سال ۱۸۶۵ : شروعِ یاکوب شیف
یاکوب شیف (Jacob schiff) (از خانوادهی روچیلد که در منزل این خاندان در فرانکفورت به دنیا میآید) پس از گذراندن دورهی کوتاه آموزشی در بانک متعلق به روچیلدها (یعنی بانک لندن) در سن هجده سالگی با دریافت دستورات لازم و سرمایهای مکفی برای خرید بخشی از سهام بانکی در آمریکا وارد این کشور میشود. هدف این اعزام انجام وظایف ذیل است:
۱. سلطه بر نظام پولی آمریکا از طریق تأسیس بانکی مرکزی.
2. یافتن افراد مناسب که در مقابل دریافت پول مایل باشند به عنوان دست نشانده به اشراقیون (ایلومیناتی) خدمت کنند و ارتقای آنان به مراتب عالی در دولت فدرال، کنگره، دیوان عالی کشور و تمام ادارات فدرالی.
3. ایجاد نزاع در بین گروه اقلیت در سراسر کشور، به خصوص با هدف قرار دادن سیاهپوستان و سفیدپوستان.
4. ایجاد نهضتی در جهت نابودی دین در ایالات متحد با در نظر گرفتن مسیحیت به عنوان هدف اصلی.
سال ۱۸۷۵: بسط نفوذ
یاکوب شیف -که حالا بعد از ازدواج با تِرِسا دختر سالومون لوئب (solomon Leob)، داماد او به حساب میآید- در اول ژانویه، کنترل بانک کوهن، لوئب و شرکا (kuhn, Loeb & co) را به دست میگیرد. شیف در ادامه شرکت نفتی استاندارد اویل (Standard Oil) متعلق به جان دی راکفلر (John D. Rockefeller)، یهودی مخفی، را تأمین مالی مینماید. او همچنین امپراتور راهآهن، ادوارد آر. هریمن (Edward R. Harriman) و امپراتور فولاد، اندرو کارنگی (Andrew Carnegie) را تأمین مالی مینماید. تمام این سرمایهگذاریها با پول روچیلدها صورت میگیرد. او سپس در همان زمان، دیگر بانکداران بزرگ در آمریکا را شناسایی میکند که عبارتند از جی. پی. مورگان (J. p. Morgan) که والاستریت (Wall Street) را تحت سلطهی خود دارد و خانوادههای دِرِکسل (The Drexel) و بیدل (The Biddle) از فیلادلفیا. دیگر سرمایهگذاران کوچک و بزرگ، زیر نظر آنها فعالیت میکنند. شیف سپس روچیلدها را بر آن میدارد تا شعبههای این سه بانک بزرگ را در اروپا تأسیس کنند با این تصور که شیف و در نتیجه روچیلدها قرار است به ارباب بانکی در نیویورک و سپس آمریکا تبدیل شوند.
گوشهای از شبکه عنکبوتی بانک کوهن، لوئب و شرکا (برای دیدن سایز اصلی، بر روی عکس کلیک كنید)
سال ۱۹۰۷: یا ما، یا هیچکس!
یاکوب شیف رئیس شرکت کوهن، لوئب و شرکا، طی نطقی در اتاق بازرگانی نیویورک گوشزد مینماید:
«این کشور تنها با وجود بانکی مرکزی که کنترل مناسبی بر منابع اعتباری دارد، میتواند از بروز شدیدترین و گستردهترین بحران پولی در تاریخ خود در امان بماند.»
ناگهان آمریکا خود را در میان بحران مالی دیگری میبیند که به «بحران سال ۱۹۰۷» معروف میشود و زندگی میلیونها آمریکایی را نابود میسازد.
والاستریت در بحران مالی سال ۱۹۰۷
سال ۱۹۰۹: دعوای سیاه و سفید
یاکوب شیف انجمن ملی پیشرفت رنگینپوستان (NAACP) یا (National Association for the Advancement of the colored people) را تأسیس میکند. این کار با هدف تحریک سیاهپوستان به شورش، غارت و دیگر اشکال بینظمی صورت میگیرد تا باعث اختلاف بین جوامع سیاهپوستان و سفیدپوستان شود. هاوارد ساکار (Howard sachar)، تاریخدان یهودی در کتاب خود تحت عنوان تاریخ یهودیان در آمریکا بیان میکند:
«در سال ۱۹۱۴، پروفسور امریتوس جوئل اسپرینگارن (Emeritus Joel springarn) از دانشگاه کلمبیا به ریاست انجمن ملی پیشبرد رنگینپوستان میرسد و برای هیئت مدیرهی آن، از رهبران یهودی همچون یاکوب شیف ، یاکوب بیلیکوف (Jacob Billikopf) و خاخام استیفن وایز (Rabbi stephen wise) استفاده مینماید.»
دیگر یهودیان اشکنازی که در تأسیس این انجمن مشارکت داشتند، عبارتند از ژولیوس روزنتال (Julius Rosenthal)، لیلیان وُلد (Lillian wald) و خاخام امیل جی. هرش (Rabbi Emil G. Hirsch).
لوگو انجمن ملی پیشرفت رنگینپوستان
بیش از شصت سال بعد، یعنی در دههی هفتاد، بنیامین هوکس (Benjamin Hooks) به عنوان اولین رئیس سیاهپوست انجمن ملی پیشبرد رنگینپوستان انتخاب شد؛ جالب این که تلمود یهودیان، مبلّغ افسانهی نژادپرستانهی حام (Ham) (فرزند کوچک حضرت نوح) است؛ موضوعی که کارمند سابق مرکز سیمون ویزنتال، هارولد برکمن (Harold Brackman) در رسالهی دکترایش تحت عنوان فراز و نشیب مناقشه: تاریخ روابط بین سیاهپوستان و یهودیان تا سال ۱۹۰۰ به آن اشاره میکند:
«جای هیچ انکاری نیست که تلمود بابلی اولین منبعی بود که با تأکید بر رابطهی دوستانهی کنعان با کوش (cush) (کوش بن حام بن نوح)، مضمون سیاههراسی را به صورت حکایت نشان داد … با این حال روایت مهمتری از این افسانه به طور ماهرانهای ریشههای سیاهی -و دیگر خصوصیات واقعی و خیالی سیاهان- را با نفرین حضرت نوح مرتبط میداند. بر اساس این افسانه، پدر خشمناک حام به او میگوید چون تو در تاریکی شب با من بدرفتاری کردی، فرزندانت سیاه و زشت به دنیا خواهند آمد؛ چون تو سر خود را برگرداندی تا باعث سرافکندگی من شوی، فرزندانت موی فرفری و چشمانی قرمز خواهند داشت؛ چون لبهایت را در مقابل من به بازی گرفتی و مرا مضحکهی خود ساختی، لبهای فرزندانت ورم کرده خواهند شد و چون نسبت به برهنگی من بیتفاوت بودی، فرزندانت همراه با مردان دراز و کشیدهشان به طرز شرمآوری در معرض همگان برهنه خواهند گشت.»
سال ۱۹۱۲: قدرتی بانفوذ
جرج آر. کانروی (George R. Conroy) در شمارهی دسامبر مجله تروث (Truth) در خصوص یاکوب شیف بانکدار مینویسد:
«آقای شیف رئیس بانک بزرگ خصوصی کوهن، لوئب و شرکا است که نمایندهی منافع روچیلدها در این سوی اقیانوس اطلس است. او را برنامهریز اقتصادی توصیف میکنند و سالهای زیادی به عنوان رئیس مالی قدرت بزرگی همچون استاندارد اویل بوده است. او در تمام شرکتهای راهآهن متعلق به هریمنها (Harriman)، گولدها (Gould) و راکفلرها شریک و همکار بوده و به قدرتی بانفوذ در زمینهی امور مالی و صنعت راه آهن آمریکا مبدل شده است.»
سال ۱۹۱۳: انجمن ضدافترا و بانک فدرال رزرو
یاکوب شیف انجمن ضد افترا (Anti-Defamation League) را به عنوان شاخهای از سازمان بنای بریث (فرزندان عهد) (B’nai B’rith) در ایالات متحد تأسیس میکند. هدف از ایجاد این سازمان، انگ ضدیهودی زدن و به طور کلی مخالف نژاد یهود نشان دادن افرادی است که اقدامات غیرقانونی نخبگان یهودی یا توطئهی جهانی روچیلد را زیر سؤال میبرند یا این اقدامات را به چالش میکشند. شگفت اینکه این یهودیان در همان سال اقدام به تأسیس آخرین بانک مرکزیشان در آمریکا مینمایند؛ بانک فدرال رزرو که در حال حاضر نیز مشغول فعالیت است. آنان به منظور جلب حمایت عموم از این بانک، به طور گستاخانهای ادعا میکنند که تنها یک بانک مرکزی میتواند تورم و رکود اقتصادی را مهار نماید؛ در حالی که در واقع بانک مرکزی با دست بردن در جریان عرضهی پول، باعث ایجاد تورم و رکود اقتصادی میشود.
لوگوی انجمن ضد افترا
در پی تصویب حکم تأسیس بانک فدرال رزور در ۲۳ دسامبر، چارلز لیندبرگ (Charles Lindbergh)، نمایندهی کنگره اظهار میکند:
«این حکم بزرگترین امتیاز انحصاری روی زمین را ایجاد خواهد کرد. زمانی که رئیس جمهور این لایحه را امضا میکند، یعنی به دولت نامرئی قدرت پول مشروعیت میبخشد … این لایحهی بانکی و پولی، بزرگترین جرم و جنایت این سالیان را مرتکب خواهد شد.»
ذکر این نکته در اینجا حائز اهمیت است که بانک فدرال رزرو، شرکتی خصوصی است؛ ولی برخلاف نامش، نه فدرالی است و نه وجه اندوخته با خود دارد. سود عاید این بانک به طور معمول از ۱۵۰ میلیارد دلار در سال فراتر میرود؛ با این حال فدرال رزرو حتی یک بار هم در تاریخ خود اقدام به انتشار دفاتر نکرده است. مدارک و مستندات اخیر نشان میدهد که در واقع چه فرد یا افرادی مالک فدرال رزرو هستند. این بانکها به نوعی مالک فدرال رزور به حساب میآیند:
بانک لندن روچیلد (Rothschild Bank of London)، بانک واربورگ شهر هامبورگ (Warburg Bank of Hamburg)، بانک برلین روچیلد (Rothschild Bank of Berlin)، برادران لمان نیویورک (Lehman Brothers of New York)، برادران لازارد پاریس (Lazard Brothers of paris)، بانک کوهن لوئب نیویورک (kuhn Loeb Bank of New York)، بانکهای اسرائیل موشیه (موسی) سیف ایتالیا (Israel Moses seif Banks of Italy)، گلدمن- ساکس نیویورک (Goldman Sachs of New york)، بانک واربورگ آمستردام (Warburg Bank of Amsterdam)، بانک چیس منتهن نیویورک (chase Manhattan Bank of New York).
تمامی این بانکها متعلق به خانواده روچیلد هستند.
سال ۱۹۲۱: شورای روابط خارجی و کنترل مطبوعات
شورای روابط خارجی (Council on Foreign Relations) (CFR) تحت فرامین یاکوب شیف و توسط دو یهودی اشکنازی به نامهای برنارد باروخ (Bernard Baruch) و سرهنگ ادوارد مندل هاوس (Edward Mandell House) تأسیس میشود. شیف میدانست که برای تحقق طرح توطئهی روچیلدها، لازم است در آمریکا سازمانی برای انتخاب سیاستمداران ایجاد گردد؛ به همین دلیل پیش از مرگش در سال ۱۹۲۰، دستورات لازم را در این خصوص صادر کرد. در واقع طرح تأسیس شورای روابط خارجی در سیام می ۱۹۱۹ طی جلسهای در هتل مجستیک پاریس مورد پذیرش قرار گرفت.
شورای روابط خارجی، در ایالات متحد ابتدا در حدود دو هزار عضو داشت. این اعضا عبارت بودند از تقریباً رؤسای تمام امپراتوریهای صنعتی در آمریکا، تمام بانکداران بینالمللی که مقر آنان در آمریکا بود و رؤسای تمام نهادهای معاف از مالیات آنان. در حقیقت تمام این افراد، سرمایهی مورد نیاز اشخاصی را که تمایل به رقابت در انتخابات کنگره، سنا یا انتخابات ریاست جمهوری داشتند، تأمین میکردند.
اولین مأموریت شورای روابط خارجی، به دست گرفتن کنترل مطبوعات بود. این وظیفه به جان دی راکفلر واگذار شد. او در این راستا تعدادی نشریهی خبری در سطح ملی دایر کرد؛ از قبیل نشریهی لایف اند تایم (Life and Time). او ساموئل نیوهاوس (Samuel Newhouse) یهودی را تأمین مالی کرد تا زنجیرهای از روزنامهها در سراسر کشور را یکجا خریداری و تأسیس نماید. او همچنین سرمایهی لازم را برای یوجین مایر (Eugene Meyer) یهودی تدارک دید تا بسیاری از نشریات را از قبیل واشینگتن پست (Washington post)، نیوزویک (Newsweek) و ویکلی مگزین (The Weekly Magazine) یکجا خریداری کند.
طرح کنترل مطبوعات، فقط در جهت سانسور اخبار روچیلدها نیست. این طرح به طور کلی به عنوان ابزاری آموزشی به کار گرفته میشود تا با تأکید بر این که کدام خبر مهم و کدام خبر بیاهمیت است، مردم را به قبول نوع خاصی از اخبار عادت دهد. نمونهی مناسب این کار، روزنامهای است که گزارشهای اصلی خود را به فعالیتهای پشت پردهی افراد مشهور اختصاص میدهد و در عین حال، گزارش مختصری از جنگ در حال پیشرفت را در لابهلای صفحات داخلی خود پنهان میکند؛ اخباری که شاید آشکارا به طور پنهانی بر سرنوشت من و شما تأثیر داشته باشد. نمونهی دیگر از این دست، روزنامههایی هستند که به جای پرداختن به اخبار، بیشترین تأکید خود را بر موضوع ورزش قرار میدهند. علاوه بر این لازم است تا شورای روابط خارجی کنترل رادیو، تلویزیون و صنعت سینما را نیز به دست بگیرد. این وظیفه در میان بانکداران بینالمللی تقسیم میشود؛ از کوهن و گلدمن ساکس گرفته تا واربورگها و لمانها.
شورای روابط خارجی و کنترل رسانهها (برای مشاهده عکس با کیفیت بالا و قابل خوانش، بر روی آن کلیک کرده و سپس عکس را ذخیره کنید.)
جالب اینجا است که دایرةالمعارف یهود در این خصوص مطلب ذیل را بیان میکند:
«تمام شرکتهای بزرگ وابسته به هالیوود، جز یونایتد آرتیستس (United Artists) توسط یهودیان تأسیس شده و اداره میشوند.»
در نهایت لازم است تا شورای روابط خارجی، مطالب درسی در مدارس را نیز تحت کنترل خود درآورند؛ لذا این وظیفه به کارنگیها واگذار میشود.
سال ۱۹۴۹: برای بلشویسم
در سوم فوریه، چولی نیکرباکر (Cholly Knickerbocker) در ستون اخبار اجتماعی هرست پرس (Hearst press) در مورد یاکوب شیف گزارشی ارائه میدهد که در روزنامهی ژورنال-امریکن نیویورک (N. Y. Journal-American) منتشر شده بود:
«امروز جان شیف -نوهی یاکوب شیف و یکی از اعضای برجستهی طبقهی ممتاز نیویورک- برآورد مینماید که پیرمرد حدود بیست میلیون دلار برای پیروزی نهایی بلشویسم در روسیه هزینه کرده بود.»
منبع: كتاب صهیونیسم در مسیر سلطه ، نوشته: اندرو کارینگتن هیچکاک ، برگردان: محمدیاسر فرحزادی ، تهران: نشر ساقی.
یاکوب شیف ، یاکوب شیف ، یاکوب شیف ، یاکوب شیف
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: