مروری بر تولد شوم یک غده سرطانی – قسمت پنجم / اصول چهاردهگانه ویلسون
در گذشته از لفظ دایههای مهربانتر از مادر برای مسیحیان صهیونیست استفاده کردیم. گفتیم که خود یهودیان هم به بازگشت به اورشلیم و سرزمینهای اطرافش اصراری ندارند؛ اما اصرار و پیشنهاد برخی آمریکاییها باعث تشکیل رژیم اسرائیل در فلسطین شد و اتفاقات امروزه رقم خورد.
ریشه در کودکیاش دارد!
روانشناسان جملهی معروفی دارند که تبدیل به یک میم اینستاگرامی هم شده. جملهای که با روانشناسی مدرن و فروید بر سر زبانها افتاد. «فلان قضیه ریشه در کودکی شما دارد». اگر به رژیم اسرائیل هم مثل یک انسان نگاه کنیم قشنگ میتوان ریشههای یکسری از رفتارهای امروزش را نهتنها به کودکیاش (زمان تشکیل) نسبت داد، بلکه حتی میتوان به عقبتر رفت و دید که بعضی از خصلتهایش را از پدرش (آمریکا) به ارث برده. صهیونیسم مسیحی برای مطالبهی وطنی برای یهود در فلسطین، گوی سبقت را از صهیونیستهای یهودی ربود و قبل از اینکه اولین کنگره صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ در بازل تشکیل شود و حتی قبل از این که هرتزل به فکر نگاشتن کتاب خود بهنام «دولت یهود» بیفتد، صهیونیسم مسیحی (آمریکاییها و انگلیسیها) پیشنهاد تأسیس وطن قومی برای یهود، در ارض موعودشان را داد.
اواخر جنگ جهانی اول اتفاقی افتاد که هم نشان میدهد این رفتارهای رئیسمابانه آمریکا، که مسبوق به سابقه بوده، از کجا نشأت گرفته و هم نشان میدهد که رژیم اسرائیل در اصل ادامهی راه همان اشکنازیهای ساکن شرق آمریکاست. انتشار اصول و قواعدی در جهان بینالملل که به اصول چهاردهگانه ویلسون (Fourteen Points) مشهور است.
در همان آغاز فروپاشی عثمانی و تعیین تکلیفهای انگلیس و فرانسه در آسیای غربی، توماس وودرو ویلسون، رئیسجمهور آمریکا، بندهای چهاردهگانهای را به دنیا پیشنهاد داد یا به عبارت بهتر دیکته کرد. این بندها در ژانویه ۱۹۱۸ منتشر شد؛ یعنی زمانی که آمریکا هنوز مثل بعد جنگ جهانی دوم یکهتاز عرصهی ابرقدرتی نشده، اما از لحاظ اقتصادی انگلیس و آلمان را کنار زده و به دلیل سرزمینهای مستعمراتی کمتر، نسبت به فرانسه و انگلیس، وجههی بهتری در استعمار و روابط با بقیهی کشورها دارد.
سخنرانی وودرو ویلسون در کنگره
الواح ۱۴گانه برای حکمرانی
این بندها رسماً مثل همان قرارداد سایکس و پیکو و بالفور، دخالت مستقیم در امور داخلی مردم سرزمینهای غرب آسیاست. بندهایی که بهظاهر برای صلح و توسعه نوشته شده، اما نظر قومیتها و نژادها و تفاوت فرهنگیشان در این بندها لحاظ نشده. این بیانیه پا را از غرب آسیا هم فراتر گذاشته و درمورد اروپا، کشتیرانی، راهها و… نیز دستوراتی میدهد. دستوراتی که زخمش همچنان در این منطقه بهخصوص هنوز باز هستند.
از میان این بندها، دو بند بیشتر از بقیه کار تشکیل رژیم اسرائیل را راحت و شکل دنیا را عوض کرد. بند پنجم و بند چهاردهم. در بند پنجم درمورد سرزمینهای مستعمراتی و قیمومیّت گفته شده. مسئلهای که نزاع بین فلسطینیان، انگلیس و یهودیان ساکن در اراضی اشغالی را تشدید میکند و بند چهاردهم که درمورد تشکیل جامعه ملل است. جامعه مللی که بعد جنگ جهانی دوم جایش را به سازمان ملل میدهد و بهراحتی تشکیل دولت یهودی در خاک کشوری دیگر را به رسمیّت میشناسد.
بسیاری از اندیشمندان حوزهی روابط و حقوق بین الملل معتقدند که اگر اصول چهاردهگانه ویلسون نبود، با قوانین بینالمللی موجود در قبل از دو جنگ جهانی، کار برای تشکیل رژیم اسرائیل در فلسطین بسیار سختتر میشد.
بند ۱
باید پیمانهای صلح آشکارا منعقد شوند و هیچگونه توافق بینالمللی پنهانی نباید وجود داشته باشد.
بند ۲
آزادی کشتیرانی در دریاها، در خارج از آبهای سرزمینی، چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ، باید بهطور کامل تضمین شود.
بند ۳
تا حد امکان، موانع اقتصادی باید حذف شوند و شرایط برابر تجاری بین همه ملتهایی که صلح را پذیرفته و خود را برای حفظ آن متحد میکنند، ایجاد شود.
بند ۴
تضمین کافی باید داده شود که تسلیحات تا پایینترین حدّی که با ایمنی داخلی سازگار باشد، کاهش یابد.
««بند ۵»»
حلّ کاملاً بیطرفانه، عادلانه و آزادانهی کلیّهی دعاوی مستعمراتی با رعایت دقیق این اصل که، در حلّ این قبیل مسائل، دولت قیمومیت و منافع مردم آن نواحی با مردم کشورهای ذینفع در یک کفهی مساوی قرار گیرند.
بند ۶
تمام سرزمینهای روسیه باید تخلیه شوند و همهی مسائل مربوط به روسیه باید بهگونهای حل شود که بهترین و آزادترین همکاری سایر ملل جهان را برای تعیین مستقل توسعه سیاسی و سیاست ملی خود، برای او تأمین کند و از پذیرش صمیمانهی او در جامعه ملل آزاد تحت مؤسساتی که به میل خود برمیگزیند، اطمینان حاصل شود.
بند ۷
بلژیک به اذعان همهی جهان باید تخلیه و احیا شود، بدون هیچگونه تلاشی برای محدود کردن حاکمیتی که بهطور مشترک با همهی ملل آزاد دیگر از آن برخوردار است.
بند ۸
تمام سرزمینهای فرانسه باید آزاد و بخشهای اشغال شده احیا شوند، و ظلمیکه پروس در سال ۱۸۷۱ در مورد آلزاس-لورن به فرانسه روا داشت و نزدیک به پنجاه سال صلح جهان را متزلزل کرده بود، باید جبران شود، تا صلح بار دیگر در جهت منافع همگان تضمین شود.
بند ۹
تجدید نظر در مرزهای ایتالیا باید در امتداد خطوط کاملاً مشخص و قابل تشخیص انجام شود.
بند ۱۰
به مردمان اتریش-مجارستان، که جایگاه آنها را در بین ملل میخواهیم تضمین و تثبیت کنیم، باید آزادترین فرصت برای توسعه داده شود.
بند ۱۱
رومانی، صربستان و مونتهنگرو باید تخلیه شوند؛ سرزمینهای اشغالی احیا شوند؛ صربستان باید دسترسی آزاد و امن به دریا داشته باشد و تضمینهای بینالمللی برای استقلال سیاسی و اقتصادی و تمامیّت ارضی دولتهای مختلف بالکان باید انجام شود.
بند ۱۲
بخشهای ترکنشین امپراتوری عثمانی فعلی باید از حاکمیّت امن برخوردار باشند، اما سایر ملیّتهایی که اکنون تحت حاکمیت ترکیهاند، باید از امنیت و برای توسعه خودمختارانه برخوردار باشند.
بند ۱۳
یک دولت مستقل لهستانی باید ایجاد شود که شامل سرزمینهای مسکونی جمعیتهای بدون چون و چرای لهستانی باشد و از دسترسی آزاد و امن به دریا برخوردار باشد.
««بند ۱۴»»
یک انجمن عمومی از ملتها (جامعه ملل) باید تحت پیمانهای خاصّی برای هدف ارائهی تضمینهای متقابل استقلال سیاسی و تمامیّت ارضی به دولتهای بزرگ و کوچک بهطور یکسان تشکیل شود.
کاریکاتوری با مضمون اصول چهاردهگانه ویلسون
ادامه دارد…
نویسنده: محمد وحیدی
قسمت قبل ⇒ لینک مرتبط ⇐ قسمت بعد
بیشتر بدانیم:
طرح برپایی اسرائیل از عصر رنسانس
نقش استالین در تأسیس کشور جعلی اسرائیل
نقشه چرچیل درباره تشکیل دولت اسرائیل
پدر «ارض اسرائیل»
اسرائیل؛ وامدار همیشگی روچیلدها
نقش شبکه بانکداران بزرگ در جنگ جهانی اول و تشکیل اسرائیل
««« پایان »»»
رنگهای بهکار رفته در متن:
رنگ آبی ⇐ کلمات کلیدی.
رنگ بنفش ⇐ تیترهای اصلی.
رنگ قرمز ⇐ لینک به خارج.
رنگ قهوهای ⇐ نقلقول.
اصول چهاردهگانه ویلسون
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: