حدیث نفس استیون اسپیلبرگ با خانواده فیبلمن

حدیث نفس استیون اسپیلبرگ با خانواده فیبلمن

نگاهی به فیلم «خانواده فِیبِلمن» (The Fabelmans) اثر استیون اسپیلبرگ

در صحنه‌ای از فیلم «خانواده فیبلمن» (The Fabelmans) جدیدترین فیلم استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg)، «سموئیل فیبلمن» جوان یا همان “سمی” که به تازگی با یک دوربین ۸ میلیمتری مشغول فیلم‌سازی آماتور شده، به درخواست پدر و برای تسکین احوال مادرش (میتزی) که در سوگ مادر خود نشسته، قرار می‌شود فیلمی را که از یک پیک نیک خانوادگی برداشته، تدوین کرده و در جمع خانواده به نمایش درآورد.

“سمی” در حین مونتاژ فیلم، به صحنه‌هایی برمی‌خورد که حکایت از رابطه‌ی نزدیک مادرش به دور از چشم دیگران با دوست نزدیک پدر به‌نام “بنی” (که او را عمو بنی صدا می‌کنند) دارد، آن‌چه برای نخستین‌بار از پشت دوربین سینما متوجهش شده و این رابطه‌ی غیراخلاقی مادر به‌عنوان زنی شوهردار و مردی غریبه، آن‌چنان “سمی” را شوکه می‌کند که اقدام به حذف و سانسور تمامی صحنه‌های حاوی تصاویر رابطه‌ی نزدیک میتزی مادر و عمو بنی کرده و فیلم یاد شده را بدون آن صحنه‌ها نشان می‌دهد، اما نمی‌تواند از شوک این رابطه‌ی خیانت‌بار بیرون آمده و ارتباط قبلی را با مادرش داشته باشد.

روابط نامشروع در فیلم خانواده فیبلمن اثر استیون اسپیلبرگ

سمی از دریچه دوربین به رابطه نامشروع مادر و عمو بنی می‌نگرد!

به‌نظر می‌آید این نخستین‌بار است که در یک “فیلم در فیلم” سینمای هالیوود، شاهد سانسور با نگاه مثبت و درآوردن صحنه‌های یک رابطه نامشروع هستیم که متأسفانه در برخی آثار سینمای ما به‌صورت خیلی عادی وجود دارد! آن‌هم از سوی فیلم‌سازی که یکی از معروف‌ترین سینماگران پنج دهه‌ی اخیر سینمای جهان به‌شمار آمده و آثار متعددش در لیست‌های متعدد برترین فیلم‌های این دهه‌ها قرار گرفته است.

پیش از این، در فیلم «سینما پارادیزو» (جوزپه تورناتوره – ۱۹۸۹) آپاراتچی تک سینمای دهکده‌ای در ایتالیا، بنا به تشخیص کشیش کلیسای دهکده، برای نمایش فیلم در آن سینما، صحنه‌های غیراخلاقی فیلم‌ها را قیچی می‌نمود و بعداً متوجه شدیم که همه‌ی آن صحنه‌ها را در حلقه‌ای به یکدیگر چسبانده و پس از مرگش برای شخصیت اصلی فیلم که در کودکی دستیار آپارت‌خانه‌اش بود و حالا کارگردان مهمی در هالیوود شده، به ارث گذارد.

“سمی فیبلمن” هم صحنه‌های قیچی‌شده از روابط نزدیک مادرش و عمو بنی را در حلقه‌ای به هم چسباند، اما نه برای ایجاد فانتزی پس از مرگ، یا نمایشی شیطنت‌آمیز برای دوستان، بلکه برای آن‌که مادرش در پستویی خلوت آن را ببیند و دریابد چرا “سمی” از او متنفّر شده است. صحنه‌هایی که اگر از آن فیلم درنمی‌آمد، عواقب نامطلوبی برای “خانواده فیبلمن” داشت.

خیانت در فیلم خانواده فیبلمن اثر استیون اسپیلبرگ

صحنه‌ای از خیانت پنهان مادر و عمو بنی!

ماجرای “سموئیل فیبلمن” و خانواده‌اش در آریزونای آمریکا، در واقع به‌نوعی حدیث نفس استیون اسپیلبرگ و روایتی از زندگی او در سنین ۷ تا ۱۸ سالگی و از اولین برخوردش با پرده‌ی سینما (در تماشای فیلم «بزرگترین نمایش روی زمین») تا آغاز کارش در هالیوود بعد از ملاقات «جان فورد» را در بر می‌گیرد. فیلمی که از ۲۳ سال پیش و به‌دنبال فیلم‌نامه‌ای از خواهرش “آن” به‌نام «خانه خواهم بود»، ذهنش را برای ساخت یک فیلم شخصی از زندگی و خانواده‌ی پدری و چگونه فیلم‌ساز شدنش، مشغول کرد.

اما ترس از این‌که فیلم یاد شده، مادرش “لیا” و پدرش “آرنولد” که در همان سنین جوانی او از یکدیگر جدا شده بودند را بیازارد، اسپیلبرگ را از پرداختن به این پروژه بازداشت تا این‌که مادرش در سال ۲۰۱۷ و پدرش در سال ۲۰۲۰ درگذشتند و از آن پس مجدداً فکر آن پروژه‌ی قدیمی به سراغش آمد و در همان قرنطینه‌ی کرونایی به اتفاق همکارش، «تونی کوشنر» به نوشتن فیلمنامه‌ی اصلی پرداخت، کاری که اسپیلبرگ پس از فیلم «هوش مصنوعی» دیگر انجام نداده بود.

پوستر فیلم خانواده فیبلمن اثر استیون اسپیلبرگ

پوستر فیلم خانواده فیبلمن

زندگی سموئیل فیبلمن یا استیون اسپیلبرگ؟

روایت “خانواده فیبلمن” تقریباً همه‌ی نقاط مهم و تاثیرگذاری که باعث شد، “سمی” (یا در واقع خود استیون اسپیلبرگ) به سمت فیلم‌سازی گرایش پیدا کرده و علیرغم مخالفت یا عدم تمایل اعضای خانواده‌اش، پای آن بایستد را در بر گرفته است. یعنی همان سیری که خود استیون اسپیلبرگ تا تبدیل‌شدن به یک فیلم‌ساز طی نمود.

از همان زمان که به اجبار پدر و مادرش برای اولین بار در ۷ سالگی به سینما رفته و به تماشای فیلم «بزرگترین نمایش روی زمین» ساخته‌ی «سیسیل ب دومیل» نشست که برخلاف وعده‌ی والدینش مبنی بر رویایی بودن آن، دارای صحنه‌های خشونت‌بار درگیری و قتل و غارت بود، به‌خصوص صحنه‌ی برخورد دو قطار و له شدن اتومبیلی در میان آن‌ها و کشته‌شدن برخی آدم‌های داستان که تأثیر عجیب و غریبی بر “سمی” گذاردند. اما آن تأثیر خشونت‌بار به‌جای دورکردن “سمی” از سینما، برعکس او را جذب سینما نمود.

استیون اسپیلبرگ در جوانی

استیون اسپیلبرگ جوان (راست) و سمی فیبلمن (چپ)

استفاده از دوربین فیلم‌برداری کوچک پدرش و ساخت فیلم‌های آماتوری کوتاه با کمک خواهران و دوستانش در خانه و مدرسه و اردوی پیشاهنگی، او را گام به گام به‌سوی فیلم‌ساز شدن سوق داد. اگرچه در این بین، اوضاع به‌هم‌ریخته خانوادگی، مهاجرت از آریزونا به کالیفرنیا به‌دلیل کار پدر، وضعیت روحی مادرش و دلبستگی او به عمو بنی و بالاخره ترک خانواده، تأثیرات منفی بر روند علاقه‌مندی “سمی” به سینما گذارد، اما به هرحال آن علاقه‌ی اولیه کار خود را کرد تا بالاخره شبکه CBS از “سمی” برای ساخت برخی نمایش‌های تلویزیونی دعوت کرد و در اولین حضورش با «جان فورد» بزرگ دیدار می‌کند. یعنی دقیقاً همان اتفاقاتی که در زندگی واقعی برای اسپیلبرگ افتاد و او شروع به ساخت برخی قسمت‌های سریال‌های تلویزیونی «دکتر مارکوس ولبی» (در ایران «پزشک محله») و «گالری شبانه» و «دایره وحشت» و… نمود.

یهودستیزی در فیلم خانواده فیبلمن اثر استیون اسپیلبرگ

نمایش یهودستیزی در مدارس آمریکا

اسپیلبرگ اگرچه با تغییر نام خانوادگی سوژه‌ی اصلی فیلمش به “فیبلمن” که شاید خواسته پس از گذشت چند سال از مرگ پدر و مادرش هم‌چنان از آزار روحی آن‌ها پرهیز نماید، اما در هر بخش از فیلم، واقعیات زندگی خود را به تصویر کشیده به‌طوری که جزیی‌ترین آن وقایع، مثل فیلم‌هایی که بر او تأثیر گذاردند یا آثار کوتاهی که با کمک خواهران و دوستانش ساخت مثل «سفر به ناکجا آباد» را در فیلم “خانواده فیبلمن” گنجانده است.

حتی تأکید بر یهودی بودن خانواده فیبلمن، از برگزاری «جشن حنوکا» گرفته تا حضور دایی بوریس در خانه‌ی آن‌ها و خواندن ترانه‌ی روسی معروف «کاکالین» و هم‌چنین مشکلاتی که در دبیرستان از سوی برخی دانش‌آموزان به‌وجود می‌آمد و جداشدن نخستین دوست‌دخترش که قصد ازدواج با او را داشت، به‌طور مستقیم از زندگی خود استیون اسپیلبرگ آمده که مادر و پدرش یعنی “لیا” و “آرنولد” هر دو در خانواده‌های مهاجر یهودی روسی به دنیا آمدند و خود اسپیلبرگ در خاطراتش به تحت فشار قرار گرفتن به‌عنوان یک خانواده یهودی اشاره داشته است.

شمع حنوکا در فیلم خانواده فیبلمن ساخته استیون اسپیلبرگ

خانواده‌ی یهودی فیبلمن در حال روشن کردن شمع حنوکا

شمع و منورا حنوکا در فیلم خانواده فیبلمن اثر استیون اسپیلبرگ

تأکید مکرر فیلم بر هویّت یهودی خانواده فیبلمن

یهودیانی که مخفی بودند!

دایی بوریس به “سمی” نوجوان می‌گوید برخلاف دیگر نقاط آمریکا که گویا برخی مخالفت‌ها با یهودیان علنی بوده اما تأکید می‌کند که هالیوود خانه‌ی یهودی‌ها به‌شمار می‌رود، و این واقعیتی بود که بنیانگذاران هالیوود که همگی از مهاجران یهودی اروپایی بودند، در واقع فرهنگ و اندیشه‌ها و ارزش‌های یهودی/صهیونی خویش را در قالب فیلم‌های مختلف به نمایش درآوردند.

هالیوود یهودی است در فیلم خانواده فیبلمن اثر استیون اسپیلبرگ

«هری وارنر» (Harry Warner) و برادرانش از جمله «جک وارنر» (Jack Warner) متولد لهستان و از یهودیان شرق اروپا که کمپانی «برادران وارنر» (Warner Bros) را تأسیس کردند. «ساموئل گلدوین» (Samuel Goldwyn) از یهودیان لهستان که به‌همراه «لوئیس بی. مایر» (Louis B. Mayer) از روستایی یهودی‌نشین در روسیه، کمپانی «مترو گلدوین مایر» (Metro-Goldwyn-Mayer) را بنیان گذاردند. «کارل لیملی» (Carl Laemmle) از دهکده‌ای یهودی‌نشین در آلمان «یونیورسال پیکچرز» (Universal Pictures) را تأسیس نمود و «ویلیام فاکس» (William Fox)، مؤسس «فاکس قرن بیستم» (20th Century Fox) و «آدولف زوکر» (Adolph Zukor)، بنیانگذار «پارامونت پیکچرز» (Paramount Pictures) هر دو از یهودیان مجارستان بودند.

اما برجسته‌ساختن این موضوعات تا حدود یک دهه‌ی پیش در آثار سینمای هالیوود یک تابو محسوب می‌شد و کمتر فیلم‌سازی علیرغم تمامی وابستگی‌های یهودی خود، در فیلم‌هایش از یهود و یهودیت نام می‌برد.

پوستر فیلم خانواده فیبلمن ساخته استیون اسپیلبرگ

در تاریخ هالیوود نیز همواره این تابو برقرار بوده است. چنان‌چه بنیانگذاران یهودی هالیوود، به‌سان همه‌ی اشراف یهود که در طول تاریخ برای نفوذ در جوامع دیگر هویّت خویش را پنهان کرده و به رنگ جماعت درمی‌آمدند تا مقاصدشان را عملی سازند (همچون مارانوها در اروپای قرون وسطی و بعد از آن)، آن‌ها نیز با پنهان‌نمودن هویت یهودی خویش، اجازه نمی‌دادند کسی از آن مطلع گردد، فرزندان خود را به کلیسا و مدارس کاتولیک‌ها فرستادند، کریسمس را جشن می‌گرفتند و برای سالگرد ۴ جولای یعنی روز استقلال آمریکا سنگ تمام می‌گذاشتند. مثلاً «لوئیس بی. مایر» که مي‌گفت روز تولد واقعی‌اش را نمی‌داند، تولد خود را در روز چهارم ژوئيه (روز استقلال آمريكا) جشن می‌گرفت و خود را یک یانکی نمونه به مردم معرفی می‌كرد!

آن‌ها حتی نام‌های خویش را تغییر داده و اسامی مسیحی برای خود برگزیدند، همچون اغلب بازیگران معروف تاریخ هالیوود، مثلاً “سوفیا کاوسو” تبدیل به “سیلویا سیدنی” شد و “دانیلویچ دمسکی” به “کرک داگلاس” تغییر نام داد، “لیو جاکوبی” به “لی جی کاب” و “شرلی شریفت” به “شلی وینترز” تبدیل گردید، “برنارد هرشل شوارتس” شد “تونی کرتیس”، “دیوید دانیل کامینسکی” به “دنی کی”، “ایسراییل ایسکویتس” به “ادی کانتور”، “ملوین هاسلبرگ” به “ملوین داگلاس”، “امانوئل گلدنبرگ” به “ادوارد جی رابینسن” و “مشیلم مه‌یر ویزن فراند” شد “پل مونی” و همچنین “لیلی ماریه پیسر” به “لیلی پالمر” و “جودیت توویم” به “جودی هالیدی” و “لورن باکال” که “بتی جون پیرسکی” بود، همه و همه از اسم‌های یهودی به نام‌های مسیحی تغییر پیدا کردند.

در واقع نسل دوم هالیوود و حتی فرزندان و نوه‌های آن‌ها با مخفی‌کردن گذشته و مهاجرت و دین و آیین‌شان، همانند یک مسیحی کاتولیک یا پروتستان زندگی می‌کردند.

