نگاهی به فیلم «جنگیری خدا» The Exorcism of God 2021
فیلم «خدازدایی»، به کارگردانی کارگردان ونزوئلاییتبار، آلخاندرو هیدالگو (Alejandro Hidalgo) از فوریه ۲۰۲۲ اکران جهانی خود را آغاز کرد. عنوان اصلی فیلم «The Exorcism of God» است. اگزورسیزم را در فارسی به «جنگیری» ترجمه کردهاند، اما در پیوند با این فیلم خاص و محتوای آن، ترجمهی «جنگیری خدا» نارسا و ناسازگار و البته گمراهکننده است. منظور از این اصطلاح «خارج ساختن یا اخراج یا پاکسازی وجه الهی» از وجود کاراکتر اصلی فیلم، «پیتر» (ویل بِینبرینک) به درخواست روح شیطانی حاضر در فیلم، «بالبان» (Balban) است. از اینرو، «خدازدایی» ترجمهی رساتر و گویاتری است.
فیلم در سال ۲۰۰۳، در منطقهی «نمبره دِ دیوس» (نام خدا Nombre de Dios) در مکزیک آغاز میشود. «پدر پیتر ویلیام» (ویل بِینبرینک Will Beinbrink)، کشیش آمریکایی که در مکزیک به امور خیریه و رسیدگی به ایتام مشغول است، در نیمهشبی از طرف خانوادهی یک راهبه به نام «ماگالی» (ایرَن کاستیلو Irán Castillo) فراخوانده میشود.
او علیرغم این که اجازهی مرجعیّت دینی (واتیکان) را ندارد و توسط دوست و کشیش ارشد، «پدر مایکل» (جوزف مارسل Joseph Marcell) در لندن، منع میشود، اقدام به جنگیری دختر راهبه میکند.
در نهایت، همگان گمان میبرند که دختر نجات مییابد و روح شریر (بالبان) از وجودش خارج میشود. این ماجرا، باعث شهرت پدر پیتر بهعنوان یک قدّیس زنده میشود و واتیکان هم البته از این شهرت او در مکزیک ناخشنود نیست. اما رازی تاریک در جریان آن جنگیری ایجاد میشود که کل زندگی پدر پیتر را تحتتاثیر قرار میدهد.
هجده سال بعد، پدر پیتر همچنان بهعنوان کشیشی محبوب، به کار خیر و رسیدگی به ایتام مشغول است تا اینکه دوباره از طرف مسئولان یک زندان، برای جنگیری از یک دختر دیگر، «اسپرانزا» (ماریا گابریلا دو فاریا María Gabriela de Faría)، فراخوانده میشود. در کمال ناباوریِ پیتر، این مورد با موردِ هجده سال پیش پیوند اساسی دارد و راز تاریک او را برملا میکند.
در یکسوم ابتداییِ فیلم، چنین بهنظر میرسد که «خدازدایی» هم قصد دارد همان تصویر قراردادی و معمول از کلیسا و واتیکان را به مخاطب القاء کند، یعنی: ملجأ و پناه مومنین مسیحی در برابر ارواح شریر و شیطان.
پدر مایکل، در همان جنگیری اول، به پیتر میگوید: اگر گناهی در وجودت داری، نباید دست به این اقدام بزنی:
«اگر شیطان یک رخنه در تو پیدا کند، تا عمق جانت نفوذ پیدا خواهد کرد.»
در نگاه اول، بهنظر میرسد که کارگردان قصد دارد کشیشان ارشد و مسئولان کلیسای کاتولیک را چنین باتقوا و ملاحظهکار نشان دهد، اما هرچه فیلم پیشتر میرود، این معادله معکوس میگردد.
واقعیت این است که کلیسای کاتولیک با تحمیل رهبانیّت و تجرّد، بابِ بزرگترین انحرافات اخلاقی و جنسی را برای کشیشان و راهبهها گشود و خود بزرگترین تسهیلگر سلطهی لوسیفر در همان کلیسای کاتولیک شد. از نظر تاریخی، بعد از اتحاد ایجاد شده میان تشکیلات کلیسا و امپراتوری رم در دوران کنستانتین یکم (که منجر به اعلام مسیحیت بهعنوان دین رسمی امپراتوری در سال ۳۱۳ میلادی شد)، بسیاری از اعتقادات و سنتهای پاگانی پیشامسیحی رُمی، با تغییراتی در شکل، وارد نظام اعتقادی و مناسکی مسیحیت شد.
فیلم در واقع مضحکهی اعتقادات شیطانیِ خود کلیسای کاتولیک، از جمله خوردن شراب و فطیر بهمثابه خون و گوشت مسیح نیز هست. ما از زبان دختر جنزده مرتب این تمسخر را میشنویم:
«بیا و بدن منو بخور! بدن من خوشمزهتر از بدن پسر خداست.»
اما پدر مایکل، که بار طنز را در فضای جدّی و خشونت احساسی و فیزیکی فیلم بر دوش دارد، جملهای کلیدی و در واقع اذعانی تلخ و کوبنده میکند. او خطاب به پیتر میگوید:
«قرنهاست که واتیکان استراتژی خودش را در برابر شیطان تغییر نداده. گاهی فکر میکنم شیطان در صفوف واتیکانه… شاید خود واتیکان.»
و البته پدر مایکل خود ظاهراً تحت القائات شیاطین مستقر در واتیکان، دچار کُفر تهنشینشده گشته است، چنانکه عرق سگی مکزیکی را «بهترین آب مقدس» مینامد! اما نقطهی اوج معنایی فیلم را همین پدر مایکل رقم میزند، وقتی در شروع مناسک «جنگیری»، توصیهای بهشدّت عجیب (از زبان یک مثلاً مرد خدا) به پیتر میکند:
«موقع جنگیری، نمیتونی خدا رو به یاری بطلبی، بلکه باید حس کنی خودت خدایی!»
اینجا، دقیقاً نقطهای است که مرزهای بین «خیر» و «شرّ» فرو میریزد. آیا «ابلیس / لوسیفر» که بهخاطر غرور خود حاضر نشد به انسان خاکی سجده کند (با این توجیه که جز خدا به کسی سجده نخواهد کرد)، شیطانتر است یا کشیشی که خود را خدا بپندارد؟! غرور و تفرعن کدامیک بیشتر است؟! کفر کدامیک، عمیقتر و بزرگتر است؟! قرائن در ادامهی فیلم نشان میدهد که کارگردان و نویسندهی همکارش، کاملاً آگاهانه این مرزها را مخدوش کردند، چرا که تصویر «مرجعیّت» اخلاقی و اعتقادی واتیکان، تا آخر فیلم بهنحوی فزاینده زیر سوال میرود.
بهعلاوه، زن (ماگالی)، طفل نامشروعی را که تحت القاء شیطان، در حین مناسک جنگیری باردار شده (اسپرانزا)، معجزه الهی و هدیه خدا میداند! اینگونه، مرز بین عشق و هوس شیطانی هم در فیلم گم میشود.
قدرت ابلیس را لایزال و سلطنت او را ابدی نشان میدهد، چنانکه روح شریر سر به فرمان او، این قابلیت را دارد که به هیئت حضرت «میکائیل»، فرشتهی مقرّب پروردگار، «عیسی» (ع) و «مریم» (س) درآید. بزرگترین جنگیر عالَم (به دعوی فیلم)، یعنی مایکل، دروغگو و مسخّر شیطان از کار درمیآید. آیا این خودزنی به سبک واتیکان و مرتبطین آن در هالیوود است؟!
از لحاظ هراسآفرینی، فیلم ارزش افزودهی ترسناکی نسبت به سایر فیلمهای گونهی تسخیر و جنگیری ندارد. همان شیوههای مثلاً غافلگیرکنندهی حضور روح شیطانی (بستهشدن شدید در پست سر، راهرفتن وارونه روی سقف، پیچ و تابهای تند و وحشیانهی بدن تسخیرشده، سردی و تیرهشدن فضا در هنگام حضور «شریر» و…).
اما فیلم در زیرلایهی خود، بسیار دقیق و ظریف، زیرآب تعاریف پذیرفتهشدهی اعتقادی در مسیحیت را میزند. وسوسه در برابر ایمان… هوس و کشش جنسی کشیشی که ازدواج بر او حرام است به سمت خواهر روحانی که قرار است مظهر معصومیت و پاکی باشد، اما به همان اندازهی کشیش زیر بار فشار غریزهی سرکوب شده به دام افتاده و در نهایت همهی اینها قرار است مواجههی تجرّد مسیح در برابر شهوت زناشویی را نمادین بسازد.
کما اینکه فرقههای رازآمیز مسیحیت، با گرایشهای آشکار و پنهان به سمت کابالیسم و گنوسیگری، معتقدند که افسانهی «جام مقدس» اشاره به فرزند عیسی از رَحِم مریم مجدلیه دارد! بهعبارت دیگر، آنان عیسی را به داشتن رابطهی نامشروع با مریم مجدلیه و داشتن فرزند از او نسبت میدهند! در فیلم هم، «پدر پیتر» که دیگرانش «قدّیس» میپندارند، رازی تاریک در گذشته دارد که همانا برقراری ارتباط جنسی با راهبهی جنزده در حین جنگیری (با القاء شیطان) و داشتن طفلی نامشروع از اوست.
ذکر این نکته بسیار مهم است که کمپانی تهیهکننده و توزیعکنندهی فیلم، «سابان فیلمز / صبان فیلمز» (Saban Films (SF)) وابسته به شرکت سرگرمی سابان (Saban Capital Group) است که به «حییم سابان» (Haim Saban) یهودی، یکی از بزرگترین لابیگران سیاسی رژیم اشغالگر اسرائیل در آمریکا تعلق دارد. حییم سابان که بزرگترین دغدغهی خود را «محافظت از اسرائیل» میداند، «مرکز سابان برای سیاستگذاری خاورمیانه» (Saban Center for Middle East Policy) را جهت تهیهی خوراک راهبردی برای سیاست خارجی آمریکا تاسیس کرده و رهبری میکند. این شهروند دوگانهی اسرائیلی-آمریکایی که مثل ۹۹درصد سرمایهداران یهودی آمریکا در حوزهی سرویسهای مالی، ثروت خود را به دست آورده، یک شبکه از سرگرمی، مدیا، فیلمسازی، انیمیشن و مسابقات حرفهای ورزشی ایجاد کرده که قدرت و نفوذ فوقالعادهای برایش فراهم کرده است.
حییم سابان (haim saban)
یک یهودی متعصب (مثل سابان)، البته نهتنها مسیحیت و شخصِ مسیح را قبول ندارد و حضرت عیسی را صرفاً یک «یهودیِ مدعیِ مسیحایی» و «کذّاب» میداند، بلکه به فساد کشیدن جامعه مسیحی (جامعه میزبان) را، بر اساس دستورالعملهای صریح و آشکار تلمود، یک رسالت برای خود میداند. اینکه روح شیطانی، هر از چندی، بهصورت عفریت بر پدر پیتر ظاهر میشود، کاملاً مبتنی بر چنین عقایدی است. یهودیان، عیسای ناصری را کافر به دین یهود و مستوجب لعن میدانند.
جملهی کلیدی پدر مایکل: هرگز با او معامله نکن. اگر یک بار معامله کنی، همیشه در برابر تو برنده خواهد بود. جایی برای خدا و شیطان در یک بدن نیست!
غرور مقدسین و اهل تقوا، بزرگترین نقطهی ضعف آنان در برابر شیطان است. حکایت شیخ صنعان و دختر ترسا و هفتاد سال عبادتی که بر باد رفت، در فرهنگ کهن ایرانی بهخوبی این موضوع را نشان میدهد. «خدازدایی» هم بهخوبی روی این نکته دست میگذارد و البته پازل غرور، با لذت «قدّیس» جلوهکردن در چشم عوام مردم، کامل میشود و راه را برای لغزش بهسوی ابلیس میگشاید.
یکی از هولناکترین سکانسهای فیلم، صحنهی «جنگیری معکوس» روح شریر و تسخیرشدگانِ او از پدر پیتر هستند و نام فیلم هم از همینجا میآید. آنها به نام شیطان (نعوذ بالله) به خدا دستور میدهند از بدن کشیش خارج شود!!
↑ جنگیری معکوس! (خارج کردن خدا از بدن کشیش توسط شیاطین!) ↓
فیلم اما با یک نکتهی تفسیرپذیر تمام میشود. طبق گفتههای پدر مایکل، «بالبان»، روح شریر فیلم، از تباری اشرافی از شیاطین است که تحت امر مستقیم ابلیس قرار دارد و هدفش از تسخیر پدر پیتر، این است که او را برای نقشههایش نیاز دارد. با توجه به تقدیر پیتر در انتهای فیلم، میشود این را پرسید که: چند درصد از اولیای کلیسای کاتولیک «تسخیر» شدهاند؟!
به جملهی پایانی فیلم روی تصویر پدر پیتر در پسزمینهی کلیسای سنت پیترو در واتیکان (که دقیقاً این ترادفِ نام کشیش با نام کلیسای معروف و معنای جملات، آگاهانه است)، دقت کنید:
«حالا، شیاطین وارث پادشاهی خداوند نخواهند بود. آنان وارثان زمین خواهند بود.»
آیا فیلم قرار است، نهچندان پوشیده، این پیام را انتقال دهد که در واتیکان، تحت سلطهی فرقهی بهشدّت مشکوک، بدنام و شیطانی «یسوعی» (Jesuits)، سالهاست که مرز بین امر الهی و امر لوسیفری مخدوش شده و «قدّیسان» واتیکان، نه مردانِ «خدا»، که سربازانِ «شهریار تاریکی» هستند؟!
نویسنده: سهیل صفاری
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
جنگیری خدا ، جنگیری خدا ، جنگیری خدا
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
کلیسای کاتولیک جای دفاع ندارد. اما هدف از این فیلمها و برنامههایی مانند افشای کشتار کودکان سرخپوست در کانادا، مبارزه با انحرافات کلیسا نیست، بلکه هدف آنها مبارزه با خود خدا است. دیدید در کانادا با آنکه دزدیدن فرزندان سرخپوستان و دادن آنها به مدارس کلیسا، قانون مصوب دولت سکولار بود و خود پلیس کانادا این دزدی را انجام میداد، اما طوری وانمود شد که گویی اصل این بچهدزدی هیچ عیبی نداشته و فقط گناه کلیسا است که آن کودکان در مدارسش تلف شدهاند. و یا هماکنون دولت سوئد بدون نیاز به کلیسا در حال بچهدزدی و فرستادن فرزندان مسلمانان به پرورشگاههای سوسیال است، اما هیچکس اینکار را شیطانی نمیداند. صهیونیستها در همهی دنیا اسامی مقدس پیامبران و قدیسان را دارند بیگانه مینامند و با اسمی از دوران باستانی جایگزین میکنند. آیینهای نئوپاگانی در جهان در حال احیا است و بتخانهها یکی بعد از دیگری در کشورهای اروپایی بازگشایی میشوند. در کشورهای اسلامی بتپرستانی مانند فراعنه در مصر و یا کوروش مردوکپرست بهعنوان قهرمان ملی معرفی میشوند و اسامی دوره فراعنه و یا مجوس مجدداً احیا میشود. همانطور که در اروپا عباراتی نظیر God bless you و یا Groß Gott (معادل رحمت خدا بر تو) را از ادبیات محاوره حذف کردهاند و در کشورهای اسلامی هم در کشورهای عربی مرحبا، در کشورهای ترکزبان ایئی گونلر، ایئی آکشاملار و در فارسزبانها هم «درود» را دارند بهجای سلام جایگزین میکنند. زیر سلام اسم خدا است و باید از فرهنگ جوامع بشری خدا حذف شود. همین الان بسیاری از سایتها و پشتیبانیهای فروش اینترنتی واژه سلام را حذف کرده و به جایش درود میگویند و در اینترنت هم این دروغ گنده را پخش میکنند که سلام واژه بیگانه است و معنیش «تسلیم شو» است، حال آنکه سلام اسم خدا و به معنی صلح و دوستی است و خود خدا به پیامبرانش در قرآن سلام میکند و مسلمانان هم در نماز به پیامبر و صالحان و فرشتگان سلام میدهند. این روند خزنده مبارزه با اسامی دینی و سلام به بهانه عربی بودن در حالی است که در خود عربی هم دارند این واژهها را حذف میکنند. در حالی که ۷۰ درصد لغات انگلیسی ریشه لاتین و فرانسوی دارد و کسی هم دنبال حذف آن نیست.
بنظر من دنیا به دست یک عده سرمایه دار و صاحب ثروت اداره میشه که لزوما همگی دارای یک هدف یعنی کسب ثروت بیشتر هستند که همین باعث اصطحکاک بین آنها و انشقاق آنها به دستجات و گروهها و یا ائتلاف ها تحت عناوین مختلف میشه یکی از الیگارشی های سازمان یافته که دارای شبکه منسجم جهانی هست الیگارشی زرسالاران یهودی هست ما در این سایت با این نام و همچنین الیگارشی زرسالاران پارسی هم آشنا شدیم من معتقدم الیگارشی زرسالاران مسلمان و مسیحی و بودایی و بی دین که تعدادی از آنها در همین سایت از آنها بعنوان عوامل زرسالاران یهودی و پارسی نام برده شده است بطورکلی حتی زرسالاران یهودی نیز بنظرم در بسیاری از مسائل باهم مشکل دارند اما هدف اصلی همه، راههای نزدیکتر برای کسب پول و ثروت بیشتر برای خودشان هست والا نه دین و نه سیاست و نه انسانیت برای آنها مهم نیست البته یک روز برای کسب منافع بیشتر اگر لازم باشد …. را هم تبلیغ می کنند و حتی قدرتمند می سازند و یک روز دیگر برای منافع خودشان زبان مادریشان را هم لازم باشد نابود خواهند کرد با مراجعه به تاریخ تمامی مواردی که گفتم را خواهید دید و این هنوز هم ادامه خواهد داشت
نکته جالب در این فیلم و بسیاری دیگر از فیلم های جن گیری و با محوریت تسخیر اینست:
اصل و اساس کلی در همه ی این فیلم ها یکی است:
فردی مومن و با اعتقاد به احکام و مذهب مسیحیت با پافشاری بر اعتقاداتش همیشه تسخیر و اندکی بعد تر، قربانی و کشته می شود.
فردی مومن که دچار تزلزل در اعتقادات دینی اش می شود، تنها با الحاد و کافرشدن و در یک کلام شیطانی شدن زنده می ماند و به نوعی به پیروزی در فیلم می رسد.
حالا، شیاطین وارث پادشاهی خداوند نخواهند بود. آنان وارثان زمین خواهند بود.
این جمله مشابه جمله ای در کتاب انجیل شیطانی نوشته ی آنتون لاوی بنیانگذار و کشیش کلیسای شیطان است.
کل هدف فیلم بر محوریت القای فلسفه ی شیطان گرائی و موجه جلوه دادن ارتداد از مسیحیت به شیطان گرائی در نظر بیننده است
دنیا جای خطرناکیه
خسته نباشی دلاور
خواستم تشکر ویژه کنم از شما بزرگوار بابت این نقد و تحلیل زیباتون
با تشکر از نقد و بررسی خوب شما . ضمنا باید توجه کرد که شیطان نه تنها بر کلیسا تسلط دارد بلکه بر هالیوود هم تسلط دارد و شیطان بر سینما و رسانه ای دنیا نیز نفوذ دارد و پادشاهی می کند . بر سیستم مالی و بانکی دنیا حکومت می کند .
در سکانس آخر فیلم می بینیم که روح خدا در جسم دختر نامشروع کشیش حلول کرده است و چشمانش برق سفید می زند . در واقع فیلم قصد دارد بگوید حرام زادگان وارثان خدا هستند ؟ و کشیشان وارثان شیطان . آسمان ها و بهشت برای اصحاب خدا و زمین برای اصحاب شیطان است .
میگن در آخر زمان شیطان میخواد نامش را در همه جا انتشار بده و بجای نام خدا روی هر چیزی ببینه ، در شهر های ما امروز مغازه های زیادی به آسونی نام مغازه هاشون رو میذارن ل.و.س.ی.ف.ر و نهاد های مسئول هم هیچ واکنشی نشون نمیدن