ارائهی تصویری وارونه و خشن از ایرانیان، رهیافتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به شکلی مستمر از سوی لابی صهیونیسم انجام شده و تولید آثار هنری بهویژه استفاده از هنر سینما که وجه رسانهای پر رنگی دارد، بزرگترین ابزار چنین رویکردهایی است، اما اجیر کردن مهرههای معدود ایرانی بهعنوان پادوی فعالیتهای ضد ایرانی رویکردی است که حساب شده انجام میشود، چرا که خواندن یا مشاهدهی اثر هنری که مولف یا یکی از عوامل اصلی آن ایرانی است، باورپذیری بیشتری برای بینندهی خارجی و بیگانه با حقایق درون ایران دارد. ( سپتامبرهای شیراز )
پای ثابت تولید برخی آثار سینمایی نازل ضدایرانی در آمریکا همیشه نام چند ایرانی دیده میشود که در صدر این لیست نام شهره آغداشلو قرار میگیرد. بازیگری که نبوغ و تمایل بیسابقهای در همکاری با دشمنان ایران از خود به نمایش گذاشته است.
آغداشلو بازیگر ایرانی پس از کسب جایزه اسکار و بهدنبال آن بازی در فیلم سنگسار ثریا به چهرهای جذاب برای گروه بانفوذ و قدرتمند اسرائیلی در امریکا تبدیل شد، چرا که با بازی در این فیلم ضدایرانی استعداد بیسابقهای در خیانت به کشور و ملیّتی که علیالظاهر به آن وابستگی دارد نشان داد. کشف آغداشلو بهعنوان یک ایرانی که توانسته بود شهرتی مضاعف در میان ایرانیان مهاجر به امریکا برای خود دست و پا کند سبب شد تا از او در حد گوینده فیلم ضد ایرانی ایرانیوم برای مقاصد سیاسی صهیونیسم نیز بهرهکشی شود. فیلمی به ظاهر مستند که میکوشد ایران را مروّج و توسعهدهندهی تروریسم در جهان نشان دهد.
اما هیچ رفتاری به اندازهی بازی در فیلم سطح پایین و سیاه سنگسار ثریا نتوانست بندگی و ارادت او را به لابی ضد ایرانی و صهیونیست امریکا ثابت کند.
وقتی صدای اعتراض ایرانیان مهاجر هم بلند می شود
سنگسار ثریا که فیلم قابل اعتنایی به لحاظ فنی و هنری از کار در نیامد به قدری از ایران و ایرانیان چهرهای مخوف، وحشی و سیاه ارائه میدهد که حتی صدای بسیاری از ایرانیان مهاجر در سرتاسر جهان را نیز به نشانه اعتراض بلند کرد.
دیالوگهای سنگسار ثریا بیشتر به زبان فارسی است و فیلم با زیرنویس انگلیسی پخش جهانی شد که این از خامفهمی سازندگان و سفارشدهندگان در انتخاب مخاطب هدف یعنی فارسیزبانان جهان حکایت میکرد و البته که با واکنش کاملاً معکوس ایرانیان مواجه شد.
نتایج وارونه رفتارهای ضدایرانی در قالب تولید آثار شبهه هنری به واسطه نفرت ریشهدار از ایران باعث درسگرفتن از عملکرد گذشته ایرانینماها نشد چرا که سریال خوش خدمتی آغداشلو و تیم ضدایرانی صحنهگردان تولیدات ضدایرانی که مأموریت ویژهای برای آنها فرض شده همچنان ادامه دارد و در ادامه فیلم سیاهنمای دیگری با عنوان سپتامبرهای شیراز با بازی شهره آغداشلو تولید شد که اینبار به شکلی بسیار علنیتر پشت پرده تولید چنین محصولاتی را عیان میکند.
یهودیها اینبار کاراکتر اصلی داستان هستند
سپتامبرهای شیراز عنوان کتابی نوشتهی دالیا سافر در سال ۱۳۸۷ است که روایتگر داستان یک خانواده یهودی است که با مشکلاتی در ایران بعد از انقلاب اسلامی روبرو شده و مجبور به مهاجرت میشوند.
داستان این کتاب دربارهی اسحاق امین فروشندهی سنگهای قیمتی است که پس از انقلاب به اشتباه و به ظن جاسوسی دستگیر میشود. ناپدید شدن او نگرانی خانوادهاش را به دنبال دارد و آنها را در وضعیت جدیدی از ترس و نگرانی و سردرگمی قرار میدهد. اسحاق در زندان در خطر مرگ است و شکنجه میشود و همسر و فرزندان او با درک واقعیت درمییابند که باید به زودی سفری را برای رهایی از این وضعیت در پیش بگیرند.
دالیا سافر نویسنده این کتاب، مدعی شده است که این کتاب، داستان وی و خانوادهاش است که او با اضافه کردن قدری چاشنی آنرا نگارش کرده است.
سافر در این کتاب مدعی شده خانواده سافر در سال ۱۹۸۲ و در زمانی که دالیا ۱۰ ساله بود، از ایران مهاجرت کرد چرا که پدر دالیا در یکی از روزهای ماه سپتامبر (شهریور) سال ۱۹۸۱ به جرم جاسوسی برای اسرائیل و یهودی بودن در دفترش در تهران دستگیر میشود.
با اقتباس از این کتاب فیلم سپتامبرهای شیراز به کارگردانی وین بلر و نقشآفرینی سلما هایک، آدرین برودی و شهره آغداشلو تولید میشود.
مظلوم نمایی برای قوم یهود اینبار در اثری ضد ایرانی
یهودیستیزی از اتهامهای ناروایی است که صهیونیستها از ابتدای انقلاب برای انحراف افکار عمومی از رویکردهای ضدبشریشان در دستور کار قرار دادند اما در کتاب سپتامبرهای شیراز به شکلی رو و عیان پای اسرائیل و جاسوسی برای این کشور مطرح شده است. اتفاقی که میتوان از آن به عنوان یک استثناء و موردی خاص در کارنامهی اقلیتهای کلیمی ساکن ایران یاد کرد در این کتاب به کل جامعه یهودی ایران تعمیم داده شده و سعی شده بار دیگر چهرهای مظلوم از قوم یهود به تصویر کشیده شود.
اینبار و در فیلم سپتامبرهای شیراز برخلاف فیلم سنگسار ثریا افرادی که مورد ظلم قرار میگیرند یک اقلیت مذهبی هستند و در واقع پروژهی مظلوم نمایی برای قوم یهود که سابقه زیادی در سینمای غرب دارد اینبار در قالب یک فیلم با موضوع ایران عرضه میشود.
ظهور تمام قد صهیونیسم در ادبیات و هنر ضد ایرانی
کتاب سپتامبرهای شیراز در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه سامی روهر شد که هر سال به ادبیات یهودی تعلق میگیرد، این کتاب به فهرست اولیه جایزه ایمپک دوبلین و جایزه اورنج نیز راه یافت و برنده جایزه قلم رابرت بینگام شد. سپتامبرهای شیراز نامزد جایزه کتاب ملی یهودی سال ۲۰۰۷ نیز شده بود و از سوی نیویورک تایمز به عنوان قابلتوجهترین کتاب سال انتخاب شد.
این اثر ضدایرانی نقدهای مثبت متعددی نیز دریافت کرد و وال استریت ژورنال نقدی با عنوان: داستان ترور در ایران بر آن نوشت و نیویورک تایمز آن را: از دست رفته در تهران خواند.
آغداشلو در این فیلم نقش خدمتکاری را بازی میکند که پسرش زمانی برای مرد زندانی کار میکرد. نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۷ نام کتاب سپتامبرهای شیراز را در میان اسامی ۱۰۰ کتاب برتر سال قرار داده است.
جرارد باتلر بازیگر فیلم «۳۰۰» تهیه کننده سپتامبرهای شیراز
سپتامبرهای شیراز را بازیگر معروف هالیوود ، جرارد باتلر ، تهیه کرده است که ایرانیان او را بیشتر با بازی در نقش اصلی فیلم ۳۰۰ یعنی لئونیداس به خاطر میآورند. باتلر در چند سال گذشته فعالیتهای چشمگیری در مقام تهیهکنندگی داشته است و پس از سپتامبرهای شیراز، فیلم لندن سقوط کرده است که آن را هم یک ایرانی به اسم بابک ایرانی ساخته تولید میکند!
هانا ویگ فیلمنامهنویسی است که سپتامبرهای شیراز اولین فعالیت رسمی سینمایی وی محسوب میشود. ویگ پیش از این در سال ۲۰۱۴ به عنوان کمک نویسنده در فیلم پیامبر خلیل جبران مشارکت داشته است. تنها اطلاعاتی که از خانم ویگ تا به امروز موجود است، مربوط به مقالهای است که نیویورک تایمز در مورد وی و همسر فیلمسازش، مارک گیل، منتشر کرد. این مقاله درباره این موضوع بود که مارک گیل و همسرش خانهای که در آن زندگی میکردند را به خانهای مدرن و لوکس تبدیل کردهاند!
وین بلیر که عمده فعالیتهای هنریاش در تلویزیون به عنوان کارگردان و بازیگر انجام شده اما موفقترین ساختهاش تا به امروز فیلم یاقوتهای کبود در سال ۲۰۱۲ بود که جوایز متعددی را هم نیز برای وی به همراه داشت. بلیر در مجموع فیلمساز برجستهای نیست و چنانچه یاقوتهای کبود را از کارنامه هنریاش حذف کنیم، او را با ساخت یکی دو اپیزود از چند فصل سریالهای مختلف تلویزیونی به یاد میآورند.
آدریان برودی بازیگر فیلم پیانیست در سپتامبرهای شیراز
سلما هایک بازیگر مشهور هالیوود و نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم فریدا، بازیگر نقش فرناز در سپتامبرهای شیراز است. ایرانیان علاوه بر فریدا، سلما هایک را با بازی در فیلمهای دسپرادو و روزی روزگاری در مکزیک به یاد میآورند. هایک یکی از تهیهکنندگان اجرایی سپتامبرهای شیراز هم میباشد.
آدریان برودی برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای فیلم پیانیست رومن پولانسکی، دیگر بازیگر مشهور فیلم است که در نقش اسحاق بازی میکند. برودی پس از دریافت اسکار، موفق نشد از جایگاه مناسبی در هالیوود برخوردار شود و بیشتر به حضور در آثار مستقل متمایل شد. اما حضورش در پیانیست به اندازهای خوب بوده که بلافاصله پس از شنیدن نامش، بازی خوبش در پیانیست به یاد آورده شود.
جشنواره فیلم تورنتو که در کنار چند جشنواره غربی دیگر چون برلین، یکی از سیاسیترین جشنوارههای سیاسی دنیا محسوب میشود، همواره بر سیاستهای ایران ستیزانه خود پافشاری کرده است. در همین راستا نام فیلم ضد ایرانی سپتامبرهای شیراز را در بخش گالای جشنواره خود قرار داد.
تولید آثاری که چهرهای دفورمه از ایرانیان به نمایش میگذارد در سینمای غرب سابقهی زیادی دارد که از جمله آن تالیف کتاب بدون دخترم هرگز نوشته بتی محمودی است که فیلمی با همین نام نیز با اقتباس از این کتاب در سال ۱۹۹۱ در امریکا ساخته شد که در اورشلیم اسرائیل، آنکارا و آتلانتا فیلمبرداری شدهاست.
راجر ایبرت منتقد شهیر سینمایی همان زمان درباره این فیلم نوشت:
سازنده فیلم از همه مهارت خود برای برانگیختن احساسات ما استفاده کرده است، در این فیلم هیچ تصویر مثبتی از یک شخصیت مسلمان معتقد نشان داده نشد و همه کسانی که به بتی کمک کردند مخالف و قانون شکن هستند. اگر هر فیلم به تندی و کینهتوزی این فیلم در مورد هر گروه قومی دیگری در آمریکا ساخته میشد، با عنوان نژادپرستی و تعصب محکوم میشد.
ارائه تصویری وارونه و خشن از ایرانیان رهیافتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به شکلی مستمر انجام شده و تولید آثار هنری به ویژه استفاده از هنر سینما که وجه رسانهای پر رنگی دارد بزرگترین ابزار چنین رویکردهایی است اما اجیر کردن مهرههای معدود ایرانی به عنوان پادوی فعالیتهای ضد ایرانی رویکردی است که حساب شده انجام میشود چرا که خواندن یا مشاهده اثر هنری که مولف آن یا یکی از عوامل اصلی آن ایرانی است، باورپذیری بسیار بیشتری برای خواننده خارجی و بیگانه با حقایق درون ایران دارد.
به نظر می رسد صحنه گردان پروژه های سینمایی ضد ایرانی با توجه به شکست پروژه سنگسار ثریا در تاثیرگذاری بر مخاطب ایرانی این بار با صورت بندی جدید غیرایرانیها را به عنوان مخاطب هدف مد نظر قرار دادهاند.
….
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: