اورشلیم واقعی کجاست؟
هنگامی که از جنوب صنعا وارد پایتخت یمن میشوید، این تابلو نگاهها را به خود جلب میکند: «به سرزمین امنیت و صلح» خوش آمدید. شهری که تاریخشناسان بر این باورند، اورشلیم واقعی که ذکر آن در تورات یهود رفته است، همین جاست. صنعا امروز مملو از حلبیآبادها و بازارهای «القات» (نوعی ماده مخدر) و محصولات کشاورزی است، اما شباهت بسیاری به اورشلیم ۳ هزار سال پیش از میلاد دارد.
در نزدیکی صنعا یا دارالسلام روستای بیت بوس قرار دارد که هماکنون به منطقهای اعیاننشین مملو از کاخها و خانههای مجلل و باشکوه تبدیل شده است و این اعتقاد وجود دارد که منظور از بیت بوس همان یبوس است که به گفته فاضل الربیعی، مورخ معروف عراقی در تورات ذکر آن رفته است.
این برخی از شواهد مذکور در کتابهای تاریخی است که به دلایل جغرافیایی و زبانی اشاره میکند، مبنی بر اینکه سرزمین موعود یهود و سرزمین تورات کشور «یمن» و نه «فلسطین» است.
این موضوع از جمله موضوعات مورد بحث و مناقشه نه تنها میان مورخان عرب که نویسندگان خارجی است، نویسندگانی که به داستان و اسطوره صهیونیسم درباره سرزمین کنعانی موجود در فلسطین بنا به نوشته اسفار تورات به دید شک و تردید نگاه میکنند.
اما نویسندگان خارجی قاطعیت کمتری نسبت به نویسندگان عرب در بیان این گفته دارند که یمن سرزمین و عرصه حیات پیامبران تورات بوده است.
این نویسندگان در اثبات دلایل خود تاکید میکنند که در هیچ جای «تورات» به ویژه نسخه عبری آن که مورد استناد قرار میگیرد، به این نکته اشاره نشده است که «قدس» همان «اورشلیم» است و بالعکس. بلکه هرگاه تورات خواسته به مکانی مشخص و معین اشاره کند، آن را «قدس» بدون الف و لام تعریف در زبان عربی توصیف کرده که به معنای «کوه» است.
براساس این توصیف از تورات، منظور از کلمه قدس کوه قدس یا همان «جبل قدس» است که امروزه شهرک و منطقهای روستایی قرار گرفته در استان تعز در جنوب است که پایگاه جنبش ناصری یمن نیز شمرده میشود.
فاضل الربیعی بر این باور است که زبان رسمی قوم بنیاسرائیل در اصل از لهجههای یمنی تشکیل شده و در این خصوص میگوید:
زبان رسمی که امروزه در اسرائیل یا همان سرزمینهای اشغالی مورد استفاده قرار میگیرد، عبری صنعایی نامیده میشود که منتسب به شهر «صنعا» است و همان عبری سبایی منتسب به قوم «سبا» است که در یمن میزیستند.
در این بین فرجالله دیب اندیشمند و پژوهشگر لبنانی نیز بر ایده «سرزمین تورات یمن» در کتابش تحت عنوان «یمن و پیامبران تورات، آیا ماشیحا به صنعا سفر کرد؟» و دیدگاهش مبنی بر اینکه «تورات عربی است و اورشلیم یمنی است» تاکید بسیار میکند و در این خصوص به برخی که کمال الصلیبی اندیشمند معروف و راحل لبنانی در کتابش «تورات از جزیرة العرب آمده است» استناد میجوید.
فرج الله دیب به نامهای دیگری از مناطق مختلف یمن اشاره میکند که ذکر آنها در تورات رفته است، از جمله اینکه یادآوری میکند در مقدمه تورات آمده است که شهر «حبرون» به عنوان میراث یهود ذکر شده است، شهری که در آن حضرت «ابراهیم» در منطقهای به نام «الواحدی» در شمال شرقی «عدن» به خاک سپرده شد.
اماکن و نامها و شواهد لغوی و گفتاری که فرجالله دیب به آنها اشاره و بر اساس آن تاکید میکند، یمن سرزمین مورد نظر تورات است، بیشمارند، از جمله آزال و حضر الموت که نام دو فرزند حضرت نوح بوده است.
«آزال» نام پایتخت یمن تا قرن ششم میلادی بود، همانگونه که حضرت ابراهیم از «اور قاصدیم» یا همان سرزمین «بنی قاصد» به سمت «مصر» مهاجرت کرد. منطقه بنیقاصد امروزه یافع سفلی نام دارد و در استان لحج در جنوب یمن واقع شده، همانگونه که مصر نیز منطقهای بین دو شهر یریم و اب قرار گرفته و منظور از آن در تورات کشور مصر کنونی نیست، چون کشور مصر در گذشته و در طول تاریخ قدیم بلاد القبط یعنی «کشور قبطیها» نه مصراییم نامیده میشده است.
اما در خصوص کلمه صهیون دیب میگوید که این کلمه در تورات تحت عنوان «صیّون» و نه «صهیون» ذکر شده که منظور از آن شهر سیئون در یمن است که در شرق استان حضر الموت، بزرگترین استان کشور یمن واقع شده است.
این حقایق بدون تردید برای یمنیها چندان خوشایند نیست، به همین دلیل محققان و پژوهشگران یمنی توجه چندانی به تحقیق در این خصوص نشده است، اما هم اکنون به نظر میرسد، زمان آن فرا رسیده تا تحقیقات لازم در این زمینه انجام شود.
عبدالهادی العزعزی نماینده وزارت فرهنگ یمن در دایره میراث و امور باستانی در این خصوص میگوید که جدای از تطابق قابل ملاحظه در نامهای مذکور در تورات و مناطق باستانی و تاریخی موجود در یمن و کتابها و پژوهشهای بسیاری که اندیشمندان عرب دست به آن زدند و از جمله آنها باید به کتاب حسن الهمدانی تحت عنوان «ویژگی جزیره العرب» و کتاب احمد عید تحت عنوان «جغرافیای تورات در جزیره فراعنه» و کتاب فاضل الربیعی تحت عنوان «فلسطین مذکور در تورات در یمن قدیم است»، شواهد و دلایل بسیاری وجود دارد که این حقیقت و واقعیت را تقویت میکند.
به گفته العزعزی با توجه به اینکه دولت یمنی حمیری در ۱۱۵ سال قبل از میلاد دولتی یهودی و تابع آیین یهودیت بود و «یوسف آزار» یا «ذینواس الحمیری» یکی از معروفترین یهودیان یمن متهم به هولوکاست اخدود که در آن هزاران مسیحی بدست وی سوزانده شدند، این ایده و نظریه که یمن مهد یهودیت بوده است، تقویت میشود.
العزعزی میافزاید:
از جمله شواهد دیگر موجود در یمن سرود «انشاد» است که یهودیان آن را میخوانند و این باور وجود دارد که حلقه مفقودی از شعر عربی است، چون اگر تاریخ شعر عرب را بازخوانی کنیم، ملاحظه میکنیم که شهر دوره جاهلیت بیش از آنکه به مرکز شبه جزیره العرب انتساب داده شود، به جنوب آن، یعنی یمن انتساب داده میشود.
در قبال این پژوهشها، پژوهشها و تحقیقات خارجی متعصبانه بسیاری قرار گرفتهاند که فلسطین را به عنوان سرزمین موعود یهودیان معرفی میکنند و اظهارات الربیعی در این خصوص که به اسارت گرفتن یهودیان در بابل از سرزمین یمن و نه فلسطین صورت گرفته را رد میکند.
کمال صلیبی 30 سال پیش در مصاحبه با مجله آلمانی اشپیگل فرضیه مهاجرت یهود به جنوب را مطرح کرد و گفت که یهود هیچگاه ساکن سرزمین فلسطین نبودهاند، بلکه در مناطقی از سرزمین «عسیر» مانند «تهامه» و «السراه» اقامت داشتند و از اینجا راهی مصر نشدند، چون مصرایم ذکر شده در تورات روستای مصرمه در جنوب غربی جزیرةالعرب است.
اما فلسطین ذکر شده در تورات به گفته نماینده وزارت فرهنگ یمن از کلمه الهه سین گرفته شده که الهه «ماه» است و در زمانهای قدیم در جنوب یمن پرستش میشده که امروزه استان اب و مناطق همجوار آن را شامل میشود، به همین دلیل ملاحظه میکنیم که کلمات بسیاری در میان مردمان این مناطق مورد استفاده قرار میگیرد که در تورات به کار رفته است.
افزون بر آن العزعزی میگوید که قدیمیترین نسخه تورات نسخهای است که «اسرائیل» آن را از یمن به دست آورد.
با این حال چنین ایدهها و افکاری هنوز نیاز به تحقیقات محلی گسترده چه از سوی پژوهشگران عرب و چه خارجی دارد، اگرچه یمنیها آرزو دارند، چنین تحقیقاتی درست نباشد.
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: