تاریخ فرهنگی «قبیله لعنت»؛ قسمت چهارم مهاجرت
به گفتهی تورات، فرعون، سرانجام تسلیم شد و حضرت موسی (ع) و هارون (ع) را شبانه طلبید و به آنان گفت با بنیاسرائیل به هرجا که میخواهید بروید. پس آنان به سوی «دریای سرخ» و شرق «مصر» کوچ کردند (۱) و آنجا اردو زدند. پس از چندی، فرعون پشیمان شد و با لشکر خود، به تعقیب آنان شتافت. قوم موسی (ع) از دور، آمدن فرعونیان را مشاهده کردند. در آن هنگام حضرت موسی (ع) دست خود را به طرف دریا دراز کرد و دریا شکافته و خشک شد و بنیاسرائیل به آسانی از آن عبور کردند. آنگاه لشکریان فرعون وارد شدند و حضرت موسی (ع) به امر خداوند، با اشارهی دست، آنان را غرق کرد.
از قرآن مجید و احادیث اسلامی برمیآید که بنیاسرائیل به امر خدا، از مصر خارج شدند؛ نه به اذن فرعون:
«ما به موسی وحی فرستادیم که بندگان مرا شبانه از مصر کوچ بده و آنها شما را تعقیب خواهند کرد.» (۲)
به بیان قرآن کریم: (۳)
هنگامی که دو گروه [بنیاسرائیل و فرعونیان] یکدیگر را دیدند، یاران موسی (ع) گفتند:
به طور قطع در چنگال فرعونیان اسیر شدیم و راه نجاتی وجود ندارد. در پیش روی ما دریا و امواج خروشان آب و در پشت سر ما دریایی از لشکر خونخوار است با تجهیزات کامل، جمعیتی که سخت از ما خشمگینند.
تورات این واقعه را چنین گزارش میدهد:
* پَرعُوه (فرعون)، ارتش را نزدیک کرد. فرزندان ییسرائیل (اسرائیل) چشمان خود را بلند کرده (دیدند) که اینک مصریها دنبال آنها حرکت میکنند. فرزندان ییسرائیل (اسرائیل) هراسان شده، به درگاه خداوند فریاد برآوردند.
* به مُشه (موسی) گفتند: آیا در «مصر» قبر نیست که ما را آوردی که در این بیابان بمیریم؟ این چه کاری است که با ما کردی که ما را از مصر بیرون کردی؟
* مگر این همان سخنی نیست که در مصر با تو گفتیم. دست از ما بدار تا مصریها را بندگی کنیم؛ زیرا بندگی مصریها از مردن در بیابان، برای ما بهتر است.
* مُشه (موسی) به آن قوم گفت: هراسان نباشید! ایستادگی کنید و نجات خداوند را که امروز برای شما فراهم می کند، ببینید؛ زیرا مصریهایی را که امروز دیدید، بار دیگر تا ابد نخواهید دید.
* خداوند برای شما جنگ خواهد کرد؛ پس شما ساکت باشید.
* خداوند به مُشه (موسی) گفت: چرا به درگاه من فریاد برمیآوری؟ به فرزندان ییسرائیل (اسرائیل) بگو، حرکت کنند.
* و تو عصایت را کنار بگذار و دستت را بر دریا کن و آن را بشکاف تا فرزندان ییسرائیل (اسرائیل) از میان دریا روی زمین خشک وارد شوند. (۴)
این همان پیامی بود که موسی هنگام بازگشت به مصر، در سال ۱۴۴۸ق.م. اندکی بعد از جلوس آمنحوتپ سوم بر تخت سلطنت، به برادران اسیر خود ابلاغ کرد. مردم به سرعت پیام را شناختند و آن را بهعنوان پیامی واقعی و اصیل پذیرفتند، زیرا آن خدایی که اکنون اطمینان داشتند به حمایت از آنان، سیر تاریخ را تغییر خواهد داد، برای ایشان خدای بیگانه و ناشناخته نبود، بلکه «یهوه»، خدای عهدکننده با شیوخ قوم بود. لیکن فرعونِ حاکم هنوز به دلایل بیشتری نیاز داشت تا قانع شود و پس از رشتهای از رویدادهای غیبی مربوط به پدیدارهای طبیعی در مصر و مشهور به طاعونهای دهگانه که از سنگدلی و لجاجت او کاست، قبایل عبرانی در روزی بهاری، به سال ۱۴۴۷ ق.م. مطابق محاسبهی کتاب مقدس، (۵) همراه با گروهی مختلط از اسرای دیگر که در سرزمین اسارت فراوان بودند، به شتاب از مصر عزیمت کردند.
موسی «بنیاسرائیل» را از مصر، از طریق «دریای سرخ» (۶) و از جایی نزدیک «کانال سوئز» عبور داده و به «صحرای سینا» هدایت کرد؛ در حالیکه سپاهیان مصری که سخت در تعقیب آنان بودند، در اعماق دریا غرق شدند. تأثیر این رشته حوادث شگفتانگیز بر حیات معنوی قوم یهود ورای توصیف بود. این رویداد، بهخصوص آنها را نسبت به مقدّرات الهی حساس کرد و در آنها ایمانی قویتر از گذشته به خدای پدرانشان، که برای نجات آنها از سرزمین اسارت و از ستم دشمنانشان مداخله کرده بود، پدید آورد. سرودی که موسی و بنیاسرائیل میخوانند، ما را به قلب این ایمان میبرد:
یهوه را سرود میخوانم؛ زیرا که با جلال مظفّر شده است
اسب و سوارش را به دریا انداخت (۷)
کیست مانند تو ای خداوند در میان خدایان!
کیست مانند تو جلیل در قدّوسیت!
تو مهیب هستی در تسبیح خود و صانع عجایب! (۸)
در این حالتِ اعتلای روحانی بود که بنیاسرائیل بهدنبال موسی (ع) به «صحرای سینا» رسیدند و در آنجا به غایتی که برای آن، نجات یافته بودند و به ماهیّت تقدیری که انتظار آنها را میکشید، آگاهی یافتند. (۹)
در این موقعیّت، لحظات دردناکی بر بنیاسرائیل گذشت، شاید جمعی از بنیاسرائیل در آن لحظات، در ایمان خود متزلزل شدند؛ اما موسی (ع) همچنان آرام و مطمئن بود و میدانست وعدههای خداوند دربارهی نجات بنیاسرائیل و نابودی قوم سرکش، تخلّفناپذیر است. بنابراین با یک دنیا اطمینان و اعتماد، رو به جمعیت وحشتزده بنیاسرائیل کرد و گفت:
«چنین نیست (آنها هرگز بر ما مسلّط نخواهند شد)، چرا که پروردگار من با من است و بهزودی مرا هدایت خواهد کرد.» (۱۰)
در این هنگام که شاید بعضی با ناباوری سخن موسی (ع) را شنیدند و همچنان در انتظار فرا رسیدن آخرین لحظات زندگی بودند، فرمان نهایی صادر شد. چنانکه قرآن میفرماید:
«پس ما به موسی وحی کردیم که عصایت را به دریا بزن.» (۱۱)
موسی (ع) چنین کرد و عصا را به دریا زد؛
«پس ناگهان دریا شکافته شد و هر بخشی همچون کوهی عظیم روی هم انباشته شد و در میان آنها، جادهها نمایان گردید.» (۱۲)
فرعون و فرعونیان که از دیدن این صحنه، مات و مبهوت شده بودند و چنین معجزهی روشن و آشکاری را میدیدند، باز هم از مَرکب غرور پیاده نشدند و به تعقیب موسی (ع) و بنیاسرائیل پرداختند و به سوی سرنوشت نهایی خویش پیش رفتند. (۱۳)
به این ترتیب، فرعون و فرعونیان وارد جادهی دریایی شدند. آیه میفرماید:
«ما، موسی و تمام کسانی را که با او بودند، نجات دادیم و درست، هنگامیکه آخرین نفر از بنیاسرائیل از دریا بیرون آمد و آخرین نفر از فرعونیان داخل دریا شد، فرمان دادیم آبها به حال اول خود بازگردند. امواج خروشان یکمرتبه فرو ریختند و سر بر هم نهادند؛ فرعون و لشکرش را همچون پرهای کاه با خود به هر جا بردند؛ در هم کوبیده و نابود کردند.» (۱۴)
به این ترتیب بنیاسرائیل از دست فرعون و فرعونیان خلاصی یافتند و در جادهای بلند، به سوی تقدیر خویش بهراه افتادند.
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
(۱) سِفر خروج، باب ۱۴، آیات ۱-۳۱
(۲) سوره شعراء، آیه ۵۲
(۳) همان، آیات ۶۱-۶۳ و با مراجعه به برگزیده «تفسیر نمونه»، ج ۳، صص ۲۷۴-۲۷۵
(۴) سِفر خروج، باب ۱۴، آیات ۱۱-۱۶
(۵) تاریخهای متعدد دیگری برای زمان خروج ذکر شده است که از ۱۵۸۴ ق.م. تا ۱۴۴ق.م. متفاوت است؛ اما تاریخ «کتاب مقدس»، با اصلاحاتی اندک، نزد پژوهشگران مختلف مقبول افتاده است. بنگرید به:
L.caiger, Bible and Spade (Oxford University Press, 1935) Appendix I, PP. 192-3
(۶) درباره محل خروج «بنیاسرائیل»، نظریات متنوّعی بیان شده است و تمام این نظریات بر روایات «تورات» متکی است. در روایات سنّتی، محل فرار، «دریای احمر» ناحیهی «جبل الحمام» مشخص میگردد. آلبر ماله نیز محل فرار را دریای احمر ذکر می کند. (آلبر ماله، «تاریخ ملل شرق و یونان»، ج ۱، ص ۹۸)
(۷) سِفر خروج، باب ۱۵، آیه ۱
(۸) همان، آیه ۱۱
(۹) ایزیدور اپستاین، «یهودیّت بررسی تاریخی»، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، ۱۳۸۵، صص ۸-۱۱
(۱۰) سوره شعراء، آیه ۶۲
(۱۱) همان، آیه ۶۴
(۱۲) همان، آیه ۶۳
(۱۳) همان، آیه ۶۴
(۱۴) سوره شعراء، آیات ۶۵-۶۶؛ برگزیده «تفسیر نمونه»، ج ۳، ص ۳۷۴
منبع: کتاب «تاریخ فرهنگی قبیله لعنت»، جلد۳، بنیاسرائیل و پیامبری، نوشته: اسماعیل شفیعی سروستانی، صفحات ۵۳-۵۸
مهاجرت ، مهاجرت ، مهاجرت ، مهاجرت
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
مهاجرت ، مهاجرت ، مهاجرت ، مهاجرت
سلام و عرض خسته نباشید به افسران جنگ نرم که با بصیرت دهی و روشن کردن ابعاد قضایا توطئههای یهود را برملا نموده و کلاس یهودشناسی خوبی گذاشتهاند خدا به شما اجر دهد ان شاء الله