تحلیل و بررسی فیلم سینمایی «نوح» (۲۰۱۴ NOAH)
یکی از اقوامی که در قرآن کریم از آنها یاد شده، قوم یهود است. حجم کثیری از آیات قرآن دربارهی این قوم نازل شده و موضوعِ بسیاری از این آیات، بیان ویژگیهای گوناگون و ابعاد مختلف این قوم میباشد.
یکی از ویژگیهایی که قرآن دربارهی قوم یهود بر شمرده است، صفتِ «پیامبرکُشی» آنهاست. (۱) این قومِ لجوج، با پیامبران زیادی به مخالفت برخاسته و تعداد زیادی از آنان را کشتند و امروزه هم با سلاح تکنولوژی، در مقابل میراث پیامبران قد علم کردهاند.
بر کمتر کسی این مسأله پوشیده است که هالیوود یک مرکز یهودی است که در راستای تمایلاتِ شوم صهیونیستها گام برمیدارد. چیزی که در این نوشته به آن پرداخته میشود، ترور یکی از پیامبران بزرگ الهی، یعنی حضرت نوح (ع)، در هالیوود است! این پیامبر اولوالعزم هر چند در عصر یهودیان نمیزیسته و دست آنها به این پیامبر نرسیده تا او را از لحاظ جسمی ترور کنند، ولی بهوسیلهی جادویِ تصویرِ هالیوود، موفق به ترور شخصیت این پیامبر شدهاند.
از زمان شکلگیری هالیوود، یکی از موضوعاتی که مورد توجه فیلمسازانِ این سینما قرار گرفت، پرداختن به شخصیت پیامبران و روایتِ داستان آنهاست. فیلمهایی نظیر: کتاب پیدایش، جوزف (یوسف)، آخرین وسوسهی مسیح، داوینچی کد و مصائب مسیح، از این دست فیلمها هستند. فیلم “نوح” یکی از آخرین آثار هالیوودی با این موضوع است که در سال ۲۰۱۴ اکران شد و با فروش ۳۶۲ میلیون دلاری خود، تبدیل به پرفروشترین فیلم در کارنامهی کارگردان یهودی خود یعنی «دارن آرونوفسکی» (Darren Aronofsky) گشت.
فیلم سینمایی نوح (Noah) برخلاف سادگی و وضوحِ داستانش – که به جریان طوفان نوح و ساخت کِشتی توسط این پیامبر الهی میپردازد – دیالوگهای عمیقی دارد. دیالوگهایی که یا عین عبارات تورات تحریف شده هستند و یا برداشتی نزدیک از عباراتِ این کتاب. با این تفاسیر “نوح” را باید فیلمی بر مبنای تورات دانست.
خلاصهی داستان
فیلم نوح با دیالوگهایی کوتاه که اشاره به: خلقت جهان، آفرینش حضرت آدم و حوا، رانده شدن آنان از بهشت، فرزنددار شدن آدم و حوا (هابیل، قابیل، شیث)، قتل هابیل توسط قابیل و فرار او به شرق دارد، آغاز میشود. در ادامه نوح -که بازماندهی نسل شیث است- خوابی میبیند که در آن، همهی دنیا بهوسیلهی آب نابود میشود. او برای مشورت با پدربزرگ خود متوشالح (Methuselah)، راهی کوهِ محل سکونتش میشود و پس از آشکار شدن ابعاد خوابش، درمییابد که باید یک کشتیِ بزرگ بسازد و برای حفظ نسل جانداران و جانوران، از هر نوع حیوان یک جفت در کِشتی خود جای دهد.
در زمان ساخت کِشتی، توبال-قایِن (Tubal-cain) که از بازماندگان قابیل است، مزاحم کار نوح میشود و قصد تصاحبِ کشتی او را دارد که با پشتیبانیِ فرشتگان محافظ از نوح، آتش جنگ و درگیری -به طور موقت- فروکش میکند. پس از ساخت کِشتی، باران شدیدی شروع به باریدن میکند و این آغازی است بر یک سیل نابودگر.
نوح و توبال-قاین
در همین زمان توبال قایِن دوباره با لشکر خود به سمت کِشتی حمله میکند که باز هم فرشتگان نگهبان مانع ورود قابیلیان به کشتی نوح میشوند و در میان آتش جنگ، توبال از غفلت فرشتگان استفاده کرده و مخفیانه وارد کشتی میشود ولی در پی درگیری با نوح به قتل میرسد. در پایان، سیل همهی انسانها را نابود میکند و بعد از ماهها سرگردانیِ نوح و خانوادهاش بر روی آب، بالاخره آبها در زمین فرو میروند و کِشتی نوح به گل مینشیند.
تحلیل فیلم
فیلم نوح ، حول محور شخصیت نوح (با بازی راسل کرو) و خانوادهاش و ساخت یک کشتی میچرخد، ولی در بین داستانِ اصلی فیلم، نکات و مفاهیمِ بسیاری (با بهرهگیری از تورات) برای مخاطب جاسازی شده که همین ویژگی، پرداختن به تمام نکات و زوایای فیلم “نوح” را به کاری بس مشکل تبدیل میکند. نکاتی همچون:
* استفاده از نام خالق (creators) بهجای خداوند!
تقریباً در اکثر دیالوگهای مربوط به خدا، از نام خالق استفاده میشود که نشان از عقیدهی قوم یهود است مبنی بر اینکه: خداوند جهان را خلق کرد و ادارهی آن را به انسانها واگذارد و در امور دنیا دخالتی ندارد (یا نمیتواند دخالتی داشته باشد). بر این اساس در فیلم تنها بر ویژگی خالقیت خداوند تاکید شده که البته خداوند در قرآن کریم، جواب این عقیدهی فاسد یهودیان را میدهد. (۲)
* توصیف انسانگونه از خداوند!
در این اثر بارها و بارها بر این مسأله تأکید میشود که خداوند، انسان را شبیه خودش خلق کرد. که البته این عین عبارات تورات است. (۳)
* مار سبزرنگ، که به کرّات در فیلم دیده میشود!
این مار نماد شیطان در کتاب مقدس است (۴) که با راهنماییکردنِ آدم و حوا به سمت درخت معرفت، تبدیل به بهترین دوست و آموزگار برای بشریت شد، و عهد نبوت در این فیلم، با پیچاندن پوست همان مار -که یک شیء مقدس و نماد باغ بهشت است- به دور دست (مانند تفیلین بستنِ یهودیان به هنگام نماز) صورت میگیرد!
بستن عهد نبوت با پوست مار
تفیلین بستن یهودیان برای نماز (تفیلا)
* فرشتگان محافظ که برای محافظت از آدم و حوا از درگاه الهی رانده شدند!
فرشتگان محافظ موجوداتی خیالی هستند که از ذهن نویسنده نشات گرفتهاند و به اعترافِ خود فیلم، فرشتگانی از جنس نور بودند که هنگام سقوط آدم و حوا برای آنان دل سوزاندند و همراه آنان به زمین آمدند تا راه و رسم زندگی را به آنان بیاموزند. هنگام برخورد به زمین، نور وجودیِ آنها از کالبدی سنگی پوشیده شده و به غولهای سنگیِ بزرگی تبدیل شدند. آنها به نسل آدم علم و تکنولوژی آموختند ولی انسانها پس از مدتی به دشمنی با آنان برآمدند. این فرشتگان در سرزمینی نفرینشده همواره از خدا طلب آمرزش میکردند تا دوباره به ملکوت بازگردند ولی در جواب «خداوند همیشه ساکت بود»!
فرشتگان محافظ در حال آمدن به زمین برای کمک به انسانها
فرشتگان محافظ پس از تبدیل شدن به غولهای سنگی
در حقیقت فرشتگان محافظ در این فیلم باز هم به شیطان اشاره دارد که بههمراه آدم و حوا از بهشت خارج شد و روی زمین با دار و دستهاش بهعنوان معلمِ قابیلیان، (و برای بهرهکشیِ هرچه بیشتر از طبیعتِ ناب و دستنخوردهی جهان) برای آنان علم و تکنولوژی به ارمغان آورد. در این فیلم فرشتگان نگهبان بهطوری برای مخاطب به تصویر کشیده میشوند که مورد ترحّم وی قرار گیرند. لازم به ذکر است که شیطان در دیدگاه انجیلی-توراتی فرشتهای است از فرشتگان الهی؛ برخلاف قرائت قرآنی که شیطان را از جنّیان معرفی میکند. (۵)
* زدن مُهر تأیید بر فرضیهی داروین یا همان تکامل انواع
در قسمتی از فیلم نوح برای خانوادهاش داستان خلقتِ دنیا را تعریف میکند که در آن روندِ تکاملِ آفرینشِ موجودات از تکسلولیهای نخستین به ماهیها و سپس به خزندگان و بعد به پستانداران و به میمونها و در نهایت به انسانها، برای مخاطب به تصویر کشیده میشود.
و نکات ریز و درشت دیگر که در این نوشته مجال پرداختن به همهی آنان نیست.
اما بیایید کمی هم در مورد نوح و وظیفهاش در این فیلم صحبت کنیم. نوح در ابتدای فیلم بهسان یک مأمور حفاظت از محیط زیست ظاهر میشود و همهی فکر و ذکرش معطوف به محافظت از طبیعت است! او فرزند کوچکش (حام) را مؤاخذه میکند که به چه علت گُلی را بدون هیچ دلیلی چیدی؟ در ادامه نوح هنر جنگیدن خود را نیز به رخ تماشاگران میکشد و یکتنه حساب سه نفر از قابیلیان را میرسد، آنهم فقط بهخاطر اینکه آنها حیوانی را شکار کرده بودند! چند دقیقه بعد میبینیم نوح نجّاری را هم خوب بلد است و هنر نجاری خود را در ساخت یک کشتی بسیار بزرگ، نشان میدهد؛ و در آخر فیلم به باغبان بودنِ نوح هم واقف میشویم!
بگذارید سخن را کوتاه کنم و حرف آخر را در مورد نوح بگویم: «نوح در این فیلم همهچیز هست جز یک پیامبر»!!
در جاهای مختلف فیلم بر این نکته تأکید میشود که علت اینکه خدا میخواهد انسانها را بهوسیلهی باران و سیل نابود کند، این است که انسانها زمین را با تمام منابعش نابود کردهاند و اگر انسان همینگونه به راه خود ادامه دهد و به راه درست بازنگردد، نابودی آنان به دست خدا اجتنابناپذیر است! اینکه زمین در مسیر نابودی است و انسانها راه غلط را در پیش گرفتهاند، درست؛ اما چگونه انسانها راه درست را پیدا کنند؟ اینجاست که فیلم گویا هیچ تعریفی از وظیفهی پیامبری ندارد!
در فیلم “نوح” رابطهی بین خدا و انسان بهکلّی قطع است. در چندین جای فیلم، افراد مختلفی از حرف زدنِ (وحی) خداوند با نوح بهشدت متعجب میشوند و حرف زدنِ خداوند با یک انسان را بسیار بعید، یا بعضاً دروغ میدانند! اساساً نوح در این فیلم، شخصیتی است گوشهگیر که فرار از انسانها را انتخاب کرده است. او دقیقاً مانند پدرش لمک (Lamech)، هیچ برنامهای مبنی بر ارتباط گرفتن با انسانها و هدایت آنان ندارد. پدربزرگ نوح نیز همچون خود او، بهتنهایی در یک غار روزگار میگذراند.
حال مقایسه کنید این تصویر توراتی از نوح را با شخصیتی که قرآن برای ما روایت میکند که این پیامبرِ بزرگ، ۹۵۰ سال در قوم خود به راهنمایی و ارشاد مردم پرداخت و در این راه، سختیهای زیادی را متحمّل شد و مورد آزار و اذیت مردم قرار گرفت. (۶)
او در لحظاتی از فیلم خود را در قبال تفسیرِ خوابی که دیده، عاجز میبیند و برای تعبیر درست از خوابش، نیاز به کمکِ پدربزرگ خود دارد. او در جای دیگر فیلم، خود را آدم خوبی نمیداند و میگوید: «شرارت فقط در وجود قابیلیان نیست، در وجود ما هم هست. ما با اونا متفاوت نیستیم. خیلی ضعیف و مغرور بودیم که فکر میکردیم با اونا فرق داریم». آری نوح خود را آدم خوبی نمیداند و علّت اینکه خداوند او را برای انجام مأموریتِ نابودی انسانها انتخاب کرده است را، وظیفهشناس بودن خود میداند، نه پاک و درستکار بودنش!
نوح در حال تعریف داستان تکامل انواع و داستان آدم و حوا
نوح برای پاسخ به غریزهی شهوانی پسرش حام، فقط سکوت میکند و حتی هنگامی که حام با دختری آشنا میشود و قصد ازدواج با او را دارد، نوح برای کمک به آن دختر کاری نمیکند و اجازه میدهد او کشته شود! او آنقدر در راه نابودی بشر –که خواست خداست– ثابتقدم است که صدای ضجّهی مردمِ در حال غرقشدن در آب را میشنود ولی ذرهای به خود ترحّم راه نمیدهد! مرزهای سنگدلیِ نوح تا آنجا پیش میرود که در انتهای فیلم تصمیم میگیرد نوزادان فرزندش سام را بکشد تا مبادا نسل بشر ادامه پیدا کند!
تمام این ویژگیها که فیلم برای نوح به تصویر میکشد، او را به «منفورترین چهرهی فیلم» بدل کرده است. این در حالیاست که شاید این لقب برازندهی توبال-قایِن (پادشاه قابیلیان) بهنظر برسد ولی با کمال تعجب در بُرشهایی از فیلم، حرفهای درست و منطقی از دهان توبال است که خارج میشود، نه نوح! و شاید مخاطب بین نوح و توبال حق را به توبال دهد و با او همزادپنداری کند.
اگر به لحظات ابتدایی فیلم در عبادگاه شیث دقت کرده باشید، متوجه خواهید شد که نور نبوّت اصلاً به نوح منتقل نمیشود و او در حقیقت شخصی است که فکر میکند پیامبر است، ولی نیست! اما توهین و تخریب حضرت نوح (ع) در این فیلم، به همینجا ختم نمیشود. در پایان فیلم و هنگامی که نوح قدم به خشکی میگذارد، از آنجایی که نزد خانوادهاش به چهرهای منفور تبدیل شده است و دیگر نزد آنها جایگاهی ندارد، به سمت غاری در نزدیکی ساحل میرود تا بهتنهایی در آن زندگی کند. در این قسمت فیلم، تصاویری از نوح پخش میشود که از بازگو کردن آن شرمساریم ولی در اینجا عین عبارات کتاب پیدایش (اولین کتاب از کتابهای پنجگانهی تورات) را ذکر میکنیم، که دقیقاً این تصاویرِ فیلم، منطبق بر این عبارات تورات است:
نوح به کار کشاورزی مشغول شد و تاکستانی (انگورستان) غرس نمود. روزی که شراب زیاد نوشیده بود، در حالت مستی در خیمهاش برهنه خوابید. حام برهنگی پدر خود را دید و بیرون رفته و به دو برادرش خبر داد. سام و یافث با شنیدن این خبر رَدایی روی شانههای خود انداخته و عقب عقب بهطرف پدرشان رفتند تا برهنگی او را نبینند. سپس او را با رَدا پوشاندند. (۷)
اما خدایی که در فیلم “نوح” به بیننده نشان داده میشود، به مراتب از خودِ نوح نفرتانگیزتر است! خدایی که سالیان طولانی در برابرِ توبهی فرشتگان نگهبان، ساکت است و تنها زمانی آنان را میبخشد که در راه نابودی بشر به نوح کمک میکنند. خدایی که انسان را از بهشت بیرون کرد بهخاطر ترس از اینکه انسان به درخت معرفت دست پیدا کرده و اگر به میوهی درخت حیات هم دست یابد، تبدیل به خدا میشود! (۸) خدایی که بشر را به حال خود گذاشته و هیچ برنامهای برای آنان ندارد، و هنگامیکه انسانِ سرگردان، طبیعتش را خراب کرده، تصمیم به نابودی بشر میگیرد! خدایی که در کِشتیاش جایی برای انسانها نیست و در نظرش، انسان از حیوانات پستتر است. و در نهایت، خدایی که پس از آفرینش انسان، از خلقت خود پشیمان شد! (۹) اضافه کنید به تمام این صفات بد، صفتِ ناتوانیِ خدا را، که تمام تلاش خود را انجام داد تا نسل انسانها را از زمین برچیند ولی موفق نشد! در حقیقت نوح کارگزار چنین خدایی است!
فیلم نوح مانند بسیاری از آثار هالیوودی بر طبل «بیخدایی» نمیکوبد، بلکه روایت این فیلم مانند فیلمهای دیگری همچون: «مکس دیوانه» و «خروج؛ خدایان و پادشاهان»، روایتِ «بَدخدایی» است و اتفاقاً فیلمهایی که با موضوعِ بدخدایی ساخته میشوند، خطرناکتر از فیلمهایی با مضمون بیخدایی هستند؛ چرا که این نوع فیلمها، ایمانِ افراد مؤمن را نشانه گرفتهاند و در پیِ سستکردنِ عقایدِ مخاطبان خود هستند.
تصویر خدا در فیلم نوح، آنقدر بیرحم و بیمنطق است که در قسمتی از فیلم متوشالِح، پدربزرگ نوح، برخلاف خواست او عمل میکند و با معجزه (که البته معلوم نیست منشأ این معجزه از کجاست؟ چرا که برخلاف ارادهی خداست!) ایلا همسر سام (که زنی نازا است) را شفا میدهد تا بتواند بچهدار شود و نسل انسان روی زمین نابود نگردد!
فیلم نوح از آن دست آثاری است که بلند و رسا فریادِ اومانیسم (انسانخدایی) سر میدهد و با به تصویر کشیدن «جنگِ دیرینهی انسان و خدا»، به مخاطب خود هشدار میدهد که اگر خدا را در زندگیات محدود و یا حتی نابود نکنی، او تو را نابود خواهد کرد!
باز هم باید بر این مسأله تاکید کرد که: داستان فیلم نوح، صرفاً تخیّلی و زاییدهی قلم نویسنده نیست، بلکه همانطور که گفتیم اکثر دیالوگها و اتفاقات فیلم، یا عین عبارات کتاب مقدس است و یا وام گرفته از آن! با این حساب میتوان تصویری که فیلم نوح از خداوند و پیامبرش بیان میکند را تصویری نقشبسته از قبل دانست، که با ذهنِ مردمِ غرب درآمیخته و در بطنِ فرهنگ و آموزههایِ دینی تحریفشدهی آنها جاری و ساری است.
رسانههای یهودی نیز با روشهای گوناگون و تولید آثاری به این شکل در هالیوود، هر روز بر نفرت مردم از این خدا و شیوهی خداییاش، میافزایند. که البته بسیار واضح است برای سکولاریزه کردنِ (جدا کردن دین از تمام سطوح زندگی) تمام لایههای زندگی فردی و اجتماعی در جوامع غربی و نابودی معنویت، اولین چیزی که مجریان این سیاست به آن نیاز دارند، «خدایی منفور و ناتوان است».
نویسنده: میلاد خورسندی
منبع: اندیشکده مطالعات یهود
پینوشتها:
(۱) قرآن کریم؛ آلعمران ۱۱۲، بقره ۶۱، مائده ۷۰، نساء ۱۵۵
(۲) قرآن کریم؛ مائده ۶۴
(۳) سفر پیدایش؛ باب ۵، بندهای ۱ و ۲
(۴) سفر پیدایش؛ باب ۳، بندهای ۱ الی ۱۳
(۵) قرآن کریم؛ کهف ۵۰
(۶) قرآن کریم؛ عنکبوت ۱۴
(۷) سفر پیدایش؛ باب ۹، بندهای ۲۰ الی ۲۵
(۸) سفر پیدایش؛ باب ۳، بندهای ۲۲ الی ۲۴
(۹) سفر پیدایش؛ باب ۶، بندهای ۵ و ۶
نوح ، نوح ، نوح
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: