برنامه هستهای اسرائیل که از سال ۱۹۵۵ و دوران ریاست جمهوری ژنرال آیزنهاور با کمک ایالات متحده آمریکا و تحت عنوان اتم برای صلح شروع شده بود، در سال ۱۹۶۰ با به کار افتادن مرکز اتمی سورک به مرحله اجرایی رسید. اما اسراییل به این مرکز بسنده نکرد و از سال ۱۹۵۷ در حالیکه هنوز مرکز اول در سورک نیمه تمام بود، طی قراردادی با فرانسه ساخت مرکز اتمی دیمونا را آغاز کرد. مرکز دیمونا برخلاف مرکز اتمی سورک، تنها یک نیروگاه به شمار نمیرفت و براساس ساختاری که برایش طراحی شد، قرار بود در آن مرکز به فرآوری مواد اتمی، آزمایشات هستهای و ساخت موشکهای زمین به زمین نیز پرداخته شود.
با رسیدن اخبار بهرهبرداری از مرکز اتمی دیمونا در دسامبر ۱۹۶۳، دولت وقت آمریکا که به ریاست جان اف کندی از ژانویه ۱۹۶۱ شکل گرفته بود ناگهان با یک برنامه هستهای مخفیانه از رژیم اسرائیل مواجه شد که براساس خبرهای محرمانه سرویسهای امنیتی ایالات متحده، سمت و سویش ساخت سلاح اتمی بود. یعنی همان موضوعی که دولت وقت آمریکا آن را برای خاورمیانه و اوضاع ملتهب آن مطلوب و مناسب نمیدانست.
دولت کندی اگرچه مانند اغلب دولتهای پیشین ایالات متحده با کمکهای لابی صهیونیستی و زرسالاران یهود رأی کسب کرده و روی کار آمده بود اما ترجیح میداد منافع آمریکا را بر منافع اسرائیل ارجح بداند. این در حالی بود که در همان ایام، ایالات متحده بحران موشکی کوبا را از سر گذرانده بود.
در چنین شرایطی بود که سازمان CIA اسنادی را مبنی بر جهتگیری اتمی اسراییل در جلسهای در کاخ سفید برای کندی به نمایش درآورد. پس از آن و در ۱۸ ماه مه ۱۹۶۳، جان اف کندی طی نامهای به بن گوریون (از بنیانگذاران رژیم صهیونیستی و نخست وزیر وقت آن رژیم) از جهتگیری اسرائیل به سوی ساخت سلاح اتمی ابراز نگرانی کرد، آن را برخلاف تعهدات آن رژیم برای جلب همکاری هستهای آمریکا دانست و درخواست بازدیدهای مداوم و منظمی از تأسیسات هستهای اسراییل را نمود. کندی در اواخر نامه مذکور نوشته بود:
“… اگر تصور شود که دولت ایالات متحده قادر نیست اطلاعات موثقی درباره مسئلهای چون فعالیتهای هستهای اسراییل که برای صلح جهانی، حائز اهمیت حیاتی است به دست آورد، تعهد و حمایت از امنیت اسراییل در افکار عمومی کشور ما و در غرب بهطور جدی به مخاطره خواهد افتاد…”
بن گوریون و رژیم صهیونیستی که نامه کندی را تند و جسارتآمیز تعبیر کرده بودند در پاسخ به او متذکر شدند که مرکز اتمی دیمونا با همکاری فرانسه ساخته شده و البته اهداف صلحآمیز دارد اما با یکبار بازدید کارشناسان آمریکایی از آن برای اطمینان خاطر از صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود نیز موافقت کردند. این درحالی بود که برنامه کندی برای بازدید از مرکز اتمی اسرائیل گستردهتر از آن بود.
جان اف کندی و دیوید بن گوریون
کندی در نامه دومش به بن گوریون شرایط پنجگانهای که مراکز اطلاعاتی ایالات متحده به او پیشنهاد کرده بودند را اعلام داشت. این پنج شرط عبارت بودند از:
– یک بازدید در ژوئن یا ژوئیه ۱۹۶۳و قبل از مرحله راهاندازی (یعنی پیش از آنکه رآکتور سوختگذاری گردد)
– یک بازدید در ژوئن ۱۹۶۴
– از آن پس، بازدیدها در هر شش ماه یکبار انجام شود،
– کارشناسان به تمامی مناطق سایت و تمام بخشهای مجتمع مانند تأسیسات تولید سوخت یا کارخانه جداسازی پلوتونیوم که ممکن است در جای دیگری قرار گرفته باشد، دسترسی داشته باشند،
– کارشناسان وقت کافی برای انجام یک بررسی کامل را داشته باشند.
اصل درخواست اصلی کندی برای بازدیدهای سرزده و شش ماه یکبار بود، چراکه سوخت رآکتور دیمونا میتوانست هر شش ماه یکبار یا حتی در زمانی کمتر جابجا شده و متعاقباً برای استحصال پلوتونیوم نوع تسلیحاتی بازپروری گردد.
با ارسال نامه دوم کندی، بن گوریون در ۱۶ ژوئن ۱۹۶۳ ناگهان از سمت خود استعفا کرد و لویی اشکول به جای وی به نخست وزیری اسراییل رسید. بنابراین در ۵ جولای هم کندی نامهای برای اشکول ارسال نموده و مسائل قبلی را تکرار کرد و در انتهای آن نوشت:
“… چنانچه اسراییل به ایالات متحده اجازه ندهد که در مورد فعالیتهای هستهایش اطلاعات مؤثقی بدست آورد، تعهد آمریکا به شما و حمایت از کشورتان میتواند بهطور جدی به مخاطره افتد…”
اشکول در پاسخ، همان حرفهای بن گوریون را تکرار کرد و با یکبار بازدید در سال از تاسیسات هستهای خود موافقت کرد اما درخواست کندی مبنی بر بازدیدهای شش ماهه و سرزده را بدون پاسخ گذارد! ولی کندی همچنان در پی محدودکردن فعالیتهای هستهای اسرائیل بود.
استیفن گرین تحلیلگر و کارشناس سیاسی در کتاب خود “روابط سرّی آمریکا با اسرائیل جنگ طلب” در این باره مینویسد:
“…کندی متوجه شد که اسرائیل مشغول توسعه برنامه تسلیحات اتمی است. اسرائیل برنامه اتمی خود را تا حد ممکن مخفی نگه داشت، اما سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا پروژه اتمی اسرائیل را کشف کرده بود. کندی وضعیت را بسیار مضطرب کننده اعلام کرد…”
جان اف کندی و گلدا مایر
کندی در همان زمان در ترسیم راهحلهای خود برای گلدا مایر وزیرخارجه وقت اسرائیل به وجود مسائل امنیتی برای ایالات متحده اشاره کرد که بدلیل پذیرفتن مسئولیت امنیت اسرائیل، برای این کشور به وجود آمده است. وی خطاب به مایر گفت:
“…ما هم به اندازه اسرائیل مشکلات امنیتی داریم. باید به کل خاورمیانه توجه کنیم. دوست داریم اسرائیل متوجه باشد که همکاری با این کشور برای ایالات متحده در خاورمیانه تنش زاست…”
این آخرین باری بود که یک رئیس جمهوری آمریکا تمایز میان منافع ملی آمریکا و اسرائیل را به مقامات این رژیم گوشزد کرده بود!
حدود ۵ ماه بعد در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ ساعت ۳۰/۱۲ ظهر هنگامی که جان اف کندی در اتومبیلش همراه اسکورت انبوه اتومبیلها و موتورسیکلتهای پلیس امنیتی مشغول عبور از میدان دیلی پلازای دالاس برای یک بازدید کوتاه و سخنرانی بود از چند جهت، هدف چندین گلوله قرار گرفت و مغزش متلاشی شد. گفتند همان وقت شخصی به نام اسوالد را به عنوان ضارب دستگیر کردند که پیش از هرگونه اعتراف و محاکمه در میانه حفاظت شدید مأمورین پلیس، توسط فرد دیگری به نام جک روبی به قتل رسید و جک روبی نیز چندی بعد در زندان درگذشت!
برای بررسی ترور و قتل کندی از سوی لیندون جانسون، جانشین کندی، کمیسیونی به نام وارن تشکیل شد که پس از دهها جلسه و مدتها بررسی و بحث، سرانجام در اعلام نتایج تحقیق خود، اسوالد را قاتل کندی معرفی کرد و علت قتل را نیز جنون وی عنوان کرد! متهمی که هیچگاه فرصت دفاع از خود را پیدا نکرد. تنها حرفهایی که از اسوالد در تنها بازجوییاش موجود است، این بود که وی هرگز قتل کندی را برعهده نگرفت و تنها این جمله را بر زبان راند که او فقط یک طعمه بوده است!
شاید بتوان گفت که ۱۵ سال بعد، هانری ورنوی در فیلم آی مثل ایکار (که با نام ترور در ایران به نمایش درآمد) به نوعی معنای طعمه قرار گرفتن اسوالد را نشان داد. در آن فیلم نیز (که به نوعی بازنمایش ترور کندی عنوان شد) فردی ثالث طعمه ترور یک رییس جمهوری کشوری گمنام قرار میگیرد که گروهها و افراد دیگری نقشه ترور و قتل وی را طراحی کرده بودند.
عبور جان اف کندی از خیابانهای دالاس لحظاتی قبل از ترور
بعدها اسنادی افشاء شد که نقش رژیم صهیونیستی را در قتل کندی برملا میساخت از جمله مصاحبه یک مأمور اسراییلی به نام مردخای وانونو در سال ۲۰۰۴ با نشریه الحیات که در آن مصاحبه صریحاً اعتراف کرد در قتل کندی دست داشته است. او در آن مصاحبه اظهار داشت که “دلایل محکمی” وجود دارد ترور جان اف. کندی در پاسخ به فشاری انجام گرفته است که به دیوید بن گوریون نخست وزیر وقت اسرائیل برای روشن کردن وضعیت تأسیسات هستهای دیمونا وارد کرده بود.
مردخای وانونو (در عبری: מרדכי ואנונו) یک اسرائیلی مراکشی تبار است. وی سابقاً تکنسین هستهای نیروگاه اتمی دیمونا اسرائیل بود که در سال ۱۹۸۶ در مصاحبه با هفتهنامه بریتانیایی ساندیتایمز، اطلاعات و تصاویری محرمانه از این نیروگاه و کلاهکهای اتمی اسرائیل را در اختیار این نشریه انگلیسی قرار داد. او به دلیل ارائه این اطلاعات از ۲۱ آوریل ۲۰۰۴ اجازه خروج از اسراییل را نداشت و گفتوگویش با نشریه الحیات را در اسراییل انجام داد.
به هر حال پس از مرگ کندی، در زمان رؤسای جمهوری بعدی آمریکا دیگر سخن بازدید از تأسیسات هستهای اسرائیل به میان نیامد. برنامه هستهای این رژیم ادامه یافت و امروزه به جایی رسیده که بنا بر آمار منابع بینالمللی، بیش از ۲۰۰ کلاهک هستهای یا بمب اتمی در اختیار دارد و به هیچ مرجع و نهاد و سازمان جهانی (که اغلب ساخته دست خود صهیونیست هاست) هم پاسخگو نیست. هیچیک از معاهدات بینالمللی و پیمانهای هستهای اعم از معاهدات آژانس بینالمللی انرژی هستهای یا پروتکل الحاقی را هم قبول ندارد. با این حال نه تنها از سوی کشورهای شورای امنیت و گروه ۱+۵ هیچگونه تحریمی علیهاش اعمال نشده که بیشترین میزان تبادل کالا و سلاح از سوی این کشورها با رژیم صهیونیستی انجام میشود.
لی هاروی اسوالد متهم به ترور جان اف کندی
چندی پیش رژیم صهیونیستی با ۴۵ رای از ۵۱ عضو حاضر از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به خاطر جنایات سال گذشتهاش در غزه مصداق “جنایتکار جنگی” شناخته شد و شورای مذکور خواستار محاکمه سران این رژیم در دادگاههای بینالمللی شدند.
یک رژیم جعلی که بیش از ۶۰ سال است در حق مردم مظلوم جنایت می کند و در سال ۱۹۷۶ از سوی سازمان ملل به عنوان مصداق آپارتاید و نژاد پرستی شناخته شد و اخیراً هم مصداق جنایتکار جنگی اعلام شد، بیش از ۲۰۰ بمب اتمی در اختیار دارد و هیچکس از او سؤالی نمیکند، سخن از تحریمی به میان نمیآید، حتی صحبت از مذاکراتی برای دعوت این رژیم وحشی و جنایتکار و نژادپرست برای پیوستن به معاهدات و پروتکلهای بینالمللی در میان نیست!!
لحظه ترور لی هاروی اسوالد توسط جک روبی
بیشتر بدانیم:
رد پای صهیونیسم در ترور کندی
گربهای که یهود برای رؤسای جمهور آمریکا دم حجله کشت!
برنامه هستهای اسرائیل
نویسنده: سعید مستغاثی
برنامه هستهای اسرائیل
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
برنامه هستهای اسرائیل