نقد سریال بازی تاج و تخت – قسمت چهارم / پادشاه کابالیست
۹. تحکیم نظام سرمایهداری
علاوه بر اینکه تمام فیلم بر محور اشرافزادهها ساخته شده و گویا مردم عادی هیچ سهمی در کشور ندارند، تمام فیلم بر پایهی پادشاهی بوده و دغدغهی مخاطب این است که بالاخره چه کسی پادشاه یا ملکه میشود و اصلاً اسمی از سِنا و رأی مردم و… نیست. تصویر مردم هم در سریال، در کنار حماقت و گرسنگی، چیزی بیش از وحشیگری و دَدمنشی نیست.
مردمِ وحشی و اشرافِ مظلوم در بازی تاج و تخت!
۱۰. جان اسنو ؛ مسیح درمانده
«جان اسنو» از ابتدای فیلم، یک شخصیت آرام، هوشمند و مدیر است. هرچند از ابتدا گفته میشود که وی حرامزاده است، اما در فصلهای پایانی مشخص میشود که اتفاقاً وی حلالزاده بوده و فرزند دو نفر از اشراف است. جان اسنو در جریان خیانت زیردستهایش کُشته میشود و توسط جادوگر خدای نور، زنده میشود.
زندهشدن مجدد جان اسنو به دست جادوگر
این ویژگیها شباهت زیادی به حضرت مسیح (ع) دارد. اینکه به ایشان توسط برخی حواریون ایشان خیانت شد و طبق انجیل تحریفشده کُشته شده و دوباره زنده شدند. همچنین در مورد حضرت مسیح (ع)، یهودیان معتقدند ایشان اگر واقعاً ادعای منجی بودن داشتهاند، نعوذ بالله دروغگو هستند و در تولد ایشان فقط از یک بانوی مقدس، از دیدگاه یهودی، نیز شک وجود دارد!! به همین دلیل آنها به حضرت ایمان نیاوردند. البته طبق نصّ قرآن کریم، ادعاهای جاهلانهی یهودیان باطل بوده و آن حضرت ان شاء الله در کنار حضرت صاحب الامر (عج)، ظهور خواهند کرد.
جان اسنو علیرغم تمام ویژگیهای فوقالعاده، از پادشاهی سر باز زده و در جریان قتل دنریس دستگیر میشود. وی در آخر فیلم به پشت دیوارها تبعید میشود.
پس منجی اصلی و پادشاهِ بهحقِ وستروس کیست؟!
قتل دنریس و تبعید جان اسنو
۱۱. برن استارک ؛ پادشاه کابالیست
«برن استارک»، پسر ند استارک در ابتدای فیلم فلج میشود. پس از فلج شدن، وی یک دیدهی باطنی پیدا کرده و در رویا، یک کلاغ سه چشم را میبیند. در فیلم، کلاغ نماد پیامرسانی است و کلاغ سهچشم یعنی پیامرسان از عالم غیب. در ادامه برن در مکاشفات خود درمییابد که جایگاه کلاغ سهچشم، در آن طرف دیوار و در یک درخت بسیار بزرگ و جذاب است.
گفتیم که در دین خدایان قدیم، درختهای ارواح مقدس است و این درخت خاص نیز دقیقاً از همان نوع بوده اما بسیار بزرگتر. برن با ماجراهایی از دیوار (که گفتیم نماد مرز بین عالم ما و جهان غیب است) عبور کرده و به درخت مذکور میرسد. در آنجا هنگام ورود، «فرزندان جنگل» (The Children of the Forest) با هیبتی عجیب، از آنها در مقابل باقی کسانی که میخواهند به درخت وارد شوند، دفاع کرده و با پرتاب آتش آنها را نابود میکنند.
برن استارک در درخت با یک انسانِ با ریش بلند سفید و تنیده در درخت برخورد کرده و متوجه میشود وی، کلاغ سه چشم است. برن چند وقتی تحت تربیت کلاغ سه چشم در درخت قرار گرفته و با سیر و سلوک، میتواند احاطهی بر زمان گذشته پیدا کند.
برن تبدیل به کلاغ سه چشم شده و در دیالوگهای متعدد میگوید دیگر برن استارک نیست و او، کلاغ سه چشم است.
در پایان سریال در یک اتفاق غیرمنتظره، تمامی بزرگان وستروس به پادشاهی برن رأی داده و اوست که نهایتاً پادشاه نهایی تمام وستروس میشود، نه دنریس و نه جان اسنو که دو شخصیت محوری و جذاب فیلم بودند!
انتخاب برن استارک به پادشاهی
تمام این موارد، با «درخت کابالا» و سیر و سلوک عرفانی یهودی، مطابقت دارد. محافظین درخت که در یهودیت، کروبیم [۱] نامیده میشوند، در واقع اقتباسی از محافظین باغ عدن هستند. جالب است که در یهودیت گفته شده است کروبیم به کسانی که حق ورود به باغ عدن را ندارند، آتش پرتاب میکنند. [۲] همچنین، گفته شده که از باغ عدن صدای خداوند میآید. [۳] در سریال نیز صدای کلاغ سه چشم از داخل درخت به بیرون منعکس میشود.
«عرفان یهود»، تفاسیر متعدد و مفصلی دارد (به مقالات متعدد سایت اندیشکده مراجعه شود)، اما به اجمال، سفیروت دهم [۴] در درخت کابالا، رابط و واسطهی فیض بین این عالم و عالم غیب است. نماد این سفیروت درخت است. همچنین تمام ده مرتبهی کابالایی نیز به شکل درخت کابالا، ترسیم میشود. جالب توجه است که این ده سفیروت، در یک انسان بهعنوان «آدم قادمون» [۵] نیز ترسیم میشود. یعنی درخت و آدم قدمون، هر دو از نمادهای مراحل سلوک کابالایی هستند. آدم قدمون، رابط بین خداوند و انسانهاست. [۶]
گرشوم شولم دربارهی درخت کابالا چنین میگوید:
اگر کسی فقط درخت دانش را استفاده کند و نه هم درخت دانش و هم درخت حیات، یعنی فقط با ملخوت یا سفیروت پادشاه متصل شده است و لذا آن درخت، میشود درخت مرگ و نه حیات، زیرا از خداوند جدا شده است. [۷]
توضیح آنکه در جریان هبوط حضرت آدم از نگاه کابالایی، در بهشت عدن دو درخت وجود داشت، «درخت دانش» و «درخت حیات». حضرت آدم با توجه به درخت دانش و نادیدهگرفتن درخت حیات، در واقع «شخینا» را پرستیده و از اتصال آن با دیگر سفیروتها غافل شده است و این توجه به شخینا یا ملخوت که نشاندهندهی عالم ماده است، باعث هبوط ایشان شده است. [۸]
به بیان دیگر، تا وقتی «درخت حیات» که در شرق است و «درخت دانش» که در شمال است با همدیگر باشند، تجلّی رحمت است و اگر درخت دانش به تنهایی مورد توجه قرار گیرند، شیطان قدرت پیدا کرده و میتواند فعالیت کند. [۹] یعنی درخت دانش به تنهایی باعث انحراف بوده و درخت مرگ است. (در مقابل درخت حیات) [۱۰] همچنین گفته شده است که سفیروت دهم، پادشاهی، شخینا یا درخت، با بُعد زمان مرتبط است. [۱۱]
با توجه به این نکات، «برن» در درخت و در محضر یک انسان با ریش بلند که نماد خداوند در یهودیت است [۱۲] در حال سیر در زمان است. این مطلب همانطور که گفته شد، دقیقاً منطبق بر درخت کابالا، سفیروت دهم و ارتباط آن با زمان است.
البته باید توجه شود طبق مطالب پیش گفته، «برن» سیر نمیکند تا به خدا برسد، بلکه طبق تعالیم کابالایی، او چون فقط به درخت دانش که در شمال است دست یازیده، در واقع از خداوند دور شده و لذا سالک الهی نیست، بلکه سالکی شیطانی است.
«برن» با تکمیل سیر خود در درخت کابالا، دانش و مرگ، تبدیل به کلاغ سه چشم شده و به همین دلیل هم با توافق تمام اَشراف، پادشاه وستروس شد. همچنین درختان ارواح دیگری که دقیقاً به همین شکل هستند و در وینترفل نیز وجود دارد، نشانگر اعتقاد کابالیستها به درختانی است که ارواح انسانها از آن شکوفه میزند. [۱۳]
باید توجه شود که برن و کلاغ سه چشم قبلی، هیچ اسمی از خداوند نیاورده و در یک فضای منهای خدا سلوک میکنند. در حالیکه بهطور مکرر از زبان جادوگران مختلف، به وجود خدای واحد تصریح میشود. همچنین گفته شد که در این سریال، خبری از معاد هم نیست. پس میشود گفت برن استارک یا کلاغ سه چشم، در یک دنیای بیخدا و بدون معاد، یعنی کاملاً ضد ادیان الهی، پادشاه «پسا آخرالزمان» میشود. [۱۴]
نتیجهگیری
در این سریال پر خرج و طولانی که میلیونها انسان را چند سال درگیر خود کرده بود، در کنار مسائل غیراخلاقی، نکات عرفانی و فلسفی بسیار عمیقی مطرح شده بود که برای فرد غیرمتخصص، قابل تشخیص نیست. در واقع بینندگان با دیدن این قبیل فیلم و سریالها و یا خواندن کتابهایی که این فیلمها از روی آنها ساخته میشوند، به اسم سرگرمی، در یک کلاس درس ناخودآگاه، توسط یهودیان منحرفی همچون نویسندهی این کتاب هستند. بهتر است دقت کنیم که غذای فکری و معنوی خود را از کابالیستهای خونخوار و مستکبرین شیطانصفت عالم دریافت نکنیم.
اندیشکده مطالعات یهود
پینوشتها: پادشاه کابالیست
[۱] کروبیم / کَرّوبیها (انگلیسی: cherubim عبری: כְּרוּבִים) نام گروهی از فرشتگان در یهودیت است که غالباً بهصورت یک شیر یا گاو با بالهای عقاب و صورت انسان، نمایش داده میشوند. در فارسی از کروبیم با عنوان «کرّوبیان» نام برده شده است. برای اولینبار در «کتاب پیدایش» به کروبیم اشاره شده است. پس از اخراج آدم و حوا از باغ عدن، خداوند کروبیم را در قسمت شرقی باغ عدن برای حفاظت از «درخت حیات» با شمشیرهای آتشین، قرار داد، ولی هیچگونه توضیحی در مورد شکل آنان داده نشده است. طبق نقل، در زمان بازگشت قوم اسرائیل از مصر، خداوند به موسی دستور ساخت «تخت رحمت» را با دو کروبی بر روی آن میدهد و میگوید که از بین آن دو کروبی با وی سخن خواهد گفت. در رویای حزقیال، کروبیان بهعنوان حمایتکنندگان تخت خداوند دیده میشوند. حزقیال آنان را فرشتگانی با دو صورت انسان و شیر و بالدار توصیف میکند. طبق برخی تفاسیر از کتاب حزقیال، شیطان نیز یکی از این فرشتهها بوده است. یکی از القاب شیطان آورندهی نور یا «light bringer» است، و در کتاب «نغمه یخ و آتش» اثر «جرج آر. آر. مارتین» شمشیری آتشین به همین نام وجود دارد.
[۲] Encyclopedia Of Jewish Myth, Magic & Mysticism, second edition, Geoffry W Dennis, Cherubim
[۳] Ibid
[۴] «تجلّی» یکی از مباحث مهم خداشناسی در عرفان نظری، به معنای نمایان شدن و ظهورِ ذات در اسماء و صفات است. نظریهی «تجلّی» یا «ظهور» مورد توجه مکاتب مختلف بوده است؛ از جملهی این مکاتب: سنّت عرفانی یهودی (کابالا / قبالا) است. در این سنّت، خدا دارای دو وجه متعالی (ان سوف) و وجودی (اسما و صفات) است؛ وجه وجودی از وجه متعالی صادر میشود؛ و مراتب تجلّی خداوند از بالا به پایین را نشان میدهد. این مراتب دهگانهی تجلّی را «سفیرا» یا «سفیروت» (Sefirot) مینامند. سفیروتها را به شکل انسان، درخت یا شمعدانی هفت شاخه و سه گره نشان میدهند.
[۵] «آدام کادِمون» یا «آدم قادِمون» (Adam Kadmon) یک اصطلاح در کابالاست که به معنی «آدم اصلی» میباشد. بر اساس دیدگاه کابالا، «آدام کادمون» یا «آدم بالا» آدمی است که در اولین مرحله از پنج مرحلهی اولی پیدایش تولید شد و با «آدام هاریشون» (آدم اولیه – آدم پایین) که معمولاً با عنوان «آدم» شناخته میشود (آدمی که بعد از هبوط و گناه میوه ممنوعه تولید شد) تفاوت دارد. حوزهی آدام کادمون حوزهی «سفیروت کتر» (بالاترین سفیروت) میباشد.
[۶] Symbols of the Kabbalah, Sanford L.Drob, p185 & 6
[۷] Ibid, p245
[۸] Ibid, p367
[۹] Ibid, p355&356
[۱۰] Ibid, p405
[۱۱] Ibid, p226-229
[۱۲] Tree Of Souls, p xlvii
[۱۳] Ibid, p165
[۱۴] تذکر این نکته ضروری است که کابالا طیفهای متعددی دارد، از کابالای شیطانپرستانه گرفته تا کابالای برخی افراد خداجوی یهودی. البته اصول و مبانی کابالا بهدلیل تحریف، جعل و اختراع بعضی مفاهیم، چه الهی و چه شیطانی، با نگاه خوشبینانه ناقص بوده و با نگاه واقعبینانه، باعث گمراهی مردم خواهد شد. ما در این مقاله سعی کردیم تا طبق بهترین قرائتی که میشود از کابالا ارائه داد، نقد را پیش ببریم تا بگوییم حتی بر اساس نگاه مثبت به کابالا نیز نتیجهی این فیلم حکومت شیطان در آخرالزمان و ترویج بیدینی است.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
پادشاه کابالیست ، پادشاه کابالیست
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
پادشاه کابالیست ، پادشاه کابالیست