پس از اکران فیلم فهرست شیندلر ساخته استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۴ که سر و صدای زیادی در عرصه سینمای جهان به راه انداخت، اندیشهای پلید، به مخیله توطئهگر و هزارتوی رهبران رژیم غاصب راه یافت. این اندیشه، تشکیل کمیته عالی سینما با حضور رهبران صهیونیسم و رژیم صهیونیستی به منظور تهیه فیلمهای تبلیغاتی در جهت خدمت به آرمانهای یهود، صهیونیسم و رژیم صهیونیستی بود.
کمیته فوق که ریاست آن را عزر وایزمن (۱) رئیس جمهور سابق رژیم اشغالگر قدس بر عهده داشت، مرکب بود از؛ نخست وزیر وقت، شالومیت آلونی (۲) وزیر ارتباطات، دیوید سلطان (۳) سفیر سابق رژیم صهیونیستی در مصر، الیاهو بن الیسار (۴) نماینده موساد، نمایندگان شرکتهای کانن و ای. تی. وی و استیون اسپیلبرگ (۵) کارگردان نام آشنا و بلندآوازه سینمای جهان که مدتهاست به جرگه خدمتگزاران صهیونیسم پیوسته است. این کمیته در ابتدا دو وظیفه کاملاً مشخص بر عهده داشت. نخست، برنامهریزی در جهت تولید فیلمهای سینمایی به نفع صهیونیسم و دوم، جذب و به خدمت گرفتن ستارگان بزرگ سنیمای جهان. اما پس از اندک زمانی، مسئولیتی غیرانسانی و ضداخلاقی بر عهده کمیته گذاشته شد و کمیته موظف شد تمام فیلمهای مطرح عربی و اسلامی و فیلمهای سایر نقاط جهان را که در مورد مسائلی چون اشغال جنوب لبنان، جولان و فلسطین و در حمایت از اعراب ساخته شده است، به هر وسیله ممکن از جشنوارههای فیلم در سراسر جهان دور سازد.
این توطئه شامل حال بازیگران و ستارگان سرشناس جهان نیز میشد؛ کسانی چون: آلن دلون و ژانپل بلموند فرانسوی، سوفیا لورن (۶) ایتالیایی، اِما تامسون انگلیسی و کوین کاستنر آمریکایی (که بارها علیه یهود و صهیونیسم سخن گفته بود) از جمله این افراد بودند. تمامی این افراد، از به اصطلاح «بهشت یهود» طرد شدند و همراه با ستاره زن فرانسوی ایزابل آجانی در لیست سیاه صهیونیسم بینالملل و صد البته موساد و سیا قرار گرفتند.
اما گویا توطئهها و دسیسهچینیهای این کمیته پایانی نداشت، چرا که پس از مدتی کمیته مذکور با استفاده از شیوههای غیرانسانی و به دور از شرافت اخلاقی، مانع از خرید شرکت پارامونت از سوی چند شرکت ژاپنی شد و با تبانی با بانک یهودی الاصل «سیتی بانک» که به یهودیها وامهای کلان پرداخت میکرد، سهام پارامونت را به راحتی آب خوردن، خریداری کرد. کمیته مذکور همزمان در یکی از نشستهای خود که در ژانویه سال ۱۹۹۵ در تلآویو برگزار شد، طرح خرید چندین استودیوی بزرگ ایتالیایی را به تصویب رساند.
جالب اینجاست که دلال این قرارداد شرکت هلندی «ای. تی. وی» بود که برای عقد قرارداد، بیشتر از یهودیها از خود عجله نشان میداد و به این ترتیب برگ سیاه دیگری از کتاب قطور سلطه صهیونیسم بر سینمای جهان ورق خورد.
صهیونیستها پس از این دوره که به واقع دوره تثبیت سلطه یهود بر هنر هفتم به شمار میرود، به حملهای وحشیانه علیه سینما و سینماگران عربی، اسلامی و سایر سینماگران آزادیخواه و حق طلب جهان دست زدند.
آنان ابتدا به کمک شرکت کانن که مسئول برپایی جشنهای هفتادمین سال تولد صنعت سینما بود، سینمای جهان عرب به ویژه مصر را از این همایش عظیم فرهنگی دور کردند و به اصطلاح، آنان را راه ندادند. صهیونیستها در اقدامی دیگر، با بیرحمی تمام، جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره کن را از قهرمان فیلم «ملکه مارگو» یعنی ایزابل آجانی (۷) بازیگر الجزایریالاصل فرانسه گرفتند و آن را به «ورنالیزی» بازیگر دوم فیلم اعطا کردند.
این در حالی است که بنابر قانون جشنوارهها، اعطای جایزه بهترین بازیگر زن، به بازیگر دوم برخلاف ضوابط است، ولی با توافق پنهان کلینت ایستوود، ریس جشنواره، که به تازگی به خدمت یهودیان در آمده بود و کاترین دنو فرانسوی، «آجانی» تنها به دلیل آنکه حاضر نشد از اصلیت عربی و اسلامی خود صرف نظر کند، از عنوان بهترین بازیگر زن محروم شد و در کمال ناباوری منتقدان، جایزه اول به وی تعلق نگرفت.
البته با توجه به علاقه وافر صهیونیستها به ترور شخصیتی و روحی افراد، این امر چیز چندان عجیبی به نظر نمیرسد و میتوان آن را شیوه مرسوم یهودیان برای ترور شخصیتی سینماگران دانست که از اعراب و مسلمانان دفاع میکنند.
آجانی پس از آن که جایزه و مقام اول را از دست داد، در گفتگو با «احمد صالح» یکی از روزنامهنگاران مقیم پاریس گفت: «یهودیها مرا مورد حمله قرار میدهند. چون من بر عرب بودن خودم اصرار دارم. پدرم یک الجزایری مسلمان به نام «محمد آجانی» بود و نام واقعی من «یاسمین» است. حتی من برای فرزندم نام «سعید» را انتخاب کردهام. من پدرم را دوست دارم. زیرا او فردی بسیار مهربان و دلسوز بود. در حالی که مادر فرانسویام بسیار بیعاطفه و قسیالقلب بود و همیشه پدرم را با حالتی تمسخرآمیز «یاخویا» صدا میکرد. این اصطلاحی است که فرانسویها برای مسخره کردن و تحقیر مهاجران عرب به کار میبرند.» آجانی ادامه میدهد: «آنان از همه طرف به من حمله میکنند و شایعه کردهاند که من ایدز دارم!» (۸)
پینوشتها:
1. عزر وایزمن: وی در سال ۱۹۲۴ در تلآویو به دنیا آمد. او برادر زاده «حییم وایزمن» است. در سال ۱۹۴۶ در انگلستان به تحصیل علوم هوانوردی پرداخت و در سال ۱۹۵۱ به مدرسه ستاد فرماندهی نیروی هوایی انگلستان پیوست. در سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۸ عضو «ایتسل» (سازمان نظامی ملی یهود) بود و در جنگ ۱۹۴۸ در نیروی هوایی «هاگانا» مشغول به کار شد. وایزمن نخستین فرمانده اسکادران در نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بود و طی سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۶ رئیس این نیرو شد. در سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۶ فرمانده واحد هواپیماهای جنگی و از سال ۱۹۵۶ تا سال ۱۹۵۸ ریاست ستاد نیروی هوایی را بر عهده گرفت. وی به مدت ۸ سال فرمانده نیروی هوایی بود و پس از آن در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹ ریاست بخش عملیات ارتش و جانشینی رئیس ستاد را بر عهده گرفت تا این که در این سال از ارتش کنار رفت. وایزمن در همین سال وزارت راه و ترابری دولت «لوی اشکول» و در سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۲ ریاست کمیته اجرایی حزب «حیروت» و در سال ۱۹۷۷ رهبری مبارزات انتخاباتی «لیکود» را در دست گرفت. وی عملیات «لیطانی» را در سال ۱۹۷۸ علیه لبنان سازماندهی کرد. اما در سال ۱۹۸۰، پس از اختلاف با «بگین» استعفا داد و از «لیکود» طرد شد. در سال ۱۹۸۳ جنبش «یاهاد» را که دارای برنامههای سیاسی کبوتری (مسالمتآمیز) بود، تأسیس کرد. سپس در سال ۱۹۸۴ به «معراخ» پیوست و وزیر مشاور دولت «پرز» شد. مدتی بعد به سمت وزیر علوم در دولت وحدت ملی طی سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ منصوب گردید و سرانجام در سال ۱۹۹۳ رئیس جمهور رژیم صهیونیستی شد که تا سال ۲۰۰۱ ادامه یافت (ده فرمان جنبش صهیونیسم صفحه ۷۷).
2. خانم شولامیت آلونی: نماینده و وزیر چپگرای صهیونیست، متولد سال ۱۹۲۹ در تلآویو. از دانش سرای عالی و دانشکده حقوق دانشگاه عبری (بیتالمقدس) فارغالتحصیل گردید. فعالیت کاری خود را در رادیو اسرائیل از تهیه و تنظیم برنامههای رادیویی که به بررسی مسائل حقوقی عدالت اجتماعی، و حقوق مدنی میپرداخت، شروع کرد. وی در سال ۱۹۵۹ به حزب چپگرای «ماپای» پیوست و در سال ۱۹۶۵ با عنوان نماینده مجلس انتخاب شد. به دلیل بروز تنش در روابطش با خانم «گلدامایر» که از شاخصترین رهبران حزب «ماپای» بود، اسمش در فهرست نامزدی مورد نظر حزب برای انتخابات سال ۱۹۶۹ مجلس قرار نگرفت و نیز در سال ۱۹۷۳ به وی اجازه شرکت در انتخابات عمومی، از طریق فهرست حزب «کارگر» داده نشد. لذا حزب مذکور را ترک کرد و خود حزب مستقلی به نام «جنبش حقوق مدنی»، تأسیس کرد. وی توانست از طریق فهرست نامزدهای حزب جدیدش به همراه دو نماینده دیگر وارد مجلس شود. در ژوئن ۱۹۷۴ در دولت اول «اسحاق رابین» به عنوان وزیر مشاور شرکت کرد. اما در نوامبر همان سال از هیأت دولت استعفا داد. سپس علیرغم ابراز مخالفت اعضای شورای حزب «جنبش حقوق مدنی» در حکومت احزاب ملی – مذهبی به عنوان یک جناح تندرو مشارکت کرد. حزب «جنبش حقوق مدنی» در انتخابات سال ۱۹۷۷ فقط به یک کرسی برای «شولامیت آلونی» دست یافت. وی مبارزه انتخاباتی خویش را با فهرست جناح چپ «میرتس» که عضو جنبش حقوق مدنی میباشد، به همراه دیگر نیروهای چپ کم اهمیت شروع کرد و توانست با ۸ نماینده دیگر به مجلس راه یابد. این امر منجر به ائتلاف با حزب «کارگر» به رهبری «رابین» در تشکیل دولت گردید. آلونی از جمله مهمترین سخنگویان جناح لیبرال و طرفدار صلح (که عضو آن است) به شمار میآید. وی رئیس حزب «میرتس»، نماینده مجلس و وزیر ارتباطات بود. آثار منتشر شده وی عبارتند از: «شهروند و کشورش»، «حقوق کودکان در اسرائیل»، «نظم و ترتیب» و «زنان به مثابه انسان». ضمناً وی نویسنده دائمی روزنامه «یدیعوت آهارانوت» میباشد. (رهبران اسرائیل، صفحه ۵۲-۵۳).