یهود ستیزی در فیلم خانواده فیبلمن اثر استیون اسپیلبرگ

نمایش یهودستیزی در مدارس آمریکا

اما با برجسته‌کردن آثار ایدئولوژیک و به‌خصوص آخرالزمانی از اوایل دهه‌ی ۹۰ و سپس آغاز قرن جدید، از سال‌های میانی دهه‌ی دوم قرن بیست‌ویکم نیز تولید فیلم‌هایی که شخصیت‌های یهودی در مرکزیت آن قرار داشتند افزایش یافت تا این‌که در سال ۲۰۱۶ فیلم‌هایی همچون «اسپات لایت» و «رکود بزرگ» که با قهرمانان رسمی و علنی یهودی وارد میدان شده و جوایز بسیاری دریافت کردند.

درسی که جان فورد به اسپیلبرگ داد

صحنه‌ی پایانی فیلم و دیدار غافلگیرانه “سمی” با «جان فورد» (براساس ملاقاتی که اسپیلبرگ در ۱۵ سالگی با این اسطوره تاریخ سینما داشت)، شاید بتواند همه‌ی حرف سینمایی اثر را بیان کند. صحنه‌ای که شاید همه‌ی عشقِ سینمای استیون اسپیلبرگ را در یک صحنه متبلور کرده و جان ویلیامز هم با موسیقی به‌یاد ماندنی فیلم «جویندگان» ساخته‌ی «مکس اشتاینر» آن را به‌خوبی همراهی کرده است.

پوستر فیلم خانواده فیبلمن داستان زندگی استیون اسپیلبرگ

“سمی” در اتاق انتظار یک دفتر سینمایی که هنوز نمی‌داند به «جان فورد» تعلق دارد با پوستر فیلم‌های فورد مواجه گردیده و به‌تدریج برایش روشن می‌شود که به ملاقات چه کسی آمده؛ پوستر فیلم‌هایی مانند: “دلیجان”، “دره من چه سرسبز بود؟”، “خبرچین”، “جویندگان”، “۳ پدر خوانده”، “دختری با روبان زرد”، “خوشه‌های خشم”، “مرد آرام”، “مردی که لیبرتی والانس را کشت”.

اما «جان فورد» در یک ملاقات کوتاه تنها ۳ جمله به “سمی” یاد می‌دهد؛ اگر در تصویر، خط افق در پایین آن قرار داشته باشد، جالب است، اگر این خط در بالای تصویر باشد بازهم جالب است، ولی اگر در وسط یعنی میانه‌ی تصویر قرار داشته باشد، کسل‌کننده و مزخرف خواهد بود.

به‌نظر می‌آید «استیون اسپیلبرگ» به‌خوبی این توصیه‌ی «جان فورد» را به‌کار گرفته، چنان‌چه در نمای انتهایی فیلم “خانواده فیبلمن” که “سمی” از دفتر «جان فورد» بیرون آمده و خوشحال و راضی به سمت آینده‌ی سینمایی‌اش می‌رود، ابتدا خط افق در میانه‌ی تصویر قرار دارد ولی گویا ناگهان فیلم‌ساز به یاد توصیه‌ی فورد افتاده و دوربین را یک‌دفعه به‌سوی بالا برده و خط افق را در پایین تصویر قرار می‌دهد تا نمای پایانی‌اش به قول فورد جالب از کار درآید.

نویسنده: سعید مستغاثی / با اندکی تصرف

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در مقاله‌ی فوق:

رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینک‌دادن استفاده شده.

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتا پیام رسان بله پیام رسان سروش پیام رسان روبیکا

Check Also

برتری تاریکی بر روشنایی؛ نقد انیمیشن اوریون و تاریکی

برتری تاریکی بر روشنایی؛ نقد انیمیشن اوریون و تاریکی

در انیمیشن «اوریون و تاریکی» که مخاطب کودک دارد، چون «معاد» انگار می‌شود، طبیعتاً هدف زندگی نیز زیر سؤال رفته و به همین دلیل فیلمساز در اثر پوچی را ترویج و تبلیغ می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 − شش =