راهبه به‌دنبال تطهیر شوالیه‌های مسلمان‌کش

راهبه به‌دنبال تطهیر شوالیه‌های مسلمان‌کش!

یک جریان فکری در سینمای هالیوود، دائماً به دنبال القای این اندیشه به مخاطبان و علاقه‌مندان ژانر وحشت است که: اهریمن همواره از شرق طلوع می‌کند. راهبه

این اندیشه در فیلم شاخصِ «جن‌گیر» (The Exorcist) وضوح شگفت‌آوری داشت، آنگاه که پدر مارین در مقابل مجسمه پازوزو (Pazuzu) در سرزمین نینوای عراق قرار گرفت، و برای مخاطب روشن شد اهریمنی که ریگن، دختربچه آمریکایی را تسخیر کرده، همان اهریمنی است که از شرق برخاسته است!

پازوزو در فیلم جن‌گیر

پدر مارین در فیلم جن‌گیر مقابل مجسمه پازوزو در صحرای نینوا

فرمالیست‌های افراطیِ داخلی که جریانِ غالب در مطبوعات رسمی کشور ما هستند، با همفکران ایدئولوژیکشان، این‌گونه کدگشایی‌ها را (که خودِ مؤلفان غربی هم بدان اذعان و اعتراف دارند) توهّم توصیف می‌کنند. اما با استناد به نشانه‌های غیرقابل انکار می‌توان روشن کرد که این فیلم‌های استراتژیک هالیوود، هرگز بدون پشتوانه‌های ایدئولوژیک خلق نمی‌شوند.

بیراه نبود که روزنامه گاردین همزمان با اکران جن‌گیر در انگلستان (دهه هفتاد) نوشت: «سینما تبدیل به کلیسا شد و حالا مردم می‌توانند به سینما بیایند و با دیدن قدرت شیطان، ایمان خود را به خدا تقویت کنند»!

پازوزو در فیلم جن گیر

حضور پازوزو در اتاق ریگن – صحنه‌ای از فیلم جن‌گیر

از آن زمان تاکنون گونه‌ی خاصی از سینمای وحشت به‌دنبال آن است كه عظمت شیطان را به مخاطبانش نشان دهد تا ایمان مخاطبان را به خدا تقویت کند!! اما در همان حالی که مخاطبِ این فیلم‌ها، شرارت شیطان را می‌بیند ولی حضور و عظمت خداوند را نمی‌بیند، تنها عنصرِ نمایشیِ چشم‌گیر، قدرتِ انسان مسیحی (اکثراً در قالب یک کشیش) است!

به این ترتیب، اغلب آثار این‌چنینی، به‌جای تبدیل شدن به فیلم‌هایی «ایمان‌بنیاد»، بیشتر به باورپذیریِ جایگاه پرقدرتِ شیطان یا اهریمنان مشابه کمک خواهند کرد!

در پسِ جدال خیر و شر، از منظر اغلب مؤلفان هنری غربی، خدا بر اساس تلقی نیچه‌ای، یا مُرده و یا از اداره‌ی جهان انصراف داده است! به همین دلیل در این فیلم‌ها، غلبه‌ی انسان مسیحی بر پلیدی و اهریمن برجسته می‌شود تا ساحت انسانِ زمینیِ فناپذیر، جنبه‌ای خداگونه پیدا کند.

فیلم از شر شیطان نجاتمان ده

فیلم سینمایی «از شر شیطان نجاتمان ده» (Deliver Us From Evil)

شرق‌ستیزی در آثاری با تم جن‌گیری و اصرار بر این موتیف که شیطان از شرق طلوع می‌کند، در سال ۲۰۱۴ و در فیلم «از شرّ شیطان نجاتمان ده» (Deliver Us From Evil) تکرار‌ شد.

در روایت این فیلم، سرباز آمریکایی در عراق، توسط اهریمن تسخیر می‌شود و به خاک آمریکا می‌رود و باز هم توسط کشیش پرقدرتِ گناه‌کاری، با تسلّط به قدرت‌های انسانی و صرفاً با خواندن چند دعا، نهایتاً انسانِ تسخیرشده نجات پیدا می‌کند.

فیلم سینمایی از شر شیطان نجاتمان ده

سربازی که در حال خدمت در عراق توسط شیطان تسخیر شده بود!

با توجه به بن‌مایه‌های هیجان‌انگیز فیلم‌هایی از این دست، نه تنها در سال‌های اخیر ساخت آثار تلویزیونی و سینمایی با چنین تمی متوقف نشده، بلکه به‌شدت گسترش یافته و سالانه حداقل چند فیلم با محوریت تسخیر و مبارزه با شیطان ساخته می‌شود.

مجموعه فیلم‌های «احضار» یکی از این دست آثار است که قسمت سوم آن با عنوان «راهبه» عرضه شده است. راهبه مقدمه و سرآغاز فیلم احضار است و به زندگی کلیسایی و رشد قدّیس‌گونه‌ی شخصیت «ایرنه» می‌پردازد. ایرنه در ابتدا یک راهبه است، اما طی فرآیندی که بخشی از آن را در طیّ رخدادهای فیلم می‌بینیم، با تمسّک به خون مسیح، تبدیل به جن‌گیر قهّاری می‌شود.

پوستر فیلم راهبه

باز هم شیطان از شرق می‌آید، از همان مکانی که دراکولا آمد!

اهریمن بار دیگر از شرق طلوع می‌کند، اما این‌بار شرقِ اهریمنی، شرقِ اروپاست، همان‌جایی که به‌صورت سمبلیک دراکولای برام استوکر از آن برخاست (رومانی امروز ــ ترانسیلوانیا). دراکولا در سینما به سمبلی سیاسی از کمونیسم در دهه‌های شصت، هفتاد و هشتاد میلادی تبدیل شد تا اهریمن، با هر الگویی، از شرق برخیزد.

روایت فیلم در روستایی در هوندارا، در جنوب غربی ترانسیلوانیا در نزدیکی کوه‌های پونا روزا می‌گذرد، در واقع خاستگاه اهریمنیِ «والاکِ» از جهنم گریخته را به محل زندگی اسطوره‌ی باستانی دراکولا نزدیک کرده‌اند.

مسئله مهمی که در مورد فیلم «راهبه» مطرح است، این است که آیا این فیلم اثری «ایمان‌بنیاد» به‌شمار می‌آید، یا شبیه همان آثاری است که قدرتِ «انسان مسیحی» را برجسته می‌کند؟

حقیقت این است كه با اغراق‌های نمایشیِ موجود در آثاری نظیر احضار (The Conjuring)، آنابل (Annabelle) و راهبه (The Nun) که هر سه از یک خانواده هستند، مخاطب ایمان بیشتری نسبت به شیطان پیدا می‌کند!

دراکولای برام استوکر

نمایی از فیلم دراکولای برام استوکر

عصر ما مشهور به عصر انکار خداست. عصری که برخی نئوآتئیست‌ها در جهان غرب معتقدند خداوند از هدایت بشر ناامید شده و دیگر هیچ بشری نماینده او در کره زمین نخواهد بود! در نتیجه غرق شدن در لیبرالیسم و اعتقاد به آزادیِ بی حد و حصر بشری، تنها نسخه‌ی حیات‌بخش انسان است!

در عصری كه در آن برخی از «کوچ خداوند به مکان دیگر» سخن می‌گویند و معتقدند دورانی را پشت سر می‌گذاریم که دوران «سکوت خداوند» است، سینما با دستمایه قرار دادن گونه‌ی وحشت، حتی خداناباوران را نسبت به قدرت و عظمت شیطان مجاب می‌کند!

در این شرایط است كه می‌بینیم، همزمان با این‌كه مسئولان و مدیران فرهنگی نظام جمهوری اسلامی، حتی از رسانه‌های رسمی نظام قائل به آگاهی‌رسانی درباره‌ی این مصادیق نیستند، فیلم‌های هم‌خانواده احضار در ایران طرفداران گسترده‌ای پیدا می‌کنند!

در آسیب‌شناسی فرامتنیِ محبوبیّت فیلم احضار و اسپین‌آفی همچون آنابل و سرآغاز روایت این فیلم در قالب راهبه، باید به این مورد اشاره کرد که یک تفکر انحرافی در صداوسیما در نیمه دهه هشتاد، ژانر ترسناک مسیحی را با دستمایه‌های خرافی «محفل زرگنده» آمیختند، که به تولیداتی نظیر «او یک فرشته بود»، «اغما» و «پنج کیلومتر تا بهشت» منجر شد.

در «راهبه» کفر نمایشی جذاب، مرزشکنی می‌کند. در صحنه‌های نخستین فیلم، در بخشی از کلیسا، تابلویی را با عنوان «خدا اینجا پایان می‌یابد» می‌بینیم.

پایان خدا در فیلم راهبه

نمایی از فیلم راهبه – خدا اینجا پایان می‌یابد!

فیلم دقیقاً روی همین مطلب انگشت می‌گذارد و به‌صورت بسیار ظریفی آن را برجسته می‌کند. تأکید بر «پایان قدرت الهی» و اصرار به «پایان قلمرو زمینی خداوند» نخستین مسئله الحادی است که فیلم آن را طرح می‌کند.

در سال ۱۹۵۲، در کلیسایی دورافتاده در رومانی، دو راهبه کاتولیک رومی که در صومعه «سنت کارتا» زندگی می‌کنند، وقتی برای مهار یک اهریمن ضدمسیح باستانی، وارد یک تونل می‌شوند، توسط یک نیروی ناشناخته مورد حمله قرار می‌گیرند. راهبه‌ی اول قبل از کشته شدن به «خواهر ویکتوریا» می‌گوید فرار کند، چون «خدا هم نمی‌تواند او را نجات دهد»!

اهریمن قصد تسخیر کالبد راهبه دوم را دارد اما او خودش را می‌کشد و بدنش توسط «فرنچی» (یک روستایی که به خواهران در صومعه، مواد اولیه غذایی می‌رساند) کشف می‌شود.

خودکشی در فیلم راهبه

واتیکان از این ماجرا مطلع شده و «پدر برک» به رم احضار می‌شود. بزرگان کلیسای کاتولیک از پدر برک می‌خواهند با «خواهر ایرنه» که هنوز قسم خدمتگزاری به کلیسا را نخورده است، راهی رومانی شوند.

این ماجرا در حالی اتفاق افتاده که خواهر ایرنه در یک مدرسه دینی مشغول به آموزش است و سعی دارد با استدلال‌های علمی، دین را به شاگردانش بیاموزد. تقریباً همان کاری که در بزرگسالی همراه با شوهرش به‌عنوان یک جن‌گیر تخصصی انجام می‌دهد و در فیلم احضار می‌بینیم.

این دو به رومانی سفر و با فرنچی ملاقات می‌کنند تا آنها را به صومعه ببرد. آنها بدن خواهر ویکتوریا را کشف می‌کنند و یک کلید را از جسدش برمی‌دارند. سپس در داخل صومعه با راهبه‌ای روبه‌رو می‌شوند که به آنها اطلاع می‌دهد که راهبه‌ها شب‌های پرکار و پردعایی را می‌گذرانند.

صومعه تسخیر شده فیلم راهبه

در ادامه شیطان، در راه بازگشت به روستا، به فرنچی حمله می‌کند، اما او فرار می‌کند. ایرنه هم متوجه می‌شود که این ماجرا نخستین مواجهه‌ی برک با اهریمن نیست و پدر برک نیز درمی‌یابد ایرنه قدّیسی است که در معرض الهام و وحیِ واسطه‌ای قرار دارد.

ایرنه نشان می‌دهد که به‌عنوان یک دختر، توسط مریم مقدس هدایت می‌شود. اهریمن به برک حمله می‌کند و او را در قبر دفن می‌کند اما برک با کمک ایرنه از زنده به گور شدن در قبرستان نجات پیدا می‌کند.

روز بعد، ایرنه و برک قصد ورود مجدد به کلیسا را دارند، اما فقط به ایرنه اجازه‌ی ورود داده می‌شود. او با سایر راهبه‌ها ملاقات می‌کند و می‌آموزد که آنها چگونه دائماً دعا می‌کنند تا موجودات شریر را خاموش نگه دارند.

وقتی «خواهر اوانا» تاریخچه‌ی صومعه را برای ایرنه بازگو می‌کند، متوجه می‌شویم که در «قرون وسطی» مکان فعلیِ صومعه، قلعه‌‌ی بزرگی بوده که توسط یک دوک ساخته شده.

دوک می‌خواست «حکومت شیطانی» خود را از طریق گشودن «دریچه‌ای از جهنم» احیا کند، لذا «والاک» (اهریمن بزرگ در فیلم) را احضار کرد، اما حین احضار توسط «شوالیه‌های صلیبی» کشته شد.

شوالیه‌های صلیبی با گوی بلورینی که حاوی «خون عیسی مسیح» است، دریچه را مسدود می‌کنند، اما بمب‌گذاری در طول جنگ جهانی دوم موجب ایجاد شکافی شد تا این منفذ مجدداً گشوده شود! «پدر برک» منفذ را پیدا می‌کند و ضمناً متوجه می‌شود که در واقع تمامیِ ساکنان صومعه مرده‌اند.

شوالیه‌های صلیبی در فیلم راهبه

فرانچی برای کمک به ایرنه و برک به صومعه می‌رود. ایرنه توسط والاک مورد حمله قرار می‌گیرد و برای این‌كه از شرّ والاک ایمن باشد، کنار سایر راهبه‌ها مشغول دعا می‌شود، اما متوجه می‌شود که هیچ‌یک از راهبه‌هایی که او قبلاً دیده و با آنها صحبت کرده، واقعی نبوده‌اند و او تنها دعاکننده در صومعه است.

ایرنه کمی بعد متوجه می‌شود که خواهر ویکتوریا آخرین راهبه‌ی صومعه بوده و خودش را به قتل رسانده تا مانع از تسخیر کالبدش توسط شیطان (والاک) شود.

والاک را فقط می‌توان با «خون مسیح» متوقف کرد و اگر آنها با خون مسیح که در مجسمه اصلی معبد پنهان شده، او را از بین ببرند، می‌توانند نجات پیدا کنند. ایرنه برک را مطلع می‌کند که خداوند او را دعوت کرده و برک تصمیم می‌گیرد او را به موقعیت رسمی نائل کند و او قسم راهبه‌ای بخورد.

پس از آن‌که سه قهرمان فیلم درِ ورودی تونل را باز می‌کنند، والاک با ایرنه مواجه شده و ایرنه تسخیر می‌شود اما از خون مسیح می‌نوشد و آن را به صورت والاک (راهبه تسخیرشده) می‌پاشد و خودش را از دست شیطان تسخیرشده نجات می‌دهد، اما درون مخزن آب زیرزمینی صومعه می‌افتد. فرنچی ایرنه را احیا می‌کند، اما خود فرنچی تسخیر می‌شود!

خون مسیح در فیلم راهبه

ما در پایان فیلم راهبه به آغاز فیلم احضار می‌رسیم که بیست سال بعد در سمینار دانشگاه «کلاریون پرون» دانشجویان فرآیند رهایی فرنچی از تسخیر را توسط ایرنه و همسرش تماشا می‌کنند.

در مجموعه فیلم‌های «جن‌گیری» حتی تا بیست سال قبل، این انسان بود که مورد تهاجم و تسخیر قرار می‌گرفت ولی اکنون غیر از انسان، کلیسا و حتی قلمرو پروردگار مورد هجوم و تسخیر است!

به عبارت دیگر، اگر تا قبل از مجموعه‌هایی نظیر «احضار»، «آنابل» و «راهبه»، در اغلب فیلم‌های با محوریت تسخیر، این «انسان» بود که هدف قرار می‌گرفت، اما در این فیلم با «جغرافیای اهریمنی» روبه‌رو هستیم.

همین اشاره، وسعت و افزایش قدرت شیاطینی را به رخ می‌کشد که در روایت‌های اسطوره‌ای و افسانه‌ای «خرده‌شیاطین» محسوب می‌شوند و هنوز قدرت و عظمت «شیطان اصلی» کمتر در مجموعه‌های این‌چنینی نمایش داده شده است!

خون عیسی مسیح در فیلم راهبه

ارائه‌ی «خون عیسی» توسط «شوالیه‌های صلیبی» نیز، از بحث‌های خاص و چالش‌‌برانگیز فیلم است. شوالیه‌های صلیبی نه‌تنها قدّیس نبودند، بلکه تاریخ از آنان به‌عنوان مسلمان‌کُش‌ترین افراد یاد می‌کند. در واقع فیلم با نمایش این صحنه به دنبال تطهیر این شوالیه‌های مسلمان‌کُش است. غافل از این‌كه چنین افرادی هرگز با یک صحنه‌ی نمایشی و با همراه داشتنِ خون حضرت عیسی (ع) مقدّس نخواهند شد!

راهبه

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

برتری تاریکی بر روشنایی؛ نقد انیمیشن اوریون و تاریکی

برتری تاریکی بر روشنایی؛ نقد انیمیشن اوریون و تاریکی

در انیمیشن «اوریون و تاریکی» که مخاطب کودک دارد، چون «معاد» انگار می‌شود، طبیعتاً هدف زندگی نیز زیر سؤال رفته و به همین دلیل فیلمساز در اثر پوچی را ترویج و تبلیغ می‌کند.

۲ نظر

  1. سلام اگر امکان داره بگید این سایت زیر نظر چه کسی تست چون ما صحت بعضی ار مطالب رو نمی دانیم ممنون

    • سلام. به جای اعتماد به اشخاص (که اعتمادی به آن‌ها نیست)، با سرلوحه قرار دادن فرمایش معروف امیرالمؤمنین علیه‌السلام (اُنظُر الي ما قالَ و لا تَنظُر الي مَن قالَ) عادت کنید به خود سخن، استدلال متن و مستندات آن اعتماد کنید. موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × 1 =