3. داود سلطان: سفیر رژیم صهونیستی در مصر، متولد سال ۱۹۳۷ در قاهره که در سال ۱۹۴۹ به همراه خانوادهاش به اسرائیل مهاجرت کرد. از اوان جوانی در «موساد» مشغول فعالیت شد و قبل از امضاء پیمان صلح «کمپ دیوید»، برخی مأموریتهای مهم را در مصر به انجام رساند. در جریان کشتار روستای فلسطینینشین «صابحه» در سال ۱۹۵۵ مشارکت داشت و در سال ۱۹۷۳ مسئول بخش جاسوسی درباره ارتش مصر بود. (رهبران اسرائیل، صفحه ۱۲۷)
4. الیاهو بن الیسار: متولد دوم اوت ۱۹۳۲ در «رادوم لهستان» که در سال ۱۹۴۲ به فلسطین مهاجرت کرد. در دانشگاههای پاریس و ژنو به تحصیل پرداخت ودر رشته فلسفه و تاریخ دکترا گرفت. وی رئیس کمیسیون امنیت و امور خارجه «کنست» و اولین سفیر رژیم اشغالگر قدس در مصر و عضو مجلس از جناح لیکود میباشد. متأهل و دارای یک فرزند است. ضمناً وی برای مدتی مدیر کل دفتر نخستوزیری بود. آثار وی عبارتند از: «منازعه اعراب و اسرائیل»، و «سیاست رایش سوم و یهودیان» (رهبران اسرائیل، صفحه ۷۷-۷۸).
5. استیون اسپیلبرگ: متولد «اوهایو» در آمریکا در سال ۱۹۴۷، در نوجوانی فیلمهای کوتاه میسازد و با فیلم «دوئل» به سینما راه یافت. از جمله فیلمهای او عبارتند از: آروارهها» (۱۹۴۷)، «برخورد نزدیک از نوع سوم» (۱۹۷۷)، «ای تی» (۱۹۷۹)، «فهرست شیندلر» (۱۹۹۴)، «هوش مصنوعی» (۲۰۰۱).
6. سوفیا لورن: هنرپیشه ایتالیایی الاصل هالیوود و متولد ۱۹۳۴. لورن به نام اصلی «سوفیا ویلانی شیکولونه» یک مدل عکاسی بود که پس از برخورد با «کارلو پونتی» تهیه کننده ایتالیایی و تحت تأثیر راهنمایی او به حرفه بازیگری روی آورد.
این دو سرانجام در سال ۱۹۵۷ با یکدیگر ازدواج کردند. لورن نخستین فیلم مهم خود را در سال ۱۹۵۳ با نام «آیدا» بازی کرد و در سال ۱۹۵۷ به هالیوود رفت. او برای فیلم «دو زن» در سال ۱۹۶۱ برنده «اسکار» بهترین بازیگر زن شد. تعدادی از فیلمهای مطرح او عبارتند از: «نان، عشق و…» (۱۹۵۵)، «شانس زن بودن» (۱۹۵۵)، «در ناپل شروع شد» (۱۹۶۰)، «ال سید» (۱۹۶۱)، «گوشه گیران آلتونا» (۱۹۶۲)، «مردی از لامانچا» (۱۹۷۲) «گذرگاه کاساندرا» (۱۹۶۷). جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۰۲ سوفیالورن ۶۷ ساله را به خاطر یک عمر کار هنری مورد تقدیر قرار داد.
7. ایزابل اجانی: اجانی در سال ۱۹۵۵ از پدری الجزایری و مادری فرانسوی در فرانسه متولد شده و از ۱۲ سالگی در تئاتر مدرسه ایفای نقش کرد تا اینکه در سن ۱۴ سالگی برای نخستین بار در یک فیلم ظاهر شد. مهمترین فیلمهای او عبارتند از: «غرغروی کوچولو» (۱۹۶۹)، «مستاجر» (۱۹۶۷)، «ویولت و فرانسوا» (۱۹۷۷)، «شبح شب» (۱۹۷۸)، و «خواهران بروفته» (۱۹۷۹).
8. (اسرائیل تسرق الفن المصری) اسرائیل، هنر مصر را میرباید، محمد الغیطی، ص ۱۳۴.
منبع: سعید طبیعتشناس ، صهیونیسم و سینما ، تهران: انتشارات قبله اول (جمعیت دفاع از ملت فلسطین).
کمیته عالی سینما ، کمیته عالی سینما ، کمیته عالی سینما
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: