«شما از تبار پدرتان شیطان هستید» کنیسه شیطان
«عیسی مسیح به آنان گفت اگر خداوند والد شماست باید به من عشق بورزید؛ چرا كه من از جانب خداوند نزد شما آمدهام؛ او مرا مبعوث كرده و من خودسرانه نیامدهام. چرا سخنان مرا درك نمیكنید؟ دلیلش این است كه نمیخواهید به من گوش دهید. شما از تبار شیطان هستید و از امیال پدرتان شیطان تبعیت میكنید. او از همان ابتدا جنایتپیشه بود و تاب تسلیم در برابر حقیقت را نداشت؛ چرا كه ذرهای حقیقت در وجود او پیدا نمیشود. وقتی كه او لب به دروغ میگشاید، از ذات خود سخن میگوید، چرا كه او دروغگو است و پدر همهی دروغگوهاست و چون من به شما حقیقت و راستی را عرضه میدارم، نمیتوانید باور كنید. كدامیك از شما میتواند حتا یك گناه به من نسبت بدهد؟ پس حال كه حقیقت را از من میشنوید، چرا به من ایمان نمیآورید؟ اویی كه از خداست، كلام او را با خوشحالی میشنود و چون شما گوش نمیدهید، ثابت میكنید كه از فرزندان خدا نیستید؛ سپس سران قوم یهود فریاد زده، گفتند…».
(یوحنا ۸:۴۲-۸:۴۸)
در عمل یک گروه و تنها یک گروه در تمام جنگها و خونریزیهای درگرفته بر روی این سیاره نقش داشته است. این گروه توطئهگر و شیطانی، از لحاظ تعداد اندک هستند، ولی همانند هشتپایی مهلک، بازوهای خود را دراز میکنند تا جماعتی بیشمار از قربانیان بیگناه را در چنگال خود گرفته و گلوی آنان را بفشارند. اعضای هر انجمن و سازمان جهانینگری، از شورای روابط خارجی و یسوعیون (۱) گرفته تا اعضای گروه بیلدربرگ (۲) و فرقهی جمجمه و استخوان (۳) از دستورات این گروه شیطانی تبعیت میکنند و در پیشگاه رهبران آنان به لرزه میافتند.
منظور من از این گروه توطئهگر، کنیسه شیطان است؛ گروهی از نخبگان قدیمی و در عین حال متجدد که چنان از لحاظ سیاسی قدرتمند و به طور باورنکردنی ثروتمند هستند که حتی به منظور برآوردن نسخهای برتر از آیندهی تاریک و تمامیتخواه بشریت، تاریخ را به نفع خود تحریف کرده و اقدام به تغییرشکل و اصلاح آن کردهاند.
کنیسه شیطان به طور ذاتی، مذهبی و نژادی و در اصل فرقهای شنیع و شیطانی است. شورای عالی این فرقه متشکل از کاهنان اعظم شیطان است؛ اینان افرادی هستند که به راستی مرگ را میپرستند و در عین حال دست به پلیدترین جادوی جنسی و آیینهای مرموز میزنند.
متأسفانه بیش از هجده میلیون نفر (۴) در سراسر جهان که خود را یهودی مینامند، از این گروه توطئهگر شیطانی متشکل از کاهنان اعظم حمایت میکنند. برخی از این افراد -در واقع تعداد بیشماری از آنان- با تعصب زیادی از کنیسه شیطان حمایت میکنند. آنان خود را صهیونیست هم مینامند. غیریهودیها به صورت نمادین و بیشتر از این گروه توطئهگر حمایت میکنند.
شمار زیادی از افراد غیریهودی، به آغوش غالباً افراطی این هجده میلیون یهودی ملحق میشوند و به صهیونیست بودن خود میبالند. اگرچه این حامیان غیریهودی در کل به طور اسفانگیزی از هدف هولناک و نهایی کنیسه شیطان بیخبرند، حمایت و خدمات آنان به آرمان شیطان، در نهایت به پیشبرد مبارزات موفق و بیپایان این گروه در سطح جهانی -برای به راه انداختن انقلاب، جنگ، قحطی، مصیبت اقتصادی و خونریزی- کمک میکند.
با توجه به این حقیقت مسلم که کاهنان نخبهگرای شیطان -که شامل کنیسه شیطان و خادمان آن هستند- مالکیت بیشتر شرکتهای عمدهی چاپ و نشر کتاب را در سراسر جهان در دست دارند، به ندرت کتاب یا مجلدی که شهامت و جسارت لازم را برای برملاکردن توطئهی مستمر این گروه مخوف در اختیار دارد، به چاپ میرسد.
واژهی کنیسه شیطان در اصل از کتب مقدس گرفته شده است. مطالب کتاب مکاشفه در بین کتب مقدس، بیپردهتر است. خداوند به ما دربارهی ماهیتی هشدار میدهد که در آخرالزمان از قدرت وحشتناک و اهریمنی برخوردار خواهد بود و آن ماهیت را منتسب به کنیسه شیطان میداند. با این حال مورد بسیار جالب در این باره آن است که در نوشتههای مقدس به وضوح بیان شده که رهبران شیطانی این ماهیت اهریمنی، یهودی نیستند؛ البته آنان اظهار میکنند که یهودی هستند و مردم دنیا آنان را به عنوان یهودی یا حتی اسرائیلی میشناسند، اما آنان دروغ میگویند. به گوشهای از کلام وحی الهی توجه کنید:
«من از کفر آنان آگاهم که میگویند آنان یهودی هستند و نه، بلکه آنان پیروان کنیسهی شیطاناند (۵)»
(مکاشفه ۹: ۲)
این موضوع به راستی گیجکننده است. این افراد با نفوذ رذل که بر کل دنیا سیطره دارند، میخواهند این باور را به ما القا کنند که یهودی هستند؛ آنان با غرور ادعا میکنند که کشور [جعلی] اسرائیل میراث آنان است؛ اما در واقع آنان کاذبان کفرگو هستند. جریان از چه قرار است؟
با توجه به این واقعیت که اربابان کنیسه شیطان امروز از نفوذی باورنکردنی و فوقالعاده بر رسانهها برخوردارند، به همین دلیل افراد معمولی به آسانی فریب این دروغ را میخورند. مردم در همه جا به این رهبران بزرگ و نیکوکار اعتماد میکنند که میگویند «ما یهودی هستیم.» بله همینطور است؛ یهودی. مریدان شیطان، خود را به شکل «کشیشان پارسا» و «فرشتگان نور» در میآورند. آنان در حکم نوکران کنیسه شیطان خود را به شکل «برگزیدگان خداوند» به عنوان «قوم اسرائیل» و نژادی برتر معرفی میکنند که توسط خداوند انتخاب شدهاند تا در آینده مسیح -و نه عیسی- را برای ابدیت به بار آورند. آنان با افتخار و غرور میگویند که ما یهودی هستیم و آنان اعتقاد دارند که دیگران -نژادهای فاسد و پست- به اذن خدا ملزم هستند تا آنها را به عنوان «برگزیدگان خداوند» مقدس بشمارند؛ از الگوی یهودیان پیروی کنند و به نشانهی احترام، در برابر آنان سر فرود آورده، در پیشگاه آنان خدمت کنند.
آنان خودخواهانه تفسیر میکنند «بله ما یهودی هستیم و شما گوییم (۶) [غیریهودی] هستید و ما به حکم الهی برگزیده شدهایم تا بر شما و بر تمام دنیا حاکم شویم.» وحشتناک آنکه مسیحیان پروتستان انجیلی، به بیشتر این ادعاهای مطرح شده از سوی مدعیان یهودی در باب برتری نژادی و حتی مسئلهی اَبَرنژاد به عنوان ادعاهایی مشروع، معتبر و برگرفته از کلام صریح خداوند تن میدهند. پروتستانهای انجیلی معتقدند که این تقدیر غیریهودیان است تا به یهودیان و به ماهیت سیاسی نوپای آنان -یعنی اسرائیل- سرتعظیم فرود آورند و منزلتی خداگونه و بالقوه برای آنان قائل شوند، و الا خداوند از آنانی که در برابر یهودیان و کشور [جعلی] آنان یعنی اسرائیل -که به طور تصنعی ساخته شده است- مقاومت کنند خشمگین شده، آنان را مورد لعن و کیفر قرار خواهد داد.
متأسفانه در هیچ قسمتی از دستگاه دینی مسیحیت، نمیتوان یک کشیش یا مبلغی را پیدا کرد که در پاسخ به این سؤال اساسی که «کنیسه شیطان که خداوند در کتاب مکاشفه دربارهی آن هشدار میدهد، چه کسانی هستند؟» خرد معنوی یا حتی عقل سلیم را به کار بندد و هیچکسی پیدا نمیشود که این سؤال را بپرسد که «به راستی این شیادان رذل که خداوند دربارهی آنان هشدار میدهد و میگویند یهودی هستند -و نیستند، بلکه دروغ میگویند- چه کسانی هستند؟»
یک مطلب در این باب کاملاً مسلم است و آن این که کتاب مقدس، این شیادان یهودی کاذب و متظاهر را افراد جنایت پیشهای میداند که زیردست ارباب دوزخی خود -یعنی شیطان- قرار دارند. در کتاب مکاشفه ۱۰: ۲ اشاره شده که کنیسه شیطان تعدادی از مسیحیان را به اسارت خواهد گرفت و بسیاری از باقیماندههای آنان را خواهد کشت. طرح شیطانی آنان در تسخیر جهان به طور مخفیانه و با فریب، در نهایت زمان مخاطرهآمیز آزمایش و ابتلا را برای تمام بشریت به همراه خواهد داشت (مکاشفه ۱۰: ۳). بنابراین چرا امروزه کشیشان و مبلغان دینی دربارهی خطر این یهودیان شیاد کنیسه شیطان هیچ اطلاع و هشداری به ما نمیدهند؟
معمای آنهایی که میگویند یهودی هستند، ولی یهودی نیستند و دروغ میگویند را میتوان با این واقعیت شرح داد که بسیاری از محققان برجسته ثابت کردهاند که افراد بسیار قدرتمند در تشکیلات کنیسه شیطان یهودیان خزری (۷) هستند که یهودیان اشکنازی هم نامیده میشوند. خزرها مردمانی از نژاد ترک و مغول بودند که قرنها پیش در قلمرو پادشاهی خزرها زندگی میکردند که در نهایت، توسط تزارها جزئی از امپراتوری روسیه شدند. پادشاه خزرها اتباع خود را به زور مجازات اعدام به آیین یهود در میآورد. بر اساس نظر جمعیتشناسان و مورخان، بعدها خزرها در پی تهاجم دشمنان متخاصم و تصرف قلمروشان، به شرق اروپا و به خصوص لهستان، فرانسه، رومانی، مجارستان و آلمان امروزی مهاجرت کردند. خزرها که ادعا داشتند یهودی هستند و به شکل مرموز و کفرآمیزی از آیین یهودیت پیروی میکردند، در اروپا در جوامع خود گردهم آمدند و از اطرافیان خود که آنان را «غیریهودی» طبقهبندی میکردند، جدا شدند. یهودیان خزری غیریهودیان را نژادی پست در نظر میگرفتند. در واقع، کتاب تلمود حقارت نژادی غیریهودیان را به آنان میآموخت.
خیلی زود مردمانی در اروپا سکنا گزیدند که ادعا داشتند یهودی هستند. آنان فرهنگ قوم یهود را پذیرفتند و آیین زهدفروشانهی یهودیان بابلی را اختیار کرده، به آن عمل نمودند؛ ولی در عین حال یهودیان واقعی به حساب نمیآمدند. بیشتر این مردمان با این که حتی یک قطره از خون یهودیها در وجودشان نبود، وانمود میکردند که یهودی هستند. بدون شک بسیاری از آنان دروغ تاریخی خود را باور کردهاند؛ اما دیگرانی که از این حقیقت باخبر هستند، تلاش میکنند میراث واقعی غیریهودی خود را پنهان کنند تا از یهودی بودن خود سوءاستفاده نمایند.
یهودیان اشکنازی -یعنی همان وارثان دودمان شجرهی خزری- تا به امروز از انجام آزمایشهای دیانای اجتناب کردهاند. آنان میخواهند مدرک و شاهدی دال بر غیریهودی بودن آنان ارائه نشود و همچنان به این دروغگویی ادامه میدهند و ادعا میکنند که یهودی هستند.
در طول یک دههی گذشته، تعداد بیشماری تحقیق و تجزیه و تحلیل در مورد دیانای منتشر شده است و از لحاظ علمی به اثبات رسیده که بیشتر مردمانی که امروز ادعا میکنند یهودی هستند، از لحاظ دیانای با نیاکان قوم اسرائیل در عهد عتیق هیچ رابطهای ندارند؛ حتی یکی از محققان گزارش داده که احتمالاً درصد بیشتری از خون قوم اسرائیل در رگهای اعراب و فلسطینیان جریان داد تا یهودیان امروزی. این موضوع چنان است که گویی نوادگان امروزی آتیلا پادشاه هونها، چنگیزخان یا هیروهیتو امپراتور ژاپن در زمان جنگ جهانی دوم، بدون ارائهی هیچ مدرک یا دلیلی برای تأیید ادعای خود، به دروغ اعلام کنند که یهودی هستند و تمام مردم دنیا با کمال حماقت، ادعاهای مضحک، احمقانه و غیرعلمی آنان در خصوص اصل و نسبشان را قبول کنند.
چرا این شیادان یهودی با وجود شواهد قاطع در مغایرت با این ادعا اصرار دارند که خود را یهودی قلمداد کنند؟ چرا آنان به دروغ ادعا میکنند در دودمان بیواسطهی بزرگان اسرائیل همچون ابراهیم، موسی، ایلیا [خضر نبی] و دیگران جای دارند؟
دلیل این مسئله کاملاً روشن است؛ به خاطر برتریجویی. زمانی که اسرائیل [غاصب] در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد، یهودیان خزری – اشکنازی، رهبری این کشور [جعلی] نوپا را به دست گرفتند. مردمانی که به دروغ ادعا میکردند یهودی هستند، اما یهودی نبودند، خیلی زود میلیاردها دلار کمک بلاعوض خارجی از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی و صدها میلیون دلار دیگر نیز به صورت غرامت جنگی از آلمان شکستخورده دریافت کردند. از این گذشته، این شیادان یهودی، همدردی و حمایت میلیاردها سادهلوح فریبخورده را در سراسر جهان به دست آوردند که در قبال قربانیان [دروغین] یهودی هولوکاست احساس گناه میکردند یا به دنبال کمک به آنان بودند.
در واقع آنچه در این جا با آن مواجه هستیم، فرقهای چشمگیر از هویت و نژاد است که در حالی که از یهودیان دروغین شکل گرفته، با شور و شوق وانمود میکنند مردمان برگزیده و عزیزدردانهی خداوند هستند؛ اما در واقع کافران به وجود خداوند، دروغگویانی استثنایی و بازیگران دوز و کلک در سراسر جهان هستند؛ از این رو اینان ساکنان کنیسهی جهنمی شیطان هستند.
آنانی که ادعا میکنند یهودی هستند، در هر جایی از این جهان که برای سکونتشان انتخاب میکنند، به موفقیت و بالندگی دست مییابند که البته این موفقیت در آمریکا دوچندان است. پروفسور جیمز پتراس (۸) در کتاب خردمندانهی خود با عنوان قدرت اسرائیل در ایالات متحد، گزارش مستندی از اِعمال سلطهی شدید گروههای بانفوذ یهودی و اسرائیل بر سیاست خارجی و داخلی ایالات متحد ارائه میدهد. یهودیان تنها نمایندهی ۲/۲ درصد از جمعیت رأی دهندگان آمریکا هستند. پتراس بیان میدارد که شالودهی قدرت آنان ثروت یا به عبارت دیگر، پول است. شالودهی قدرت گروههای بانفوذ یهودی در پیشبرد اقدامات سیاسی، در نسبت بالای خانوادههای یهودی در میان ثروتمندترین خانوادههای ایالات متحد ریشه دارد. مطابق با گفتهی مجله فوربز (۹) [یا فوربس] ۲۵ تا ۳۰ درصد از فوق میلیونرها و میلیاردرهای ایالات متحد یهودی هستند.
پتراس در کتابش اشاره میکند که یهودیان به خاطر تمایل به استفاده از قدرت پول برای ارتقای نژاد و آتیهی خود، «حکومت استبدادی را بر ایالات متحد» بنیان نهادهاند. حکومتی که پتراس هشدار میدهد «پیآمدهای ناگواری بر جنگ و صلح جهان، ثبات و بیثباتی اقتصاد جهانی و آیندهی دموکراسی در ایالات متحد دارد.» وی به طور قابل قبولی در کتاب خود، ماهیت ناخوشایند نفوذ ناشایست یهودیان بر تشکیلات سیاسی ایالات متحد را نشان میدهد؛ به گونهای که این کشور به خاطر مطالبات بیامان یهودیان، به نمایندهی نظامی و اقتصادی اسرائیل در خاورمیانه و جهان تبدیل شده است که با ابعاد گستردهای دست به خشونت، شکنجه، قتل، ترور و سرقت منابع میزند. وقتی قدرت یهودی به ما میگوید کاری را انجام دهیم، از جا میپریم تا دست به انجام آن بزنیم؛ حتا حاضریم به نفع یهودیان، مرتکب نسلکشی شویم.
در واقع ایالات متحد به مستعمرهی اسرائیل تبدیل شده است. ما مردمان آمریکا همانند محافظ شخصی، کار چاقکن و قاتل مزدور یهودیان در سراسر جهان عمل میکنیم. ما از سوی دستنشاندگان غیریهودی که کورکورانه خواستههای اربابان زر و زور یهودی را انجام میدهند، هدایت میشویم و همچون سرکردهی این گروه جنایتکار در جهان هستیم. ما به خاطر منافع یهودیان، سخت مشغول تبدیل کل دنیا به زندانی بسیار بزرگ هستیم. ما نگهبانان این زندان و جلادان آن هستیم؛ یهودیان رؤسای این زندان هستند و مردم سیارهی زمین، زندانیان آن. زندانیان تابع صِرفِ خواستههای کنیسه شیطان هستند و آستانهی مرگ گرسنگی میکشند و کار میکنند و بعد دور انداخته میشوند.
شایستهترین و باهوشترین غیریهودیان، پاداش خود را با تفریحات مشمئزکننده و دلخوشیهای گذرا و شهوانی میگیرند. از آنان نیز تا آخرین رمق کار میکشند تا این که از قسمت عمیق اسکله [زندگی] به دور انداخته شوند. آنان از مصرف الکل، تنگی عروق، آلزایمر و دیگر بیماریهایی جان میسپارند که از فراوردههای دارویی تضعیفکننده که توسط غولهای بزرگ یهودی تولیدکنندهی دارو تولید میشوند، استفاده میکنند.
متأسفانه امروز دریافتهام که در واقع بیشتر یهودیان فریب اکاذیب کنیسه شیطان را خوردهاند. تکبر ملی و نژادی بیگانهستیزانهی آنان، بر خیل بسیاری از یهودیان غلبه کرده است. یهودیان سکولار، یهودیان مذهبی و یهودیان اشکنازی و سفاردی، به یک اندازه در این دام افتادهاند. اعتقاد به نظریات کذب حاخامی به شکل مفسدهانگیزی از لحاظ نژادی کتب مقدس یهودیت، تلمود و تفاسیر کابالا (۱۰) را به انحراف کشانده است؛ آنانی که خود را یهودی میدانند؛ غالباً شیفتهی آن هستند تا در مقایسه با اطرافیان خود- یعنی غیریهودیان- خود را باهوشتر، شایستهتر، مذهبیتر و الهیتر بپندارند.
این یهودیان ممکن است از طرح و نقشههای شنیع یهودیان اهریمنی و شبتایی (۱۱) کنیسه شیطان مطلع باشند یا حتی هیچ شناختی از این دسیسهها نداشته باشند؛ با وجود این، آنان با چربزبانی فریب خوردهاند؛ از این رو در پرتو برتری خیالی نژادی و نسبی خود به کناری نشستهاند و در ناز و نعمت زندگی میکنند. آنان همچنین به نقشههای امپریالیستی سلاخان سردمدار حکومت فاشیستی اسرائیل تن میدهند. آنان اعتقاد دارند وقتی حاخامهایشان میگویند که آنان برگزیدگان خداوند هستند، تقدیر بر آن است تا بر دنیا حکومت کنند و تمام ثروتهای آن را به دست آورند. آنان مبالغی را در اختیار سیاستمداران میگذارند و پولهایی را در جهت پیشبرد آرمانهای یهودی صرف میکنند که پیآمد آن برای اعراب و فلسطینیان فلکزده، خشونت و خونریزی است. از همهی اینها گذشته، اعراب مردمانی حقیر و پست تلقی میشوند. بسیاری از حاخامها با شور و شوق، اعراب و دیگر غیریهودیان را در زمرهی حشرات و در بهترین حالت، گوییم (احشام) طبقهبندی میکنند که تقدیر آنان تبدیل شدن به تودهای از پِهِن تاریخ است؛ «زنده باد نژاد برتر، یهود»!
حقیقت امر آن است که همهی یهودیان، چنین دیدگاههای منحطی را ابراز نمیکنند. با این حال، بسیاری از یهودیان در اینباره سکوت اختیار میکنند. آنان در باطن تشنهی چربزبانیهای حاخامی و تلمودی هستند که بر روی دل و جانشان تلنبار شده است. از این گذشته آنان میدانند که از یهودی بودن خود میتوانند کمال استفاده را بکنند؛ به همین دلیل هیچ اقدامی در جهت جلوگیری از پیشروی اهداف کنیسه شیطان انجام نمیدهند. در واقع آنان با سکوت خود در این جریان مشارکت دارند. ترک فعل و ارتکاب، دو مورد همسان هستند. عدم تصمیمگیری در جهت انجام امری درست، در واقع تصمیمگیری در جهت انجام امری نادرست است.
همیشه این طور بوده که مسامحهی بزدلانهی «اکثریت خاموش»، به اقلیت حاکم، قدرت و صلاحیت میدهد. هرکسی که میگوید «من یهودی هستم» و از لحاظ نژادی نسبت به این مسئله به صورت تعصبآمیز و مرتجعانه برخورد میکند و معمولاً تبار نژادی (یهودی) خود را نسبت به دیگران ارجح میداند و در قبال غیریهودیان (گوییم) به اصطلاح پست تبعیض بدرفتاری میکند، در ارتکاب جرایم شیطانی مقصر است. چنین وضعیتی به خصوص در قبال صهیونیستها دلالت دارد و این مردمان به خاطر عضویت و حمایت از کنیسه شیطان مقصر هستند. این گروه شامل بانکداران، رؤسای کل شرکتها، مربیان، معلمان، چهرههای رادیویی- تلویزیونی و همهی آنهایی است که خود را یهودی میدانند.
تمام یهودیان عملاً و در مفهوم وسیعتر به کنیسه شیطان تعلق دارند. شاید یک یهودی اذعان کند «نه این طور نیست. من به این افراد شرور و شیطانی رأی ندادهام. من اقدامات هولناک آنان را تأیید نمیکنم. من تنها در تلاش برای کسب خوشبختی و رفاه، زندگی عادی خود را میگذارنم.» فریب نخورید. شما اشتباه میکنید. شما مقصر هستید. ممکن است در قبال این اقدامات سکوت اختیار کرده باشید؛ با این حال مسامحهکاری در این زمینه شما را به هم دست بیچون و چرا در پیشبرد جنایات و دسیسههای کنیسه شیطان تبدیل ساخته است. شما خواه به دلیل غفلت یا به دلیل انجام وظیفه، شریک جرم هستید و روزی بهای کامل این جنایات شنیع را خواهید داد.
شما غیریهودیانی که به راههای شیطانی سردمداران کنیسه شیطان مظنون هستید یا از آنها اطلاع دارید و هیچ کاری برای ممانعت از اقدامات آنان انجام نمیدهید یا بدتر، به عنوان همدستشان خدمت میکنید، به یک اندازه در جنایاتشان مقصر هستید. به این ترتیب کنیسه شیطان نه تنها از زنان و مردان کفرگو و کاذب که میگویند یهودی هستند، ولی یهودی نیستند و دروغ میگویند تشکیل شده، بلکه غیریهودیان هم دست با آنان نیز در این تشکیلات شیطانی حضور دارند. همهی آنها در این جنایات مشارکت دارند و خادمان شیطاناند.
هدف غایی کنیسه شیطان چیست؟
هدف آن به فساد کشاندن روح و جان انسان، نابودکردن مستقل و به بردگی کشیدن جهان در سایهی حکومتی استبدادی است که توسط حاکم ستمگرشان [شیطان] رهبری میشود. شیوهای که آنان برای پیشبرد اقداماتشان به کار میبرند، به راه انداختن آشفتگی و هرج و مرج است که از تشکیلات خوب طراحی شدهی آنان از نظم در امور تبعیت میکند؛ یعنی نظمی که با هرج و مرج و آشفتگی سامان مییابد. آنان که به صورت ادواری و دائمی در عرصهی نظم جهانی نقشآفرینی میکنند، باعث بروز جنگها و انقلابها میشوند و به آشفتگی اقتصادی و بیثباتی اجتماعی دامن میزنند. آشفتگی و هرج و مرج، موتور پیشرفت آنان است تا زمانی که در نهایت تمام بشریت از توان بیفتند و به این ترتیب مردم در جایجای این جهان از شدت ناامیدی خواستار میانجیگری قدرت جهانی شوند تا در نهایت، نظم و ترتیب و صلح جهانی را حاکم نماید. اما از منظر بدکارانی که خود را یهودی مینامند، جای برقراری هیچ صلح و آرامشی جایز نیست و تنها حکومت پلیسی با بردگی کشیدن مطلق تمام بشریت آنان را قانع میکند.
چرا این بدکاران آنقدر مصمماند تا با ایجاد هرج و مرج، به راه انداختن خون و خونریزی و به تباهی کشاندن زمین، «مدینهی فاضلهی یهودی» متفرعن خود را که مدتها انتظار آن را میکشند، ایجاد نمایند؟ نمیخواهم با تجاهل، خیلی واضح به شما بگویم که بدترین این منحرفان شریر، شیطانپرستان (۱۲) هستند. مردمانی که افسارشان در رأس کنیسه شیطان تحت اختیار شیطان است. طرح و نقشهی آنان در حد و اندازهی کتب مقدس است. این طرح همچنین ماهیتی میاننسلی دارد. همان شیاطینی که در گذشته مایر روچیلد (۱۳)، ناپلئون، مارکس و لنین را آلوده کردند، امروز در پوستهی انسانی مریدان شیطان در قرن ۲۱ فعالیت میکنند. این حامیان دوزخ از زمان فریبکاری شیطان در باغ عدن و قتل هابیل پرهیزکار توسط قابیل شیطانصفت، سخت مشغول کار هستند.
توافقنامههای مختلفی که در سراسر جهان با نظارت ریشسفیدان خبرهی جریان صهیون صورت میگیرد، ترس و وحشت ناشی از جنگهای جهانی اول و دوم و به اصطلاح جنگ سرد و بسیاری از مناقشات مرتبط با آن از جمله تازهترین تجسمات شیطانیشان است. آنان در حال حاضر از طریق تجاوز و به راه انداختن جنگ و درگیری در خاورمیانه، وقوع کابوس هستهای جنگ جهانی سوم و به دنبال آن، تار و مار کردن و بعلیدن عالم را نوید میدهند. مرگ و بدبختی تا بازگشت دوبارهی مسیح (۱۴) هرگز پایان نخواهد یافت.
کنیسه شیطان تا رسیدن به فرجام خود، بیوقفه به فریبکاری، سعایت، قتل و کشتار و توطئهگری ادامه خواهد یافت. آنان انتخاب دیگری ندارند. شیطان و ملائک فریبخوردهی او هزاران سال پیش تاس خود را ریختند و تباه گشتند. آنان از سر حماقت طغیان کردند و حالا باید عقوبت عمل خود را ببینند. تمام آنانی هم که امروز با کنیسه شیطان متحد هستند، کیفر این همدستی را خواهند دید.
روزی تمام متحدان کنیسه شیطان از جمله آنانی که خود را کنار کشیدند و سکوت اختیار کردند، مجبور خواهند شد به پای آنانی بیفتند که کنیسه شیطان با بیرحمی و سنگدلانه آنان را محروم و مورد اذیت قرار داده و جان آنان را ستانده است.
به همین جهت حامیان کنیسه شیطان را که به ظاهر ادعای پیروی مرا میکنند، مجبور خواهم ساخت تا آمده به پای تو بیفتند و بدانند که تو محبوب من هستی؛ زیرا ایشان دروغ میگویند و هیچ تعلقی به من ندارند.
مکاشفه ۳: ۹، نقل از مجموعه قوانین جادویی، تکسه مارس (۱۵)
میدانم که در راه من تا چه حد متحمل رنج و زحمت شدهای؛ همچنین میدانم که چقدر تنگدست و فقیری. اما در عوض از ثروت آسمانی برخورداری؛ از کفرهایی که مخالفانت میگویند نیز باخبرم. ایشان میگویند که یهودی و فرزندان خدا هستند؛ بلکه پیروان کنیسهی شیطاناند.
مکاشفه ۲: ۹
پینوشتها:
1. یسوعیون عضو فرقهی مذهبی به نام انجمن عیسی هستند که به وسیلهی ایگناتیوس لویولا تأسیس شد. م.
2. Bilderberger : کنفرانسی غیررسمی است که هر سال به صورت کاملاً خصوصی و محرمانه در نقطهای از جهان برگزار میشود. اعضای گروه بیلدربرگ همگی انتصابی بوده، تعدادشان به حدود ۱۳۰ نفر میرسد. تمامی اعضا از قدرتمندترین و بانفوذترین افراد در زمینههای سیاست، اقتصاد و رسانه هستند. بسیاری از پادشاهان و اعضای خاندانهای سلطنتی کشورهای غربی، از اعضای دائم گروه بیلدربرگ هستند. اعضای گروه بیلدربرگ در کنفرانس سالیانهی خود، در مورد مسائل جاری سیاسی و اقتصادی جهان به صورت محرمانه با یکدیگر تبادل نظر و مشورت میکنند. نام این گروه برگرفته از هتلی در کشور هلند است که برای نخستین بار در سال ۱۹۵۴ میزبان اعضای گروه بود. دفتر گروه بیلدربرگ در شهر لیدن در استان هلند جنوبی و در نزدیکی شهر لاهه در کشور هلند قرار دارد. م.
3. Bones & skull of order : فرقهی «جمجمه و استخوان» که به نام «برادری مرگ» (Death of Brotherhood) هم شهرت دارد، در سال ۱۸۳۲، توسط ژنرال ویلیام هانتینگتون راسل بنیانگذاری شد. اعضای خاندان راسل به عنوان رهبران سندیکای آمریکایی قاچاق تریاک در قرن نوزده شناخته میشوند. ساموئل راسل پسرعموی مؤسس فرقه، در سال ۱۸۱۸ از عوامل مؤثری بود که قاچاق تریاک را از عثمانی و ایران به چین آغاز کرد. مقر این فرقه در دانشگاه ییل است و دارای مناسک عجیبی هستند؛ از جمله این که اعضای فرقه باید برهنه در تابوت بخوابند. معبد آنها «مقبره» (Tomb) نام دارد. اعضا از انضباط و وفاداری شدیدی نسبت به فرقه برخوردارند. برخی محققان مقررات و مقررات و مناسک این فرقه را بسیار شبیه به فرقهی «ایلیومیناتی» میدانند. م.
4. بالاترین برآورد تقریبی از تعداد یهودیان جهان، چهارده میلیون نفر است.
5. در این فراز هم در سایر اناجیل تفاوتهایی وجود دارد.
6. Goyim : برای آشنایی بیشتر با این واژه که معادل عبری Gentil است، میتوان به منابع یهودی از جمله «جودائیکا» مراجعه کرد که چگونه غیریهودیها جایگاهی به مراتب نازلتر از انسان، بلکه در ریف حیوان دارند.
7. تاکنون سه عنوان کتاب در این خصوص در ایران ترجمه و منتشر شده است؛ از جمله خزران (نشر خوارزمی، ۱۳۶۱)، قبیلهی سیزدهم (نشر آلفا، ۱۳۶۱) این دو کتاب نوشتهی آرتور کسلتر است، با دو عنوان متفاوت در ایران منتشر شده است. م.
8. James petras
9. Forbes
10. کابالا یا کبالا یا قبالا، به معنای «دریافت کردن» و به معنی واقعی کلمه «رسم رسیده» است. کابالا تفسیر رمزگونهای از کتابهای مقدس عبری است. م.
11. یهودیان معتقد به شبتای زوی ازمیری (۱۶۷۶-۱۶۲۶) که خود را در سال ۱۶۶۵، مسیح معرفی کرده بود. م.
12. Luciferians
13. Mayer Rothschild
14. همراه با منجی عالم بشریت امام عصر (عج). م.
15. codex Magica- Texe Marrs
منبع: اندرو کارینگتن هیچکاک ، صهیونیسم در مسیر سلطه ، برگردان: محمدیاسر فرحزادی ، تهران: نشر ساقی.
…..
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:
سلام. خسته نباشید
در مورد کاهنان اعظم کنیسه شیطان نوشتید که کسانی بودند که مرگ را می پرستیدند!
من متوجه معنی این جمله نشدم.
لطف میکنی. توضیح بدید؟
سلام. این جمله چنانکه از ظاهرش پیداست کنایه از پرستش تاریکی و تباهی بجای نور و هدایت است.
سلام سوالی داشتم
میشه لطفا توضیح بدید دقیقا الان قوم اصیل بنی اسرائیلی کدوم یک از اقوام اسرائیل هستند؟؟؟اشکنازی که خودتون گفتید خزری هستند
سفاردی و مزراحی کدومشون واقعا بنی اسرائیل هستند؟؟؟
سوال بعدیم اینه که شما با چه مدرک هایی اشکنازی رو بنی اسرائیلی نمیدونید؟؟؟کتاب هایی که در زمینه بنی اسرائیلی بودن اونها چاپ شده چی؟؟؟ازمایش های دی ان ای که تو اینترنت مقالاتش هست چی؟؟؟
و اینکه میشه بگید چه شهر هایی در ایران پیشینه و جمعیت یهودی داشتند؟؟قطعا شهرهایی هستند که از قبایل بنی اسرائیل بودن
سلام. چیزی به نام نژاد خالص بنیاسرائیلی در اين زمان وجود خارجی ندارد. همهی آنچه در اينباره گفته میشود جعلیاتی بیشرمانه بیش نیست. بهعنوان نمونه مقالات پروفسور رواسانی را مطالعه كنيد:
https://jscenter.ir/category/jewish-and-corruption/racism/