تبار انحراف ؛ پژوهشی در دشمنشناسی تاریخی (قسمت چهارم) سرزمین موعود
پیچیدهترین اردوکشی تاریخ
در این سالها بین پیروان موسی علیهالسلام و پیروان فرعون همواره درگیری و کشمکش بود و بلاهایی نیز بر فرعونیان فرود آمد؛ (۱) از جمله، آب رود نیل برای آنان به خون تبدیل شد، به گونهای که نه برای کشاورزی کاربرد داشت و نه برای آشامیدن، ولی همان آب، برای بنیاسرائیل و ایمانآورندگان، پاک و گوارا بود. (۲)
فرعونیان با نزول هر بلا، دست به دامن موسی علیهالسلام میشدند تا برای رفع آن دعا کند و قول میدادند که در صورت رفع بلا، ایمان آورند؛ (۳) اما هرگز غرور و خیرهسری را رها نکردند، حتی بر لجاجت و عناد خویش افزودند و این نشانهها را سحر خواندند:
«وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آیةٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ (۴) و گفتند: هر گونه نشانه ای برای ما بیاوری که ما را بدان مسحور کنی، به تو ایمان نخواهیم آورد».
چهل سال از نبوت موسی علیهالسلام (۵) گذشته بود که فرعون تصمیم به قتل بنیاسرائیل گرفت. (۶)
موسی علیهالسلام از تمام ابزارهای هدایت، برای نفوذ در دلهای تاریک فرعونیان بهره برد. اما هیچیک سودی نبخشید و چارهای جز نفرین آنان نماند؛ چرا که قوم فاسدی که هیچ امیدی به هدایتشان نباشد، در نظم آفرینش، حق حیات ندارند و باید عذاب الهی بر آنها نازل شود تا زمین از لوث وجودشان پاک گردد. (۷) بنابراین، موسی علیهالسلام دست به دعا گشود و از جرم آنان به خداوند شکایت کرد:
«فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هؤُلاَءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ (۸) پس پروردگارش را خواند: اینان مردمی مجرماند».
در این آیه ذکر نشده که موسی علیهالسلام از خدا چه خواسته است، ولی از آیهی بعدی که پاسخ خداست، فهمیده میشود وی هلاک فرعونیان را درخواست کرده بود.
«فَأَسْرِ بِعِبَادِی لَیلاً إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ و اترک البحر رهوا انهم جند مغرقون (۹) بندگان مرا شب هنگام روانه کن تا از پی شما بیایند. دریا را آرام پشت سر گذار که آن سپاه غرق شدگانند.»
خداوند چهل سال، تمام آن دستگاه را در خدمت موسی علیهالسلام و بنیاسرائیل درآورده بود تا حضرت در این مدت، آنها را برای چنین روزی آماده سازد. فرار بنیاسرائیل، پیچیدهترین فراری است که در طور تاریخ ثبت شده است و اردوکشی به این دقت سابقه نداشت. حتی امروزه نیز با همه پیشرفت علم، نمیتوان چنین کاری کرد. مطابق آمار تورات، بنیاسرائیل هنگام خروج بیش از ششصدهزار نفر بودهاند. (۱۰) بیرون بردن مخفیانه ششصدهزار نفر از یک منطقه، آنهم بدون اینکه کسی جا بماند، بسیار پیچیده و دشوار است. حضرت موسی علیهالسلام یک شب فرصت داشت. موفقیت در این عملیات، نتیجه آن چهل سال تلاش و فرصت بود.
صبح هنگام، مصریان دریافتند که بنیاسرائیل، همگی گریختهاند و اموال خود و برخی از مصریان را نیز با خود بردهاند. به فرمان فرعون، سپاهیان در پی بنیاسرائیل روان شدند. (۱۱)
عبور از دریا
بنیاسرائیل درمسیر فرار خویش، به دریا رسیدند. در این هنگام، فرعونیان نیز از پشت سر به آنها رسیدند. بنیاسرائیل نه راه پیش داشت و نه راه پس. آنان نه جنگ میدانستند و نه ابزار جنگی داشتند. سپاه تا دندان مسلح فرعون، همچنان پیش میتازید. شیون و غوغای بنیاسرائیل به آسمان رفت:
«فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ قَالَ کَلاَّ إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیهْدِینِ فَأَوْحَینَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ (۱۲) چون آن دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: گرفتار آمدیم. [موسی] گفت: هرگز، پروردگار من با من است و مرا راهنمایی خواهد نمود. پس به موسی وحی کردیم که عصایت را بر دریا بزن. دریا بشکافت و هر پاره چون کوهی عظیم گشت».
دوازده راه، به عدد اسباط بنیاسرائیل (۱۳) در پیش روی آنان گشوده شد و همه از آب عبور کردند. خطای فرعون این بود که او نیز وارد آب شد. پیدایش چنین جادهای در میان دریا، هر کودک ابجدخوانی را متوجه تحقق یک اعجاز بزرگ الهی میساخت، ولی کبر و غرور به خیرهسران فرعونی اجازه اندیشه و درک حقیقت را نداد یا شاید گمان میکردند که شکاف دریا نیز به فرمان فرعون است! گویی خدا درک بدیهیترین امور را از فرعون و فرعونیان گرفته و پردههای استکبار و غفلت و دوری از خدا، حجاب عقل آنان شده بود. با ورود فرعونیان به دریا، ناگهان امواج دریا، همانند ساختمان فرسودهای که پایههای آن یکباره بشکند، فرو ریخت و فرعونیان همگی غرق شدند.
«وَ جَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْیاً وَ عَدْواً حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لاَ إِل إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ فَالْیوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیةً وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنَا لَغَافِلُونَ (۱۴) ما بنیاسرائیل را از دریا گذراندیم. فرعون و لشکریانش به قصد ستم و تعدی به تعقیبشان پرداختند. چون فرعون غرق میشد، گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی جز آن که بنیاسرائیل بدان ایمان آوردهاند، نیست، و من از تسلیم شدگانم. آیا اکنون؟ و تو پیش از این عصیان میکردی و از مفسدان بودی. امروز جسم تو را به بلندی میافکنیم تا برای آنان که پس از تو میمانند، عبرتی باشی، و حال آنکه بسیاری از مردم از آیات ما غافلند».
عصر حاکمیت موسی علیهالسلام
با نابودی فرعون و سپاهیانش و خالی ماندن مصر از حاکم، موسی علیهالسلام میتوانست با بنیاسرائیل به مصر بازگردد و حکومت آنجا را به دست گیرد؛ چرا که آنان آن سرزمین را به خوبی میشناختند. اما مأموریت ایشان استقرار در فلسطین و قدس بود. (۱۵) شاهراه آنجا بود. اگر آنجا تصرف میشد، مصر در پایین، روم در بالا و غرب آسیا در کنار این سرزمین، تحت تاثیر این حرکت توحیدی قرار میگرفت.
آن سوی آب، مشکلات و دشواریهای موسی علیهالسلام آغاز شد. پیش از آن، حضرت فقط برای حرکتدادن قوم بنیاسرائیل مشکل داشت، تهیه امکانات و نیازمندیهای روزمره این قوم به عهده فرعونیان بود. بنیاسرائیل برده بودند و صاحبانشان نیاز آنان را تامین میکردند. اما آن سوی آب، تأمین همه نیازهای آنان، بر عهده موسی علیهالسلام قرار گرفت. در حقیقت، آغاز حکومت این پیامبر الهی، پس از عبور از نیل بود. بنیاسرائیل در منطقهای قرار گرفته بودند که امکانات لازم و اولیه زندگی، کم داشت. اداره قوم ششصدهزار نفری در یک میدان بیابانی، به ویژه تأمین نان و آب این عده بسیار دشوار بود.
نخستین مشکلی که قوم موسی علیهالسلام با آن روبهرو شد. تأمین آب آشامیدنی بود. آنها از موسی علیهالسلام درخواست آب آشامیدنی کردند. حضرت برای حل همه مشکلات، به خداوند توسل جست. خداوند متعال فرمود: «سنگی وسط اردوگاه بگذار و با عصا به آن بزن».
در پی این اقدام، دوازده چشمه از سنگ جوشید و مشکل آب حل شد. (۱۶) از آن پس، این سنگ در اردوگاه منبع آب بود. آن را حمل و نقل میکردند و هر جا آب میخواستند، حضرت با عصا به آن میزد و آب جاری میشد. (۱۷)
مشکل بعدی، تهیه غذا بود که خداوند متعال،با فرستادن «من» و «سلوی» (۱۸) آن را حل کرد. «من» دانههای ریزی بود که از آسمان بر اردوگاه میبارید و بنیاسرائیل با آن نان درست میکردند. (۱۹) «سلوی» نیز پرندهای بود که در اردوگاه به آرامی پرواز میکرد و هریک از بنیاسرائیل دستش را دراز میکرد، میتوانست یکی از آنها را بگیرد. (۲۰) بدین ترتیب مشکل غذا نیز حل شد.
مشکل دیگر، نداشتن سرپناه و آزار آفتاب بود. خداوند ابرهایی برای آنها فرستاد که روز و شب، بر فراز این اردوگاه بود؛ (۲۱) به گونهای که اگر کسی آفتاب میخواست، باید از اردوگاه جدا میشد. در روز، ابرها مانع تابش خورشید بودند و هوای اردوگاه خنک میشد. (۲۲)
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
1- قرآن بلاها را این گونه بر شمرده است: طوفان، ملخ، نوعی افات نباتی به نام قمل، فزونی قورباغه، خون، خشکسالی، کمبود میوهها. (ر.ک: اسراء، آیه ۱۰۱؛ نمل، آیه ۱۲؛ قصصص، آیه ۳۲؛ تفسیر نمونه، ج۱۲، ص ۳۰۹؛ تفسر القمی، ج۲، ص ۲۹؛ تفسیر العیاشی، ج۲، ص ۳۱۸؛ الخصال،ص ۴۲۳ )
2- تفسیر القمی، ج۱، ص۲۳۸، بحارالانوار، ج۱۳، ص ۱۱۲.
3- اعراف آیه ۱۳۴.
4- اعراف، آیه ۱۳۲.
5- بحارالانوار، ج۱۳، ص ۱۲۸؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص ۱۴۷.
6- اعراف، آیه ۱۲۷؛ اسراء آیه ۱۰۳.
7- تفسیر نمونه، ج۲۱، ص ۱۷۳.
8- دخان، آیه ۲۲.
9- همان، آیه ۲۳.
10- عهد عتیق، اعداد، باب ۲؛ خروج، باب ۱۲، شمارههای ۳۷ و ۳۸.
11- بحارالانوارع ج۱۳، ص ۱۵۲.
12- شعراء، آیات ۶۱ تا ۶۳.
13- التبیان، ج۸، ص ۲۸؛ قصص الانبیاء جزایری، ص ۲۳۸.
14- یونس، آیات ۹۰ تا ۹۲.
15- مائده، آیات ۲۰ تا ۲۲. (ر.ک: تفسیر نمونه، ج۱، ص ۲۶۰؛ البداء و تاریخ، ج۳، ص ۸۷؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص ۱۶۹).
16- بقره، آیه۶۰؛ اعراف، آیه ۱۶۰؛ عهد عتیق، خروج، باب ۱۷.
17- تفسیر القمی، ج۱، ص ۴۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ث ۱۷۸.
18- بقره، ایه ۵۷.
19- عهد عتیق، خروج، باب ۱۶.
20- تفسیر القمی، ج۱، ص ۴۸.
21- بقره، آیه ۵۷؛ اعراف، آیه ۱۶۰ (ر.ک: تفسیر القمی، ج۱، ص ۴۷).
22- تفسیر القمی، ج۱، ص ۴۷.
منبع: حجتالاسلام مهدی طائب (۱۳۹۲)، تبار انحراف ، قم: ولاء منتظر، چاپ هشتم
سرزمین موعود ، سرزمین موعود
واریز كمک نقدی برای حمایت از اندیشكده |
سرزمین موعود ، سرزمین موعود
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سرزمین موعود ، سرزمین موعود