در اهمیت پرداختن به بشارات انبیاء درباره دین و پیامبر خاتم صلواتاللهعلیه میتوان بدین آیه مبارکه قرآن کریم اشاره کرده که میفرماید: وحی کودک
«الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و اِنّ فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون : کسانی که به آنان کتاب داده ایم او (حضرت محمد) را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند و بهراستی دستهای از آنان حق را دانسته، پنهان میدارند» (بقره : ۱۴۶)
سخن از این است که یهودیان و نصرانیان، که به آنان کتاب داده شده است، پیش از بعثت خاتم الانبیاء حضرت محمد (ص)، به قدری با نشانهها و مشخصات او آشنا بودهاند که ایشان را همچون فرزندانشان میشناختهاند. نشانهها و مشخصاتی که از هزارهها و سدهها قبل، انبیاء سابق، آنها را به اطلاع امتهای خود رسانده بودند تا آنها، برای ظهور پیامبر آخرالزمان و یاری او آماده باشند. البته این سخن فقط در آیه ۱۴۶ سوره بقره مطرح نشده و در چند آیه از قرآن، با ادبیاتی دیگر، آمده است.
نشان دادن درستی این ادعای قرآن کریم، برکات بزرگی دارد. این برکات کدامند؟
اولاً: با تبیین و اثبات این ادعای قرآن، حقانیت قرآن و حضرت محمد (ص) در قلوب مومنان، بیش از پیش تحکیم میشود.
ثانیاً: از آنجا که اثبات این ادعای قرآن با نشان دادن پیشگوییهای انبیاء سابق در مورد حضرت محمد (ص) و طبعاً به وقوع پیوستن آن پیشگوییها با بعثت حضرت محمد (ص)، صورت میگیرد، حقانیت انبیاء الهی سابق نیز بیشتر روشن میشود. حقانیتی که ایمان به آن در کنار ایمان به محمد (ص)، نشانهی مسلمانی است.
ثالثاً و به نظر نگارنده: مهمتر از همه، تبیین این پیشگوییها و نشان دادن به وقوع پیوستن آنها، درس مهمی را به همراه خود دارند: درس معنادار بودن تاریخ، هدفداری آن و تصادفی و کور نبودن آن.
مقبره منسوب به «نحمان خاطوفا» که پیشگوییهای مندرج در «وحی کودک» از زبان او نقل شده و در حال حاضر زیارتگاهی یهودی در «کفر برعام» در شمال فلسطین اشغالی است.
این پیشگوییها، از حداقل دوهزار سال قبل از بعثت پیامبر (دوران موسی علیهالسلام) ثبت شدهاند. بسیاری از آنها در کتابهای فعلی یهود و نصاری با همهی تغییرات صورت گرفته در آنها هنوز موجودند و به وقوع پیوستهاند و البته وقوع برخی از آنها نیز مربوط به آینده است.
اینکه پیشگوییهای به وقوع پیوسته را یادآور شویم، به ما امید میدهد که پیشگوییهای مربوط به آینده نیز به وقوع خواهند پیوست و روشن است وقتی خود را در دل طرح و سیر کلی و هدفدار تاریخ ببینیم، ناملایمات، پلیدیها و پلشتیهای مقطعی، ناامیدمان نمیکند و امید به آیندهی موعود و حتمی، از افسردگی و خمودگی نجاتمان میدهد.
کتاب وحی کودک
تاکنون مؤمنانی چند، به تبیین پیشگوییهای انبیاء در مورد حضرت محمد (ص) در کتب اهل کتاب (عهد عتیق شامل تورات و کتب انبیاء بنیاسرائیل و عهد جدید شامل اناجیل چهارگانه و رسالههای حواریون و…) پرداختهاند که با عنوان کلی «بشارات» شناخته میشوند.
کمی تتبع نشان میدهد پرونده «بشارات»، هنوز که هنوز است جای کار فراوان دارد و عرصههای بکر و دستنخورده در آن فراوانند که همت و تلاش مشتاقان را میطلبد. یکی از این عرصهها، کتابی کمتر شناخته شده از تراث یهودی به نام «وحی کودک» است که در آن نام خاتم الانبیاء (ص) و برخی حوادث زمان حیات و بعثت و بعد از حیات ایشان آمده است. در معرفیهای پراکندهای که تاکنون از این کتاب صورت گرفته است، برخی ابهامات وجود دارند، که نگارنده به لطف خدا در سطور و جستارهای آینده تلاش خواهد کرد آنها را برطرف کند.
کتاب «وحی کودک» واقعاً در منابع یهودی وجود دارد و جعل مسلمانان ایرانی نیست
مرحوم آیتالله محمد صادقی تهرانی در کتاب قابل تقدیر «بشارات عهدین» (که چاپ اول آن در سال ۱۳۳۶ شمسی منتشر شده است) مینویسد:
مرحوم محمدرضا جدیدالاسلام (که از مراجع بزرگ روحانیت یهود بوده و پس از تأمل به آیین مبین اسلام مشرّف گشته) در کتاب رد الیهود (موسوم به منقول رضایی) که به زبان عبری تالیف نموده است، مینویسد: …مدت مدیدی در جستوجوی کتاب وحی کودک بودم و چون علمای یهود اهتمام بر نابود کردن آن داشتهاند هرچند جستوجو نمودم بدان دست نیافتم تا آنکه بر حسب اتفاق کتابی از کتب بنیاسرائیل به نام «تبعید و میصواه» برای چاپ به چاپخانه برده شد و از حسن تصادف نسخه صحیحی از وحی کودک موسوم به نِبوئت هَیِلد با آن کتاب در یک جلد بوده و به نظر علمای آن زمان هم (علمای یهود) رسیده و بر صحت آن گواهی داده و مقدمهای هم در شرح حال کودک مزبور بر آن نوشته بودند. پس از آنکه کتاب فوق به طبع رسید یک جلد آن به دست این مستبصر بدین الله افتاد و با توفیق الهی به شرح و بیان آیات آن پرداخته… (۱)
نسخهای از كتاب «تبعید و میصواه» (Nagid U’Mitzvah) مربوط به سال ۱۷۲۶ در قسطنطنیه كه كتاب «وحی کودک» در انتهای آن چاپ شده است.
صادقی تهرانی پس از این نقل قول از محمدرضا جدید الاسلام، مینویسد:
گرچه نگارنده مدعی نیست که تنها نقل یک نفر از علمای یهود که به دین اسلام مشرف شده در اطمینان به آسمانی بودن یک کتاب کفایت می کند … با در نظر گرفتن اینکه پیشگوییهای کودک مزبور به وقوع پیوسته جملات این کتاب را نمیتوان به غیر وحی الهی و الهام، نسبت داد. (۲)
به هر حال این جملات به مخاطب القا میکنند: با متنی روبهرو است که ادعا میشود از تراث یهودی است اما تاکنون فقط یک نفر یهودی، آنهم یهودی مسلمان شده و آنهم پس از اسلام آوردنش، آنرا برای ما معرفی و روایت کرده است. خواهی نخواهی در چنین وضعی، دل مخاطب به سندیّت متن، قرص نیست.
واقعیت این است که حداقل یک منبع فارسی دیگر نیز وحی کودک را به غیریهودیان معرفی کرده بود، اما در زمان تألیف کتاب «بشارات عهدین» مورد توجه مرحوم صادقی تهرانی قرار نگرفته است.
مرحوم میرزا محمدرضا جدیدالاسلام در رجب سال ۱۲۳۷ هجری قمری که معادل فروردین ۱۲۰۱ شمسی (۱۹۵ سال پیش) و آوریل ۱۸۲۲ میشود، اسلام خود را در تهران اعلام کرده است. او در همان حوالی، کتاب خود را که سالها بعد ترجمه فارسی آن به «منقول رضایی» یا «اقامة الشهود فی رد الیهود»، موسوم گشت، به زبان عبری منتشر کرد که در فصلی از آن، به وحی کودک پرداخته شده است. (۳)
تصویر اولین نسخه چاپی «محضر الشهود فی رد الیهود»، قدیمیترین منبع فارسی که در آن «وحی کودک» معرفی شده است.
اما در رمضان سال ۱۲۱۱ هجری قمری، معادل اسفند ۱۱۷۵ شمسی (۲۲۰ سال پیش) و مارس ۱۷۹۷ میلادی، خاخام مسلمان شده دیگری به نام حاج بابا قزوینی یزدی در یزد کتابی به نام «محضر الشهود فی رد الیهود» منتشر کرده بود که او نیز در آن، وحی کودک و برخی فقرات آن را معرفی کرده بود. (۴)
ممکن است برخی ناقدان و شکاکان تصور کنند محمدرضا جدید الاسلام که کتاب خود را حدود ۲۵ سال بعد از حاج بابا نوشته است، فصل مربوط به «وحی کودک» را از کتاب حاج بابا اخذ کرده باشد، اما نکته اینجا است که در کتاب او، اضافه بر فقراتی از وحی کودک که در کتاب حاج بابا هم نقل و تفسیر شده، فقرات دیگری نیز نقل و تفسیر شده که در کتاب قدیمیتر نیست. همین تفاوت نشان میدهد هرکدام از این دو حاخام مسلمان شده، به صورت جداگانه به این منبع دسترسی داشتهاند و مؤلف متقدم، منبعِ ناگفته و پنهانِ مؤلف متأخر نبوده است.
آنچه به آن خواهیم پرداخت
البته برخی بزرگان مسلمان دیگر (اشخاصی همچون محمدتقی سپهر) نیز تقریباً در همان دوره (حدود ۲۰۰ سال پیش) ادعای رؤیت کتاب وحی کودک را کرده و به آن پرداختهاند اما تاکنون کسی از پژوهشگران فارسی زبان، با ارائه مشخصات و آدرس دقیق و کافی از نسخه یا نسخههایی خطی از این کتاب در کتابخانهها یا نسخه و نسخههایی چاپ شده از آن، به معرفی این اثر نپرداخته است. در چنین شرایطی به هر حال اذهان شکاک به این سمت میل میکنند که شاید «وحی کودک»، کتابی ساختگی، وهمی و جعلی در میان مسلمان یا مسلمانشدگان ایرانی باشد.
به نظر نگارنده این وضع معلول سه علت است:
۱- همانطور که در قدیمیترین معرفیهای وحی کودک در منابع ایرانی گفته شده است، علمای یهود تمایلی به شناخته شدن این اثر ندارند. (که البته شناخت تمام دلایل این عدم تمایل، احتیاج به پژوهشی مستقل دارد.)
2- در اولین معرفیهای «وحی کودک» در منابع ایرانی، خطایی در کتابت نام یک کتاب (که دربرگیرنده وحی کودک میشود) صورت گرفته (تصحیف) که همین خطای نوشتاری، باعث شده سرنخها برای جستجوی وحی کودک در منابع یهودی و غربی قطع شود.
3- مجهز نبودن بیشتر پژوهشگران مسلمان ایرانی و البته غیرایرانی به توانایی خواندن خط عبری.
وقوف به دو مانع آخر و تلاش برای عبور از آنها به پژوهشگر نشان میدهد «وحی کودک»، برخلاف تصورات گذشته و امروز، کتابی کاملاً مخفی هم نیست، در منابع تراثی یهودی قابل یافتن است و صفت «نیمه مخفی» برای آن مناسبتر است.
دستاورد مهم یافتن این کتاب در منابع کتابخانهای و تراثی یهودی و غربی، به خط و زبان اصلی آن، این است که به طور کامل شبههی جعل این کتاب توسط مسلمان یا مسلمانشدگان ایرانی در دورهای خاص، در اذهان شکاک از بین میرود. ضمن اینکه عرصهای وسیع برای پژوهش در مورد خود کتاب و فقراتی از آن که تاکنون به آنها پرداخته نشده، فراهم میشود.
مقبره منسوب به «نحمان خاطوفا» که پیشگوییهای مندرج در «وحی کودک» از زبان او نقل شده و در حال حاضر زیارتگاهی یهودی در «کفر برعام» در شمال فلسطین اشغالی است.
انشاءالله در قسمتهای بعدی این جستار به موضوعات زیر خواهم پرداخت:
۱- روشن کردن تصحیفی (خطای در کتابت) که به آن اشاره شد که نتیجهی پی بردن به این خطا، پیدا شدن سرنخهایی از وحی کودک در منابع تراثی یهودی برای پژوهشگران خواهد بود.
2- معرفی سابقه انتشار وحی کودک و برخی نسخههای خطی و چاپی آن.
3- روشن کردن زبان این کتاب که برخلاف تصورات رایج، زبان عبری نیست (کتاب، صرفاً به خط عبری نوشته شده است.) وقوف به این نکته نیز راه را برای پژوهش در مورد این متن، باز هم گشودهتر خواهد کرد.
قسمت بعدی این مقاله : منبع کتاب وحی کودک چیست؟
پینوشتها:
(۱) صادقی تهرانی، محمد، «بشارات عهدین»، انتشارات شکرانه، چاپ ۱۳۹۲، ص۲۶و۲۸
(۲) بشارات عهدین، ص۲۹
(۳) رجوع شود به نسخه چاپ سنگی ترجمه فارسی کتاب که در سال ۱۲۸۸ هجری قمری در تهران منتشر شده است. با تشکر از حجةالاسلام سعید سلیمی که کپی این نسخه را که در حال تصحیح آن هستند در اختیار بنده قرار دادند.
(۴) نسخه خطی این کتاب در کتابخانه وزیری یزد موجود است که به همت همین کتابخانه، نسخه تایپی آن در سال ۱۳۴۷ شمسی منتشر شده است. موسسه فرهنگی انتشاراتی حضور، چاپ جدیدی از همین نسخه را با تحقیق «حامد حسن نواب» در سال ۱۳۷۸ منتشر کرده است.
منابع:
1- قرآن کریم، ترجمه علی موسوی گرمارودی، انتشارات قدیانی.
2- صادقی تهرانی، محمد، «بشارات عهدین»، انتشارات شکرانه، چاپ ۱۳۹۲.
3- منقول رضایی، نسخه چاپ سنگی، تهران، ۱۲۸۸ هجری قمری.
4- حاج بابا قزوینی یزدی، «محضرالشهود فی رد الیهود»، به تحقیق حامد حسن نواب، انتشارات حضور، چاپ ۱۳۷۸.
نویسنده: حامد فتاحی
منبع: اندیشکده مطالعات یهود
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام. تشکر از عزیزان که این مطلب را به نقل از پایگاه تیه بازتاب دادید.
با عرض ادب
لطفا برای این سایت یک کانال در پیام رسان ایرانی سروش بزنید تا افرادی که از تلگرام استفاده نمی کنند و برای تقویت تولید داخل از نرم افزار های ایرانی استفاده می کنند بتوانند از مطالب شما استفاده کنند.
با تشکر
با سلام. به زودی این كار انجام خواهد شد.
سلام.لطفاسایرکتب مخفی یهودکه سعی درپنهان نگه داشتن اونهادارن روهم منتشرکنین.