مهاجمان اروپایی و جنگ صلیبی نوین

مهاجمان اروپایی و جنگ صلیبی نوین

چنان‌که دیدیم، تا آغاز سده شانزدهم میلادی، تجارت مشرق زمین بطور عمده در دست بازرگانان مسلمان بود. در این دوران، جهان اسلام بر تجارت اروپا نیز سایه خود را گسترده بود. در اروپا تنها تجار ونیزی و جنوایی و یهودیان مستقر در بنادر ایتالیا کانون‌های جدی تجاری محسوب می‌شدند که آنان نیز در واقع به عنوان واسطه‌های انتقال کالاهای تجار مسلمان به بازارهای اروپا عمل می‌کردند.
در این دوران رابطه تجاری اروپا و شرق بطور عمده از سه راه اصلی انجام می‌گرفت:
1- راه دریای سرخ، نیل، اسکندریه ونیز و جنوا؛
2- راه خلیج فارس، بغداد، حلب، قسطنطنیه، ونیز و جنوا؛
3- راه طرابوزان، ولگا، دن، منطقه بالتیک که از سده چهاردهم معمول شد.
دقیقاً‌ به این دلیل است که بنادر ایتالیا به کانون اصلی تجارت آن زمان بدل شد و در قله فرهنگ و سیاست اروپای عصر خود جای گرفت.
بیشتر شکوه و مکنت ونیز از ناوگان بازرگانی آن بود… هیچ شهر اروپایی دیگری نمی‌توانست تجارتی به این عظمت داشته باشد. کشتی‌های ونیزی در عده زیادی از بنادر – از طرابوزان در دریای سیاه گرفته تا کادیث، لیسبون، نروژ و حتی ایسلند – دیده می‌شدند. در ریالتو، مرکز تجارت ونیز، می‌شد بازرگانان نیمی از جهان را دید. (۳۰)
به نوشته خانم زیگرید هونکه محقق آلمانی، ونیز «اگر با مسلمانان تجارت نمی‌داشت نمی‌توانست آن چیزی بشود که شد. بدون دارچین و زیره، قرمز دانه و نیل، هرگز نمی‌توانست نقش پیروزمندانه و مقتدرانه خود را به عنوان بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی مغرب زمین بازی کند». (۳۱)
در جنوا و فلورانس نیز وضع به همین‌گونه بود. بر شالوده این تجارت جهانی بود که در جنوب ایتالیا یک الیگارشی بسیار ثروتمند مالی – تجاری شکل گرفت و در دامان خود فرهنگی جدید را پرورش داد که به فرهنگ رنسانس شهرت یافت.
ایران در قلب این شبکه تجاری شرق و غرب جای داشت و به تعبیر کِرزُن «سرزمین رابط» بود (۳۲). شکوفایی بنادر مهم جهانی چون هرمز و کیش در این دوران دقیقاً به دلیل جایگاه استراتژیک این جزایر در شبکه تجاری فوق است. لذاست که سده پانزدهم میلادی را اوج تکاپوی کانون‌های تجاری بنادر ایتالیا، و یهودیان مستقر در این بنادر، در ایران می‌یابیم با تمامی پیامدهای سیاسی آن.
در تمامی این راه‌ها، کالاها از طریق زمین یا مسیرهای کوتاه آبی (بندر به بندر) حمل می‌شد، در دست تجار گوناگون دست به دست می‌گشت و سرانجام از طریق تجار ایتالیایی و یهودی با قیمتی نه چندان ارزان به بازارهای اروپا می‌رسید. در واقع، بازارهای اروپا یکی از منابع اصلی رونق و ثروت تجار مسلمان از یکسو و تجار ونیزی و جنوایی و یهودی، که انحصار خود را بر بازارهای اروپا برقرار کرده بودند، از سوی دیگر بود.
این رونق تجاری با شکوفایی و گسترش فرهنگی توأم بود:
طی سه سده پیش از ورود اروپاییان، موجی نوین، نیرومند و رو به رشد از گسترش اسلامی در خاوردور و آفریقا پدید شد که عاملان آن نه پادشاهان و سرداران کشورگشا که بازرگانان صلح‌جوی مسلمان بودند.
مورخین «سده هفتم هجری/سده سیزدهم میلادی» را دوران گسترش اسلام در مالزی می‌دانند. این موج فرهنگی چنان گستره و عمق داشت که در آستانه سده پانزدهم میلادی سواحل مالاکا (۳۳) را، که از اوایل «سده دوم هجری/سده هشتم میلادی» کانون تکاپوی تجار ایرانی و عرب بود (۳۴)، به مرکز اصلی اسلام در خاور دور بدل ساخت.
ایرانیان در این میانه سهمی بسزا داشتند و نقشی سترگ و ماندگار در اشاعه فرهنگ اسلامی – ایرانی در آسیا و آفریقا ایفا نمودند.

ابن بطوطه

ابن بطوطه به جزیره جاوه می‌رسد: نایب صاحب البحر (جانشین فرمانده نیروی دریایی) جاوه فردی است به نام بهروز؛ و سایر رجال عالی‌رتبه‌ای که به استقبال ابن بطوطه می‌آیند قاضی امیر سید شیرازی و تاج‌الدین اصفهانی و «جمعی دیگر از فقها»یند. ابن بطوطه به سوماترا می‌رود؛ «شهری بزرگ و نیکو». حکمران جاوه مسلمانی است شافعی مذهب و «دوستدار فقها» که «آنان برای قرائت قرآن و مباحثه پیش او می‌روند… مردی فروتن است که برای نمازجمعه پیاده می‌آید.» (۳۵)
نفوذ فرهنگ اسلامی – ایرانی در جزایر اندونزی و مالزی را از سنگ قبرهایی می‌توان دریافت که در آن نام‌های ایرانی و اشعاری از سعدی حک شده است. مورخین می‌نویسند حکایات محمد حنفیه در مالزی رواج بسیار داشت و برای رفع خطر و افزایش محصول خوانده می‌شد. «در تواریخ مالایا آمده است که چون در سال ۹۱۷ق/۱۵۱۱م. پرتغالی‌ها مالاکا را محاصره کردند، در دربار مالاکا برای دفع شرّ پرتغالیان متجاوز حکایات محمد حنفیه می‌خواندند.» (۳۶)
مقصد بعدی ابن بطوطه چین است. او به بندر مُعظم زیتون (تسه ئوتون، فوکیدون کنونی) می‌رسد که این نیز از کانون‌های مهم تکاپوی تجار ایرانی است. قاضی مسلمانان شهر، تاج‌الدین اردبیلی، «مردی فاضل و کریم است» و شیخ‌الاسلام کمال‌الدین عبدالله اصفهانی «از صلحای روزگار». شرف‌الدین تبریزی، از بزرگان تجار شهر، «تاجری خوش معامله» است که «قرآن را از حفظ داشت و زیاد به قرائت آن می‌پرداخت.» از مشایخ بزرگ این بندر، برهان‌الدین کازرونی است که در بیرون شهر در زاویه‌ای مقیم است. (۳۷)
در شمال و شرق آفریقا نیز وضع بدین‌گونه بود:
پیشینه ورود اسلام به شرق آفریقا دیرتر است؛ کانون اصلی آن زنگبار است و حاملان اصلی آن بازرگانان ایرانی.
زنگبار از گذشته‌های دور یک منطقه شکوفای تجاری بود و سهم اصلی را در تجارت آن تجار شیرازی به دست داشتند. پیشینه مهاجرت شیرازی‌ها به زنگبار به سده‌های نخستین اسلامی می‌رسد. آنان اولین حکومت بزرگ را در این منطقه بنیاد نهادند و به تأثیر از آنان در سده‌های «سوم و چهارم هجری/نهم و دهم میلادی» موج گروش سیاه‌پوستان شرق آفریقا به اسلام آغاز شد.
سیاهان برهنه‌گرد، لباس اسلامی می‌پوشیدند و در روابط خود با یکدیگر طبق موازین اسلامی دادوستد و رفت‌وآمد می‌کردند و رئیس و مرئوس با هم به مسجد می‌رفتند و به درگاه حق تعالی سجده می‌بردند… ورود آنان به قدرت اسلام و افزایش نظم و قانون و رواج کار تجارت و رغبت سیاهان به اسلام کمک شایان توجهی نمود. چنین بود که شرق‌ آفریقا هم به صورت مراکز مهم بازرگانی در هند و خاوردور [و] هم به صورت یک واسطه بازرگانی بین مراکز تجارتی اقیانوس هند و آسیای جنوب شرقی درآمد (۳۸). تأثیر ایرانیان بر شرق آفریقا تا بدان حد است که برخی مورخین از «تمدن شیرازی در شرق آفریقا» نام می‌برند. (۳۹)

مسجد بزرگ کیلوا

در زمان ورود اروپاییان، ممباسا و مالیندی (ملنده)، در شمال زنگبار و در سواحل کنیای امروز، کیلوا (کلوه) (۴۰) در ساحل تانگانیکا، به سان بندر موگادیشو (مقدشو) (۴۱)، در ساحل سومالی، و جزیره مهم زنگبار، مراکز مهم و شکوفای تجاری آن عصر در شرق قاره آفریقا و کانون تجار ثروتمند مسلمان ایرانی و غیرایرانی بود.
به گزارش ابن بطوطه، «بندر مقدشو» شهری است بزرگ که روزانه دویست شتر در آن نحر می‌شود و مأوای مردمی «توانگر و تاجرپیشه» است. حکمران آن مسلمانی است بربر به نام ابوبکر بن عمر که «شیخ» نامیده می‌شود و مردم‌دار و غریب‌نواز است و بازرگانان را محترم می‌شمرد. (۴۲)
ابن بطوطه سپس به «منبسی» می‌رود و مردم آن را «به غایت متدین و عفیف و صالح» می‌یابد. (۴۳) در این زمان، ممباسا را مهاجرین شیرازی اداره می‌کردند و، به نوشته دکتر عبدالسلام فهمی مصری، آخرین حکمران این دودمان، که در سال ۱۵۸۹ پرتغالی‌ها او را برکنار کردند، شاهومشاهام بن هشام (شاهنشاه بن هشام) نام داشت. (۴۴)
مقصد بعدی ابن بطوطه بندر مهم کیلوا است؛ شهری «بزرگ» و «نیکو» با «ساختمان‌های خوب» و مردمی «غالباً متدین و صالح». در زمان سفر ابن بطوطه، حکمران کیلوا ابوالمظفر بن حسن بود که به دلیل «بذل و بخشش به ابوالمواهب شهرت داشت»؛ مردی «فروتن که با درویشان می‌نشیند و با آنان غذا می‌خورد و مردمان متدین و شریف را بسیار بزرگ می‌دارد». (۴۵)
کیلوا را نیز خاندان‌های مهاجر شیرازی اداره می‌کردند و دارای ضرابخانه و سکه مسین بود. اوج شکوفایی و درخشش این شهر در اوایل سده دوازدهم، در دوران حکومت داوود بن سلیمان شیرازی، است (۴۶). واپسین حکمران کیلوا از این خاندان امیر ابراهیم شیرازی نام داشت که درباره فرجام او سخن خواهیم گفت.
در آستانه سده شانزدهم میلادی، اسلام نیرویی رو به گسترش بود و مهم‌ترین مانع سلطه انحصاری و قهرآمیز مهاجمان اروپایی بر اقتصاد مشرق زمین.
میچل کراودر در تاریخ غرب آفریقا در دوران استعماری جدی‌ترین نیروی مقابله‌کننده با نفوذ استعمار اروپایی در قاره آفریقا را اسلام می‌خواند و فصلی از کتاب خود را چنین می‌نامد: «ریشه‌های امپریالیسم اروپایی و پیدایش اسلام مبارز».
امروزه، امپریالیسم اروپایی رسماً پدیده‌ای غیرقابل دفاع است ولی راه‌هایی برای توجیه آن، یا حداقل کاهش «قبح» و عادی جلوه دادن آن، وجود دارد. لذا، کراودر رندانه تقابل استعمار غرب با اسلام را تقابل «دوگونه از امپریالیسم» می‌خواند و می‌نویسد: «تاریخ غرب آفریقا در سده نوزدهم صحنه تعارض دو امپریالیسم است: [امپریالیسم] آفریقایی – اسلامی و [امپریالیسم] اروپایی – مسیحی». (۴۷)
مع‌هذا، همو در صفحه بعد می‌نویسد:
«پیش از سال ۱۶۰۰، اسلام از طریق راه‌های کاروان‌رو صحرا، به وسیله بازرگانان عرب و بربر، به سودان غربی رسوخ کرد و در بسیاری موارد مورد پذیرش بازرگانان سیاهپوست طرف معامله آنان قرار گرفت. مسلمانان به دلیل دانش‌شان در دستگاه‌های اداری دولت‌های بزرگ سودان مفید بودند و مورد استفاده قرار گرفتند… مسلمانان نه تنها در دربارهای شاهان و حکام دولت‌های سودان مورد استقبال قرار گرفتند بلکه چنان نفوذی یافتند که اسلام به شکلی فزاینده در جایگاه دین رسمی این دولت‌ها قرار گرفت». (۴۸)
این گسترش فرهنگی را، که وابسته و متکی به هیچ دولت مقتدر مسلمانی نبود، چگونه می‌توان امپریالیسم دانست و با نفوذ تجاوزکارانه و دسیسه‌گرانه‌ی اروپاییان مقایسه کرد؟! در این دوران، اسلام گسترش فرهنگی و اقتصادی خود را از دولت‌ها نمی‌گرفت بلکه به‌عکس این اسلام بود که دولت‌های غیر مسلمان را، از فرمانروایان مغول در آستانه سده چهاردهم تا حکمرانان محلی سودان در سده پانزدهم، به خود جلب می‌کرد. دولت‌های بزرگ گورکانی هند و صفوی ایران در نیمه اول سده شانزدهم پدید شدند و دولت عثمانی نیز در همین زمان به اوج انسجام و قدرت خویش رسید.
بدین‌سان، اروپاییان، که آزمندانه چشم به ثروت‌های شرق دوخته بودند و راه دستیابی سریع به آن را نه در کوشش و رقابت مسالمت‌آمیز و عملیات متعارف تجاری بلکه در تهاجم و تصرف قهرآمیز و سوداگری‌های ضدانسانی می‌دیدند، تهاجمی هولناک را به بازرگانان مسلمان آغاز کردند. پرتغالیان آغازگر این جنگ صلیبی نوین بودند.

ادامه دارد…

قسمت قبلی این مقاله  ؛  قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:
30. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه صفدر تقی‌زاده و ابوطالب صارمی، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۷، ج۵، ص۳۰۷.
31. زیگرید هونکه، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۶۰.
32.جرج کرزن، ایران و قضیه ایران، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی چاپ دوم، ۱۳۶۲، ج۲، ص۶۳۰.
33.Malacca
34.Chisholm,ibid,vol.2,p.947.
35. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۱۳۵۹، ج۲، ص۷۲۱.
36. عبدالحسین نوایی، ایران و جهان، از مغول تا قاجاریه، تهران: هما، ۱۳۶۶، ج۱، صص۵۳۶-۵۳۹.
37. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۱۳۵۹، ج۲، ص۷۴۰.
38. عبدالحسین نوایی، ایران و جهان، از مغول تا قاجاریه، تهران: هما، ۱۳۶۶، ج۱، ص۵۴۶.
39. محمدعلی خان سدیدالسلطنه(کبّابی)، تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، به کوشش احمد اقتداری، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۰، ص ۳۶۸؛ برای آشنایی بیشتر با روابط ایران و شرق آفریقا بنگرید به: عبدالسلام عبدالعزیز فهمی، ایرانی ها و شرق آفریقا، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۷.
40.Kilwa
41.Mogadishu
42. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۱۳۵۹، ج۱، صص۲۷۶ -۲۸۰.
43. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۱۳۵۹، ج۱، ص۲۸۱.
44. فهمی، همان مأخذ، ص۴۵.
45. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۱۳۵۹، ج۱، ص۲۸۲.
46. محمدعلی خان سدیدالسلطنه (کبّابی)، تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، بکوشش احمد اقتداری، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۰، ص۳۶۹.
47.Michael Crowder,West Africa Under Colonial Rule,London:Hutchinson,1968,p.32
48.ibid,pp.33-34

منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، ج ۱، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ دوم ۱۳۹۰.

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

Check Also

جان استوارت میل تئوریسین استبداد روشنگرانه

جان استوارت میل تئوریسین استبداد روشنگرانه

اندیشه‌پردازان سیاسی غرب مانند جان استوارت میل «استبداد روشنگرانه» را برای دنیای استعمارزده توصیه می‌کردند! یعنی: حکومت بی‌قانون کارگزاران غربی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − 9 =