اخیراً در حوزهی نشر، کتبی منتشر شده است که با توجه به سوابق نویسندهی کتاب، میبایست بیشتر به آن توجه شود، مقولاتی که مؤلف یا موضوع آن دربارهی شیطانپرستی است. مارینا آبراموویچ
فردی بهنام سحر دولتشاهی مترجم کتبی است که شخصیت محوری در این ترجمهها، بهعنوان یکی از چهرههای منفور و مطرح در حوزهی رفتارهای شیطانپرستی است.
اما آخرین کار ترجمهای که از دولتشاهی به بازار آمده، بسیار قابل توجه است، چرا که یک نام بهشدّت جنجالی و چالشبرانگیز در غرب (البته نهچندان شناختهشده در داخل کشور) روی آن خودنمایی میکند: مارینا آبراموویچ
پیش از این کتابی با عنوان «عبور از دیوارها» از مارینا آبراموویچ توسط دولتشاهی ترجمه شده بود که توسط نشر اورکا به چاپ رسید و در سال ۱۴۰۰ برای چندمین بار تجدید چاپ شد (البته تیراژ پایین کتابها را باید در نظر داشت).
جلد چاپهای انگلیسی و فارسی کتاب «عبور از دیوارها» نوشته «مارینا آبراموویچ» ترجمه «سحر دولتشاهی»
اما تازهترین ترجمهی دولتشاهی مربوط به امسال است که «شیوه مارینا آبراموویچ: دستور کارهای لازم برای شروع دوباره زندگی» نام دارد و توسط نشر نظر به چاپ رسیده است.
اما مارینا آبراموویچ کیست؟
چهرهی پیشروی سبک هنری موسوم به «پرفورمنس آرت» (Performance art) [۱]، «مارینا آبراموویچ» (Marina Abramović)، متولد ۱۹۴۶ از تباری یهودی در شهر بلگراد یوگسلاوی سابق به دنیا آمد. زن یهودیتبار ۷۶ ساله، متولد شهر بلگراد (پایتخت یوگوسلاوی سابق)، بهعنوان «ملکه پرفورمنس» یا به تعبیر خودش، «مادربزرگ پرفورمنس» شناخته میشود.
او که به مدد وجوه عجیب و اصطلاحاً گروتسک (Grotesque) [۲] اجراهای خود و همچنین مداومت حضور در صحنه و البته پشتیبانی و حمایت بیوقفهی رسانههای جریان اصلی، شهرت یگانهای در بین آرتیستهای «کانسپچوآل آرت» (Conceptual art) [۳] و «پرفورمنس» دارد، وجوه و ابعاد جدیدی را وارد این حوزه کرد که وجوهی تاریک، خوفناک و سیاه هستند.
مشخصهی بارز او، ابداع شاخهای در پرفورمنس به نام «هنر تحمل» است. این سبک، مبتنی بر ایجاد انواع درد و اِعمال انواع خشونت بر بدن است. بهعلاوه، او در واقع مبدع اصلی حرکات پیچیده و عجیب بدنی پرفورمر در اجراست که همراه با زجر و درد در اجراکننده و ایجاد احساسات آنی و شدید چون خشم، نفرت و هراس است.
یکی از دلایل شهرت آبراموویچ، بهکارگیری خون، جسد و اجزاء بدن در بهاصطلاح آثار هنری خود است. منتقدانش میگویند، او از خون واقعی و اجزاء واقعی بدن انسان استفاده میکند و «جادوی سیاه» را بهصراحت وارد پرفورمنس کرده و بیشتر آثاری که مستقیماً ساخته یا در پشتپرده در ساخت آنها نقش ایفاء کرده، در واقع «مناسک» (ریچوآل) جادوی سیاه بوده است.
آبراموویچ نام این اقدامات تهوعآور خود روی صحنه را «پختن روح» (spirit cooking) گذاشته است و نخستین بار، در سال ۱۹۹۷ بود که پرفورمنس او با این نام منتشر شد که بسیار حیرتآور بود.
او در آن ویدئو، با خونی که ادعا میشد خون خوک است، روی دیوار دستورالعملهای کثیف مناسک جادوی سیاه را مینوشت و در طول ویدئو، بارها ظرفی حاوی خون و امحاء و احشاء یک موجود زنده را روی چیزی که شبیه کودکی مومیایی شده در کنج دیوار بود، میپاشید.
شواهد و مدارک دربارهی مشغولیت درازمدت و ریشهدار او با جادوی سیاه و مناسک شیطانی، آن اندازه زیاد بود که او مجبور شد در سال ۲۰۲۰، تلویحاً اعتراف کند که از این ابزارهای سیاه در کار و زندگی خود استفاده میکند اما «شیطانپرست» نیست.
«مارینا آبراموویچ» و «جیکوب روچیلد» مقابل تابلوی معروف «شیطان لشگریانش را احضار میکند»!
آبراموویچ «استاد» (mentor) بسیاری از ابرستارگان موسیقی همچون لیدی گاگا (Lady Gaga)، بیانسه (Beyoncé) و جِی زی (Jay-Z) بوده است؛ به عبارت دیگر، طبق گزارشهای منتشر شده، بسیاری از ستارگان زن امروز دنیای موسیقی، چند سال قبلتر، یک دورهی کارآموزی را نزد آبراموویچ گذراندهاند که طبق گفتههای او در یک مصاحبه جنجالی، شامل تمرینها و ریاضتهای عجیب همچون حضور چند شب به صورت برهنه در جنگل و عذابهای بدنی برای افزایش تحمل درد میشود!
لیدی گاگا در کنار آبراموویچ در یک آیین مذهبی که بهصورت نمادین از خون قربانی میخورند!
او اسم این روشها را، «متد آبراموویچ» (Abramovic Method) گذاشته و مبنای آن دریافت «انرژی» از منبعی نامعلوم است. البته اهل فن میدانند که این چیزی جز نام دیگری برای ارتباط گرفتن با ارواح شریر و اجنه یا بهاصطلاح فارسی «موکل» گرفتن نیست. او ورکشاپهایی خاص با تعداد اندکی شاگرد از آرتیستهای جوان (که خود شخصاً گزینش میکند) برگزار میکند و در واقع روح و جسم آنها را در اختیار میگیرد و جهت میدهد.
برای اینکه معلوم شود آبراموویچ در خودِ ایالت متحده چه اندازه جنجالی و البته منفور است، فقط به این نکته اشاره میکنیم که افشای ارتباطات این زن با مسئول کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶، یعنی جان پودستا و برادرش تونی (در پروندهی لو رفتن صدها هزار ایمیل مرتبط با پودستا) و دعوت از این دو برادر برای حضور در یکی از همان مهمانیهای کذایی آبراموویچ موسوم به «اسپیریت کوکینگ»، مثل یک زلزله فضای انتخاباتی آمریکا را تکان داد و کارشناسان سیاسی یکی از دلایل شکست غیرمنتظره هیلاری کلینتون را در انتخابات ریاستجمهوری آن سال افشای همین مسأله میدانند.
بهراستی مترجم و ناشر ایرانی آثار آبراموویچ بر اساس کدام شاخص و معیاری آثار چنین فردی را برای عرضه به بازار نشر ایران انتخاب کردهاند؟! آیا «شیوههای» کذایی آبراموویچ که در عنوان کتاب ترجمه شده توسط دولتشاهی هم آمده، مرتبط با همان متدهای سیاه و شوم از نوع «اسپیریت کوکینگ» نیست؟!
پینوشتها:
[۱] «پرفورمنس آرت» یا «نمایش اجرامحور» را به فارسی «هنر اجرا» یا «هنر نمایشگون» ترجمه کردهاند و هنریست مرتبط با دیگر رشتههای هنری که برای بینندگانی اجرا میشود. این اجرا میتواند از پیش نوشته شده یا فیالبداهه، تصادفی یا کاملاً هماهنگشده باشد؛ همراه با شرکت بینندگان یا بدون حضور آنها باشد. در واقع میتواند هر موقعیتی را که دارای چهار عنصر پایهای: زمان، مکان، بدن اجراکننده یا حضور رسانهای آن و رابطهٔ میان اجراکننده و بیننده است. هنر اجرا گونهای هنر است که عناصر تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی را با هم ترکیب میکند.
[۲] «گروتسک» یا «عجییبپردازی» سبکی از هنر است که با تحریف و تخریب اشکال معمول حیوانات و شخصیتها پدید میآید. اگر بخواهیم بهتر بگوییم، گروتسک ترکیبی است از اشکال، تصاویر و چهرههای زشتی که آراسته شده باشند و این زشتیِ همراه با آراستگی، چیزی عجیب و غریب، ترسناک، خندهدار و غیرواقعی را خلق کند.
[۳] «هنر مفهومی» یا «کانسپچوآل آرت» گونهای از «هنرهای تجسمی» است که در آن مفهوم یا ایدهی موجود در اثر، بر زیباییشناسی معمول و مواد بهکار رفته برای خلق آن اولویت دارد. در هنر مفهومی، ایده یا مفهوم مهمترین جنبهی کار است.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: