شناخت مجامع مخفی (قسمت ششم) گروه بیلدربرگ
بهجز CFR (شورای روابط خارجی)، که سران «بانکها» و «بنیادها» را در ایالات متحده به گرد هم آورده و با کنترل دو حزب پر قدرت جمهوریخواه و دمکرات، سیاست خارجی آمریکا را هدایت و کنترل مینماید، در سطح جهانی، سازمان دیگری نظیر CFR وجود دارد که افراد کمی از آن آگاهی دارند، و آن «بیلدربرگ» (۱) است.
بیلدربرگ چیست؟
«گروه بیلدربرگ» سازمانی متشکّل از رهبران سیاسی و سرمایهگذاران بینالمللی است که بهار هر سال، برای تعیین خط مشی جهانی بهصورت محرمانه تشکیل جلسه میدهد. این گروه تعدادی شرکتکنندهی ثابت دارد: اعضای خانواده راکفلر، خانواده روچیلد، بانکداران، رؤسای شرکتهای بینالمللی و مقامات بلندپایه دولتی از اروپا و آمریکایشمالی.
هر سال افراد جدیدی دعوت میشوند که اگر حضور آنها سودمند تشخیص داده شود، به نشستهای بعدی راه مییابند، در غیر اینصورت، از گردونه حذف میشوند. تصمیمهایی که حاضران در این نشستهای مخفی به آن میرسند، بر سرنوشت هر آمریکایی و بیشتر کشورهای جهان تأثیر میگذارد. (۲)
نام عجیب این گروه از نام محلّ برگزاری نخستین اجلاس آن در ۲۹ مه ۱۹۵۴م در هتل بیلدربرگ، واقع در شهر «اوستربرک (۳) هلند» گرفته شده است. والاحضرت «پرنس برنهارد» (۴) شوهر ملکه هلند این گروه را پدید آورده است. شاهزاده برنهارد در شرکت «رویال داچ پترولیوم» (۵) (شرکت نفتی شل) و در «سوسیته ژنرال دوبلژیک» (۶) که ملغمهی عظیمی از کارتلهای بزرگ با سهام متصرّفی در سراسر جهان است، یکی از مهرههای مهم بهشمار میرود. (۷)
هتل بیلدربرگ در هلند
«گروه بیلدربرگ» سالی یک یا دو بار تشکیل جلسه میدهد. شرکتکنندگان در این جلسات، شخصیتهای برجستهی سیاسی و مالی از ایالات متحده و اروپای غربی هستند. پرنس برنهارد در مکتوم نگهداشتن این واقعیت که هدف گروه بیلدربرگ، تأسیس حکومت جهانی است، هیچ زحمتی به خود نمیداد.
پرنس برنهارد هلند
گروه بیلدربرگ در زمانی که «نظم نوین جهانی» در حال شکل گرفتن است، تلاشهای «نخبگان» دنیای قدرت در اروپا و آمریکا را در جهت آن، هماهنگ میکند.
همتای پرنس برنهارد در میان گروه بیلدربرگ، «دیوید راکفلر» رئیس هیئتمدیره «شورای روابط خارجی» بود که «بانک چیس منهتن» و «شرکت استاندارد اویل» (۸) پایگاههای اقتصادی وی را تشکیل میدادند.
شاید بتوان گفت که بیلدربرگ یک منبع ایدئولوژیک است. «رسانههای پر قدرت»، «بانکهای جهانی»، «صندوق بینالمللی پول» و «سازمان تجارت جهانی»، اهرمهای پر قدرتی را در اختیار بیلدربرگ نهاده است که میتوانند همهساله، قیمتهای نفت و طلا را تعیین کنند و بهواسطهی بازوهای اجتماعی و حقوقی، برای همهی کشورها قانون وضع کنند.
چنانکه اشاره شد، بیلدربرگ، در هر سال یکبار در روز تعطیل در نقطه ای دورافتاده در هتلی پنج ستاره تشکیل جلسه میدهد. همهی اقدامات امنیّتی فراهم میآید، صحنه از حضور خبرنگاران پاک میشود تا سران با هواپیما، هلیکوپتر و سایر وسایل شخصی در محل مورد نظر جمع شوند؛ دربارهی موضوعی جهانی یا منطقهای اخذ تصمیم کنند و از هم جدا شوند. همهساله، در کنار اعضای اصلی، مهمانانی نیز – بسته به شرایط و موضوعاتی قابل طرح – برای شرکت در جلسه دعوت میشوند.
پنهانکاری تا مدت کوتاهی برقرار بود تا اینکه «وستبروک پگلر» (۹) روزنامهنگار فقید، موضوع بیلدربرگ را در سال ۱۹۵۷م. برملا کرد؛ اما مقررات محرمانه بودن مفاد جلسات همچنان برقرار است که بر اساس آن، جلسات بهطور خصوصی برگزار میشود و شرکتکنندگان از صحبت علنی در مورد جزئیات نشست، منع شدهاند. (۱۰)
بر اساس مدارک موجود، «پیوند اروپا و آمریکا بهوسیله ناتو»، «ایجاد بازار مشترک اروپا»، «وقوع جنگ خلیج فارس»، «استعفای مارگارت تاچر»، «تحول نهضت اروپا»، «تحریم آرژانتین در جریان جنگ فالکلند»، «تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی» و… همه و همه در جلسات «بیلدربرگ» تصمیمگیری شدهاند.
اولین پیشنهاد دهنده برای تشکیل این اجلاس، «جوزف رتینگر» (۱۱) یهودی مشاور ولیعهد هلند، پرنس برنهارد بود. وی تا آخر عمر (۱۹۶۰م)، دبیرکل بیلدربرگ بود. در واقع، یهودیت صهیونیستی با تشکیل این اجلاس موفّق شد که اروپا و آمریکا را برای پیشبرد اهدافش به گرد یک میز جمع کند.
جوزف رتینگر یهودی
شایان ذکر است که سیاستهای بیلدربرگ توسط شرکتکنندگان در کنفرانسها طرح و تعیین نمیگردد. این کار از وظایف کمیتهی برگزاری است؛ مرکب از ۲۴ تن از «نخبگان محارم» در اروپا و ۱۵ تن دیگر از آمریکا.
نکتهی جالب توجه اینکه کلیهی افراد کمیته که از آمریکا در کنار تصمیمگیرندگان اصلی قرار دارند، جملگی از اعضای «شورای روابط خارجی» (CFR) بوده یا هماکنون جزو اعضای آن هستند. (۱۲)
گمان میکنم تا اینجا آشکار شده باشد که در تشکیلات «محارم» و «نخبگان»، ایالات متحده آمریکا تنها بهعنوان یک مهره، یک بازو، یک بانک پول و اهرم عملکننده و تابع، قابل شناسایی است. این نسبت را احزاب دوگانهی ایالات متحده در قبال «CFR» دارند. احزاب «دمکرات» و «جمهوریخواه»، نمایندگان عامل CFR هستند که به اقتضای شرایط سیاسی و اقتصادی، تاکتیکها را برای اجرای استراتژی معین شده به کار میگیرند.
نیل ویلگوس (۱۳)، مینویسد:
در واقع بیلدربرگها یک شورای روابط خارجی غیررسمی هستند که ابعاد بینالمللی پیدا کردهاند. (۱۴)
دکتر جان کولمن (۱۵)، مدعی است که:
همایش بیلدربرگها، مخلوق MI6 [بریتانیا] به راهنمایی «مؤسسه سلطنتی امور بینالمللی» است. (۱۶)
جیم تاکر (۱۷)، که سالها موضوع بیلدربرگ را پی گرفته است. مینویسد:
دستورکار بیلدربرگ به برنامهی همتایش، کمیسیون سهجانبه، شباهت دارد… هر دو گروه از تشکیلات رهبری مشابهی برخوردار و از جهان، پندارهای واحد دارند. دیوید راکفلر کمیسیون سه جانبه را پایهریزی کرد؛ اما در قدرت بیلدربرگ، با روچیلدهای بریتانیایی و اروپایی هم سهیم است. (۱۸)
ارتباط مسلّمی میان شورای روابط خارجی، کمیسیون سه جانبه و بیلدربرگها و خانواده راکفلرها وجود دارد که در این میان، دیوید جوانترین پسر خانواده نقش مهمتری بازی میکند. (۱۹)
«گروه بیلدربرگ» مانند «تشکیلات ماسونی»، فعالیتهای همشکل و هممرام با اهداف ماسونی دارند. اعضای ثابت بیلدربرگها ۲۰۰ نفر است که حسب ضرورت و برنامههای سالانه، از اشخاص دیگری برای شرکت در گردهماییهای سالانه دعوت به عمل میآید. اسامی برخی از اشخاص مهم که از اعضای این گروه بودهاند، عبارتند از:
۱. دیوید راکفلر (۲۰) (مرگ: ۲۰۱۷)؛
۲. نلسون راکفلر (۲۱) (مرگ: ۱۹۷۹)؛
۳. هنری کیسینجر (۲۲) (در قید حیات)؛
۴. ادوارد هیث (۲۳) (مرگ: ۲۰۰۵)؛
۵. هارولد ویلسون (۲۴) (مرگ: ۱۹۹۵)؛
۶. هلموت اشمیت (۲۵) (مرگ: ۲۰۱۵)؛
۷. مارگارت تاچر (۲۶) (مرگ: ۲۰۱۳)؛
8. اولاف پالمه (۲۷) (مرگ: ۱۹۸۶). (۲۸)
برخی از اعضا در سایر کشورهای غیرغربی بهسر میبرند. آنها صاحبان مناصب بلندپایهی اقتصادی، رؤسای لژهای ماسونی، اساتید صاحبنام دانشگاهی و امثالهم هستند.
ازجمله اسناد فاش شدهی «بی.بی.سی» توسط یکی از اعضای سابق بیلدربرگ که به دههی پنجاه بازمیگردد، این حقیقت را افشا میکند که ایجاد پول واحد رایج برای اروپا و تصویب آن در «اتحادیه اروپا»، زاییدهی فکر یکی از نشستهای بیلدربرگ بود که در ترکیه برگزار شد.
سخنان فاششدهی جلسهی سال ۲۰۰۵م گروه در شهر مونیخ آلمان، حکایت از این داشتند که بیلدربرگ انتظار دارد قیمت نفت طیّ ۱۲ ماه بعد، افزایش یکباره داشته باشد که دقیقاً همین امر اتفاق افتاد.
بیلدربرگ در طول تاریخ، ثابت نموده که ظرفیت انتخاب رؤسای جمهور و مردان سیاست را داراست. بیل کلینتون و تونی بلر هر دو قبل از انتخاب شدن در جلسات بیلدربرگ شرکت داشتند.
با این ادعا که بیلدربرگ به امضای توافقنامهها، معاملات تجاری یا برکناری رؤسای جمهور خاص نمیپردازد و تنها کار آن، ایجاد اجماعنظر برای اعضا است تا آنها را دنبال کنند، سعی در رفع اتهام از سیاستگذاریهای خاص آن است؛ اما فقط افراد سادهلوح هستند که چشمان خود را بر روی این مسألهی مهم میبندند؛ اینکه صدها نفر از بانفوذترین شخصیتهای جهان جمع شوند، ولی گفتوگوهایشان در آنچه بعدها مشاهده میکنیم، نقش نداشته باشد! تنها یک دروغ گمراهکننده است.
در سال ۲۰۰۷م. سخنگویان گروه نگرانی خود را دربارهی «برنامه هستهای ایران» ابراز کردند. با آنکه زبان بهکار رفته در لفافهی واژگان سیاسی و ارتباطات بینالمللی پیچیده شده بود، اما حکمها صادر و اجرا شدند.
عموم تصمیماتی که در «بیلدربرگ» اخذ میشود، به دلیل نفوذ و قدرت تأثیرگذاری شرکتکنندگان، «ضمانت اجرایی» مییابد.
در میان سکوت رسانهها و خبرنگاران دربارهی نشستهای سالانهی بیلدربرگ، جیم تاکر، نویسندهی کتاب «توطئهگران بینالمللی» (۲۹) تنها خبرنگاری بود که با سماجت تمام به مدت ۲۸ سال، فعالیتهای این گروه را زیر نظر داشت. او به هر وسیلهای، مکان دیدارهای سالیانه را کشف کرده و سعی در بهدستآوردن اخباری از این گروه داشت.
جیم تاکر، مجموعه یادداشتهای خود را بر اساس توالی تاریخی مرتب کرده و از طریق نشریهی «اسپات لایت» (۳۰) و پس از تعطیل شدن آن، در نشریهی «امریکن فری پرس» (۳۱) منتشر ساخت. او مینویسد:
کلمهی «بیلدربرگ» فقط زمانی در «نیویورک تایمز» مندرج شد که یکی از چهرههای برجستهی آن در این نشست درگذشت و این کلمه غفلتاً از زیر دست نویسندهی سوگنامه و سردبیر آن در رفت… (۳۲)
در مورد دیگری:
در سوگنامهای که در روز ۳ دسامبر ۲۰۰۴م. برای «شاهزاده برنهارد» هلندی در «واشینگتن پست» درج شد، آمده بود:
افتخار تأسیس گروه بیلدربرگ، یک مجمع گفتوگوی سرّی سالیانه برای سیاستمداران، اندیشمندان و فعالان اقتصادی، نصیب وی میشود که از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۶م. رئیس آن بود. (۳۳)
در بررسی زمان و نحوهی تأسیس «کمیسیون سه جانبه»، معلوم میگردد که تصمیمسازی برای تأسیس این کمیسیون در یکی از نشستهای «بیلدربرگ» اتفاق افتاده است. (۳۴)
جیم تاکر مینویسد:
«فارست موردن» (۳۵) سخنگوی کمیسیون سه جانبه در مکالمهای تلفنی با من در ۱۴ دسامبر تأیید کرد که این کمیسیون در ماه جولای ۱۹۷۳م. به پیشنهاد «راکفلر» در جریان یکی از نشستهای اولیهی بیلدربرگ تشکیل شد. (۳۶)
حضور مشترک اعضای سه تشکیلات، یعنی: «شورای روابط خارجی»، «کمیسیون سه جانبه» و «بیلدربرگ» در جلسات و هماهنگی تصمیمات آنها در مدیریت مناسبات آمریکایی، اروپایی و آسیایی، نشان میدهد که این سه تشکیلات از منشأ واحدی مدیریت میشوند.
جیم تاکر مینویسد:
ناظران روابط پنهان جهانی، با اشاره به عضویت متقابل این سه گروه در گروههای دیگر از مدتها پیش، سازمان «بیلدربرگ» را همچون چتری فرض کردهاند که «شورای روابط خارجی» (CFR) و «کمیسیون سه جانبه» پرّههای آن هستند. (۳۷)
در مجموعه مقالات پژوهشی و مستند «قبیله لعنت» (سیر تحول تاریخی و فرهنگی قبیله لعنت) بر این امر مهم اشاره شده است که مقصد غایی مجامع مخفی، رسیدن به «نظم نوین جهانی»، مبتنی بر یک «دولت جهانی» است. در این مسیر، تردیدی نیست که «بیلدربرگ» هم این استراتژی را امام خویش و هدف غایی اعضاء تعریف کرده است.
جیم تاکر در تعقیب محلّ نشستهای سالانه و دستور جلسات بیلدربرگ، در سال ۱۹۹۹م متوجه میشود که نخبگان جهان طرح نظم نوین اقتصاد جهانی را در دستور کار خود قرار داده و در حال تدوین آنند.
این طرح در مرحلهی نخست، واحدهای پول ملی کشورها را از بین برده و مقدمات تأسیس دولت جهانی در زمینهی اقتصاد را فراهم آورد.
تاکر مینویسد:
حذف واحدهای پول ملی از مدتها قبل، هدف گروه بیلدربرگ و کمیسیون سه جانبه بوده است؛ زیرا این کار نه فقط نماد مهمی از استقلال را از بین میبرد و زمینه را برای رؤیای تأسیس «دولت جهانی» آماده میکند؛ بلکه از آنجا که «فدرال رزرو» دلار را بر اساس بدهی مالیات پرداز منتشر میکند، این پول برای مالکان فدرال رزرو بسیار سود آور است… (۳۸)
کنت کلارک (نماینده پارلمان انگلیس) یادآوری کرد:
وقتی نوادگان ما به گذشته نگاه میکنند، از این همه پول ملّی در جهان تعجب میکنند؛ وی ادامه داد: مسلّماً حذف پولهای ملّی در دستور کار نشست «بیلدربرگ» خواهد بود. (۳۹)
تاکر به صراحت مینویسد:
در سال ۱۹۹۹م. «کلینتون» با جسارت، دکترین بیلدربرگ را مطرح کرد که قصد دارد که سازمان ملل به دولتی جهانی با ارتش جهانی، برای اعمال دستورهای خود بدل شود. این موضوع در روزنامهها درج شد تا همه بخوانند؛ اما بسیاری در خواب بودند. تا زمان کلینتون، رهبران جدید با ملاحظهکاری خواهان تأسیس دولت جهانی میشدند؛ اما رئیسجمهور با جسارت صحبت کرد و کسی هم وی را به چالش نکشید. (۴۰)
بهعبارت دیگر، در پی دو جنگ جهانی اول و دوم و پس از تأسیس «جامعه ملل» و پس از آن «سازمان ملل متحد»، بخشهای زیادی از اختیارات ملل مختلف از آنان سلب شد تا با فراهم شدن زمینهها و در گام آخر، «با تأسیس دولت جهانی، ارتش جهانی، اقتصاد جهانی و نظم نوین، همهی اختیارات ساکنان زمین، از مسیر سازمانهای جهانی به سازمانهای مخفی و مجامع سرّی واگذار شود.»
این امر وقتی مسجّل شد که «بیلدربرگ» در نشست سال ۲۰۰۰م. در «گوتنبرگ» سوئد، بررسی موضوع «تأسیس دولت جهانی» را در دستور کار خود قرار داد.
این نشست در شرایطی امنیتی و در زنجیرهی پلیس سوئد برگزار شد. به قول جیم تاکر:
در سال ۲۰۰۰م. «بیلدربرگ» برای جلوگیری از فروپاشی برنامهی تأسیس دولت جهانی، اقدام چشمگیری به عمل آورد و در عین حال، برای نوعی مداخله در «خاورمیانه»، برنامهریزی کرد. (۴۱)
راز تقویت «سازمان ملل متحد» و دیگر سازمانهای جهانی توسط سران مجامع مخفی و بهویژه بیلدربرگ، به هدف غایی تأسیس دولت جهانی بازگشت میکند.
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
(۱) The Bilderbergers
(۲) جیم تاکر؛ «توطئهگران بینالمللی»، ترجمه وحیدرضا نعیمی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات، چاپ اول، ۱۳۸۷، ص۲۵.
(۳) Oosterbeek
(۴) Prince Bernhard of Lippe-Biesterfeld
(۵) Royal Dutch Petroleum
(۶) Société Générale de Belgique
(۷) گاری آلن؛ «هیچ کس جرئت ندارد»، ترجمه عبدالخلیل حاجتی، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۶۷، ص۱۵۹.
(۸) Standard Oil
(۹) Westbrook Pegler
(۱۰) جیم تاکر؛ «توطئهگران بینالمللی»، ص۲۷.
(۱۱) Józef Retinger
(۱۲) گاری آلن؛ «هیچ کس جرئت ندارد»، ص۱۶۰-۱۶۱.
(۱۳) Neal Wilgus
(۱۴) جیم مارس؛ «توطئه جهانی»، ترجمه مهدی قراچهداغی، تهران، نشر پیکان، ص۵۴.
(۱۵) John Coleman
(۱۶) جیم مارس؛ «توطئه جهانی»، ص۵۵.
(۱۷) Jim Tucker
(۱۸) جیم مارس؛ «توطئه جهانی»، ص۵۵.
(۱۹) جیم مارس؛ «توطئه جهانی»، ص۵۸.
(۲۰) David Rockefeller
(۲۱) Nelson Rockefeller
(۲۲) Henry Kissinger
(۲۳) Edward Heath
(۲۴) Harold Wilson
(۲۵) Helmut Schmidt
(۲۶) Margaret Thatcher
(۲۷) Olof Palme
(۲۸) «مبانی فراماسونری»، گروه تحقیقات علمی ترکیه، جعفر سعیدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۴۷.
(۲۹) Jim Tucker’s Bilderberg Diary: One Reporter’s 25-Year Battle to Shine the Light on the World Shadow Government
(۳۰) Spotlight
(۳۱) American Free Press
(۳۲) جیم تاکر؛ «توطئهگران بینالمللی»، ص۳۲.
(۳۳) همان، ص۳۳.
(۳۴) همان، ص۴۱-۴۲.
(۳۵) Forrest D. Murden
(۳۶) جیم تاکر؛ «توطئهگران بینالمللی»، ص۴۱.
(۳۷) همان، ص۴۳.
(۳۸) همان، ص۲۲۲.
(۳۹) همان.
(۴۰) همان، ص۲۲۲-۲۲۳.
(۴۱) همان، ص۲۲۳.
منبع: «قبیله لعنت»، جلد هفتم: «فراماسونری در صحنهی حیات سیاسی، اجتماعی ملتها»، نوشته: اسماعیل شفیعی سروستانی، تهران: انتشارات هلال، چاپ سوم، ۱۳۹۸، صص۱۴۷-۱۵۸.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: