«ان.اس.ای زیرساختی را ساخته است که به آن اجازه میدهد از هر چیزی که میخواهد شنود کند. با این توانایی، تقریباً تمامی ارتباطات بشری بدون هدف ضبط میشوند. اگر من بخواهم به ایمیلهای شما یا تلفن همسرتان دسترسی داشته باشم، فقط کافی است از این شنودها استفاده کنم. پسوورد، ایمیلها، تماسها، حسابهای بانکی و تقریباً تمام ارتباطات شما.» (پنج چشم)
ادوارد اسنودن [۱]
_________________________________________
پنج چشم هیولای جاسوسی کشورهای آنگلوساکسون
اواخر دهه ۵۰ میلادی و سال ۱۹۶۰ بود که اینترنت برای اولینبار بهوجود آمد. ارتش آمریکا برای ایجاد یک زمینهی ارتباطی امن در نیروی نظامی خود، دست به ابتکاری زد و اولین شبکههای بههمپیوسته خصوصی را در جهان بهوجود آورد. اما دیری نپایید که این پدیده فوقالعاده ارتباطی از وضعیت بسیار خصوصی خارج شد و بهسطوح دیگر حکومتی و بعد بهسطح جامعه وارد شد.
آژانس امنیت ملی آمریکا NSA
وقتی چنین پتانسیلی ناگهان عمومی میشود، اولین مسئله، مسئله امنیت خواهد بود. برای ارتش آمریکا، رصد و کنترل ارتباطات اینترنتی زمانی که این پدیده امری خصوصی بود، کار دشواری نبود؛ اما پس از عمومی شدن، قطعاً چالش بزرگی برای حکومت آمریکا بهوجود آمد. امنیت البته برای آنها فقط یک مسئله درونی نبود. اگر اینترنت بهعنوان یک راه ارتباطی داخلی دیده شود، امنیت را باید ایجاد کرد؛ اما اگر یک پدیده خارجی و یا صادراتی در نظر گرفته شود، ابتدا باید امنیت هدف یا دشمن سلب شده و برای خود بهصورت یک امر برونمرزی ایجاد شود.
در ابتدای جنگ سرد بود که آمریکا برای شکست کامل و نابودی امپراتوری جماهیر شوروی سابق، دست به اقدامات جاسوسی گسترده علیه این قدرت بلوک شرق زد. در این راستا بود که دو قدرت نظامی سیاسی غرب، یعنی ایالات متحده آمریکا و امپراتوری بریتانیا برای نیل به هدف بالا، توافقنامه فوقمحرمانهای را بین خود امضا کردند که در آن کشورهای دیگر مستعمره بریتانیای کبیر نیز حضور داشتند.
ستاد ارتباطات دولت بریتانیا GCHQ
پیمان آمریکا-انگلستان (UKUSA) که همچنین آن را بهنام پنج چشم (FVEY) نیز میشناسند، از بزرگترین، مخوفترین و سرّیترین معاهدههای جاسوسی قرن بوده است. این معاهده در سال ۱۹۴۶ بین دو قدرت قاره آمریکا و قاره اروپا، یعنی ایالات متحده آمریکا و انگلستان بسته شد و در آن کشورهای دیگر مستعمره انگلستان یعنی استرالیا، نیوزیلند و کانادا نیز حضور داشتند.
این معاهده، بهجهت ایجاد یک امپراتوری اطلاعاتی و جاسوسی، در راستای نفعرسانی و دفع خطر و همینطور طرحریزی حملات اطلاعاتی و بعدها سایبری به کشورهای دشمن ایجاد شد. در ابتدای امر این معاهده برای کنترل و نظارت بر سیگنالهای رادیویی شوروی پیادهسازی شد.
کشورهای عضو اتحادیهی پنج چشم
پروژه اشلون
یکی از مهمترین و بزرگترین پروژههای حاصله این تفاهمنامه، پروژه اشلون (ECHLON) بود. شاید بتوان گفت که این پروژه بزرگترین پروژه جاسوسی و شنود تاریخ بوده است. بر طبق اسناد پارلمان اروپا [۲]، اشلون برای نظارت بر ارتباطات نظامی و دیپلماتیک اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی و همپیمانانش در بلوک شرق در زمان جنگ سرد و اوایل ۱۹۶۰ میلادی پایهگذاری شده است.
پارلمان اروپا در گزارش خود در مورد پروژه اشلون که در سال ۲۰۰۱ میلادی منتشر شد [۳] نتیجهگیری میکند که بر پایه اطلاعات موجود، اشلون این توانایی را داشته است که تماسهای تلفنی، دورنگارها، ایمیلها و دیگر تراکنشهای جهانی دادهها را که از طریق انتقال ماهوارهای، شبکههای تلفن عمومی و مایکروویو جابهجا میشدهاند؛ رهگیری و محتوایشان را بازرسی کند. اما این پروژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به نظارت و جاسوسی از جامعه اروپا بهویژه در حوزههای سیاسی، اقتصادی، تجارت دولتی و خصوصی آنها پرداخت.
پایگاه آرایاف منوید هیل (RAF Menwith Hill) در هروگت، یورکشر شمالی، انگلستان بزرگترین پایگاه سامانه رهگیری اشلون است.
دو سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) و سرفرماندهی ارتباطات بریتانیا (GCHQ) مسئولان اصلی انجام این عملیات بودند. وظیفه سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) تراکنش دادههایی است که از داخل آمریکا عبور میکنند. شامل سرورها، هاستها و تمام خطوط فیبر نوری که از مرزهای ایالاتمتحده عبور میکند. همچنین وظیفه سرفرماندهی ارتباطات بریتانیا تراکنش دادههایی است که از درون فیبرهای نوری از داخل خاک بریتانیا و مستعمرههای پیشینشان عبور میکند.
این دو سازمان برای تراکنش دادهها، به همکاری تنگاتنگی دست زدهاند. نهتنها آنها برای دور زدن قوانین بینالمللی از کمک یکدیگر بهره میبرند؛ بلکه پس از فیلتر کردن و غربالگری دادهها، آنها را در اختیار یکدیگر قرار میدهند تا کارشناسان هر دو سازمان به تحلیل دوباره دادهها بپردازند. اما در کنار پروژه بزرگ اشلون، چندین برنامه مشترک نیز در اهداف و زمانهای مختلف طراحی و پیادهسازی شد. پروژههایی از جمله بروسا، پریسم و تمپورا.
گراف نحوه جمعآوری دادهها توسط NSA
تمپورا
تمپورا پروژهای که در سال ۲۰۰۸ بهصورت آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت و سال ۲۰۱۱ بهصورت جدی عملیاتی شد. هدف پروژه جاسوسی تمپورا، نظارت، تراکنش، ذخیره و تحلیل دادههای حاصل از رصد بیستوچهار ساعته از مکالمات تلفنی و موبایلی مردم عادی، فعالیتهای ارتباط از طریق اینترنت و هرگونه فعالیت دیگر که در حوزه فضای سایبر صورت میگیرد بود. این رصد بدون هیچگونه هدف خاصی و فقط بهعنوان شنود گسترده (Mass Surveillance) صورت میگیرد.
دولت انگلیس روزانه نزدیک به ششصدمیلیون مکالمه را از طریق این سامانه فوقسرّی شنود میکند [۴] و دادههای آن را پس از فیلترینگ و تحلیل اولیه در اختیار آژانس امنیت ملی آمریکا قرار میدهد تا آنها با همافزایی این دادهها و دادههای خود، تحلیلی دقیقتر از دادهها صورت دهند. همینطور آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) نیز دادههای اولیه خود را که از طریق پروژه پریسم بهدست آمده است را به GCHQ میدهد تا آنها همین روند را پیش گیرند.
ادوارد اسنودن، عضو سابق آژانس امنیت ملی آمریکا و افشاگر سازمان ان.اس.ای در مقالهای از کشورهایی بهعنوان کشورهای ثالث یا (Third Party) یاد کرده است. این کشورها جزو حلقه اصلی سازمان پنج چشم نیستند، اما با سازمان امنیت ملی آمریکا روابطی بهشدت نزدیک دارند. کشورهای دوست یا ثالث در واقع وظیفه این را دارند تا با ارائه فضا و زیرساخت به سازمان امنیت ملی آمریکا برای دسترسی به دادههای تبادلی در اینترنت، خطوط رادیویی و… و در راستای آن تحلیل تمامی دادهها در این همکاری نقش داشته باشند.
ادوارد اسنودن، عضو سابق آژانس امنیت ملی آمریکا و افشاگر سازمان ان.اس.ای
طبق گفتهها، کشورهای ثالث [۵] حدود ۳۳ کشور هستند که ردای همکاری با NSA را بر تن دارند. این پروژه با اسم رمز RAMPART-A برای جاسوسی از حجم عظیم دادههایی که از نزدیکی و یا داخل آن ۳۳ کشور میگذرد، وجود دارد.
اگر به نقشه اینترنت نگاه کنید، بهطور عجیبی خواهید دید که تنههای اصلی تبادل داده (کابلهای با سرعت بالا) بسیار محدود و در نقاط خاصی هستند و همینطور نقاط کدر (Choke Points) هم بسیار محدودند. اگر کسی به اینها دسترسی داشته باشد، به همهی دادهها دسترسی دارد و بدینترتیب بسیار راحت میشود با همکاری کشورهایی که این نقاط محدود درون مرزهایشان قرار دارد به ابرداده اینترنت دسترسی تقریباً کامل داشت.
نقشه اینترنت جهان
اسامی این ۳۳ کشور، بهطور رسمی وجود ندارد، اما دانمارک و آلمان از شاخصترین آنهاست. این، بدین معنی است که چون اکثر میزان ترافیک داده اینترنت از خاک آمریکا چه بهصورت فیزیکی و چه بهصورت سروری عبور نمیکند، لذا آمریکا و انگلیس برای دسترسی به تمام دادهها نیاز به اینگونه همکاریها دارند. نحوه کار این کشورها بدینصورت است که کشور x بر روی کابلها در نزدیکترین نقطه دسترسی، شنود میگذارد، سپس اطلاعات را به سرورهای ان.اس.ای میفرستد.
اولینبار روزنامه گاردین بود که دست به افشاگری علیه این پروژه زد. این روزنامه در طی مقالهای عنوان کرد که این پروژه هجدهماه است که کلید خورده و دو دولت انگلستان و آمریکا هسته اصلی آن را تشکیل میدهند. این اتفاق، ضربه شدیدی بر چهرهی – تا آن موقع پاکِ – این دو سازمان وارد آورد و نگاه مردم نسبت به نیّت خیری که تا آن زمان میپنداشتند، تغییر کرد. در پی این اتفاق، مقامات NSA دسترسی کارمندانشان به گاردین را از ترس افشای بیشتر اطلاعات، محدود کردند.
بسیار پیش آمده است که در اخبار و رسانهها، خبرهای شوکهکنندهای در مورد جاسوسیهای سایبری، شنود مکالمات و هک اطلاعات شخصی افراد و مقامات بلندپایه سیاسی، اقتصادی و… میشنویم. خبرهایی که گاه از اطلاعات فاششده از یک مقام سیاسی، بهعنوان تهدیدی از طرف دولتهای استعماری آمریکا و انگلیس، یا خبرهایی از جاسوسی NSA از سران سیاسی کشور در مدت نشستهای مشترک و یا از طریق سفارتخانههایشان که – بهحق لانه جاسوسیاند – بهگوش میرسد [۶].
نقشه پراکندگی فعالیت پنج چشم
اینها تنها بخش کوچکی از فعالیت این پروژههاست. این جاسوسیهای خاص، از رجال سیاسی و مقامات بلندپایه، نه فقط در مکان و زمان خاص، بلکه ۲۴ ساعته و در تمام ایام سال صورت میگیرد. جاسوسی بر روی موبایلها، مکالمات و تمام اوقاتی که فرد در حین استفاده از کامپیوتر، لپتاپ و یا دیگر دستگاههای متصل به فضای مجازی هست، صورت میگیرد.
نه فقط این دو سازمان اطلاعاتی و دیگر همپیمانانش در توافقنامه پنج چشم از عوامل جاسوسیهای گسترده هستند، بلکه دیگر شرکتهای نرمافزاری، از جمله مایکروسافت، گوگل، اپل، یاهو، فیسبوک و… نیز عاملان غیرمستقیم و نقابدار شرکتها و مؤسسات خصوصی این پروژه محسوب میشوند [۷]. این شرکتها، در قالب خصوصی، علاوه بر اهداف تجاری و اقتصادی خودشان و تلاش برای گسترش و نفوذ محصولاتشان در تمام دنیا و حریم خصوصی افراد، به جاسوسی این آژانسهای اطلاعاتی و امنیتی نیز کمک میکنند.
بهعنوان مثال، شرکت گوگل که از همپیمانان وفادار آژانس امنیت ملی آمریکاست، بارها بهدلیل نقض حریم شخصی و همکاری با سازمانهای اطلاعاتی در دادگاه حضور پیدا کرده است. همینطور مایکروسافت که محبوبترین و مشهورترین محصول خود، ویندوز را یکی از مهمترین ابزارها برای کسب اطلاعات از فعالیتهای افراد عادی و همینطور افراد خاص، در دست اعضای ائتلاف پنج چشم قرار داده است [۸]؛ و قسعلیهذا.
این دست شرکتها – چه بزرگ و چه کوچک – بسیار زیادند که چه خودخواسته و چه ناخواسته تحت سلطه امپراتوری جاسوسی ان.اس.ای و جی.سی.اچ.کیو قرارگرفته و اطلاعات کاربرانشان را بی کم و کاست در اختیار آنها قرار دادهاند.
همکاری شرکتهای بزرگ کامپیوتری با NSA
اما اهداف، فقط اشخاص سرشناس نیستند؛ بلکه مردم عادی نیز که در ۲۴ ساعت حتی کوچکترین دلیلی برای تهدید بهحساب آمدن نیستند، تحت نظرند. عملیات در این سیستمها بهعنوان پیشگیری، جمعآوری تاریخچه فردی، آنالیز و تحلیل افراد در طول زمان و دستهبندی آنها در دستههای مختلف برای نظارت بهتر و دقیقتر صورت میگیرد. هر فرد در نگاه این دو سازمان بهطور بالقوه قابلیت تبدیل شدن به یک تهدید را دارد و ممکن است در آینده بهعنوان سوژه موردنظر و خطر احتمالی برای سیستم بهحساب بیاید؛ لذا آنها باید در تمام عمر تحتنظر باشند، اعمالشان رؤیت شود و هرگونه فعالیتشان – چه غیرقانونی و چه قانونی – در سرورهای ذخیرهی داده، ثبت گردد!
فرد تحت نظر (Person Of Interest)
در سینما، بهخصوص سینمای هالیوود، هستند آثاری که به این وجهههای جاسوسی و مرموز ایالات متحده اشاره کردهاند و یا صرفاً بر همین موضوع متمركز شدهاند. یکی از بارزترین و بهترینِ این آثار، سریال تلویزیونی فرد تحت نظر (person of interest) است که در ایران با نام مظنون شناخته میشود.
داستان سریال درباره شخصی بهنام هارولد فینچ است. وی دانشمند نابغهای است که مأمور شده تا دستگاهی را برای مبارزه با تروریسم بسازد، او ۵ سال از عمر خود را صرف این پروژه میکند، ولی با مرگ مشکوک مدیر این پروژه نیتن اینگرام او نیز از این پروژه کنارگذاشته میشود، او دریافتهاست که ماشین با تجزیه تحلیل رفتار شهروندان آمریکا میتواند پی ببرد که جرمی صورت خواهد گرفت، ولی حکومت علاقهای به این موضوع ندارد و به او گوشزد میکند که دستگاه تنها برای ضد ترور است و بس؛ ولی حالا او دست بهکار میشود تا خود از وقوع جرم جلوگیری کند… مبارزه با خلافکاران، شبکههای مافیا، دخالت در کارهای پلیس، افبیآی و سازمان سیا، خیلی زود او را بین این افراد به شهرت میرساند که حالا او را به نام مرد کت و شلوار پوش میشناسند و هر کدام از آنها بهطوری میخواهند از شرش خلاص شوند.
نکته مهم سریال، اشارهی مدام به این مسئله است که: «شما تحت نظرید؛ دولت یک سیستم سرّی دارد که هر لحظه از شما جاسوسی میکند». یکی از برجستهترین مشخصههای این مجموعه، دسترسی بسیار آسان و سریع این نابغه و همکارانش به اطلاعات شخصی افراد است. اطلاعاتی که یا بهصورت متمرکز و یا پراکنده در یک یا چند پایگاه اینترنتی و یا شبکههای اجتماعی وجود دارد.
ضریب نفوذ اینترنت و همینطور میزان وابستگی زندگی سایبری آنچنان در این جوامع بالاست، که از طریق سیستم سایبر میتوان بهراحتی اطلاعات زیادی از افراد را بهدست آورد. این اقدام بهمثابه این است که فردی در خیابان راه برود و در دست خود یک دسته اسکناس قرار دهد و آن را بالا بگیرد، تا هر دزدی هم بتواند آن را ببیند و هم دزدیدن آن بسیار راحت باشد؛ این بلایی است که امروز بر سر جوامع مدرن و جوامعی که ضریب نفوذ اینترنت و فضای سایبر در آنها بالاست، آمده است. جوامعی که در آن حریم خصوصی، اطلاعات شخصی و امنیت فردی دیگر معنایی ندارد.
غمانگیزتر از آن، بیتوجهی فاجعهبار مردم و دولتها در قبال این بحران و فرو رفتن بیش از حدشان در منجلاب فضای سایبر است. در بخش دیگر، با پیشرفتهای روزافزون تکنولوژی در خانهها، افزوده شدن ویژگی اتصال به وایفای در بسیاری از لوازم خانه و حتی کنترل از راه دور وسایل موجود در خانه از طریق اینترنت، این آسیبپذیری در بالاترین سطح خود قرار دارد. بهبیان دیگر، شما اگر این قابلیت را داشته باشید که به سیستم وایفای خانگی فردی نفوذ کنید، علاوه بر اطلاعات شخصی فرد، میتوانید خانه او را زیرنظر داشته باشید و دست به اقدامات خرابکارانه در وسایل و تجهیزات منزل فرد بزنید.
مردم نمیتوانند به تکنولوژیهای ارتباطی موجود نه بگویند. این عدم توانایی مقاومت و همچنین بیتوجهی به فاکتورهای امنیتی، جامعه را به طعمهی بالقوه سازمانهای اطلاعاتی تبدیل میکند.
هرگونه تجهیزاتی که قابلیت اتصال به اینترنت را داشته باشد، حتی اگر متصل نباشد، این پتانسیل را دارد تا بدون اطلاع فرد این اتصال صورت گیرد. حال میتوانید ببینید که وضعیت فعلی امنیت فردی و امنیت حریم شخصی فرد در چه جایگاه متزلزلی قرار دارد.
آنچه بیش از پیش باعث نگرانی است، سرعت پیشرفت تکنولوژی و بهکنار رفتن ابتداییترین فعالیتهای فردی و جایگزین شدن آنها با فعالیتهای ماشینی است. اما سرعت نفوذ تکنولوژی، فقط مختص کشورهای پیشرفته نیست. بلکه سرعت نفوذ و میزان وابستگی افراد در جوامع در حال توسعه بسیار بیشتر از کشورهای جهان اولی است. کشورهایی که بهدلایل متفاوتی از جمله اشتیاق بسیار در پذیرش فاکتورهای توسعهیافتگی و همسویی و همشکلی با کشورهای جهان اول، هیچگونه کنترل و یا مهندسی در ورود و نفوذ تکنولوژیهای متصل ندارند.
این جوامع با این وضعیت، نهتنها فاکتورهای توسعهیافتگی را بهطور کامل رعایت نمیکنند، بلکه با بهوجود آوردن یک پاشنه آشیل، آن هم در چنین سطح کلان و گستردهای، خود را بهشدت آسیبپذیر میکنند. مردم در سطوح مختلف جامعه، در کمتر مواردی به تکنولوژیهای ارتباطی سریع، جذاب و متنوع موجود میتوانند نه بگویند. این عدم توانایی مقاومت و همچنین بیتوجهی به فاکتورهای امنیتی، هر فرد را به یک طعمه بالقوه و در اشل کلی، جامعه را به یک مورد مطالعاتی اطلاعاتی برای سازمانهای اطلاعاتی تبدیل میکنند.
سیستمهای نظارتی؛ ابزاری برای جاسوسی گسترده
داستان همینجا بهپایان نمیرسد. سرعت بالای توسعهیافتگی و یا تلاش برای توسعه، حتی ارگانهای مهم و حیاتی از جمله دولتها، بانکها، مؤسسات مختلف و یا حتی نیروهای نظامی و انتظامی را نیز به اشتباه و غفلت میاندازد. این ارگانها و سازمانها برای تسریع در روند توسعهیافتگی، گاهی در توجه به فاکتورهای امنیتی کوتاهی میکنند و همین کوتاهی، سیستمها و سامانههایشان را بالقوه آسیبپذیر و حساس میکند. در این بین، حملات سایبری و یا درونسازمانی بسیاری در خیلی از این کشورها صورت گرفته است که هر بار خسارات شدیدی بر نظام امنیتی اطلاعاتی آنان وارد آورده است. از حملات سایبری هکرها و ویروسها در ایران به تأسیسات مختلف و دیتابیسهای دولتی گرفته تا حملات در کشورهای دیگر، همچون ترکیه، کشورهای عربی، کشورهای آمریکای لاتین و…
حملات سایبری برخلاف تصور عموم، همیشه توسط هکرهای ناشناس و سودجو انجام نمیگیرد. در مهمترین موارد، این نفوذ و خرابکاریها بهطور سازمانیافته توسط همین سازمانهای جاسوسی مانند NSA و GCHQ یا زیرمجموعههایشان انجام میگیرد. اگر همین جاسوسی ۲۴ ساعته از تبادلات دادهای در اینترنت توسط این دو سازمان را در نظر نگیریم، باز هم آنها برای اهداف مختلفی از جمله خرابکاری، دسترسی به اطلاعات حساس و ردهبالا، ایجاد تشنج امنیتی و دیگر اهداف دست به این حملات سایبری و ویروسی میزنند. البته گاهی در این میان، خود و سیستمهای دولتی و دولتمردانشان نیز طعمه برخی نوابغ سایبری و هکرهای فوق حرفهای میشوند ولی هنوز کفه ترازو به نفع آنها سنگینی میکند.
حملات سایبری؛ ابزار سازمان پنج چشم
ویروس استاکسنت که با همکاری ان.اس.ای و اسرائیل بهقصد خسارت زدن و نابودی تأسیسات هستهای و نفتی کشورمان ساخته شد، یکی از بزرگترین حملات سایبری دولتی تاریخ بود. این حمله که با وجود امنیت شبکهایِ بالایِ این تأسیسات، باز هم موفق به نفوذ شده بود، نشاندهنده آسیبپذیری یکی از امنترین مراکز کشور است. حال تصور کنید، آسیبرسانی و یا استخراج اطلاعات مردم عادی از سیستمهای سطح پایینتر امنیتی، چقدر راحتتر خواهد بود.
اما سؤالهایی که در اینجا مطرح میشود این است که دولتها و حکومتها چه اقدامی باید در قبال این توتالیتاریسم اطلاعاتی انجام دهند؟ و مردم چه خطراتی را در پیشروی خودشان میبینند؟!
به نظر میرسد در حال حاضر راههایی همچون ایجاد سرعتگیر در مقابل حرکت پرشتاب جوامع بهسمت همواره متصل بودن، ایجاد فیلترینگهای امنیتی بالا، بومیسازی و ایزوله کردن تکنولوژیهای ارتباطی درون کشورها نسبت به اینترنت جهانی و NSA و GCHQ، کاهش ضریب نفوذ تکنولوژیهای سایبری ناامن در زندگی مردم و هرگونه فعالیت پیشگیرانه و درمانگر برای مقابله با این امپراتوری در اولویت و الزام عملی قرار دارند.
اگر این مقابلهها با امپریالیسم اطلاعاتی امریکا و انگلیس صورت گیرد، نهتنها باعث افزایش قدرت و امنیت داخلی و خارجی جوامع خواهد بود، بلکه در تضعیف این سازمانها نیز مؤثر خواهد بود.
نویسنده: مهدی مظلومپور
منابع:
[۱] https://www.theguardian.com/world/2013/jun/09/nsa-whistleblower-edward-snowden-why
[۲] https://web.archive.org/web/19990417064814/http://www.europarl.eu.int/dg4/stoa/en/publi/166499/execsum.htm
[۳] سند ۱۹۴ صفحه کمیته اشلون پارلمان اروپا:
[۴] https://www.theguardian.com/uk/2013/jun/21/gchq-cables-secret-world-communications-nsa
[۵] http://www.heise.de/tp/artikel/6/6929/1.html
[۶] https://www.theguardian.com/world/2013/oct/24/nsa-surveillance-world-leaders-calls
[۷] https://www.theguardian.com/technology/2014/nov/17/facebook-google-apple-lobby-senate-nsa-surveillance
[۸] https://www.theguardian.com/world/2014/feb/03/microsoft-facebook-google-yahoo-fisa-surveillance-requests
پنج چشم ، پنج چشم ، پنج چشم
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
پنج چشم ، پنج چشم ، پنج چشم