یهودستیزی دارای اصل و نسبی آبرومند

چکیده
یهودستیزی مشربی است که سرمایه‌داران جهانی آن را بدنام کرده‌اند تا کسی جرئت اظهار نظر درباره کارهای نامشروع آنان را پیدا نکند. ریشه یهودستیزی و نقد یهودیان، به خدا و انبیای الهی برمی‌گردد که آنان را به نقد رفتارهای قوم سرکش یهود واداشته است. البته منظور از یهودیت در اینجا ملت یهود نیست؛ بلکه عده‌ای صاحب ثروت و قدرت است که همه جهان را برای خود می‌خواهند. دانشمندان بزرگ جهانی مانند گونته، ولتر و فرانتس لیست به نقد یهودیت پرداخته‌اند. نویسنده در این نوشتار (۱) در پی آن است تا اعلام کند یهودیان بهانه‌جویی‌ها را کنار بگذارند و بپذیرند که عامل بسیاری از مشکلات، خودشان هستند و از کارهای نامشروع برای کسب ثروت و قدرت دست بردارند و به سایر ملل جهان بپیوندند.
نویسنده: دکتر هِنری مَکو (۲) مترجم: مهدی مترجم (۳)

*****

نازی‌ها یهودستیزی را بدنام کرده‌اند. شاید این هدف آنها بوده است. تبلیغات ناپخته، نژادپرستی و کشتار آن را منفور ساخته است. اما یهودستیزی سنتی طولانی و مهم قبل از نازی‌هاست. یهودستیزی نشان‌دهنده مقاومت و ایستادگی در برابر سیطره غریب و شرارت‌بار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یهود است و این مطلب ارزش بازاندیشی دارد.
این بحث را با فرضیه‌ام شروع می‌کنم.

۱. حقیقت بسیار روشن است و در جلو چشمان ما قرار دارد، ولی ما همچنان توان دیدن آن را نداریم. بسیاری از یهودیان و مسیحیان نمی‌دانند یهودیت یک دین نیست بلکه فرقه‌ای شیطانی است که خود را در هیئت یک دین در آورده است و این، جوهره‌ی مکتب شیطان‌پرستی است. جوهره‌ی هر دین راستین این است که خدا قابل شناخت است.
تورات یهودیت را شناسایی نکرده است. بلکه معرِف یهودیت، کابالا است (۴) که (در آموزه‌های خود) می‌گوید خدا نه شکل دارد و نه قابل شناخت است. (۵) پس چگونه ما صدای او را در روح و وجدان خود اجابت کنیم؟ کابالا معتقد است خدا قابل شناخت نیست؛ چون می‌خواهد خدا باشد. «یک فرد یهودی» تجلّی‌گر فیزیکی خداست. «خدای ناشناخته» تنزیل می‌یابد تا اراده‌ی او از ورای یک خاخام آشکار شود. کابالا مبنای مکتب شیطان‌پرستی و علوم خفیه در طول تاریخ است. مکتب شیطان‌پرستی به طور فزاینده‌ای جانشین مسیحت به عنوان کانون ارجاعات اخلاقی می‌شود.
هدف یهودیان کابالیست (به عبارت دیگر ایلومیناتی (۶)) تخریب تمدن مسیحیت بوده است که در حال موفق شدن‌اند. البته امروزه هیچ فرد یهودی نباید به سبب تصلیب عیسی مقصر شناخته شود. اما از هنگام مصلوب کردن عیسی تاکنون هدف یهودیت سازمان‌یافته‌ای که با تفکر کابالا اداره می‌شود، ریشه‌کن ساختن مسیحیت است. آنها ایستادگی مسیحیت را با عنوان یهودستیزی تعریف می‌کنند و جای خیر و شر را وارونه نشان می‌دهند، آن‌گونه که شیطان‌پرستان رفتار می‌کنند.
طرح ایلومیناتی برای ایجاد یک ابر دولت جهانی، برای حفظ ثروت، قدرت و ناهنجاری‌های آنان است. آنان با کمک فراماسون‌های غیریهودی بر غرب مسلط شده‌اند و بشر را به انضمام فرقه شیطانی خود درآورده‌اند. من روش‌های متعددی را فهرست کرده‌ام (۷) که بشر به طرزی شیطانی به تصاحب در آمده است.

۲. همان‌گونه که قبلاً گفته‌ام، در یک فرقه شیطانی رتبه و پرونده افراد در برنامه واقعی ذکر نمی‌شوند. بلکه با بحث‌های ظاهرفریب وحرف‌های کلیشه‌ای (همچون «تحمل»، «تنوع» و «آزادی جنسی») مردم مهار و به خفت کشیده می‌شوند. در یک فرقه شیطانی مردم سرکوب می‌شوند. به افرادِ باوجدان انگ «خودآزاری» زده می‌شود. به صورت فزاینده‌ای مردم یهودی یا «منزجر» شده‌اند. در این فرقه شیطانی حقیقت اهمیتی ندارد. فقط حقانیت سیاسی (ملاک) است. جامعه شبیه به یک فرقه می‌شود.
وقتی از احیای یهودستیزی سخن می‌گویم، به معنای آزار یا تبعیض افراد یهودی مثل خودم نیست؛ بلکه منظورم مخالفت با هر فرد ـ چه یهودی چه غیر یهودی ـ است که نماینده برنامه ایلومیناتی کابالاست که در حال حاضر تحت حمایت سازمان‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی (۸) در غرب است و آن‌را یهودیت سازماندهی و فراماسونری اداره می‌کنند. دزموند توتو (۹)، میخائیل گورباچف (۱۰) و حضار بیلدربرگ (۱۱) غالباً یا یهودی هستند یا یهودی نیستند اما جزء کابالیست‌ها و شیطان‌پرستان‌اند و یا ماهیت نامعلومی دارند.
در حقیقیت دو طرف در نظم جهانی جدید وجود دارد:
کابالیست‌ها (ایلومانتی و نمایندگان و مؤسسان آنها) در مقابل آنها بقیه انسانیت قرار دارند. (همه آن بقیه نامشخص‌اند) کابالا در بر دارنده گروه‌های مختلفی از جمله فراماسون‌های چپی و راستی، لیبرال‌ها، سوسیالیست‌ها، فمنیست‌های افراطی، نئوکان‌ها، (۱۲) کمونیست‌ها، صهیونیست‌ها و فعالان هم‌جنس‌بازی هستند. آن‌طور که می‌توان گفت، این جنبش‌ها ساخته دست یهودیان و (خود) یهودی‌ سازند.

۳. به نظر می‌رسد فردی یهودی قطع رابطه با یهودیت را آزادی به شمار می‌آورد. (آن‌گونه که) بسیاری تاکنون کرده‌اند. یهودیت سرچشمه یهودستیزی است. علاوه بر این، تاکنون به شخصه کارکرد خوبی (۱۳) نیز نداشته است. برنامه کاری یهودیت سازمان‌یافته که تاکنون گزارش شده، بازمهندسی نژاد بشری برای خدمت به ایلومیناتی است. آنها این کار را با از بین بردن چهار اصل هویت انسانی ما یعنی مذهب (خدا)، ملیت، نژاد و خانواده (جنسیت) به انجام می‌رسانند. هدف آنها ایجاد یک نژاد، یک مذهب، یک جنسیت و یک جهان است که همه در خدمت ایلومیناتی است. مثال اخیر برای مکتب تک‌جهانی آنها مخالفت سازمان‌یافته یهودیت با جنبش‌های ناسیونالیستی (ملی‌گرایانه) در اروپاست. (۱۴)

نخستین ضدیهودی

نخستین ضدیهودی خود خدا بود. وقتی موسی به او گفت که یهودیان گوساله را می‌پرستند.

پروردگار به موسی گفت من این مردم را دیده‌ام، هان! که آنها قوم لجوجی هستند. اکنون مرا تنها گذار که آتش غضب من آنها را خواهد سوزاند و من آنها را هلاک خواهم کرد. ( ۳۲;۹-۱۰: کتاب خروج)

مطمئن نیستم درباره رویه کشتار خدا، آبه فاکسمن (۱۵) چه جوابی خواهد داد. در هر صورت عابدانِ پروردگار در حال حاضر مسئول نیستند و (لابد) خدا در دیوان محاکمات حقوق بشری پاسخ‌گوی بیانات تند خویش (برضد یهود) است. پیامبر بزرگ کتب عهد عتیق هم خود ضدیهود بود. ارمیای نبی می‌گوید:

یهودیان راستگو نخواهند بود. زبان آنها به دروغ‌گویی عادت کرده است. (ارمیای نبی۹:۱۱)

اشعیاء بنی‌اسراییل می‌گوید:

پروردگار دختران صهیونیست را که متکبرند و با گردن‌های کشیده و چشمانی سرکش قدم برمی‌دارند کیفر خواهد داد. (اشعیای نبی ۳:۱۶)

عیسی نیز به جرگه ضدیهودیت نجیب‌زاده افزوده شد؛ هنگامی که به یک فریسی (۱۶) گفت:

شما از نسل پدر خویش، شیطان، هستید و سیره شهوت‌رانی او را دنبال می‌کنید. او از ابتدا جانی بود و رویه‌ای غیر از صداقت را برگزید. به راستی که صداقتی در او نیست. وقتی او دروغ می‌گفت، از خویش سخن می‌گفت چون او دروغ‌گو بود و (به راستی) او پدرِ دروغ بود. (یوحنا، ۸:۱۱)

یهود در طول تاریخ (با این پرسش که) صاحب تمدن غرب کیست، مورد نقد واقع می‌شد. (۱۷) تاکیتوس (۱۸) تاریخ‌دان اهل رُم یهویان را به سبب تحریف مذهب، کشور و خانواده نکوهش کرد و گفت:

آنان دشمن همه‌ی نژادها جز خود هستند.

جرج برنارد شاو (۱۹) گفت:

یهود بهتر است از یهودی بودن دست بردارد و انسان بودن را آغاز کند.

موسیقی‌دان مجارستانی فرانتس لیست (۲۰) گفته است:

آنان اهرم دوشاخ و پرتابه را که بنیان ایمان و اخلاق را ریشه کن می‌سازد، می‌فروختند.

شاعر بزرگ آلمانی، گوته، (۲۱) گفت:

نژاد حیله‌گر یک اصل اساسی دارد و آن اینکه تا زمانی که دین‌داران مستولی شوند هیچ سود و منفعتی در میان نخواهد بود.

فیلسوف فرانسوی ولتر (۲۲) گفت:

ملت یهود گستاخانه نفرت خود را نسبت به همه ملل نشان می‌دهند و بر اربابان خود می‌شورند، دائم در توهم هستند و نسبت به رفاهی که دیگران از آن لذت می‌برند حریص هستند و بی‌ادبانه در سختی‌ها چاپلوسی و تواضع و در رفاه رفتاری گستاخانه دارند.

انسان نمی‌تواند اینها را به همه یهودیان نسبت دهد، اما منتقد امریکایی اچ ال منکن (۲۳) غالباً با اکثریت یهودیان رفتاری خشن دارد. او می‌گوید:

یهود نامطلوب‌ترین نژادی است که از آن اطلاع یافته است. [او معتقد است] وقتی عموما با آنها روبه‌رو می‌شوید [متوجه می‌شوید] که آنها فاقد بسیاری از صلاحیت‌های انسان‌های متمدن همچون شجاعت، متانت، پاکی، آرامش و اعتماد به نفس هستند. آنها متکبرند بی‌آنکه سرفراز باشند. افراد لذت‌بخشی هستند که مزه ندارند، و یاد می‌گیرند بدون آنکه تعقل کنند… صدقات و احسان‌های آنها نوعی ریاکاری است.

یهودیان از برنامه برتری‌طلبانه‌ی رهبران خود که پیرو کابالا هستند، ناراحت نیستند. بلکه معتقدند که آنان بدون هیچ دلیلی منفور شده‌اند یا چون مردم احتیاج دارند که قربانی بی‌گناهی را به سبب رنج‌های خود سرزنش کنند [با آنها دشمن‌اند]. یهودستیزی یک بیماری غیرعقلانی در ذهن کلیمیان است. به طور فزاینده‌ای در نظام شیطانی جدید جهانی بر عقل سلیم برچسب بیمار می‌زنند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که یهودیان دریابند که یهودیت در جرگه فرشتگان نیست، اما برای بازگشت [و توبه از این رویه ناپسند] خیلی دیر نشده است.
زمان آن فرا رسیده است که مسیحیان دریابند بزرگ‌ترین شیادان جهانی آنان را سر کار گذاشته‌اند. یهودیان مردمان برگزیده نیستند. رهبران آنان به خودبزرگ‌بینی مبتلا هستند که ملت‌ها را ویران می‌کنند، میلیون‌ها تن را می‌کشند و آینده بشر را تهدید می‌کنند.
زمان آن فرا رسیده است که همه ما بدانیم قدرت نقد یهودیت یک آزمایش تورنسل (مهم) برای آزادی ماست. یهودستیزی در شوروی ممنوع و به شدت سرکوب شد. آیا این جامعه‌ای است که ما خواهان زندگی در آن هستیم؟

معیار موفقیت آنها

پیروزی‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگیِ کابالیست‌ها و هم‌پیمانان آنان تاریخ واقعی پانصد سال اخیر یا بیشتر جهان است. (۲۴) (بانکداران ایلومیناتی در پشت امپریالیسم هستند). مهار فرهنگ (در دستان آنان) به گونه‌ای است که مردم عموما بی‌اطلاع هستند که آیا پیروزی‌ای رخ داده یا نه؟ یهودستیزی مصیبتی است که القا می‌شود رو به افول است.
اگر شما ضدیهودیت، به آن شکلی که در بالا اعلام شد، نباشید، یا یک فرصت‌طلب هستید یا ساده لوح و یا هردو. مردم اطلاعی ندارند تمام جنگ‌هایی که بانکداران یهودی وابسته به فراماسونری طرح‌ریزی می‌کنند، ثروت و قدرت‌شان را افزایش می‌دهد، زمینه رقابت‌ها را نابود می‌کند و طرح آنان را برای حاکمیت جهانی پیش می‌برد.
مردم اطلاعی ندارند که «رهبران» آنان عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی‌اند و وسایل ارتباط جمعی (ابزارهای) فساد و فحشاست. آنان اطلاعی ندارند که ایلومیناتی حامی فمینیسم، همجنس‌بازی، بی‌قیدی‌های اخلاقی و تصاویر جنسی تحریک‌آمیز است تا بافت اجتماعی (ازدواج و خانواده) را از هم بگسلد و مقاومت‌ها را تحلیل ببرد. آنان اطلاعی ندارند که حادثه ۱۱ سپتامبر و مانند آن دروغی بود تا حقوق بشر ر ا از دست ما بگیرند، آنها به نمایش دروغین ترور ادامه می‌دهند تا سلاح‌های ما را مصادره کنند.

پی‌نوشت‌ها:
1. Anti Semitism has Respectable Pedigree, June 1, 2014. Source: http: // henrymakow. com/ 2014/ 06/ Anti – Semitism – has – Respectable -Pedigree. html.
2. دکتر هِنری مَکو (Henry Makow) دکترای زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تورنتو کانادا، دانش‌آموخته سال ۱۹۸۲ و نویسنده کتاب ایلومیناتی(Illuminati) است که در آن از طرح صهیونیست‌ها برای سیطره برجهان سخن می‌گوید.
3. کارشناس مترجمی زبان انگلیسی و دانش‌پژوه درس خارج حوزه (mahdimotarjem@gmail.com).
4. کابالا (Cabala) به معنای «دریافت‌کردن» و به معنی واقعی کلمه «رسم رسیده» است. کابالا تفسیر رمزگونه‌ای از کتاب‌های مقدس عبری و نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می‌شود. بیشتر یهودیان ارتدوکس به آیین کابالا اعتقاد دارند. (مترجم)
5. http://www.henrymakow.com/the_god_of_the_cabala.html
6. ایلومیناتی (Illuminati) واژه‌ای لاتین است به معنای «آگاهان»، «روشنفکران»، «روشن بنیان» و «سرآمدان». با این وصف، گروهی از «بزرگان» جهان که خود را گلچین‌شدگانی از میان نخبگان و برگزیدگان می‌دانند، بر آن شدند که قدیمی‌ترین، مرموزترین و محرمانه‌ترین سازمان‌های مخفی «اربابان (خود خوانده) جهان» را بدین نام بخوانند. غالب این سازمان‌ها در جامعه پایگاه و اعضایی دارند و هویت آنها بر مردم معلوم است، اما اعضای «ایلومیناتی» به وضوح شناخته شده نیستند؛ اگرچه برخی نام‌ها مصرانه بر زبان‌ها جاری است. قدر مسلم آنکه این سازمان از خاندان‌های بزرگ سرمایه‌داران یا اشراف، مانند «راتشیلد»ها، «هریمن»ها، «راسل»ها، «دوپون»ها، «ویندسور»ها یا «راکفلر»ها ـ از جمله، «دیوید راکفلر»، از بنیانگذاران گروه «بیلدر برگ» و «شورای سیاست خارجی» ـ تشکیل شده است. (مترجم)
7. www.henrymackow.com
8. http://metro.co.uk/2014/05/29/bilderberg-copenhagen-2014-full-list-of-official-attendees -4744401
9. اسقف اعظم دزموند مپیلو توتو (Desmond Tutu)-متولد ۷ اکتبر ۱۹۳۰ از فعالان صلح و رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی است. در سال ۱۹۸۴ برنده جایزه نوبل صلح شد.(مترجم)
10. میخائیل سرگئیویچ گورباچُف (Mikael Gorbachev) آخرین رهبر اتحاد شوروی بود. تلاش‌ها و اصلاحات او باعث پایان جنگ سرد شد اما هم‌زمان یگانگی سیاسی حزب کمونیست اتحاد شوروی را نیز پایان داد و در نهایت باعث فروپاشی شوروی شد. گورباچف در سال ۱۹۹۰ جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است. (مترجم)
11. http://metro.co.uk/2014/05/29/bilderberg-copenhagen-2014-full-list-of-official-attendees -4744401/the Bilderberg attendees
12. Neocon.
13. http://henrymakow.com/aspergers_–_the_jewish_diseas.html
14. http://www.theoccidentalobserver.net/2014/05/jewish-responses-to-the-european-elections
15. Abe Foxman: رهبر صهونیست‌های آمریکا
16. فریسی گرفته شده از لغت عبری پروشیم به معنی گروه جدا، گروهی سیاسی، اجتماعی و فکری در بین یهودیان در زمان معبد دوم بودند. (مترجم)
17. https://archive.org/stream/1001QuotesAboutJews/QuotesAboutJews_djvu.txt
18. Publius Cornelius Tacitus.
19. جرج برنارد شاو (George Bernard Shaw) (۲۶ ژوئیه ۱۸۵۶ – ۲ نوامبر ۱۹۵۰) نمایش‌نامه‌نویس سبک کُمیک، منتقد ادبی و مبلغ سوسیالیست ایرلندی‌تبار و یک گیاهخوار بود. از او به ‌عنوان توانمندترین نمایش‌نامه نویس بریتانیایی پس از شکسپیر و نافذترین رساله‌نویس پس از جاناتان سوییفت، هجونویس ایرلندی، یاد می‌کنند. شاو همچنین یکی از برترین منتقدان موسیقی و تئاتر نسل خود محسوب می‌شده ‌است. (مترجم)
20. فرانتس لیست (Franz Liszt) زاده ۲۲ اکتبر ۱۸۱۱ درگذشت ۳۱ ژوئیه ۱۸۸۶ از بزرگ‌ترین آهنگسازان دوره رمانتیک است. (مترجم)
21. Johann Wolfgang von Goethe.
22. فرانسوا-ماری آروئه ( Voltaire: François Marie Arouet) که بعدها نام ولتر را بر خود نهاد، به سال ۱۶۹۴ در پاریس متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه لوئی کبیر به اتمام رسانید و بعد به انجمنی به نام تمپل پیوست و سپس به شاگردی یکی از قضات دادگستری فرانسه درآمد. پس از چندی جایزه فرهنگستان فرانسه به وی تعلق گرفت. (مترجم)
23. اچ. ال منکن (H. L. Mencken)- متولد ۱۲ سپتامبر ۱۸۸۰، درگذشته ۲۹ ژانویه ۱۹۵۶- خبرنگار، طنزپرداز، و نقاد اهل ایالات متحده آمریکا بود. (مترجم)
24. http://www.henrymakow.com/meditations_on_the_jewish_revo.html

تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: