یهود در طول تاریخ، برای کسب و تثبیت قدرت خود از هیچ ابزاری دریغ نکرده است؛ ترور، یکی از ابزارهای مهم آنها در این راستاست که دوستان و دشمنان یهود از چشیدن طعم آن بینصیب نماندهاند. این عملیات تروریستی حتی ضد یهودیان نیز انجام گرفته است! در ادامه به بررسی برخی از این عملیاتهای قومکشی میپردازیم.
سال ۱۸۸۰ :
عوامل روچیلد به یک سری قومکشی به خصوص در روسیه، لهستان، بلغارستان و رومانی دامن میزنند. این قومکشیها باعث میشود تقریباً دو میلیون یهودی اغلب به نیویورک، شیکاگو، فیلادلفیا، بوستون و لسآنجلس فرار کنند و تنها تعدادی از این یهودیان با کمک مالی روچیلدها به تدریج در فلسطین سکنا میگزینند. [قبلاً به این مسأله تحت عنوان اسطوره پوگرومها پرداختیم.]
علت به راه انداختن این قومکشیها، ایجاد پایگاه بزرگی از یهودیان در آمریکا بود؛ به طوری که در زمان ورود این مهاجران یهودی، به آنان آموزش داده میشد به عنوان رأیدهندهی طرفدار حزب دموکرات نامنویسی کنند. حدود بیست سال بعد، این اقدام منجر به ایجاد پایگاهی بسیار قدرتمند از دموکراتها در ایالات متحد میشود که انتخاب نمایندگان روچیلدها همچون وودرو ویلسون (woodrow Wilson) به ریاست جمهوری آمریکا و سپس پیروی از اوامر روچیلدها را در پی داشت.
سال ۱۸۹۵ :
ادموند جیمز دی روچیلد، کوچکترین فرزند یاکوب (جیمز) مایر روچیلد از فلسطین بازدید میکند تا ثمرهی تأمین مالی مستعمرات یهودینشین را که در نتیجهی قومکشیهای برنامهریزی شدهی روچیلدها در روسیه، لهستان، بلغارستان و رومانی شکل گرفته بود، از نزدیک مشاهده کند. او تحت تأثیر این بازدید قرار میگیرد و قسم میخورد به تأمین مالی این مستعمرات در جهت پیشبرد هدف درازمدت روچیلد در ایجاد کشور یهودی متعلق به روچیلد ادامه دهد.
بارون ادموند دی روچیلد
سال ۱۸۹۷ :
تئودور هرتسل (Theodor Herzl)، یهودی اشکنازی، در دفتر یادداشتهای روزانهاش مینویسد:
«لازم است تا رنجها و مصیبتهای یهودیان حادتر شود … این مسئله به تحقق طرحهایمان کمک خواهد کرد … من نظری فوقالعاده دارم … من ضد یهودیان را بر آن خواهم داشت تا ثروت یهودیان را تصفیه سازند … ضدیهودیان با تشدید ایذا و اذیت و سرکوب یهودیان، به ما یاری خواهند رساند. ضدیهودیان بهترین دوستان ما خواهند شد.»
تئودور هرتسل
سال ۱۹۲۴ :
در اول ژوئیه، دکتر یاکوب ایسرائل دیهان (Jacob Israel de Haan) هنگام ترک بیمارستان شائاری زیدک (Shaarei zedek) در اورشلیم، توسط آوراهام تهومی (Avraham Tehomi) صهیونیست ترور میشود. این ترور در نتیجهی تلاش او در سازماندهی جلسهای بین هیئتی از رهبران ارتدکس و گروهی از رهبران عرب به ریاست شاه عبدالله صورت گرفت. دکتر دیهن به همراه گروهی از ساکنان قدیمی عرب سرزمین مقدس، طرفدار صلح بود؛ یعنی درست نقطهی مقابل آنچه که صهیونیستها به دنبال آن بودند.
سال ۱۹۴۳ :
ایزاک گرینباوم (Izaak Greenbaum) صهیونیست، رئیس کمیته نجات آژانس یهود (Jewish Agency Rescue committee)، در هجدهم فوریه، طی سخنرانی در جمع شورای اجرایی صهیونیسم میگوید:
«اگر از من بپرسند که آیا از وجوه تشکیلات فراخوان متحد یهودی (Appeal Jewish uniter یا UJA) * برای نجات یهودیان استفاده خواهم کرد، من پاسخ میدهم نه و دوباره میگویم نه!»
او در ادامه میگوید:
«یک ماده گاو در فلسطین ارزشش از تمام یهودیان لهستان بیشتر است!»
تعجبی ندارد صهیونیسم و نازیسم اهداف مشابهی داشته باشند. آنان هر دو به دنبال بیرون کردن یهودیان از آلمان بودند. با این حال صهیونیستها به یهودیانی که تمایل رفتن به فلسطین را نداشتند، علاقهمند نبودند و تصور میکردند بهتر است این یهودیان در اردوگاههای کار اجباری به بیگاری گماشته شوند تا یهودیان سراسر جهان به خاطر این کار به وحشت بیفتند و مجبور به فرار به فلسطین شوند؛ سرزمینی که صهیونیستها آن را به عنوان تنها مأمن یهودیان تبلیغ میکردند.
سال ۱۹۵۲ :
نخستوزیر اسرائیل دیوید بن گوریون بر طرحی نظارت دارد که بر اساس آن نسلی از یهودیان سفاردی در اسرائیل، از همقطاران اشکنازی خود در مدارس کنار گذاشته میشوند و برای این که در این خصوص مانع از ایجاد سوءظن در بین والدین شوند، این کودکان سفاردی را به اردو میبرند. در این به ظاهر اردوها، گویا این کودکان به خاطر ابتلا به کچلی، تحت درمان اشعه قرار میگیرند. در این زمان بیشترین مقدار مجاز اشعهی ایکس ۰/۵ راد (Rad) ** بود؛ با این حال این کودکان از ناحیهی سر و به طور مستقیم، ۳۵۰ راد دریافت میکنند.
در نتیجه پس از مدت کوتاهی، دست کم شش هزار نفر از آنان میمیرند و آنهایی هم که زنده میمانند، به بیماریهای سختی مثل سرطان، صرع و روانپریشی دچار میشوند؛ آنهایی هم که تا امروز زنده ماندند، بسیاری از فرزندان و نوههایشان مبتلا به بیماریهای ژنتیکی و تومورهای بدخیم هستند. این اقدام تلاشی است در جهت نسلکشی یهودیان سفاردی که طبقهای پایین در اسرائیل به شمار میآیند و حتی بسیاری از یهودیان اشکنازی آنان را «کاکاسیاه» خطاب میکنند.
سال ۱۹۷۸ :
در ماه مارس و در نتیجهی حمله به اسرائیل و کشته شدن سی مسافر یک اتوبوس، نیروهای اسرائیلی وارد جنوب لبنان میشوند و نوار ده کیلومتری اراضی واقع در مرز شمالی خود با لبنان را اشغال و از آنجا به وسیلهی بمبهای خوشهای اقدام به بمباران کورکورانهی لبنان میکنند. در نتیجهی این تهاجم، بیش از ۱۵۰۰ لبنانی و فلسطینی کشته میشوند که بیشترشان غیرنظامی بودند. آنان تنها زمانی دست از اشغال غیرقانونی خود کشیدند که رئیس جمهور کارتر آنان را تهدید کرد که در صورت ادامهی این اشغال، ایالات متحد تمام کمکهای خود به اسرائیل را قطع خواهد کرد.
کارتر به نخستوزیر اسرائیل، مناخیم بگین، خاطرنشان میکند تسلیحاتی که اسرائیلیها در حال استفاده از آن هستند، مشمول توافقنامهای بینالمللی بین ایالات متحد و اسرائیل است که بر اساس آن، فقط در زمان حمله به اسرائیل، آنان میتوانند از این تسلیحات استفاده کنند.
جالب اینکه سالهای بعد آشکار میشود که اسرائیل دستکم از دو سال پیش این تهاجم را طرحریزی کرده بود و حملهی به اصطلاح تروریستی به اتوبوس که عامل این تجاوز به حساب میآمد، در واقع عملیاتی اسرائیلی «با هویت جعلی» بود.
نقشهی پنهانی این تجاوز، به دست گرفتن کنترل رودخانه لیتانی بود. اسرائیل پس از عقبنشینی از جنوب لبنان، بهطور شگفتآوری به واسطهی حضور نیروهای امنیتی سازمان ملل، اجازهی دسترسی به آن رودخانه را پیدا میکند. به این ترتیب، اسرائیلیها برای سرقت ذخایر آب لبنان دست به این نبرد نامشروع زدند. آنان عقبنشینی کردند، ولی به لطف سازمان ملل، آنچه را که میخواستند، به دست آوردند.
سال ۱۹۸۵ :
اسرائیل عملیاتی سرّی را بر روی کشتی تفریحی آشیل لائورو (Achille Lauro) به اجرا میگذارد. این کشتی که در قلمرو مصر، از اسکندریه عازم پورت سعید بود، ربوده میشود و ضربهی نهایی اسرائیلیها زمانی وارد میشود که لئون کلینگهوفر (Leon klinghoffer)، یهودی آمریکایی و مسافر معلول و سوار بر صندلی چرخدار این کشتی، به قتل رسیده و جسدش به دریا انداخته میشود. این اقدام، خشم جهانیان و بهخصوص آمریکاییها را بر میانگیزد. علاوه بر این، یهودیان مطمئن میشوند که این رویداد در رأس اخبار روزنامهها و شبکههای تلویزیونی قرار میگیرد.
لئون کلینگهوفر
راهکنش مزبور در کتاب فواید جنگ توضیح داده میشود. در این کتاب آری بن مناشه (Ari Ben-Menashe) مشاور ویژهی اطلاعاتی سابق نخستوزیر اسرائیل اسحاق شامیر، تشریح میکند که چگونه سازمان اطلاعات اسرائیل گروههای تروریستی فلسطینی! را تأمین مالی میکند تا اهداف اسرائیل را مورد حمله قرار دهند و به این شکل باعث همدردی افکار عمومی جهان و بهخصوص آمریکاییها با اسرائیل و یهودیان شوند و از طرفی نفرت آنان از فلسطینیها را برانگیزند.
پینوشتها:
* سازمانی است که برای کمک به اهداف یهودیان اقدام به جمعآوری پول مینماید.
** واحدي براي اندازهگيري مقدار تشعشع يونيزهي جذب شده که معادل است با انرژي صدگرم در هر گرم از هر مادهي جذب شونده در بافتها.
منبع: كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه ، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک ، برگردان: محمدیاسر فرحزادی ، تهران: نشر ساقی.
قومکشی ، قومکشی ، قومکشی
قومکشی ، قومکشی ، قومکشی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
بسیار عالی،همیشه دنبال اطلاعات مفید و موثق درباره یهود و صهیونیسم بودم سایت و کانال شما در ایتا رو دنبال میکنم،خسته نباشید وممنون از زحماتتون
عرض سلام و خدا قوت خدمت مجموعه
اگر لطف کنید یک سیر مطالعاتی صهیونیست شناسی معرفی کنید خیلی عالی هست قسمت کتابفروشی سایت رو راه بندازید و با کتاب های مرتبط ، بی نظیر میشه مجموعه شما