پرونده ویژه «جنگ جهانی غذا» ؛ قسمت نهم کشاورزی جهانروا
اشاره
در بخشهای پیشین پرونده دیدیم که از اواخر سده نوزدهم، با آغاز گسترش ابزارهای ارتباطی، آرایش قدرتهای جهانی نیز تغییر کرد؛ متعاقب این شرایط، ایده «تسلط بر غذای مردم جهان» نیز با نیم قرن تأخیر در اوایل قرن بیستم کلید خورد و اقدامات جهانی همچون «انقلاب سبز» را رقم زد. پس از معرفی کلی این جریان و شناسایی ریشههای فکری و اجرایی این برنامه جهانی، شایسته است بهصورت خلاصه نگاهی به ادوار مختلف و روشهای مختلف اجرای این برنامه داشته باشیم.
چهار دوره متمایز کنشگری کشاورزی صنعتی
در یک دستهبندی، از ابتدای سده بیستم تاکنون کشاورزی صنعتی در سطح جهانی شاهد چهار دوره اساسی بوده است. این دورهها تحت تأثیر شرایط مالی، سیاسی و دانشی بنیادهای ثروتمند آمریکایی – خصوصاً بنیاد راکفلر – شکل میگرفته و دچار تغییر میشده است؛ این چهار دوره به قرار زیر است:
* از سال ۱۹۰۰ تا قبل از سال ۱۹۴۰ میلادی
* مابین ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ میلادی
* مابین ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ میلادی
* از ۱۹۹۰ میلادی تاکنون
تشریح سطح، نوع و همچنین گستره اقدامات این کمپانیها در هر دوره، از بخشهای بسیار خواندنی و جذاب این پرونده است. در ادامه این چهار دوره بهصورت مختصر معرفی شده است.
۱۹۴۰-۱۹۰۰؛ سالهای بنیانسازی و ریلگذاری
طی چهار دهه ابتدایی قرن بیستم، اقدامات ابرکمپانیهای آمریکایی در دو حوزه «کنش سیاسی در ساختار قدرت» و همچنین «تربیت دانشی در دانشگاههای آمریکا» تعریف میشود. در این زمان راکفلرها هنوز از پایه دانشی کافی برای سیطره بر کشاورزی برخوردار نیستند و با سرمایهگذاری روی پروژههای زیستی از خدمات نهادهایی مانند «بنیاد کارنگی» و «دوپونت» بهره میبرند.
این شرایط بعد از ۱۹۴۰ دچار تغییر میشود، به این ترتیب که راکفلرها خود با تأسیس شبکه گسترده نهادهای دانشی، دانشمندان علوم گیاهی جهان را در اختیار میگیرند و به این ترتیب هرچه پیشتر میرویم همزمان با قدرت گرفتن راکفلرها در این عرصه، نقش بنیادهایی همچون کارنگی در پازل کشاورزی جهانروا به نقشی حاشیهای و کمرنگ تبدیل میشود.
راکفلرها در این چهار دهه بسیار فعال عمل میکنند؛ بررسی افراد و نهادهای مؤثر این جریان طی این سالها نشانگر اهمیت راهبردی اقدامات این بنیاد است. همکاری نزدیک و مستقیم افرادی چون «ژاکوب (یعقوب) هرار» (۱)، «هنری والاس» (۲)، «الوین استکمن» (۳) و «جرج واشنگتن کارور» (۴) و همچنین آغاز به همکاری «نورمن بورلاگ» (۵) با راکفلرها قابل توجه است. (۶) در بخش بعدی با بررسی اقدامات بنیاد کارنگی، به تشریح اقدامات در این دوره خواهیم پرداخت.
۱۹۶۰-۱۹۴۰؛ پیادهسازی در یک کشور نمونه (پایلوت مکزیک)
در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی، با توجه به توسعه ابزارهای ارتباطی و حملو نقل، شرایطی فراهم شد که مسئولان بنیاد راکفلر را به این نتیجه رساند که یک پایلوت برنامه کشاورزی صنعتی را در کشوری در همسایگی آمریکا اجرا کند. این برنامه طی فرآیندی «سیاسی – کشاورزی» در قالب «طرح گندم مکزیک» اجرا شد، و طی دو دهه به نتیجه رسید؛ بهگونهای که مکزیکیها در ابتدای دهه ۱۹۶۰، بیش از ۹۵ درصد از بذر گندم خود را از انواع پایهکوتاه راکفلرها میخریدند. (۷) این دو دهه از چند منظر شایسته بررسی است:
* آغاز کار علمی منسجم راکفلرها بر ژنتیک گیاهی و کشاورزی
* در این سالها هنوز زیرساختهای حمل و نقل برای توسعه کسب و کار راکفلرها به تمامی نقاط دنیا فراهم نیست، لذا مکزیک در همسایگی آمریکا برای این امر انتخاب شد.
* دانشمندان و افراد سیاسی که در چهار دهه ابتدایی قرن بیستم بهصورت آزاد با این بنیاد فعالیت میکردند، غالباً به استخدام بنیاد راکفلر درآمدند.
* موفقیت این پایلوت، به همراه گسترش ابزارهای ارتباطی، راه را برای گسترش کشاورزی صنعتی به تمام دنیا باز کرد.
۱۹۹۰-۱۹۶۰؛ عبور از مکزیک و توسعه راهبردی به سراسر جهان
سالهای دهه ۱۹۶۰، مقطعی مهم و نقطه عطف در برنامههای بنیاد راکفلرها است. این برنامهها با سه هدف زیر ریلگذاری میشود و تغییر میکند.
۱. عبور از پایلوت مکزیک و گسترش سرزمینی
رصد فعالیتهای راکفلر طی سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ میلادی نشاندهنده گسترش شبکه فعالیتهای این بنیاد توسط همان تیم مکزیک به هند، پاکستان، ژاپن، ویتنام، شوروی، بسیاری از کشورهای افریقایی و همچنین آمریکای لاتین تحت راهبرد «گسترش سرزمینی» است. به شماتیک بخشی این شبکه گسترده توجه فرمایید:
شماتیک شبکه ارتباطی USAID
۲. عبور از گندم و گسترش اقلام
در پی موفقیت «طرح مکزیک»، راکفلرها گسترش ارقام را نیز در دستور کار قرار دادند. در ابتدای دهه ۱۹۶۰، علاوه بر گندم، تغییر ژنتیکی اقلام اساسی همچون برنج و ذرت در دستور کار این بنیاد قرار گرفت. (۸)
۳. سازماندهی شبکه فراملی فنی و دانشی
در این سالها تأسیس «تشکیل شبکه فراملی فنی و دانشی»، مانند «ایری» (۹)، «سیمیت» (۱۰) و «CGIAR» (اا) که اکنون از ۱۵ مرکز اصلی فراتر رفته، با سرمایهگذاری هنگفت در دستور کار قرار گرفت.
۲۰۱۸-۱۹۹۰؛ لایهبندی و عمقبخشی استراتژیک
این جریان جهانی در سه دهه اخیر، نسبت به دهههای پیش از آن، تحولاتی بنیادین را تجربه کرده است. ابرکمپانیهای آمریکایی طی فاصله دهه ۱۹۹۰ تاکنون، دو راهبرد «عمقبخشی استراتژیک» و «لایهبندی فعالیتها» را در دستور کار قرار دادهاند. راهاندازی نهادهای فراملی مانند «بنیاد جایزه جهانی غذا» (۱۲) و «خزانه بذر سوالبارد» (۱۳) و همچنین راهبری بنیادها و کمپانیهای خوشنام مانند «بیل و ملیندا گیتس» یا «بایر» جزو سیاستهای اساسی در این دوران است. در بخشهای بعدی پرونده، روایت جذاب این روزهای طرح جهانروای غذا تشریح خواهد شد.
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
[۱] Jacob George “Dutch” Harrar (December 2, 1906 – April 18, 1982)
مدیر طرح گندم مکزیک در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ و همچنین مدیرعامل بنیاد راکفلر در دهه ۱۹۶۰و ۱۹۷۰
[۲] Henry Agard Wallace (October 7, 1888 – November 18, 1965)
وزیر کشاورزی امریکا در دهه ۱۹۳۰ و معاون اول رئیسجمهور امریکا در دهه ۱۹۴۰ میلادی
[۳] Elvin Charles Stakman (May 17, 1885 – January 22, 1979)
استاد پیشکسوت ژنتیک گیاهی، فرد دانشی راکفلرها و کاشف نخبگانی چون نورمن بورلاگ برای اهداف راکفلر
[۴] George Washington Carver (1860s – January 5, 1943)
گیاهشناس پیشکسوت و رابط با مهاتما گاندی
[۵] Norman Ernest Borlaug: March 25, 1914 – September 12, 2009
پدر انقلاب سبز و برجستهترین فرد دانشی راکفلرها در جریان این سلطه تحقیقی جامع درباره زندگی او را در بخشهای بعدی پرونده بخوانید.
[۶] در بخش بعدی ذیل موضوع «انقلاب سبز» به تفصیل به این افراد خواهیم پرداخت.
[۷] این طرح نیز در بخشهای بعدی پرونده به تفصیل بررسی خواهد شد.
[۸] در ادامه به شرح این برنامهها خواهیم پرداخت.
[۹] International Rice Research Institute (IRRI)
[۱۰] International Maize and Wheat Improvement Center (CIMMYT)
[۱۱] Consultative Group for International Agricultural Research
[۱۲] The World Food Prize
[۱۳] Svalbard Global Seed Vault
کشاورزی جهانروا ، کشاورزی جهانروا ، کشاورزی جهانروا ، کشاورزی جهانروا
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: