ماشیح و دولت‌ ماشیحانی‌ در فلسفه یهودی

ماشیح و دولت‌ ماشیحانی‌ در فلسفه یهودی

ماشیح‌ و دولت ماشیحانی موعود در یهودیت – قسمت سوم / فلسفه یهودی

ویرانی معبد اورشلیم در سال ۷۰م، به آوارگی بزرگ یهودیان‌ در‌ عالم انجامید و عمل به تلمود‌ و توصیه‌های‌ ربانیون یهودی‌، سبب‌ بقای‌ یهودیت شد.

ظهور اسلام در قرن‌ هفتم‌ میلادی و دادن آزادی عمل به یهودیان و گائونیم [۱] و بازگشایی مراکز گائونی (حوزه‌های علمیه یهود) در‌ سورا‌ [۲] و پومبدیتا [۳] که موقعیتی مانند «سنهدرین» در یاونه داشتند، بار دیگر سبب‌ شکوفایی‌ یهودیت و عمل به دستورات «تلمود» شد.

این دورانی است‌ که‌ تلمود تقریباً با کتاب مقدس یهود (تنخ) برابری می‌کرد و گائونیم، احکام و وصایای آن را از دیدگاه کاربردی مورد تفسیر قرار می‌دادند. و همان رفتاری که «آمورائیم» [۴] درباره‌ی «میشنا» قبل از این داشتند، گائونیم با تلمود انجام می‌دادند.

آزادی عمل حاکمان اسلامی به یهودیان شرق و ارتباط آنان با آموزه‌های وحیانی اسلام‌ و نگاه‌ عقلانی و فلسفی مسلمانان، سبب شد یهودیان‌ ضد‌ ربانیون‌ رفتار‌ کنند و اقتدار و اعتبار مالی ربانیون را زیر سؤال بردند‌ و حتی فرقه‌ی «قرائیم‌» در‌ نفی تلمود شروع به کار کرد (گرینستون، ۱۳۷۷: ۷۷-۷۹).

هم‏زمان با رشد جریان عقل‌گرایی در‌ یهودیان‌، اندیشه‌ مسیحایی نیز عقلانی شد و از قالب متون‌ دینی‌ به‌ سمت‌ استدلالات‌ عقلی‌ تکامل یافت. ظهور ماشیح‌های دروغین نیز گاه معلول چنین جریانی بود.

برای نمونه، سیرین (حدود ۷۲۰م) با نام ماشیح قیام کرد و بسیاری از احکام‌ تلمود را تغییر داد و در برابر ربانیون به مبارزه برخاست. ربی شمعون بن یوحای نیز مدعی بود دارای مکاشفه است و خود را ماشیح نامید و اعلام کرد فرشته‌ای به نام مطاطرون، وقایع آخرالزمان را به او گفته‌ است‌. همچنین عنان بن داوود با فرقه «عنانیه» و بعدها بنیامین نهاوندی با تغییر آن به فرقه «قارئون»، با نگاهی عقلی به تحلیل عقاید و احکام یهودیت پرداخت و دیدگاه تلمودی را رد‌ کرد‌ (المسیری، ۱۳۸۲: ج۵، ۳۲۲). یهودا یودغان نیز تحت تأثیر عقل‌گرایی معتزله بود و با تفسیر عقلی از ماشیح، یهودیان عربستان و مصر را تحت تأثیر قرار‌ داد‌ (رهبر، بی‌تا: ۱۹۴-۱۹۵).

همه‌‌ی این‌ افراد در تضاد با یهودیت بودند؛ اما جریان عقل‌گرایی فلسفی در میان یهودیت، سبب تفسیرهایی خاص شد و اندیشه ماشیحانی نیز تفسیرهای عقلی یافت. از‌ میان‌ فلاسفه یهودی می‌توان از‌ سه‌ شخص به نام‌های سعدیا گائون، یهودا هلوی و موسی بن میمون به‌طور ویژه نام برد که در تحلیل عقلی از ماشیح تلاش بسیار کردند.

سعدیا‌ گائون و ماشیح در فلسفه یهودی Saadia Gaon

الف. سعدیا‌ گائون (۸۹۲-۹۴۲م.) Saadia Gaon

سعدیا بن یوسف فیّومی معروف به‌ «سعدیا‌ گائون» که به «پدر فلسفه یهود» معروف است، فلسفه‌ای یهودی مبتنی بر کتاب مقدس و سنّت پدید آورد. او باب‌های هفتم و هشتم کتاب «عقاید و باورها»ی [۵] خود را به «رستاخیز‌ مردگان»‌ و «رهایی نهایی»‌ اختصاص داد.

وی در باب مسیحا، نظریه‌ای جدید ارائه نداد؛ اما اندیشه‌ی ماشیح را عقلانی ساخت و با‌ پذیرش رستاخیز مردگان در همان جامه‌هایی که در خاک رفته‌اند (که در تلمود آمده) می‌گوید: علت تأخیر ظهور‌ ماشیح‌، گناه‌ قوم یا آزمایش استحکام ایمان بنی‌اسرائیل است و هرچه سختیِ آزمون‌ها بیشتر شود، ظهور نزدیک‌تر خواهد شد و باید ‌‌توبه‌ حقیقی کرد.

در اندیشه‌ی سعدیا گائون دوره‌ی پیش از ظهور مسیحا به دو دوره تقسیم می‌شود: دوره‌ای که با توبه‌ی واقعی همراه است و نجات در آن ممکن می‌شود و دوره‌ی دیگری به‌نام «نهایت موعود» که در آخرالزمان روی می‌دهد. حتی اگر یهودیان توبه‌ی واقعی نکنند، باز دوره‌ی نهایت موعود بنابر پیش‌گویی‌های «دانیال» روی خواهد داد.

با‌ این‌که‌ توقیت‌ در تلمود نهی شده بود، او براساس کتاب دانیال به محاسبه‌ی تاریخ ظهور ماشیح پرداخت‌ و مورد انتقاد ربانیون نیز قرار گرفت. گرچه نتیجه‌ی محاسبات او چندان روشن نیست، اما به‌نظر می‌رسد او حوالی نیمه‌ی دوم قرن دهم (عصر خود) را زمان ظهور مسیحا می‌دانست.

وی در آخرت‌شناسی خود، برای الیاس و حتی‌ ماشیح، نقشی اندک قائل‌ است‌؛ زیرا خداوند را نجات‌دهنده قوم می‌داند. او معتقد بود رستاخیز در دوران ماشیح رخ خواهد داد و به جهان بعد کشیده نخواهد شد (شرباک، ۱۳۸۳: ۷۷-۸۳؛ گرینستون، ۱۳۷۷: ۸۴-۸۸؛ اپستاین‌، ۱۳۸۵: ۲۴۰-۲۴۲).

یهودا هلوی و ماشیح در فلسفه یهودی Judah Halevi

ب. یهودا هَلِوی (۱۰۷۵-۱۱۴۱م.) Judah Halevi

«یهودا هلوی» از دیگر فلاسفه بزرگ یهودی بود که با وجود فیلسوف بودن، به تخیلات مسیحایی رایج در یهودیت ایمان داشت و آن‌ها را‌ به‌ شعر تبدیل کرد. او به «جاودانگی قوم یهود» اعتقاد داشت و رهایی بنی‌اسرائیل از طریق الیاس و ماشیح را در دو کتاب شعر خود، یعنی کتاب «اشعار» [۶] و «کوزری» (خزری) [۷] که اولی شعر‌ و دومی‌ ترکیب شعر و فلسفه است، مطرح می‌کند؛ قوم بنی‌اسرائیل را نسبت به سایر اقوام برتر می‌داند و مانند نسبتِ قلب به بدن برمی‌شمارد.

هلوی به مسیحا اشارات بسیاری دارد؛ اما نظریه‌ی کاملی در این باب ارائه نمی‌دهد. او پراکندگی بنی‌اسرائیل را تقدیر الهی می‌داند و روزی را می‌بیند که مسیحیت و اسلام راه را برای تحقق آرمان‌های یهود هموار می‌کنند!

در فلسفه هلوی عنصری را می‌بینیم که کمتر در نوشته‌های قبل از او وجود داشت. او می‌گفت: وجود بنی‌اسرائیل برای ظهور ماشیح لازم است‌ و آنان‌ پیش‌ از عصر ماشیحانی، باید رسالت‌ گسترش‌ پیام‌ وحی الهی را میان امت‌ها به انجام رسانند. از این‌رو، سایر ملت‌ها نیز باید به یهودیت ارج نهند و آن را بپذیرند‌ (شرباک‌، ۱۳۸۳‌: ۱۰۸-۱۱۶؛ گرینستون، ۱۳۷۷: ۹۰-۹۳، اپستاین، ۱۳۸۵‌: ۲۴۷‌-۲۵۰).

موسی بن میمون و ماشیح در فلسفه یهودی Moses ben Maimon

ج. موسی بن میمون (۱۱۳۸-۱۲۰۴م.) Moses ben Maimon

تکامل فلسفه یهودی، با آثار موسی بن میمون، معروف به «هارامبام» است. او‌ توانست‌ با‌ دیدگاه عقلی، تمام آموزه‌های یهودی را به سبک مسلمانان معقول‌ کند (شرباک، ۱۳۸۳: ۱۴۱-۱۴۸).

او در آثارش همچون «دلالة الحائرین» و «تفسیر بر رساله تلمودی سنهدرین»، با نگاهی‌ عقلی‌ به‌ بحث ماشیح پرداخت و اعتقاد به ظهور ماشیح را از اصول سیزده‌گانه‌ ایمان‌ یهودی برشمرد که تاکنون مورد پذیرش یهودیان است.

وی در شرح رساله سنهدرین، مردم را به‌ سه‌ طبقه‌ تقسیم می‌کند. عده‌ای معنقدند خوشی مورد انتظار در عصر مسیحا خواهد آمد و انسان‌ها جاودانه خواهند شد. عده‌ای دیگر به آرمان رستاخیز می‌اندیشند تا در کنار خانواده خود باشند و هرگز روی مرگ را نبینند و طبقه‌ی سومی که ترکیبی از این امیدها را در دل دارند. آنان معتقدند که پس از آمدن مسیحا و زنده شدن مردگان، به فردوس منتقل خواهند شد و در آن‌جا جاودانه خواهند زیست.

او می‌گوید: چون مردم از فهم حقایق عالی معنویت‌ ناتوان‌اند‌، تنها‌ به امور مادی و جسمانی مانند عدم وجود فقیر و غنی یا ضعیف و قوی در عصر ماشیح‌، فکر‌ می‌کنند و کمتر به آرمان واقعی ماشیح می‌اندیشند. مردم مانند کودک دبستانی، که ارزش‌ دانش‌ را‌ نمی‌فهمد، ارزش هدایای انبیا و ربانیون را درک نمی‌کنند؛ از این‌رو، تنها در پی امور‌ دنیوی‌ هستند (گرینستون، ۱۳۷۷: ۹۴-۹۵، اپستاین، ۱۳۸۵: ۲۵۸-۲۶۰).

او‌ با‌ نگاهی عقلانی معتقد بود در دولت ماشیحانی، بنی‌اسرائیل حاکمیت خود را به‌دست می‌آورد و به‌‌رهبری‌ ماشیح به فلسطین بازمی‌گردد؛ ماشیح بزرگ‌تر و مشهورتر از سلیمان خواهد شد؛ تمام‌ امت‌ها‌ مسخّر‌ او خواهند گردید و همه در کنار هم با آرامش خواهند زیست. با این حال، در‌ روند‌ طبیعت‌ هیچ تغییری رخ نخواهد داد و تنها تحصیل معاش آسان‌تر خواهد شد، ولی‌ باز‌ غنی و فقیر و ضعیف و قوی وجود خواهند داشت.

وی تعابیر ربانیون، مبنی بر وجود لباس‌های دوخته یا‌ نان‌های‌ پخته‌ای که زمین تولید می‌کند را حمل بر سهولت در معاش می‌کند و مَجاز می‌شمارد و با نگاه‌ معجزه‌آسای‌ عصر ماشیحانی، مخالف است.

به باور او‌، در‌ دولت‌ ماشیحانی جنگ وجود ندارد و همه به دنبال‌ مطالعه‌ی‌ حکمت و عمل به شریعت الهی هستند. او معتقد است مسیحا خواهد مُرد و پسرش‌ جانشین‌ وی می‌شود و جاودانگی انسان‌ها معنا‌ ندارد؛ گرچه عمر انسان‌ها طولانی خواهد شد‌.

او با‌ قبول‌ رستاخیز‌ می‌گوید: «الیاس پیش از ماشیح می‌آید‌، اما‌ چگونه و چه زمان، مهم نیست و نباید در این جزئیات غیراساسی غرق شویم که بیهوده است؛ تاریخ ظهور او را پیش‌بینی نکنید». گرچه خود او ظهور الیاس را در سال ۱۲۱۶م. پیش‌بینی کرد! او در پاسخ به برخی انتقادات در باب «عدم جاودانگی نفس» رساله‌ای جدید نوشت و گفت: «عدم جاودانگی نفس با رستاخیز تضادی ندارد و رستاخیز را اگرچه با عقل نمی‌توان اثبات کرد، اما چون از اصول اساسی یهودیّت است، باید پذیرفت». نظریات‌ اعتقادی‌ موسی بن میمون تا کنون مورد‌ حمایت علمای یهودی بوده‌ است‌ (گرینستون، ۱۳۷۷: ۹۴-۹۵، اپستاین‌، ۱۳۸۵‌: ۲۵۸-۲۶۰).

در مجموع، فلاسفه یهودی کوشیده‌اند مفاهیم خیالی و مادی‌ ماشیح‌ را حذف و حوادث فوق طبیعی‌ مورد‌ اشاره‌‌ی تلمود را توجیه‌ عقلانی‌ کنند و در عین حال‌، از‌ تلمود و سنّت یهودی نیز فاصله نگیرند.

پی‌نوشت‌ها:

[۱] گائونیم جمع گائون (عبری: גאונים) (انگلیسی: Gaonim و نیز Geonim) به روحانیون یهودی تلمودی بابلی از حدود ۵۸۹ میلادی تا ۱۰۳۸ میلادی گفته می‌شود که ریاست آکادمی‌های بزرگ سورا و پومبدیتا را نیز برعهده داشتند. گائون‌ها حاخام‌‌هایی بودند که در دوران خلافت عباسیان، ریاست آکادمی‌های سورا و پومبدیتا در سرزمین بابل را برعهده داشته و به عنوان رهبر معنوی یهودیان در تبعید، مورد تأیید حاکمان اسلامی قرار داشتند.
[۲] Sura
[۳] Pumbedita
[۴] آمورائیم (عبری: אמוראים) (انگلیسی: Amoraim) به دانشمندان یهودی تلمودی از حدود ۲۰۰ میلادی تا ۵۰۰ میلادی گفته می‌شود. آمورائیم جمع آمورا به معنای «مفسران» است؛ این واژه بیشتر به دانشمندان یهودی بابل و فلسطین در سده‌های سوم تا ششم و از پایان میشنا تا پایان تلمود اطلاق می‌شده است. اینان به شرح میشنا و تفسیر کتاب مقدس می‌پرداختند؛ تعالیم ایشان در تلمود (بخش گمارا) و نیز در میدراش‌ها گردآوری شده‌است.
[۵] The Boom of Beliefs and Opinions
[۶] poems
[۷] kuzari

منابع:

۱. اپستاین، ایزیدور (۱۳۸۵)، یهودیت: بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی‌، تهران‌، مؤسسه‌ حکمت و فلسفه ایران.
2. رهبر، پرویز (بی‌تا)، تاریخ یهود، تهران، بی‌نا.
3. شرباک، دن کوهن (۱۳۸۳)، فلسفه یهودی در قرون وسطا، ترجمه علی رضا نقدعلی، قم، مرکز مطالعات‌ و تحقیقات‌ ادیان و مذاهب.
4. گرینستون، جولیوس (۱۳۷۷)، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه‌ حسین‌ توفیقی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
5. المسیری، عبدالوهاب‌ (۱۳۸۲)، دایرة‌المعارف یهود، یهودیت وصهیونیسم، ترجمه مؤسسه فرهنگی مطالعات‌ و ‌‌پژوهش‌های‌ تاریخ خاورمیانه، تهران، دبیرخانه کنفرانس بین‌المللی حمایت از فلسطین.

ادامه دارد…

نویسنده: حجةالاسلام دکتر محمدحسین طاهری آکِردی؛ استادیار و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم‌.

قسمت قبللینک مرتبطقسمت بعد

««« پایان »»»

رنگ‌های به‌کار رفته در متن:

رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوه‌ای ⇐ نقل‌قول.

دولت ماشیحانی ، دولت ماشیحانی

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتا پیام رسان بله پیام رسان سروش پیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

ماشیح و دولت ماشیحانی در عرفان یهود

ماشیح و دولت ماشیحانی در عرفان یهود

سنگدلی و اذیت کشیشان مسیحی، یهودیان را به سمت دانشی با تعالیم کاملاً روحانی، وعده‌های اسرارآمیز و امیدهای آتشین برد. کابالا (عرفان یهود) این مهم را تحقّق بخشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار + 15 =