ریچارد فرای کیست؟
در سال ۱۳۷۶، وزارت اطلاعات با انتشار کتابی با عنوان «هویت» درباره «ریچارد فرای» دست به افشاگری زده است. در صفحه ۱۳۱ این کتاب که در ۳۷۵ صفحه توسط «انتشارات حیان» به چاپ رسیده، اینگونه آمده:
«ریچارد فرای چندی پیش به دعوت و تلاش برخی روشنفکران داخلی به ایران سفر کرد و در طول اقامت خود در تهران با استفاده از برخی عناصر ناآگاه اقدام به جمعآوری گسترده اطلاعات محرمانه کرد. ریچارد فرای که همکاری بهظاهر علمی او با سیا امری آشکار است در این سفر تا آنجا پیش رفت که حتی برای جذب برخی مدیران اجرایی و آموزشی کشور اقدام کرد که البته این تلاش با برخی هوشیاریها ناکام ماند».
همانگونه که مشاهده میشود براساس خبر آشکاری که از سوی وزارت اطلاعات منتشر شده، «ریچارد فرای» یک همکار (بخوانید جاسوس) سازمان سیا آمریکاست که در پوشش ظاهری علمی و با نزدیک شدن به افرادی که ادعای روشنفکری دارند، نسبت به جمعآوری اطلاعات محرمانه از ایران مبادرت ورزیده است.
مهمانی شام «شجاعالدین شفا» معاون فرهنگی وزارت دربار (نفر سوم از راست) بهمناسبت سفر ریچارد فرای به ایران (نفر دوم از چپ) در هتل هیلتون با حضور چند تن از مقامات علمی و فرهنگی کشور از جمله سیدحسین نصر (نفر اول از چپ).
فرای در کنار جاسوسی، به جعل تاریخ ایران نیز روی آورده بود بهنحوی که کتاب قابوس نامه (که به کاپوس نامه فرای معروف شد) به جهت انتشار برخی جعلیات و اباطیل راجع به ایران، به شدت زیر سوال رفت و مجتبی مینوی در آن باره مطالبی را منتشر نمود. (کاپوس نامه فرای، تمرینی در فن تزویرشناسی، نامه بهارستان، دفتر پنجم، ص ۱۶۸)
این جاسوس یهودی آمریکایی در حوزه فکری و نرمافزاری توانسته بود ذهن برخی مدعیان ایراندوستی و باستانگرایی را معطوف به خود کند و با تاریخسازی جعلی از گذشتهای که کمتر اطلاعاتی پیرامون آن در دست است، خود را بهعنوان یک ایرانشناس و شرقشناس معرفی کرده بود.
ریچارد فرای ؛ محمد خاتمی ؛ الگا دیویدسن
در کنار این مسأله، روابط مشکوک وی با سرشاخههای فتنه و انحراف نیز نشان از تحرکات پشتپرده سیاسی او میداد. روزنامه کیهان درباره رابطه «محمد خاتمی» بهعنوان یکی از سران فتنه با «ریچارد فرای» مینویسد:
«تعامل این دو از هنگام به قدرت رسیدن اصلاحطلبان در دوم خرداد ۱۳۷۶ شتاب بیشتری گرفت و ایدههایش درباره «تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران باستان» یکی از پارادایمهای غالب در حیطه «ایرانشناسی» و تحقیقاتِ علوم انسانی بهشمار میرفت، چنانکه سال ۱۳۸۲ رئیسجمهور خاتمی در پیامی بهمناسبت بزرگداشت ریچارد فرای در دانشگاه کلمبیا بر این نفوذ صحّه گذاشت. خاتمی ۸ سال پیش در اولین سفرش به نیویورک برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، فرای را در بوستون دید و سال پایانیِ ریاستش بر دولت اصلاحات با همکاری ایرج افشار یزدی جشن مفصلی را برای تجلیل از او ترتیب داد.»
دستخط « محمد خاتمی» در تجلیل از «ریچارد فرای» و «الگا دیویدسن»: خاتمی در این یادداشت یادبود، دیدار با تئوریسین «مکتب ایرانی» در بوستون را «خاطرهای فراموشنشدنی» مینامد و دیویدسن را «انسانی دانشمند، شریف و بزرگوار که ایراندوستی ایشان بر فضیلتهایشان افزوده» خطاب میکند!
این روزنامه، همچنین پیرامون ارتباط «اسفندیار رحیم مشایی» با «ریچارد فرای» نیز نوشت:
«رابطه ریچارد فرای با دولت نهم بد نبود و پس از ریاستجمهوری خاتمی رفتوآمدهایش به تهران و شیراز و اصفهان ادامه یافت. او خرداد ۱۳۸۴ در اوج رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری به ایران آمد و ۶ ماه پس از آغاز به کار دولت نهم در نوزدهمین جشنواره خوارزمی از فرای تجلیل گشت. در همین سفر دیدار مفصل دیگری با محمد خاتمی و غلامرضا اعوانی (رئیس پیشین انجمن حکمت و فلسفه) داشت ولی علیرغم کهولت سنّش آماده حضور فعالتر در پشتصحنه سیاسی ایران میشد؛ چه اینکه فرای مانند هوشنگ امیراحمدی عضو بلندپایه گروه تماس نیوجرسی معروف به نام شورای آمریکا-ایران بود و به واسطه اسفندیار رحیم مشایی کانال ارتباطی مطمئنی را نیز در دفتر رئیسجمهور جدید ایجاد کرد.»
«ریچارد فرای» از دهه ۱۳۳۰ با عوامل مستقیم انگلیس در ایران مانند «اسدالله علم» (نخستوزیر و وزیر دربار) و «شجاعالدین شفا» (معاون یهودیتبار وزیر دربار و ایدئولوگ سلطنت پهلوی) آشنا شد و ضیافتهای متعددی به افتخار این جاسوس انگلیسی آمریکایی برپا گشت.
ضیافت دربار پهلوی به افتخار پرفسور «ریچارد فرای» (نفر اول از چپ) با حضور «هدایتی» وزیر آموزش و پرورش (نفر اول از راست) و «شجاعالدین شفا» ایدئولوگِ یهودی حکومت شاه (نفر دوم از راست). این ضیافت شب ۲۰ دی ۱۳۴۴ و با حضور مقامات عالی رژیم برگزار شد.
فرای که پیش از انقلاب همه انرژی خود را معطوف به تبلیغ «تاریخ ایران باستان» و اثبات صحت ادعاهای حقوق بشری «منشور کوروش» کرده بود، پس از انقلاب اسلامی توانست نفوذ خود را در حیاط خلوت دولتهای کارگزاران، اصلاحات و احمدینژاد احیا کند و با انتشار پیام تسلیت توئیتری ظریف به مناسبت مرگش، از ارتباط عاطفی میان وی و وزیر خارجه دولت یازدهم نیز پردهبرداری شد! محمدجواد ظریف در پیام توئیتری خود، در غم فراق «ریچارد فرای» می نویسد:
«درگذشت پرفسور ریچارد فرای عمیقاً اندهگینام ساخت؛ یک دوست واقعی و محقق مسائل ایران. میراث عظیم وی برای همیشه جاودان خواهد ماند. خداوند روحش را قرین رحمت کند»!
رسیدن جریانات فتنه و انحراف در جاسوسی یهودی آمریکایی بهنام «ریچارد فرای» به نقطهی اشتراک، میتواند گرهگشای بسیاری از غبارآلودگیهای فضای سیاسی کشورمان طی سالهای اخیر باشد.
*************
قبلاً در مقالهی «ریچارد رورتی : سرمایهداری علیه فلسفه» پیرامون ارتباط نظریهی «اشراقگرایی اسلامی» ریچارد رورتی و «اسلام ایرانی» ریچارد فرای و «مکتب ایرانی» حلقهی انحرافی چنین نوشته بودیم:
ریچارد رورتی پس از سفر به ایران و چندی پیش از مرگش در مصاحبهای با روزنامه ایتالیایی کوریره دلاسرا که تیرماه ۱۳۸۶ منتشر شد، نتایج ملاقاتهایش با سیاستمداران اصلاحطلب، دانشجویان و نویسندگان را تشریح میکند. رورتی با تأکید بر اینکه «ملیگرایی، تنها پادزهر اسلامگرایی در ایران است» میگوید:
«در پیامد دیدارهایی که در تهران با دانشجویان داشتم این نظر در من تقویت شد که این کشور نیز قادر خواهد شد اشراقگرایی اسلامی را در آیندهای نه چندان دور در دستور کار خود قرار دهد و اولین گامها را در جهت دموکراسی بردارد… ملیگرایی تنها پادزهر در مقابل اسلامگرایی است و اشراقگرایی اسلامی بهزودی در ایران پا خواهد گرفت… نیروهای سکولار ایران چارهای به جز جستجوی مخرج مشترکهای دیگری بر پایهی ملیگرایی ندارند… فکر میکنم که نظرات من از این جهت برای برخی از روشنفکران ایرانی جالب توجه است که با عقاید یورگن هابرماس همخوانی دارند و به دنبال تأیید طرح وی مبنی بر دموکراسی میهنپرستانه هستند. در کشورهایی چون جمهوری اسلامی ایران که حکومت در اختیار مذهبیها قرار دارد، نیروهای سکولار برای مقابله با کسانی که سعی دارند مذهب را به وجه مشترک جامعه تبدیل کنند، چارهای به جز جستجوی مخرج مشترکهای دیگری بر پایه ملیگرایی ندارند، زیرا نسبتگرایی و گذشته از ریشههای ملی، هرگز نخواهند توانست در مقابل مذهبگرایی قد علم کنند.»
این نظریهی ریچارد رورتی شامل گونهای از «اشراقگرایی اسلامی» است که بر پایه مخرج مشترکی از ریشههای ملی – باستانی بنا شده است. ایده رورتی دقیقاً مبتنی بر همان عناصری است که ریچارد فرای در کتاب عصر زرین فرهنگ ایران به واکاوی و بسط آن تحت عنوان «اسلام ایرانی» پرداخت. نظریه «اشراقگرایی اسلامی» رورتی و «اسلام ایرانی» از سوی برخی مقامات ارشد دولت دکتر محمود احمدینژاد با عنوان «مکتب ایرانی» ترویج شد و به بحثهای دامنهدار و پرالتهابی در سطح محافل فکری و سیاسی انجامید.
*************
دو مطلب از روزنامه کیهان در اینباره با عناوین: نیمقرن ماموریت انگلیسی «ریچارد فرای» در یک نگاه (در ملاقات رئیس جمهور احمدینژاد و «حلقه انحرافی» با سفیر انگلیس چه گذشت؟) و قدیس یهودی «مکتب ایرانی» (کوروش، میترائیسم و فرقه اسلام ایرانی) را اینجـا بخوانید.
…..
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: