پیشینه تجارت خارجی انگلستان به اوایل سده سیزدهم میلادی و تأسیس کمپانی تجار لندن (۸۰) میرسد. این کمپانی تجارت با سرزمینهای حوزه دریای مدیترانه (بنادر ایتالیا، خاور نزدیک و شمال آفریقا) را در مقیاسی محدود آغاز کرد و بر بنیاد آن در نیمه اول سده پانزدهم، با فرمان سال ۱۴۰۷ هنری چهارم پادشاه انگلیس، شرکت دیگری تأسیس شد به نام کمپانی فرصتهای تجاری. (۸۱) مشرق زمین
به رغم پیشینه فوق، این انتقال بیسابقه ثروت به اسپانیا و پرتغال و تسلط بر بازارهای اروپا بود که از اواخر سده پانزدهم حکمرانان و تجار سرزمین فقیر انگلستان را به طور جدی به تحرکات ماوراء بحار واداشت:
در سال ۱۴۸۶، در اوایل سلطنت هنری هفتم، «کمپانی فرصتهای تجاری» اهمیتی یافت و دربار انگلیس امتیازاتی، از جمله انحصار صادرات پارچههای پشمی بافت انگلیس به بازارهای اروپا، به آن اعطا کرد. حوزه تکاپوی این کمپانی تنها در محدوده بنادر مهم تجاری مرکز اروپا – آنتورپ و بنادر هلند و آلمان – بود و تجار بندر هامبورگ رقیب اصلی آن به شمار میرفتند. فعالیت این کمپانی در دوران الیزابت اول به اوج خود رسید. (۸۲)
ریچارد چانسلر در مسکو و نزد تزار ، ۱۵۵۳م
در سال ۱۵۵۳، گروهی از شرکای «کمپانی فرصتهای تجاری»، در جستجوی راه دریایی برای دستیابی به هند، دریانوردی به نام ریچارد چانسلر (۸۳) را روانه کردند. چانسلر، که گم شده بود، به دریای سفید رسید و در سواحل روسیه، نزدیک بندر آرخانگل (۸۴) امروز پهلو گرفت. او به مسکو رفت، با ایوان چهارم تزار روسیه، دیدار کرد، کشوری به نام انگلستان را به او معرفی نمود و نیّت ملکه و بازرگانان انگلیس را برای تجارت با روسیه به اطلاع رسانید. ایوان نه تنها از این پیشنهاد استقبال کرد بلکه از الیزابت نیز خواستگاری کرد که البته بعدها مؤدبانه پاسخ رد شنید! (۸۵) این سرآغازی است بر روابط تجاری انگلستان با روسیه و ایران.
چانسلر در سال ۱۵۵۴ به انگلیس بازگشت و بر پایه توافقی که با تزار شده بود کمپانی مسکوی (۸۶) در لندن تأسیس شد که طبق فرمان الیزابت انحصار تجارت با روسیه را به دست داشت. وی سال بعد بار دیگر به روسیه سفر کرد و در بازگشت از این سفر، در سال ۱۵۵۶، در اثر سانحه دریایی در ساحل اسکاتلند به هلاکت رسید.
سفر تصادفی چانسلر به روسیه مصادف با دورانی است که ایوان چهارم، حکمران مسکو، قلمرو خود را گسترش داده، این پرنسنشین را به مرکز قدرت سیاسی در شرق اروپا بدل ساخته و از ژانویه ۱۵۴۷ خود را تزار روسیه خوانده بود. ایوان، که به دلیل قساوتش به ایوان مخوف شهرت داشت، در سال ۱۵۵۲ به سرزمینهای خاننشین تاتار در شرق حمله برد و پس از تصرف قازان (۱۵۵۲) و استراخان (حاجی طرخان، ۱۵۵۶) سلطه خویش را بر راه تجاری رود ولگا تأمین کرد. این تحولات، روسیه را با ایران هم مرز نمود و راه تجاری ولگا – بحر خزر را مورد توجه تجار انگلیسی قرار داد. (۸۷)
ایوان چهارم یا ایوان مخوف
پس از مرگ چانسلر، در سال ۱۵۵۷ «کمپانی مسکوی» فرد دیگری به نام آنتونی جنکینسون (۸۸) را به روسیه اعزام داشت. او پس از دیدار با ایوان، برای آشنایی با راه تجاری ایران و بنیانگذاری شالوده روابط تجاری انگلیس و مشرق زمین به بخارا سفر کرد. سفر بعدی او به سال ۱۵۶۱م/ ۹۷۰ق. بود با هدف خرید ابریشم ایران و شکستن انحصار پرتغالیها در این عرصه. در سال ۱۵۶۲ به عنوان سفیر الیزابت در قزوین با شاه طهماسب صفوی دیدار کرد ولی به علت عدم تمایل پادشاه ایران به ایجاد رابطه تجاری با انگلیسیها در مأموریتش توفیق نیافت. (۸۹)
مدتی پس از تأسیس «کمپانی مسکوی»، در سال ۱۵۷۷ کمپانی اسپانیا (۹۰) با هدف خرید شراب، روغن و میوه از اسپانیا و پرتغال برپا شد و یک سال بعد (۱۵۷۸) کمپانی سرزمینهای شرقی (۹۱) با هدف تجارت با نروژ، سوئد، لهستان و پروس. در سال ۱۵۸۱ تعدادی از تجار با فرمان الیزابت کمپانی ترکیه (۹۲) را به پا کردند و انحصار تجارت با عثمانی را به دست گرفتند و در همین زمان کمپانی ونیز (۹۳) نیز تأسیس شد. در سال ۱۵۹۲ با ادغام دو کمپانی «ترکیه» و «ونیز» کمپانی جدیدی به نام لوانت (۹۴) تأسیس شد. این کمپانی از اواخر سده شانزدهم تا سال ۱۸۲۵، یعنی بیش از دو قرن، به تجارت با سرزمینهای دولت عثمانی، به ویژه منطقه مدیترانه و مصر و سوریه و لبنان، اشتغال داشت.
اولین انگلیسی که از هند دیدن کرد، یک کشیش یسوعی به نام توماس استفنس (۹۵) بود که در سال ۱۵۷۹، هشتاد سال پس از سفر واسکو داگاما به هند، در جزیره گوا، مرکز استقرار پرتغالیها، اقامت گزید. گزارشهای توماس استفنس سبب جلب توجه بیشتر انگلیسیها به هند شد. (۹۶) در سال ۱۵۹۶، دو تاجر انگلیسی عازم چین شدند و حامل نامهای از الیزابت اول به امپراتور چین که خواستار گشایش روابط بازرگانی میان دو کشور شده بود. (۹۷)
و سرانجام، بر شالوده این میراث اسپانیایی – پرتغالی و تجربه کمپانیهای متعدد تجاری، رویای یکصد ساله تجارت با شرق تحقق یافت: در ۳۱ دسامبر سال ۱۶۰۰ با «فرمان سلطنتی» الیزابت «کمپانی بازرگانان لندن برای تجارت با هند شرقی» (۹۸) تأسیس شد. (۹۹) به نوشته فیلیپ لاوسون، تأسیس کمپانی هند شرقی «نقطه اوج قریب به یک سده تلاشهای نامنظم انگلستان برای دستیابی مستقیم به بازارهای شرق بود» و «آخرین تیر ترکش کوششهای نومیدانه انگلیسیها برای به دست آوردن بازارهای اروپایی که در آن زمان در کنترل پرتغال، اسپانیا و هلند قرار داشت.» (۱۰۰)
توجه کنیم که کلیه این کمپانیها نهادهایی کاملاً انحصاری بودند که با فرمان سلطنتی تأسیس میشد. هدف از اعطای این انحصارها انباشتن خزانه دربار انگلستان بود و در تمامی این کمپانیها ملکه/پادشاه انگلیس و درباریان او در زمره سهامداران اصلی بودند. سرمایهگذاران این کمپانیها نیز تجار ثروتمندی بودند که بطور عمده از درون کمپانی مادر «فرصتهای تجاری» سر برآوردند. این کمپانیها نه تنها تجارت خارجی بلکه، در دورانی، بازار داخلی انگلیس را نیز در کنترل خود داشتند. برای نمونه، در دوران جیمز اول (۱۶۰۳-۱۶۲۵)، کمپانی لوانت حتی نرخ فروش کالاهای عثمانی را در درون خاک انگلیس تعیین میکرد. (۱۰۱)
چنانکه خواهیم دید، کمپانی هند شرقی بهتدریج به مهمترین و مقتدرترین کمپانی انحصاری انگلیس و جهان بدل شد و در پیرامون آن، از ترکیب حکمرانان سنتی فئودال و تجار ماوراء بحار، شالوده یک الیگارشی جدید ریخته شد؛ پدیده ای که ماکرجی آن را «آریستوکراسی جدید بورژوازی تجاری» میخواند. (۱۰۲)
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
۸۰.Mercers’ Company of London
81.The Company of Merchant Adventurers
82.Americana, vol.18, p.712;Mukherjee, ibid, p.24
83.Richard Chancellor
84.Archangel
۸۵.«ایوان مخوف» (۱۵۳۰-۱۵۸۴) هفت بار ازدواج کرد؛ یکی از همسرانش را طلاق داد، دیگری را به قتل رسانید، سه تن نیز مسموم شدند و مردند!
۸۶.Muscovy Company
87.Americana, vol.6, p.268;ibid, vol.10, p.245;ibid, vol.18, p.618;Mukherjee, ibid, p.24;نوایی، همان مأخذ، ص ۱۷۶.
88.Anthony Jenkinson
۸۹.ن. و. پیگولوسکایا و دیگران، تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم، ترجمه کریم کشاورز، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۴۹، ج۲، ص ۵۱۸؛ نوایی، همان مأخذ، صص ۱۷۶-۱۸۰.
۹۰.Spanish Company
91.Eastland Company
92.Turkey Company
93.Venice Company
94.Levant Company
«لوانت» از واژه ایتالیایی Il levante به معنی برخاستن و طلوع گرفته شده و به معنی شرق است یعنی جایی که خورشید طلوع میکند. اصطلاحاً به حوزه فعالیت تجاری اروپاییان در سواحل شرقی دریای مدیترانه، به ویژه آسیای صغیر و سوریه اطلاق میشد…
۹۵.Thomas Stephens
96.John R.Hinnells, “Parsis and the British”, Journal of the K.R.Cama Oriental Institute, No.1978, p.5
97.G.Lanning and S.Couling, The History of Shanghai, Shanghai:Kelly & Walsh, 1921, p.89
98.The Company of Merchants of London for Trading into the East Indies
99.John Keay, The Honourable Company;A History of the English East India Company, London:HarperCollins, 1991, p.9
100.Lawson, ibid, p.6
یکی از نامهای کمپانی هند شرقی که در منابع تاریخ معاصر هند و انگلیس به کار میرود، «کمپانی جان» (John Company) است. نام فوق این گمان را پدید میآورد که گویا کمپانی به فردی به نام «جان» منسوب است. این عنوان در واقع ترکیبی است انگلیسی – فارسی. منظور از «جان» نام فرد نیست بلکه همان «جان» فارسی است. چنانکه میدانیم، در گذشته فارسی زبان رسمی هند بود. احتمالاً دوستداران این «کمپانی عالیجاه» از سر ارادت آن را «کمپانی جان»، یعنی «کمپانی عزیز» خواندهاند و کارگزاران انگلیسی، شاید به سبیل تمسخر و طنز، آن را در مکاتبات خویش به کار گرفته و بدینسان رواج دادهاند.
۱۰۱.Mukherjee, ibid, p.35
102.ibid, p.47
منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج ۱، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم ۱۳۹۰.
مشرق زمین ، مشرق زمین
واریز كمک نقدی برای حمایت از اندیشكده |
مشرق زمین ، مشرق زمین
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: