سال ۱۸۱۵: اولین تلاش برای حکومت جهانی
آنچه در این سال باب میل روچیلدها درنیامد، کنفرانس وین بود که از سپتامبر ۱۸۱۴ آغاز شد و در ۸ ژوئن این سال به پایان رسید. علت این که کنفرانس وین برای روچیلدها اهمیت داشت، آن بود که بسیاری از کشورهای اروپایی به دلیل بدهی مدیون آنان بودند و آنها از این موضوع به عنوان اهرمی برای سلطهی کامل سیاسی بر بیشتر جهان استفاده میکردند و از این رو به دنبال ایجاد شکلی از حکومت جهانی بودند.
کنگره وین
این کنفرانس برای روچیلدها آغاز خوبی داشت؛ به طوری که باعث شدند کشور سوئیس برای همیشه خود را در جنگها بیطرف اعلام نماید؛ به این ترتیب آنان قلمرویی حاکمیتی برای خود دست و پا کردند تا از آنجا طرفین متخاصم را در جنگهایی که به نوعی کارخانهی تولیدکنندهی بدهی برای آنان محسوب میشد، تأمین مالی نمایند. با این حال، هنگامی طرح نهایی آنان برای ایجاد حکومتی جهانی بازماند که الکساندر اول، تزار روسیه -یکی از معدود قدرتهای بزرگی که تسلیم نظام بانکی روچیلد نشده بود- از پذیرش طرح حکومت جهانی امتناع ورزید.
سال ۱۸۹۷: توطئهی صهیونیسم
روچیلدها کنگرهی جهانی صهیونیسم را در جهت ارتقای جایگاه صهیونیسم ایجاد میکنند. صهیونیسم به عنوان جنبشی سیاسی به تصویر کشیده میشود که به دنبال تأمین وطنی برای یهودیان است؛ اما در واقع این حرکت توطئهای است تا کل جهان را تحت لوای حکومتی جهانی قرار دهد که توسط یهودیان و به ویژه روچیلدها اداره و کنترل میشود.
اولین کنگره جهانی صهیونیسم
سال ۱۹۱۹: دومین تلاش
روچیلدها از کنفرانس صلح وِرسای استفاده مینمایند تا دومین تلاش آشکار خود را برای تشکیل حکومت جهانی به نتیجه برسانند؛ حکومتی که آنان به بهانهی پایان تمام جنگها (که البته خود آنان مسبب آنها بودند) تبلیغ آن را میکردند. آنان این حکومت را جامعهی ملل مینامند. خوشبختانه این طرح از سوی کشورها مورد قبول قرار نمیگیرد و کنار گذاشته میشود؛ اما پیش از آن، رئیس آیندهی کنگرهی جهانی صهیونیسم، ناحوم سوکولوف (Nahum Sokolow) در خصوص این طرح اظهار میدارد:
«جامعهی ملل، طرحی یهودی است. ما این طرح را پس از مبارزهای ۲۵ ساله ایجاد نمودهایم.»
سال ۱۹۲۸: اعتراف
در صفحهی ۵۷۲ از نسخهی اول ماه ژوئن نشریهی نمایشنامه انتقادی پاریس (La Revue de paris) -متعلق به روچیلد- نامهای از باروخ لوی مارکس به چاپ میرسد که گزیدهای از آن به این شرح است:
«مردمان یهودی به طور کلی، خود مسیح موعود خواهند بود. آنان با انقراض نژادهای دیگر، با برچیدن مرزها، نابودی حکومتهای سلطنتی و با تأسیس جمهوری جهانی که یهودیان در هر کجای آن از امتیاز شهروندی بهرهمند خواهند شد، به حکومتی جهانی خواهند رسید. در این نظم نوین جهانی فرزندان اسرائیل بدون مواجهه با هیچ مخالفتی، تمام رهبران را تجهیز خواهند کرد. حکومتهای متشکل از اقوام گوناگون که جمهوری جهانی را شکل میدهند، بدون هیچ مشکلی در دست یهودیان خواهند بود. در آن هنگامه حاکمان یهودی خواهند توانست تا قانون دارایی خصوصی را منسوخ نمایند و از منابع هر کشوری استفاده کنند. به این ترتیب، این وعدهی تلمود محقق خواهد شد که زمانی دوران مسیح خواهد آمد که یهودیان تمام داراییهای جهان را به دست گیرند.»
سال ۱۹۴۵: سومین تلاش
هنگامی که سومین تلاش آشکار روچیلدها برای تشکیل حکومتی جهانی به ثمر رسید (یعنی تصویب دومین جامعهی ملل در این سال که آن را سازمان ملل نامیدند)، گام بسیار بزرگی در جهت هدفشان، یعنی سلطه بر جهان برداشتند.
سال ۱۹۴۷: اینشتین
در ماه اکتبر، آلبرت اینشتین (Albert Einstein)، یهودی اشکنازی، نامهای سرگشاده خطاب به سازمان ملل مینویسد و در آن از نابودی همهی حکومتهای ملی در جهت بازشدن راه برای تشکیل حکومتی جهانی که ادارهی آن را سازمان ملل برعهده خواهد داشت، حمایت میکند.
آلبرت انیشتین در کنگره جهانی صهیونیسم سال ۱۹۲۱ میلادی
سال ۱۹۵۰: سیطرهی مالی
اعداد و ارقام نشان میدهد که طبق برنامهریزی روچیلدها، بدهی تمام کشورهایی که درگیر جنگ دوم جهانی شده بودند، چندین برابر افزایش پیدا کرده است؛ به این ترتیب این کشورها بیشتر و بیشتر تحت کنترل یهودیان قرار میگیرند. بین سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، بدهی دولت فدرال ایالات متحد با افزایش ۵۹۸ درصدی، از ۴۳ میلیارد دلار به ۲۵۷ میلیارد دلار افزایش پیدا کرد. در خلال همان دوره، بدهی دولت ژاپن ۱۳۴۸ درصد، بدهی دولت فرانسه ۵۸۳ درصد و بدهی دولت کانادا ۴۱۷ درصد افزایش یافت.
سال ۱۹۵۰: طرح حکومت جهانی
در تاریخ هفتم فوریه، جیمز پاول واربورگ (James Paul Warburg) با حضور در مجلس سنا با حالتی خودخواهانه اظهار میدارد:
«چه بخواهیم چه نخواهیم، حکومت جهانی در راه است. تنها سؤالی که در این خصوص مطرح میشود آن است که آیا این حکومت جهانی با لشکرکشی به نتیجه میرسد یا با توافق طرفها.»
در نتیجه روچیلدها روی طرح حکومت جهانی کار میکنند و در ابتدا به منظور متمرکز کردن نظامهای اقتصادی کل جهان، طرحی سه مرحلهای را آغاز میکنند:
۱. استیلای بانک مرکزی بر اقتصادهای ملی سراسر جهان.
۲. متمرکز ساختن اقتصادهای منطقهای از طریق اَبَرکشورها همانند اتحادیهی اروپا و اتحادیههای تجاری منطقهای مانند موافقتنامهی تجارت آزاد آمریکای شمالی (پیمان نفتا) (NAFTA).
۳. متمرکز ساختن اقتصادی جهانی از طریق بانک مرکزی جهانی، ارز جهانی و پایان دادن به استقلال ملی از طریق لغو تمام تعرفههای تجاری با طرح معاهداتی چون موافقتنامهی عمومی تعرفه و تجارت (GATT).
سال ۱۹۹۱: سهم رسانهها
دیوید راکفلر (از وابستگان خاندان روچیلد) در کنفرانس بیلدربرگ که در تاریخ ششم تا نهم همین سال در بادن- بادن (Baden- Baden) آلمان برگزار میشود، مطلب ذیل را بیان میکند:
«ما از مدیران واشینگتن پست، نیویورک تایمز، مجله تایم و دیگر نشریات معتبر که درجلسات ما حضور به هم میرسانند و تقریباً چهل سال است که با بصیرت به وعدههایشان پایبند هستند، کمال تشکر را داریم. اگر فعالیتهای ما در این سالها در معرض جنجال رسانهای و دید عموم قرار میگرفت، غیرممکن بود که بتوانیم طرحهای خود را پیش ببریم؛ اما حالا جهان پیچیدهتر شده، آمادهی خیزش به سمت حکومتی جهانی است. به طور قطع، حاکمیت فراملیتی نخبگان روشنفکر و بانکداران در سطح جهان -نسبت به حق حکومت بر خود که در قرنهای گذشته حاکم بوده- ارجح است.»
سال ۲۰۰۲: به خود میبالند!
دیوید راکفلر در زندگینامهاش تحت عنوان خاطرات که در این سال به چاپ میرساند، به نقش خود در توطئهی حکومت جهانی اذعان مینماید و در این باره میگوید:
«افراطیون مکتبی بیش از یک قرن است که در دو سوی طیف سیاسی دست روی حوادث شناخته شده گذاشتهاند تا خانوادهی راکفلر را به خاطر تأثیر بیش از اندازهای که آنان ادعا میکنند این خانواده بر نهادهای سیاسی و اقتصادی آمریکا دارد، تحت حملات و انتقادهای شدید خود قرار دهند. برخی حتی معتقدند ما بخشی از گروه توطئهگر سرّی هستیم که بر ضد بهترین منافع ایالات متحد کار میکنیم؛ آنان خانوادهام و خود من را به عنوان افراد جهانینگر توصیف مینمایند که با هم دستی و توطئه با دیگر افراد و گروههای در سراسر جهان، به دنبال ایجاد ساختار منسجمتر جهانی در سطح سیاسی و اقتصادی هستند؛ چیزی که از آن به نام نظام واحد یاد میکنند. اگر اتهام این است، من گناه آن را به گردن میگیرم و از آن به خود میبالم.»
منبع: كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه ، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک ، برگردان: محمدیاسر فرحزادی ، تهران: نشر ساقی.
حکومت جهانی ، حکومت جهانی ، حکومت جهانی ، حکومت جهانی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تُطيعُوا فَريقاً مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ كافِرينَ (۱۰۰) آل عمران
اين آيه شريفه يک طرح راهبردى را براى مسلمانان نشان ميدهد (اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر گروهى از كسانى كه كتاب داده شدهاند اطاعت كنيد شما را برميگردانند به كفر بعد اينكه ايمان آورديد)
نكته: اين گروه كه كتاب به آنان داده شده ميخواهند مومنان را از راه حق منحرف كنند يعنى برنامه حساب شده و دقيق دارند و اين انحراف با اطاعت از آنان شكل ميگيرد.
نكته: ما ميدانيم كه يهود لجوج صهيونيست از زمان گذشته طرحريزى براى برترى خود داشتند و تنها سد راهشان حق است كه با ظلم و ستم و استكبار و تفوقجويى مخالف است.
نكته: تعدادى از برنامه هاى سازمانيافته يهودى = بانک (نيمكت يهوديان نزولخور) – هاليوود (چوب جادوئى) – فضاى مجازى (مخصوصاً اینستاگرامی که غالبا انسان را به گناه دعوت میکند) – سحر و جادو و ارتباط با جنيان و شياطين – ورزش حرفهاى و المپیک بخصوص فوتبال – موسيقى (اقسام جديدش) – قاچاق (انسان و مواد و اسلحه) – تفرقهاندازى – ايجاد جنگ در ملتها (جنگ جهانى ۱و۲) – ایجاد فرقههاى مختلف… (خواهشا در اين موارد تحقيق شود تا بدانيم اين فريقا من اوتوا الكتاب که هستند)
ما امروز شاهديم كه تنها سيستم موجود جهانى كه جوانان را منحرف ميكند همين فرقه است.
نكته: حال خداوند در يه دستور استراتژيك و راهبردى ميفرمايد اطاعت نكنيد از اينان، يعنى در برنامه هاى شيطانى اينان وارد نشويد. این فقط برداشتی در سطح کلان از این آیه شریفه بود و من الله التوفیق.