نقد و بررسی سهگانه ارباب حلقهها (قسمت دوم) منجیگرایی
۳. مضامین دینی و مسیحی در ارباب حلقهها
الف. فرودو، آراگورن و گاندولف، سه وجه شخصیتی منجی مسیحی
«جی. آر. آر. تالکین» از یک الگوی تثلیثی در منجی استفاده کرده است. درواقع «آراگورن»، «گاندولف» (گندالف) و «فرودو» مجموعاً نقش منجی را بازی میکنند.
«ژان کالون» (John Calvin) در مسیحیت پروتستان، سه نقش برای مسیح قائل بود:
* نقش پیامبری و ابلاغ پیام خدا به مردم،
* نقش کشیش اعظم و راهبری و فدا شدن برای رستگاری انسانها،
* نقش پادشاهی که حق تصرف این پیامبر الهی بر کلیسا و تمام جهان است. [۱]
در این الگوی سهوجهی، میتوان گفت که «فرودو» کشیش است که با قبول مسئولیت حلقه و نابودی آن در دل دشمن، خود را برای مردم فدا کرده تا انسانها به رستگاری و آخرالزمان الهی برسند و توسط شیطان یعنی، «سایرون» (سائورون = Sauron)، نابود نشوند.
همچنین «گاندولف»، نقش پیامبر یا موعظهگر الهی را دارد و همیشه با پندهای ارزندهی خود، تمام مردم از رعیت و اشراف را راهنمایی و هدایت میکند. آراگورن و فرودو نیز تحت راهنماییهای وی، میتوانند وظیفهی خود را بهخوبی انجام دهند.
اما «آراگورن»، پادشاه و فرمانروا است. در پایان فیلم نیز این پادشاهی آراگورن است که در یک مراسم ازدواج شبهمسیحی با حضور گاندولف و فرودو، نویدبخش حکومتی الهی و قدسی خواهد بود.
قابل توجه است که عقیدهی سهوجهی بودن شخصیت حضرت مسیح، از اصول اعتقادی کلیسای کاتولیک نیز هست. [۲] تالکین نیز تحت تأثیر همین مذهب، این شخصیتها را در داستان خود قرار داده است.
همچنین ظاهر شدن گاندولف بر یارانش، شبیه به ماجرای دیدار دوبارهی مسیح با حواریون پس از به صلیب کشیده شدن ایشان است. گاندولف نیز پس از مرگ و حیات دوباره، با یارانش در هیبتی نورانی دیدار میکند و تا زمانی که در روهان، کنار پادشاه تئودن قرار بگیرد، کسی از بازگشت وی خبر ندارد.
مرگ و حیات دوباره گاندولف!
همچنین سکانس بازگشت گاندولف، شباهت عجیبی به بازگشت موسی (ع) از کوه سینا دارد. گفته شده که حضرت موسی پس از دریافت وحی الهی و بازگشت، بر بالای کوه سینا ایستاده و مردم از پایین وی را نگاه میکردند. صورت و لباس ایشان برق سفیدی میزد و صورت ایشان از شدت نوری که از وحی الهی در صورت ایشان متجلّی بود، دیده نمیشد. دقیقاً مثل گاندولف که نور صورت وی مانع از دیدن چهرهاش میشد و لباس سفید و نورانیای به تن داشت. [۳]
ظهور موسیگونهی گاندولف!
همچنین در «سِفر خروج»، باب۳۴، فقرات ۲۹ تا ۳۵ به بازگشت و چهرهی نورانی حضرت موسی اشاره شده است. جالب توجه است که ظاهر حضرت موسی به شکل مردی بلند قد، باوقار و با موی سفید بلند ترسیم شده است که شباهت با گاندولف دارد. [۴]
ماجرای زخم «دشنهی مورگول» (Morgul-knife) فرودو نیز شبیه به زخمهای به صلیب کشیده شدن مسیح است که التیام نمییابد.
فقرات ۱ تا ۱۰ از باب ۴ انجیل متّی، شباهت زیادی به وسوسههای فرودو توسط حلقه و سکانسهای متعددی که فرودو تحت تأثیر حلقه میخواهد به شیطان بپیوندد، دارد:
(۱) آنگاه روح خدا عیسی را به بیابان برد تا در آنجا ابلیس او را وسوسه و آزمایش کند. (۲) او پس از آنکه چهل شبانهروز را در روزه به سر برد، بسیار گرسنه شد. (۳) در این حال، آن وسوسهکننده به سراغ او آمد و گفت: «اگر پسر خدا هستی، به این سنگها بگو تا نان شوند.» (۴) اما عیسی به او فرمود: «نوشته شده که: انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر میشود.» (۵) سپس ابلیس او را به اورشلیم، آن شهر مقدّس برد و بر روی بام معبد قرار داد، (۶) و گفت: «اگر پسر خدایی، خود را از اینجا به پایین پرت کن، چون نوشته شده است: به فرشتگان خود فرمان خواهد داد و آنها تو را بر دستهای خود بلند خواهند کرد تا حتی پایت هم به سنگی نخورَد.» (۷) عیسی پاسخ داد: «بله، ولی این نیز نوشته شده که: خداوند، خدای خود را آزمایش نکن.» (۸) سپس ابلیس او را به قلّهی کوهی بسیار بلند برد و تمام ممالک جهان، و شکوه و جلال آنها را به او نشان داد، (۹) و گفت: «اگر زانو بزنی و مرا پرستش کنی، همهی اینها را به تو خواهم بخشید.» (۱۰) عیسی به او گفت: «دور شو از من، ای شیطان! زیرا در کتب مقدّس آمده: خداوند، خدای خود را بپرست و تنها او را عبادت کن.»
در کتاب مکاشفه (باب۱۹) میخوانیم:
(۱۱) سپس دیدم که آسمان گشوده شد. در آنجا اسبی سفید بود که سوارش «امین و حق» نام داشت، زیرا به حق و عدل مبارزه و مجازات میکند.
اشاره به اسب سفید گاندولف و شخصیت وی که به کمک حق و عدالت میشتابد، قابل توجه است.
گاندولف و اسب سفیدش
در انجیل متّی (باب۲۴) نیز گفته شده:
(۲۶) «پس اگر بیایند و به شما بگویند که مسیح در بیابان دوباره ظهور کرده، به سخنشان اهمیت ندهید؛ و اگر بگویند نزد ما مخفی شده، باور نکنید. (۲۷) زیرا همانطور که صاعقه در یک لحظه از شرق تا غرب را روشن میسازد، آمدن پسر انسان نیز چنین خواهد بود.
دقیقاً همچون گاندولف که در «نبرد هِلمز دیپ» (Battle of Helm’s Deep)، از شرق ظهور کرده و نور بسیار زیادی را همزمان با طلوع آفتاب، از خود ساطع میکند.
گاندولف با اسب سفید و لشکریان نور در مقابل تاریکی!
در «نامه به عبرانیان» (باب۲) نیز میخوانیم:
(۴) خدا نیز با نشانهها، کارهای شگفتانگیز، معجزات گوناگون و عطایایی که روحالقدس مطابق ارادهی خود میبخشد، صحت کلام ایشان را ثابت نمود.
در همین فقره، مؤلفهی مهم دیگری از نبوّت مسیحی آمده است. معجزات ظاهری و کارهای خارقالعاده، از اصول مهم در پیامبرشناسی مسیحی است.
در «ارباب حلقهها» نیز گاندولف با عملیاتی شبیه به جنگیری از پادشاه تئودن، روح شیطانی سارومان را خارج میکند و بارها با عصای جادوییاش، در مقابل شیاطین ایستادگی میکند. تا جایی که امید مردم به وی و آراگورن بهعنوان فرمانده سپاه، خواهد بود.
خارجکردن سارومان از بدن شاه تئودن طیّ فرایندی شبیه به جنگیری
همچنین، تأثیر آموزهی «فداء» (Atonement) در ماجرای کشتهشدن گاندولف، واضح است. در مسیحیت اعتقاد بر این است که مسیح به صلیب کشیده شد تا «گناه اصلی» (Original sin) انسانها بخشیده شود. درواقع مسیح برای رستگاری مردم، فدا میشود. [۵]
در ارباب حلقهها، گاندولف برای نجات یاران حلقه با «بالروگ» (Balrog) مبارزه کرده و به قعر چاه پرتاب میشود. مبارزهی بالروگ با گاندولف نیز بر نوک کوه و قعر دریاست؛ استعارهای از جهان ماوراء که گاهی در توصیف آن، از صفات ضد استفاده میشود.
گاندولف توسط بالروگ کشته شده اما در محیطی قدسی و مملو از نور، مأموریتی جدید میگیرد و در یک رستاخیز، به نزد مردم بازمیگردد تا مأموریتش را به انجام برساند. دقیقاً همچون منجی مسیحی که در یک رستاخیز و زنده شدنِ دوباره، پس از آنکه مدتی عروج کرده بود، نزد مردم آمده و جهان را از زیر تسلط شیاطین خارج کرده و حکومتی الهی پایهگذاری میکند.
در مسیحیت، آتش جهنم پاککننده است. همچنین خدا در مسیحیت مرتبط با آتش و گوگرد است. حلقهی سایرون (حلقه یگانه = One Ring) نیز که از آتش ساخته شده، فقط با آتش میتواند از بین برود. [۶]
گاندولف نیز پس از جنگ با بالروگ و گذر از آتش شیطان، تبدیل به «گاندولف سفید» میشود.
مجموع این موارد نشان میدهد که شخصیت منجیان سرزمین میانه، مؤلفههای زیادی از منجی مسیحی را دارا هستند.
لازم به ذکر است که بازگشت آراگورن با ارواح مردگان نیز اقتباسی از بازگشت منجی با مردگان است. چنانکه در کتاب اول تسالونیکیان (باب۴) میخوانیم:
(۱۳) و اینک برادران عزیز، میخواهم که شما از وضعیت ایماندارانی که میمیرند آگاه باشید، تا وقتی کسی از شما فوت میکند، شما نیز مانند آنانی که امیدی به عالم آینده ندارند، در غم و غصه فرو نروید. (۱۴) زیرا ما که ایمان داریم عیسی مُرد و پس از مرگ زنده شد، باید یقین داشته باشیم که به هنگام بازگشت او، خدا تمام مسیحیانی را که مردهاند، همراه وی به این جهان باز خواهد آورد.
اما در فیلم، این ارواح سربازان عهدشکنی هستند که به یاری پادشاه گاندور خواهند رفت. لذا مثل باقی موارد، این اقتباس نیز کاملاً مسیحی نیست.
ب. یاوران منجی
«سم گمجی» (Sam Gamgee)، شبیه به «سیمون» اهل «سیرنه» (شمعون قیروانی = Simon of Cyrene) است که طبق تعالیم مسیحی، به عیسی کمک کرد تا صلیبش را به محل تصلیب، ببرد. «سم» نیز فرودو را در رسیدن به کوه نابودی و نابودکردن حلقه، یاری میرساند. [۷]
در کنار سم، گاندولف نیز با همان شأن پیامبرگونهای که دارد، فرودو و آراگورن را راهنمایی میکند. افراد دیگری نیز مثل پیپین و مِری، بارومیر، برادرش، پادشاه تئودن و… حامی منجی بوده و در راستای پادشاهی وی، تلاش میکنند.
تحولات شخصیتی افراد نیز در فیلم قابل توجه است. موجودات خوبی که به شیطان پیوستند (همچون اورکها که اِلفهای فاسد شدهاند یا گالوم که هابیتِ تحت تأثیر حلقه است) و انسانهای ضعیفی که در این سیر، تحول مثبت پیدا کردند (همچون بارومیر و تئودن که از تسلط شیطان خارج شده و در راه حق، کشته شدند).
اما شخصیت محوری دیگر که در کنار سم و گاندولف، نقشی اساسی در هدایت و راهبری فرودو در مسیر نابودی شیطان دارد، بانو «گالادریل» (Galadriel) است.
بررسی شخصیت گالادریِل و مکان زندگی وی، لوثلورین
گالادریل ترکیبی از اساطیر مختلف از جمله سرسی و کالیپسوی یونانی است. [۸] بعضی از تحلیلگران، گالادریل را نماد شخصیت مریم باکره در مسیحیت دانستهاند.
مادر آراگورن مسجمهای شبیه به مریم مقدس دارد!
هیبت قدسی گالادریل و همسرش!
«لوثلورین» (Lothlórien)، محل اقامت گلادریل و همسرش، مکانی بهشتگونه است. اِلفهای نامیرا در مکانی که زمان مخصوص به خود را دارد، یادآور بهشت و جهانهای ماورائی در ادیان ابراهیمی است. هرچند به جهان اِلفها در اساطیر مختلف فولکلور اروپا نیز شباهت دارد. [۹]
درختواره بودن لوثلورین، احتمالاً اشاره به «درخت حیات» (Tree of life) در سنّت مسیحی یهودی دارد. درختی که در باغ مقدس بوده و هر کس از میوه آن بخورد، نامیرا خواهد شد. در ارباب حلقهها نیز نماد آن مکان قدسی، یک درخت عظیمالجثه است که بعید نیست برگرفته از اسطورهی «درخت حیات» باشد. [۱۰]
لوثلورین
نانِ اِلفی «لِمباس» (Lembas) که توسط گالادریل به یاران حلقه داده میشود، شبیه به تکه نانی است که در مراسم «عشاء ربانی» مسیحیان مصرف میشود و معتقدند این نان در بدن مسیحیان تبدیل به گوشت مسیح میشود. [۱۱] لمباس نیز نوعی قداست دارد که میتواند تکهای از آن، به اندازهی چند وعدهی غذایی انسان را سیر کند. خودِ تالکین نیز در یکی از نامههایش بر صبغهی دینی داشتن نان لمباس، اشاره کرده است. [۱۲]
شخصیت گالادریل شباهت زیادی به «روحالقدس» دارد. وی به فرودو (منجی) هنگام سختیها و پس از روبهرویی با «شلوب» (Shelob)، عنکبوت غولپیکر در یک مکاشفه ظاهر شده، دست وی را گرفته و بلند میکند تا فرودو را در این مسیر سخت، یاری نماید.
گالادریل هدیه میدهد و میتواند قلب و دل انسانها را خوانده و بر روی آنها تأثیر بگذارد. همچون روحالقدس در مسیحیت، که هدایای الهی را آورده، به قلب و دل انسانها آگاه است و آنها را به مسیر خیر هدایت میکند. [۱۳] چنانکه در «نامه به عبرانیان» (باب۲) خواندیم:
(۴) خدا نیز با نشانهها، کارهای شگفتانگیز، معجزات گوناگون و عطایایی که روحالقدس مطابق ارادهی خود میبخشد، صحت کلام ایشان را ثابت نمود.
ج. سرزمین مقدس و جنگ نهایی
شهر «میناس تیریث» (Minas Tirith)، بهعنوان آخرین دژ انسانی در مقابل شیطان شرقی، به حساب میآید. این شهر نمادی مهم دارد؛ درختی خشک که تنها زمانی سبز میشود که پادشاه به این سرزمین بازگردد.
به درخت خشک گاندور، در سفرنامهی سِر جان مندویل (Sir John Mandeville)، اشاره شده است. درختی که از زمان به صلیب کشیده شدن مسیح، خشک شده و تا وقتی شاهزادهای از غرب زیر این درخت، آواز نخواند، سبز نمیشود. [۱۴]
در فیلم نیز درخت تا بازگشت پادشاه، خشک مانده و بعد از بازگشت آراگورن است که سبز میشود. در کتاب مقدس، آغاز جهان با باغ عدن و درخت زندگی شروع میشود. در پایان نیز «اورشلیم جدید» و همان درخت ترسیم میشود. [۱۵]
در کتاب ارباب حلقهها هم که دو درخت به والینور، سرزمین مقدس والارها نور میدهد، آراگورن نازل شدهی همان درخت را پیدا کرده و در میناس تریث، شهر آخرالزمانی گاندور، میکارد. [۱۶]
میناس تیریث و درخت پادشاه
با توجه به شخصیت آراگورن که کاملاً منطبق بر وجه پادشاهی منجی مسیحی است، بازگشت وی به چنین شهری نیز اشاره به بازگشت منجی به شهر آخرالزمانی اورشلیم و نبرد نهایی وی با شیاطین دارد.
ادامه دارد…
قسمت قبل ⇒ لینک مرتبط ⇐ قسمت بعد
اندیشکده مطالعات یهود
پینوشتها:
[۱] https://en.wikipedia.org/wiki/Threefold_office
[۲] https://en.wikipedia.org/wiki/Catechism_of_the_Catholic_Church
[۳] https://en.wikipedia.org/wiki/Christianity_in_Middle-earth
[۴] https://en.wikipedia.org/wiki/Moses#:~:text=This%20account%20further%20testifies%20that,white%20hair%2C%20and%20dignified%22.
[۵] مسیحیتشناسی تحلیلی، محمد کاشانی، ص۴۳۶ به بعد.
[۶] Christian Morality in J.R.R. Tolkien’s Lord of the Rings, Lari E. Mobley, P25.
[۷] https://en.wikipedia.org/wiki/Simon_of_Cyrene
[۸] https://en.wikipedia.org/wiki/Galadriel
[۹] https://en.wikipedia.org/wiki/Lothl%C3%B3rien
[۱۰] https://www.britannica.com/topic/tree-of-life-religion
[۱۱] https://en.wikipedia.org/wiki/Eucharist
[۱۲] https://en.wikipedia.org/wiki/Christianity_in_Middle-earth
[۱۳] Christian Morality in J.R.R. Tolkien’s Lord of the Rings, Lari E. Mobley, P11.
[۱۴] https://en.wikipedia.org/wiki/Dry_Tree
[۱۵] Christian Morality in J.R.R. Tolkien’s Lord of the Rings, Lari E. Mobley, P26.
[۱۶] Ibid.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در این مقاله:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ نارنجی ⇐ تیترهای فرعی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوهای ⇐ نقلقول.
منجیگرایی ، منجیگرایی ، منجیگرایی
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
منجیگرایی ، منجیگرایی ، منجیگرایی ، منجیگرایی ، منجیگرایی ، منجیگرایی ، منجیگرایی ، منجیگرایی