داده شده:
رشد شخصی یک فرد، راه را به سوی روشنایی بر دیگر انسانها میگشايد.
رشد آئینهای ماسونی
بسیاری از آئینها و تشریفاتی که فراماسونها از آنها پیروی میکنند و به آنها پایبندند در طول قرنها شکل گرفته و رشد یافتهاند. بسیاری از سنتهای غریب این فرقه ریشه در سنتهای شناخته شده برخی مکاتب فکری و البته اقوام ناشناخته دارد. به عنوان مثال روشن است که بر خلاف ادعای تاریخی چند هزار ساله، بیشتر مرام آیینی و تشریفاتی فراماسونری بر مبنای مفاهیمی از عرف و آداب سنگکاران قرون وسطی الهام گرفته است. بدون تردید «پرگار» و «گونیا» -دو نماد شناخته شده ماسونی- برگرفته از ابزار سنگکاران میباشد. این دو ابزار سنگکاری، به همراه انجیل، سه چراغ بزرگ فرقه فراماسونری را در کشورهای مسیحی روشن نمود. از سوی دیگر، قانون مقدس جای انجیل را گرفت.
مهمترین معنا و مفهومی که از گونیا، با زاویه ۹۰ درجه میان دو ساقش ارائه میدادند اعتبار بود. پرگار نیز که دارای پایههای قابل تنظیم است، بیانگر خِرد یا اراده برای بنیان یک بنای مستحکم میباشد. هر دوی این ابزارها معمولاً همراه هم تصویر میشوند و همراه هم، نشان از آن دارند که اعتبار و خرد دو واقعیت به هم وابستهاند.
در تصویر حقیقت نور خود را بر تالار ماسونها در لندن تابانده است!
از افسانه تا واقعیت
فراماسونری همیشه برای خلق یک افسانه و اسطورهی فراگیر برای ریشههای تاریخی خود تلاش میکند. آنها برای واقعی نشان دادن این افسانه، معبد سلیمان در بیتالمقدس را با توجه به زمینههای معماری آن، انتخاب کردهاند. برخی از ماسونها حتی پیشتر رفته و ریشههای تاریخی خود را قبل از حضرت سلیمان دانسته و حتی ظهور بسیاری از نخستین سبکهای معماری تاریخ بشر را منسوب به خود میدانند و در واقع تشکیلات فراماسونری سعی دارد، سازمان فعلی را، به عنوان تشکیلاتی مدرن و با ریشههای تاریخی عمیق و گنجینهدار اسرار نهفته در آثار و بناهای باستانی نشان دهد. بنابراین عضویت در یک چنین سازمانی که مدعی هزاران سال سابقه و رازدار اسرار باستانی زیادی بود، نمیتوانست آسان و بدون گذر از مراحل مختلف باشد.
خدا در کلیسای جامع عروج مریم مقدس در مسکو!
در عمل نیز ماسونها برای عضوگیری، مراحل و شرایط سخت و دشواری را برای متقاضیان در نظر گرفته و عضویت در تشکیلات فراماسونری با گذر از مراحل مختلفی محقق میشد، هدف اصلی و واقعیت مهم در طراحی این مراحل، تفهیم این حقیقت به یک عضو بود که وقتی تبدیل به یک ماسون شد، به قوانین و مقررات سازمان پایبند مانده و سبک منحصر به فرد و دلخواه سازمان را برای زندگی خود اتخاذ نماید. تا در اثر هدایت سازمان، سرانجام به دروازههایی از رشد و تعالی اخلاقی و انسانی رسیده و یک سفر بزرگ و جدید را در مسر خودشناسی شروع نماید. این در واقع ظاهر قضیه بود تا اعضا در مراحل اولیهی عضویت به این اعتقاد راسخ دست یابند که با ورود به این سازمان و با دنبال کردن مسیری که به آنها ارائه میشود و با نیل به پایان آن، فلسفه وجودی خود را کشف کرده و طریق ایجاد ارتباطی سرشار از محبت با دیگر موجودات زنده زمین را درک خواهند کرد. اما آنچه که واقعیت داشت پایهگذاری تشکیلاتی مخفی بود تا با پایبندکردن اعضا به یک ایدئولوژی، آنها را در پیشبرد اهداف اصلی خود همراه سازند.
اندیشههای ماسونی اندیشههای ماسونی همیشه خود را مبتنی بر صداقت، ایثار و اصالت روح بشر و کاملاً مطابق با اعتقادات مسیحیت و دیگر ادیان جهان میدانست؛ اما این اعتقاد مانع از آن نشد که در طول فعالیتهای آن، سازمانها و گروههای مذهبی به تشکیلات فراماسونری حمله نکنند، به ویژه کلیسای کاتولیک رم که این سازمان را محکوم به غیردینی بودن و ارتداد میکرد. |
ریشهها و نشانهها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برخی از ماسونهای افراطی ادعا میکردند که ریشههای گروهشان، هماهنگ با آداب و رسوم اسرارآمیز رایج در مصر باستان و بعضی اقوام قدیمی در منطقه خاورمیانه است. اما امروزه بیشتر اندیشمندان ماسون پذیرفتهاند که شواهد روشنی بر چنین ارتباطی وجود ندارد. و معتقدند که فراماسونری به شکل فعلی، توسط سنگتراشان و سنگکاران قرون وسطی بوجود آمده و یا در اثر سرکوبی فرقه شبهمذهبی شوالیههای صلیبی شکل گرفته است. حقیقت هرچه باشد، این واقعیت را نفی نمیکند که فرماسونری از منابع متعدد و ناشناختهای ریشه گرفته و فعالیتهای آن مرموز و سرّی میباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسیار بعید به نظر میرسد که ریشههای حقیقی فرماسونری کاملاً کشف گردند. اکثریت ماسونها بر این باورند که تشکیلات جدید توسط سنگتراشان و سازندگان بزرگترین کلیساهای جامع اروپا آغاز گردیده و اعضای سازمان همگی صنعتگرانی بودند که گرد هم آمدند تا آن چه ماسونها امروزه «هنرهای دستی ماسونری» میخوانند را خلق کنند. ایشان جزو طبقه نخبهای بودند که میتوانستند آزادانه به کشورهای مختلف سفر کنند، برخلاف بردگانی که تحرکاتشان تحت کنترل و بسیار محدود بود. بدین ترتیب اصطلاح «سنگتراشان آزاد» و یا همان فراماسون به وجود آمد.
انتقال دانش
معماران و سازندگان بناها و کلیساها، در عصر خود دارای دانش برتر و ویژهای بوده و نمیخواستند براحتی این دانش را در اختیار دیگران قرار دهند. اما آنها به هر حال مجبور بودند در حین ساختن بناها، به کارآموزان و کسانی که زیردستشان کار میکردند، بعضی از اسرار حرفهشان را آشکار کنند. از آنجا که دنیای قرون وسطی سرشار از عقاید مذهبی افراطی بود، دستورات معنوی و اخلاقی برای حفاظت از اسرار حرفهای، بخشی از آموزش کارآموزان را تشکیل میداد و البته این دستورات بعدها تبدیل به بخشی از آموزش عقاید ماسونی گردید.
تصویر معبد سلیمان و محلی كه تابوت عهد در آن قرار داشت.
کلمات عبور رمزگونه و همچنین دستگیرههای مخفی که بخشی اساسی از آداب و رسوم ماسونی را تشکیل میدهند شاید از اصرار فراماسونها بر رمزآلود بودن ریشهی حرفه خود نشات گرفته باشد. استفاده از این کلمات عبور و وسایل عجیب و غریب، احتمالاً به قصد تلاش هرچه بیشتر نامزدهای عضویت و یا برای ترقی از یک لژ به لژ بالاتر وضع شده بودند. ابزار سنگکاری مانند شاقول، پرگار، گونیا، مغار، چکش، اندابه و پیمانه نقش مهمی در این میان داشتند. این ابزار به تدریج در فراماسونری معانی نمادین مهمی پیدا نمودند و هر کدام دارای ارزشهای معنوی و اخلاقی خاص خود شدند.
اهمیت نشانهها
با رشد و گسترش هر چه بیشتر فراماسونری، نشانهها و نمادها نقش بینهایت مهمی را در آداب و رسوم این فرقه ایفا کردند و برای هر کدام از آنها فلسفه و تاریخ خاصی ساخته شد. به عنوان مثال به اعضای جدید ماسون در خلال مراسم متعدد گفته میشود که در ساخت معبد سلیمان در بیتالمقدس، ماسونهایی که در این کار نقش داشتهاند به دو دسته تقسیم شده بودند: کارآموزان و استادکاران؛ و همهی آنها تحت سرپرستی و هدایت سه ارباب بزرگ، که یکی از آنها خود حضرت سلیمان بود، قرار داشتند. دو ارباب دیگر، «هیرام» پادشاه «تیرا» و «هیرام ابیف» معمار معبد بودند. آن سه ارباب بزرگ، نگبهانان اسرار بزرگی بودند که ماسونها آن را «هنر بزرگ» مینامند.
یک تصویر قرن هجدهمی که فراماسونها را نشان میدهد.
بر روی دیوار نشانهای لژهایی دیده میشود که از زمان آغاز به کار لژ بزرگ لندن پا به عرصه وجود گذاشتند.
بدین ترتیب در خلال عضویت، به فرد تازهوارد اینچنین القا میشود که فراماسونری تشکیلاتی با تاریخ باستانی بوده و کهنتر از هر سازمان دیگری و در زمان شاه سلیمان تشکیل شده و از آن به بعد بدون تغییر و پا بر جا مانده است. واقعیت این است که با تمام تلاشی که برای باستانی جلوه دادن این سازمان بکار میرود، هیچکدام از آداب و رسوم این سازمان مبتنی بر وقایع تاریخی نیست، بلکه همگی نمادهای دراماتیک از بعضی حوادث تاریخی هستند. هر چند که این تشکیلات به خوبی توانسته است از طریق این نمادها اصول خود را از نسلی به نسل بعد منتقل نماید و همچنان در حفظ تشکیلات مخفی خود از حوادث تاریخی موفق باشد.
سوگند ماسونی سوگندهای ظاهراً ترسناکی که شخص تازهوارد به هنگام ورود به سازمان ادا میکرد تا اسرار ماسونها را حفظ کند، در بهترین حالت ناخوشایند و در بدترین حالت غیرمذهبی تلقی میشد. البته مسأله اصلی خود این سوگندها نبود. بلکه مسأله مهم الزامات و تعهداتی بودند که در دل این سوگندها قرار داشتند. به ویژه الزاماتی که آنها در خلال مراسم ورود به لژ سوم تعهد میکردند، خیلی سنگین و سخت بود. مجازاتهایی که در اثر عدم پایبندی به اصول و سوگند بر یک ماسون از سوی استادکارانش تحمیل میشد، توبیخ، تعلیق موقت و یا اخراج دائم بود. |
ادامه دارد…
منبع: جرمی هاروود ، تاریخچه فراماسونری ، برگردان: علی شیعه علی ، تهران: انتشارات سبزان.
…..
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:
مطالب خوب و ارزندهای را ارائه می دهید ، خدا خیرتان دهد!
اگر براتون امکان داشت این و کتابهای مرتبط با آنهارا بصورت نرم افزار اندروید تولید کنید.
باسپاس!