به بهانهی فیلم «رمز داوینچی» (The Da Vinci Code)
سالها بود که دربارهی تهاجم فرهنگی و مقاصد پشت پرده آثار هنری، فیلمها و محصولات سینمایی که از آن سوی آبها میآمد هشدار داده میشد، سالها بود که گفته میشد فرقهها و کالتهای مندرآوردی که هر روز به عناوین مختلف عرفان و تصوف و “ذن” و “اک” و امثالهم سر برمیآورد، ساخته و پرداختهی محافل مشکوک است، سالها بود که نسبت به سوءاستفاده از حرکتهای نامعلوم جمعی برپایهی برخی مطالبات برحق مردم، روشنگری میشد، اما همواره با نگاهی بدبینانه و از جهت محدود کردن آزادیها به این هشدارها و روشنگریها مینگریستند و از طرفی برخورد حذفی صرف با پدیدههای مذکور بدون هرگونه آگاهیبخشی و تنویر افکار، نگاه فوق را تشدید مینمود. اما به قول معروف، عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
فیلم «رمز داوینچی» ساختهی ران هاوارد (Ron Howard) که کتابش هم سر و صداهای فراوانی برپا کرد، در ورای قصهی خود که از قضا مستقیماً به ایدئولوژی پشت ماجرای بسیاری از آثار هنری و فیلمهای هالیوودی میپردازد، کلید گشایش رمز و راز این آثار نیز بهشمار میآید.
فیلم (برخلاف آنچه در تبلیغات سرسام آور جهانی مورد تاکید قرار گرفت و از جانب بعضی نویسندگان و منتقدین وطنی هم دنبال شد!) راجع به فرقهی واتیکانی «اپوس دئی» (opus dei) نیست، بلکه دربارهی یک انجمن سرّی یهودی است بهنام «خانقاه صهیون» یا «دیر صهیون» (Priory of Sion) که ادعا میشود در اوایل هزاره دوم میلادی توسط یکی از پادشاهان فرانسه (بهنام «گادفروی دو بویلون» که مسیحی هم بوده و طیّ جنگهای صلیبی فاتح اورشلیم شد)، بهوجود آمده تا راز مهم باقیمانده در خانوادهی او را حفظ نماید.
نماد اپوس دئی؛ نشانگر احاطهی صلیب در جهان!
از همینجا پارادوکس قصه و فیلم شروع میشود که پادشاهی مسیحی و مدعی دارا بودن یک راز مهم مسیحیت، انجمن مخفی یهودی برای حفظ رازش تشکیل میدهد! قضیه چیست؟ مگر همین یهودیان نبودند که حتی بنا بر برخی اسناد و مکتوبات تاریخی خود عامل اصلی به صلیب کشیدن حضرت عیسی مسیح (ع) شدند؟ قصه از اینجا و با باز شدن گوشههایی از راز «انجمن اخوت خانقاه صهیون»، پارادوکسآمیزتر میشود. گوش کنید!
نشان خانقاه صهیون (دیر صهیون)
بعد از اینکه شخصیتهای اصلی فیلم یعنی «پروفسور رابرت لنگدن» (متخصص آمریکایی نشانهشناسی مذهبی با بازی تام هنکس) و «سوفی نِوو» (متخصص رمز گشایی پلیس پاریس با ایفای نقش آدری تاتو) متوجه میشوند که مسئول موزه لوور پاریس (از رهبران خانقاه صهیون که ضمناً پدربزرگ سوفی هم بوده) بهدلیل افشای راز مهمی که قصد داشته آن را در اختیار نوهاش بگذارد، به قتل رسیده، طی درگیریها و فراز و نشیبهایی که گام به گام باعث میشود گوشههایی از راز مذکور بر آنها معلوم گردد، به ویلای یکی از دوستان پرفسور لنگدن به نام “سِر لی تیبینگ” (تاریخشناس برجسته کالج سلطنتی انگلیس که از سوی ملکه لقب شوالیه گرفته و تحقیقات مفصلی درباره همان راز مهم دارد) پناه میبرند.
“تیبینگ” برای سوفی اسرار «انجمن مخفی خانقاه صهیون» را برملا میکند. او با تکیه بر تابلوی «شام آخر» (The Last Supper) لئوناردو داوینچی، ادعا میکند که مقصود از «جام مقدس» (Holy Grail) که سالیان متمادی محل بحث و فحص عیسویان بوده، واقعاً یک شیء نبوده بلکه یک فرد و آنهم یک زن بهنام «مریم مجدلیه» (Mary Magdalene) است که برخلاف تمامی روایات تاریخی، همسر حضرت عیسی مسیح شده و از او نسلی بهوجود میآورد! از همین جهت او از اورشلیم گریخت و در فرانسه توسط یهودیان محافظت شد!! (جلّ الخالق! یهودیانی که خود باعث و بانی مصلوب شدن عیسی مسیح شده بودند، حالا از ذریّهی او مراقبت مینمایند!!)
قرنها بعد، نسل او یعنی همان فرزندان عیسی مسیح با سلسلهای از پادشاهان فرانسه درآمیختند که یکی از نوادگانشان، همان گادفری بویلونی (Godfrey of Bouillon) فاتح اورشلیم و بنیانگذار «انجمن مخفی خانقاه صهیون» بوده است. او برای حفاظت از اسنادی که افشاگر راز مریم مجدلیه است، شوالیههایی را به نگهبانی از آنها میگمارد و یهودیان انجمن در طول تاریخ حافظ آن راز و فرزندان مسیح شدهاند تا مسیحیت واقعی به دور از تعرض کلیسا باقی بماند!!
گادفری بویلونی (Godfrey of Bouillon)
واقعاً این هم از شوخیهای تاریخنویسان و راویان امروزی است که لابهلای زرورق فیلمهای جذاب چگونه هر هجویاتی را به خورد مخاطبانشان میدهند و برای اینکه آن هجویات چندان توی ذوق مخاطبان نزند، مانور تبلیغاتیشان را برروی جنبههای نه چندان مهم فیلم قرار میدهند (مثل آنچه برای فیلم “رمز داوینچی” روی فرقه “اپوس دئی” صورت گرفت) و البته ورای آن، ایدئولوژی صاحبان سرمایه و کارفرمایان خود را قالب میکنند.
ادعای محافظت از راز مسیحیت، بزرگترین ترفند برای پوشاندن ماهیت یهودی طراحان قصه است و البته این قضیه خلقالساعه نبوده و پشتوانه و زمینهای تاریخی و کهن دارد، شاید از همان اوایل هزاره دوم که فرقههای مخفی و تصوف یهود تحت عناوینی مانند «کابالا» و «فرانکیسم» بهوجود آمدند و با سوءاستفاده از وضعیت نابسامان کلیسای قرون وسطی و رنجی که مسیحیانِ معتقد از اختلافات رهبران مسیحیت میبردند، قصد کردند که بالاخره به انزوای هزار ساله یهودیان پایان بخشند.
یاکوب فرانک (Jacob Frank) بنیانگذار فرقه فرانکیسم
از همینرو برای جذب مسیحیان به فرقههای مخفی خود (که در اصل یهودیمنش بودند) خود را پیرو مسیحیت اولیه و مخالف مسیحیت تحریفشده کلیسا معرفی نمودند، بنابراین بسیاری از مسیحیان را به فرقههای خود جلب کردند. بعداً مدعی شدند که اساساً حضرت عیسی بن مریم در واقع مسیح اصلی نبوده، بلکه بشارتدهندهی «مسیح بن داوود» [مسیح یهودی] بوده که در آینده ظهور میکند.
ادعای حفاظت از ذریّهی آن مسیح اولیه هم یکی دیگر از همان ترفندهایی بود که مسیحیان را نسبت به حضرت عیسی مسیح (ع) بیاعتقاد ساخته و برای ظهور مسیح جدید (در واقع از میان یهودیان) آماده نمایند. نکته جالب آنکه حتی تئودور هرتزل (از بنیانگذاران تفکر صهیونیسم در اواخر قرن نوزدهم) هم در ابتدا مردم را به مسیحیت دعوت میکرد و خود را پیرو مسیحیت واقعی معرفی میکرد.
نویسنده داستان (دن براون) و سازندگان فیلم رمز داوینچی اینبار برخلاف معمول ایدئولوژی پردازان هالیوود، (و شاید عمداً) خیلی شعاری و واضح، عقاید خود را بیان کرده و برخلاف آنچه که در خود فیلم مطرح میشود، به لابهلای قصهها و داستانها و موسیقی پر نماد و مملو از سمبل نرفتهاند. (در کتاب و فیلم مطرح میشود که در طول تاریخ بسیاری از هنرمندانِ پیرو خانقاه صهیون، در عین حال افشاگر راز مریم مجدلیه یعنی همان “جام مقدس” و فرزندان مسیح بودهاند، یعنی در واقع ایدئولوژی صهیون را تبلیغ کردهاند و از اسامی افراد و آثار ذیل صریحاً نام برده میشود: لئوناردو داوینچی که از اربابان خانقاه بوده تا ویکتور هوگو و بوتیچلی و ایزاک نیوتن و بتهوون و سمفونی “فلوت سحرآمیز” و… حتی والت دیزنی و قصههای معروفش مثل سیندرلا و سفید برفی و زیبای خفته و… و کارتونهایی مثل “شرک” و “پری دریایی” و… و “هری پاتر” و… چراکه همگی بهدنبال بانو یا فرزندان و نسل گمشده و همان راز جام بودهاند!!
در نقاط مختلفی از کتاب و فیلم به نشانهها و خصوصاً علامت مخصوص صهیونیسم (یا همان ستاره داوود) بهطور واضح اشاره میشود. بارها در فصلهای گوناگون، بر مثلثها و هرمهای مستقیم و وارونه و ترکیبشان که علامت صهیونیسم را میسازد، تأکید میشود و آن را در تصاویر متعددی به نمایش در میآورند. در دیالوگهای توضیحی مابین شخصیتهای فیلم و مونولوگ طولانی “سِر لی تیبینگ”، و همچنین بعداً در توصیفات دیگر پرفسور لنگدن، علامت صهیونیسم، نشانه تقدس زن و مرد، تعادل ارتباط آنها و قدرت بشریت تلقی میشود و حتی بر سر در عبادتگاه “راسلین” (انتهای آدرسی که از راز و رمزهای پدربزرگ سوفی حاصل میشود و در اواخر فیلم هم مکان اصلی خانقاه صهیون و هواداران نسل عیسی مسیح و مریم مجدلیه معرفی میشود)، همان علامت صهیونیسم بهطور شفاف در کادر دوربین قرار میگیرد.
نویسنده: سعید مستغاثی
قسمت بعدی این نقد:
راز خانقاه صهیون در آثار هالیوود
رمز داوینچی ، رمز داوینچی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: