کابرال، شکست خورده، به پرتغال بازگشت و کمی بعد، به سال ۱۵۰۲، واسکو داگاما مأموریت جدید خود را آغاز کرد با هدف انهدام کامل ناوگانهای تجاری مسلمانان و استقرار سلطه انحصاری پرتغال بر راههای دریایی شرق. گاما این بار در رأس ناوگان نظامی نیرومندی قرار داشت که تعداد آن را بین ۱۴ تا ۲۱ کشتی ذکر کردهاند؛ به تعبیر ریان، «چنان کشتیها و تسلیحات آتشینی که هیچ ناوگان آسیایی قدرت مقابله با آن را نداشت» (۴۹). گاما در مسیر خود ابتدا در بندر کیلوا خراج مفصلی از حکمران مسلمان شهر گرفت و به کشتار مردم دست زد، سپس به بندر کالیکوت رفت و کشتیهای تجار مسلمانان را در این بندر نابود کرد. (۵۰) او با تهاجم به بنادر اصلی منطقه موجی بیسابقه از خشونت و وحشت آفرید.
ریان که با همدلی آشکار از زندگی گاما سخن میگوید، هدف اصلی مأموریت او را نه غارتگری و سلطه بلکه تنها و تنها «ورود پرتغالیها» به «تجارت اقیانوس هند که تحت سلطه مسلمانها قرار داشت» عنوان میکند! او مینویسد: «مأموریت اکتشافی» پدرو کابرال در سال ۱۵۰۰ ثابت کرد که «انحصار مسلمانان» بر تجارت شرق را نمیتوان «از طریق مذاکره یا رقابت مسالمتآمیز» از میان برد؛ تنها راه «اِعمال قهر بیرحمانه» بود. ریان میافزاید: گاما این درس را [ به اروپاییان] آموخت که «مؤثرترین راه برای شکستن انحصار تجارت ادویه به دست مسلمانان زور اسلحه است». (۵۱)
تاریخ هند آکسفورد نیز مأموریت گاما را اخراج تجار مسلمان از سواحل مالابار عنوان میکند و میافزاید وی در این مأموریت همان خشونتی را علیه مسلمانان به کار برد که پرتغالیها و اسپانیاییها علیه مسلمانان شبهجزیره ایبری به کار میبردند و سرانجام نیز موفق به اخراج تجار مسلمان از سواحل مالابار شد. (۵۲)
ارنست ماندل توصیفی جامع و منصفانه از مأموریت گاما به دست داده است:
«سفر دوم واسکا داگاما [۱۵۰۲-۱۵۰۳] در رأس یک ناوگان جنگی تمام عیار مرکب از ۲۱ کشتی بدان انجامید که انحصاری جدید (انحصار بازرگانی ادویه) جانشین انحصار مصری – ونیزی شود. این کار بدون خونریزی انجام نشد. این نوعی جنگ صلیبی بازرگانان فلفل، دارچین، و میخک بود که نشانههای سفاکیهای وحشتناک را با خود داشت. علیه «مسلمانان منفور»، که پرتغالیها پس از راندنشان از مغرب و سرکوبیشان در سرزمین «بربرها» در انتهای جهان با شگفتی بدانان برخوردند، ظاهراً هر وسیلهای مجاز بود. حریق و کشتار گروهی، ویران کردن شهرهای بزرگ، سوزاندن کشتیها با سرنشینان آنها، سلاخی اسیران، که دستها و بینیها و گوشهایشان را به نشانه تمسخر برای پادشاهان «وحشی» میفرستادند؛ این بود دلاوریهای «شهسوار مسیح»! او تنها یکی از برهمنهایی را که به همانگونه مثله شده بود زنده گذاشت، زیرا این برهمن میبایست نشانههای پیروزی هولناک را به گوش حاکمان محلی برساند». (۵۳)
این سرآغاز دورانی است که دکتر ریان با مباهات آن را عصر واسکو داگاما مینامد. واسکو داگاما در دسامبر سال ۱۵۰۳ به لیسبون بازگشت. در سال ۱۵۱۹ پادشاه پرتغال عنوان کنت ویدیگورا (۵۴) را به وی اعطا کرد. در سال ۱۵۲۴ از سوی خوان سوم، پادشاه پرتغال، به عنوان نایبالسلطنه پرتغال در شرق منصوب شد ولی مدت کوتاهی پس از سفر به هند، در ۲۴ دسامبر ۱۵۲۴، در بندر کوچن (ساحل مالابار) درگذشت. (۵۵)
راهی که گاما گشود، با فرانسیسکو د آلمیدا (۵۶) و آلفونسو د آلبوکرک (۵۷)، پی گرفته شد.
المیدا این افتخار را داشت که در سالهای ۱۵۰۵-۱۵۰۹ با عنوان پرطمطراق نخستین «نایب السلطنه پرتغال در شرق» حضور داشته باشد. او میگفت: «تا زمانی که در دریاها قدرتمند باشید هند متعلق به شماست، ولی زمانی که چنین قدرتی نداشته باشید داشتن دژی در ساحل بیفایده است». (۵۸)
ولی در واقع، بنیاد واقعی قدرت پرتغال در شرق را آلفونسو د البوکرک (۱۴۵۳-۱۵۱۵) نهاد؛ کسی که برخی مورخین غربی مفتخرانه او را نخستین فردی میدانند که پس از اسکندر مقدونی یک امپراتوری اروپایی در مشرق زمین ایجاد کرد (۵۹). دایرةالمعارف آمریکانا، البوکرک را «بنیانگذار امپراتوری پرتغال در شرق» میخواند و میافزاید: وی به مارس [خدای جنگ] پرتغالی و الفونسوی کبیر نیز شهرت داشت! (۶۰)
به نوشته وینسنت اسمیت، البوکرک نگاهی وسیعتر از المیدا داشت و «استراتژی» او «تأسیس یک امپراتوری پرتغالی در شرق» بود. اسمیت این استراتژی را چنین شرح میدهد: البوکرک «با ایجاد پایگاههایی که تمامی مدخلهای دریایی را در بر میگرفت – در شرق آفریقا، دهانه دریای سرخ، هرمز، مالابار و مالاکا – کنترل استراتژیک اقیانوس هند را نصیب پرتغال کرد. از این پایگاهها، که در استحکاماتی استوار جای داشتند، کشتیهای اقیانوسپیمای پرتغالی کشتیهای کندروتر عرب را به هراس میانداختند.» (۶۱) آمریکانا نیز هدف عملیات البوکرک را ایجاد یک رشته پایگاههای مستحکم ساحلی میداند با هدف «کنترل تجارت مسلمانان در شرق» (۶۲). سدیدالسلطنه کبّابی مینویسد:
«پرتغالیان با اعزام آلفونسو دالبوکرک… تا ۱۱۷ سال [اواسط دولت صفویه] حکومت بیدادگر و استعماری و پر ظلم و ستم خود را در تمامی این نواحی در نهایت قدرت و خشونت ادامه دادند. راههای دریایی را زیرنظر گرفتند. حکومتها و عاملان سیاسی و تجاری را به میل خود تغییر و تبدیل میدادند. عشور و باج و گمرکهای فوقالعاده از کالاها و بازرگانان میگرفتند. مساجد را میسوزانیدند و خود را یگانهمالک و فرمانفرما و رئیس و امیر و صاحباختیار تمامی این مناطق وسیع میشناختند و به پادشاه پرتغال بندگی این مردمان را تهنیت و تبریک میگفتند». (۶۳)
آلفونسو دالبوکرک
در سال ۱۵۰۳، در همان زمان که گاما به پرتغال بازگشت، البوکرک در رأس ناوگان نظامی پرتغال به شرق رفت. مأموریت اصلی وی احداث دژی مستحکم، به عنوان پایگاه منطقهای پرتغال، در ساحل کوچن بود. وی پس از انجام این مأموریت در سال ۱۵۰۴ به لیسبون بازگشت. (۶۴) به یاد داشته باشیم که در آن زمان احداث استحکامات با نیروی بردگانی که از سواحل آفریقا به اسارت برده میشد انجام میگرفت و علاوه بر آن، پرتغالیها برای اداره بردگان و ایجاد پایگاه خود قطعاً به نیروهای مزدور بومی نیاز داشتند. این اقدام یا از طریق جلب طوایف مستعد محلی انجام میشد یا از طریق جابجاییهای جمعیتی و انتقال گروههای شناخته شده و مورد اطمینان از سایر مناطق.
کمی پس از بازگشت البوکرک، در سال ۱۵۰۵، مانوئل، المیدا را به عنوان نایبالسلطنه خود به هند گسیل داشت. ولی مدت کوتاهی بعد از این انتصاب پشیمان شد، در سال ۱۵۰۶ البوکرک را در سمت فوق منصوب کرد و او در رأس ناوگانی نیرومند راهی منطقه شد. البوکرک در سال ۱۵۰۷ به جزیره هرمز تاخت و آن را به تصرف درآورد. او در این جزیره قلعهای به پا کرد و پس از اقامتی طولانی و تاراج بنادر و سواحل خلیج فارس راهی کوچن شد تا مسند نیابت سلطنت را از المیدا تحویل گیرد. وی در سال ۱۵۰۸ به هند رسید، ولی، به نوشته آمریکانا، المیدا حاضر به پذیرش فرمان مانوئل نشد و البوکرک را زندانی کرد. (۶۵)
المیدا از زمان استقرار در کوچن تهاجم گستردهای را به سواحل هند و شرق آفریقا آغاز کرده بود که با غارت و آتش زدن بنادر کوچک و روستاهای ساحلی همراه بود. احداث قلعه سن توم (۶۶) در ساحل مدرس کنونی، تهاجم به بنادر گجرات و نیز اشغال ممباسا، مالیندی و کیلوا در همین زمان صورت گرفت. توصیف یکی از مورخین معاصر از ماجرای اشغال بنادر فوق گویای ابعاد بهرهگیری پرتغالیها از تمامی تمهیدات ناجوانمردانه و خدعهگرانه است:
فرانسیسکو دالمیدا
«پرتغالیها که از تجارت پررونق زنگبار خبر داشتند، در اندیشه تسلط بر آن کشور افتادند. در ۱۶ ژوئیه سال ۱۵۰۰ پدرو کابرال، ملاح دیگر پرتغالی، با شش کشتی به کیلوا رسید که نامهای از امپراتور برای سلطان دارم. سلطان امیرابراهیم شیرازی از ملاقات وی خودداری کرد و پدرو کابرال هم بازگشت. اما دوباره به جزیره مراجعت نمود و خواهش کرد که یکی از افسران او را که بیمار است در کیلوا نگه دارند تا بهبود یابد. حاکم با این تقاضا موافقت کرد. ولی آن افسر بیمار نبود، بلکه به بهانه بیماری در کیلوا ماند که درباره قدرت دفاعی و استحکامات آن شهر جاسوسی کند.
دو سال بعد [۱۵۰۲] واسکو داگاما به ساحل کیلوا آمد و سلطان را به کشتی خود احضار کرد. امیر ابراهیم به کشتی رفت و دریاسالار پرتغالی بدو پیشنهاد کرد که سروری و حکومت پرتغال را بپذیرد. امیر ابراهیم نپذیرفت و دریاسالار پرتغالی دستور داد که وی را زندانی کنند و شهر را به آتش بکشند. امیرابراهیم به ناچار پذیرفت که سالی هزار لیره خراج بدهد و پرچم پرتغال را بر فراز قصر خود نصب کند. گاما خراج سال اول را به طلا و جواهر گرفت و اهتزاز پرچم پرتغال را بر فراز قصر دید، آنگاه به کشور خود بازگشت.
این پرچم نشان آن بود که کیلوا استقلال خود را از دست داده است. پس از آن، پرتغالیها نواحی زنگبار و براوه و ممباسا را نیز تصرف کردند و بدین ترتیب تجارت و حکومت شرق آفریقا به دست پرتغالیها افتاد. اما حاکم کیلوا هنوز نمیخواست دنده به قضا بدهد و تصمیم گرفت قلعهای برای دفاع از بندر بسازد. ولی با اینکه مردم با فداکاری در بنای قلعه شرکت کردند، هنوز تمام نشده پرتغالیها سر رسیدند.
اینبار فرانسیسکو د المیدا، دریاسالار دیگر پرتغالی، آمده بود که انحصار تجارت آفریقای شرقی را برای دولت متبوع خود تثبیت کند. وی پس از غارت و تخریب ممباسا به کیلوا آمد و از دیدن قلعه نیمه تمام دانست که امیر ابراهیم در چه اندیشهای است. او را بازخواست کرد که چرا باج معهود را نپرداخته و پرچم پرتغال را از قصر خود پایین آورده. امیرابراهیم به دریاسالار مغرور پرتغالی جوابی نداد و دالمیدا هم به سربازان پرتغالی دستور داد تا شهر را تصرف کنند. امیرابراهیم از در مخفی قصر با جمعی از همراهان خود به جنگلها پناه برد. پرتغالیها هم کیلوا را غارت کردند و در عرض سه هفته یک قلعه سنگی در آنجا بنا کردند و یکی از طرفداران خود را به نام محمد نکونی به حکومت نشاندند و یکصد و پنجاه سرباز پرتغالی برای حفظ شهر در قلعه گذاشتند». (۶۷)
تصویر فرانسیسکو دالمیدا بر روی اسکناس پرتغالی
تکاپوی خونین المیدا بینتیجه بود و نتوانست او را در سمتش تثبیت کند. در سال ۱۵۰۹ ناوگان بعدی پرتغال از راه رسید، المیدا را از سمتش خلع کرد و البوکرک را در مقام نایب السلطنه پادشاه پرتغال در شرق جای داد و بدینسان مرحله جدیدی آغاز شد.
نخستین اقدام البوکرک تهاجم به جزیره استراتژیک گوا (گهوکه) (۶۸) بود که در آن زمان در قلمرو حکمران مستقل بیجاپور جای داشت. پرتغالیها در سال ۱۵۱۰ این جزیره را به اشغال دائم خود درآوردند. به نوشته وینسنت اسمیت، البوکرک پس از اشغال جزیره گوا، تمامی سکنه مسلمان آن را «اخراج» نمود. او میافزاید: «این اولین قطعه از سرزمین هند بود که از زمان اسکندر کبیر تا آن روز مستقیماً تحت فرمان اروپاییان قرار گرفت.» (۶۹) از این پس، گوا به مقر نایب السلطنه و مرکز امپراتوری پرتغال در شرق بدل شد و در آن قلعه و شهری مُعظّم برپا شد که تا سالهای مدید مرکز اصلی تکاپوی ماجراجویان اروپایی در منطقه بود. البوکرک در این سال به بندر کالیکوت نیز حمله برد، شهر را اشغال و غارت کرد و به انتقام اخراج کابرال کاخ حکمران را به آتش کشید و آنگاه قلعهای مستحکم در بندر به پا کرد. (۷۰)
در سالهای بعد، تا زمان مرگ، البوکرک به طور مدام در کار تهاجم به بنادر اصلی منطقه و غارت بنادر و جزایر کوچک و روستاهای ساحلی بود. مهمترین اقدامات او چنین است:
در سال ۱۵۱۱، شهر مالاکا، در دماغه شبه جزیره مالایا، را تصرف کرد. این بندر به مدت ۱۳۰سال در تصرف پرتغالیها ماند و پیش از پیدایش سنگاپور، در اوایل سده نوزدهم، نقش اصلی را در تجارت خاور دور داشت. به نوشته آمریکانا، تصرف مالاکا از آنرو اهمیت داشت که از آن پس کنترل تجارت ادویه را در دست پرتغالیها قرار داد. (۷۱)
در سال ۱۵۱۲، بندر مسقط را اشغال کرد که تا سال ۱۶۴۸ در تصرف پرتغالیها بود. او سایر بنادر سواحل عمان را نیز غارت کرد، مسلمانان را قتلعام نمود و مساجد را به آتش کشید. برای نمونه، سدیدالسلطنه کبّابی از قلهات، بندری با سکنه ایرانی، خبر میدهد که دارای مسجدی زیبا با کاشیکاری ایرانی بود و البوکرک آن را به آتش کشید. (۷۲)
تصویر آلفونسو دالبوکرک بر روی اسکناس پرتغالی
در سال ۱۵۱۳ به بندر عدن حمله برد، ولی با مقاومت قهرمانانه مردم ناکام ماند. تهاجم بعدی پرتغالیها به عدن در سال ۱۵۱۶ نیز بینتیجه بود.
در سال ۱۵۱۴ بار دیگر جزیره هرمز را، که یکی از مهمترین بنادر تجاری جهان آن روز، با اهمیتی در ردیف مالاکا، بود، تصرف کرد. این بار، این مرکز مهم تجاری به مدت ۱۰۸سال در تصرف پرتغالیها بود.
زمانی که البوکرک در هرمز مستقر بود، به علت سعایت دشمنانش در لیسبون از سمت نیابت سلطنت و فرماندهی کل نیروهای پرتغال در شرق خلع شد. وی راهی گوا شد ولی پیش از رسیدن به مقصد، در ۱۶ دسامبر ۱۵۱۵، در کشتی درگذشت. (۷۳)
آلفونسو د البوکرک هرچند تاراجگری بیپروا بیش نبود، ولی بی آنکه خود بداند در این دوران پنج ساله (۱۵۱۰-۱۵۱۵) نخستین سنگ پایههای امپراتوری مستعمراتی غرب را در آسیا و آفریقا پیریخت و بنای عظیمی که بعدها کمپانی هند شرقی انگلیس برپا کرد، چنانکه خواهیم دید، بر این شالوده استوار کرد.
در دهههای بعد، تهاجم پرتغالیها همچنان ادامه داشت. آنان دژهای خود را، که مورخین غربی گاه «معصومانه» آنرا «دفاتر تجاری پرتغال» مینامند، در بمبئی، دامان، بندر دیو، سوکوترا، کانتون و بندر حقلی مستقر کردند؛ و سپس دامنه نفوذ خود را به جزایر ملوک، جاوه، سیام، فرمز، ژاپن و ماکائو گسترش دادند.
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
49.Americana,vol.12,p.260.
50.Ibid.
51.ibid
52.Smith,ibid,p.328.
53.ارنست ماندل، علم اقتصاد، ترجمه هوشنگ وزیری، تهران: خوارزمی، چاپ اول، ۱۳۵۹، ص۱۱۴.
54.Count to Vidiguerra
55.Americana,ibid
56.Francisco de Almeida
57.Alphonso de Albuqerque
58.Smith,ibid,p.328
59.Mukherjee,ibid,p.93
60.Americana,vol.1,p.507
61.Smith,ibid,p.328
62.Americana,ibid
63.محمدعلی خان سدیدالسلطنه (کبّابی)، تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، بکوشش احمد اقتداری، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۰، صص۳۳۰-۳۳۱.
64.ibid
65.ibid
66.St.Thome
67.عبدالحسین نوایی، ایران و جهان، از مغول تا قاجاریه، تهران: هما، ۱۳۶۶، ج۱، صص۵۴۷-۵۴۸.
68.Goa
69.Smith,ibid,p.329
70.Balfour,ibid,p.549
71.Americana,ibid
72.محمدعلی خان سدیدالسلطنه (کبّابی)، تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، به کوشش احمد اقتداری، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۰، ص۳۹.
73.ibid
منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، ج ۱، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم ۱۳۹۰.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام حتی واژه «تروریسم دولتی» بخاطر اعمال رذیلانه اینان اختراع شد