Tag Archives: مدرنیته

از نگاه ریچارد رورتی دموکراسی آمریکایی تنها مابعدالطبیعه انسان است و باید آن را به جای اصولی مانند «مرجعیت قرآن» نشاند!

برای اصلاح‌طلبان که با اقتباس از فیلسوفان یهودی هرلحظه بیشتر در بحران مشروعیت نظری فرو می‌رفتند، یورگن هابرماس این جاذبه را داشت تا حضورش بر وزن تئوریک اصلاحات بیفزاید!

ارباب حلقه‌ها در ماهنامه‌های نگاه‌نو و کیان در پی گسترش علوم انسانی سکولار بودند. هر دو حلقه از مشرب فیلسوفان یهودی پیروی می‌کردند.

تیغه اول قیچی کابالا واقع‌گرایی ابلیسانه است و تیغه دوم آن خیال‌گرایی صوفیانه. میخ این دو تیغه محسوس‌گرایی و دو نیروی محرکه آن قدرت و عوام‌فریبی است.

قرآن ویژگی‌های جامعه سدوم یا همان قوم لوط را از زبان لوط چنین می‌شمارد: 1- کمونیسم جنسی 2- همجنس‌بازی 3- نفرت از پاکی.

در بیان ابراهیم (ع) بت‌پرستی فرع بر شیطان‌پرستی است. سران کابالیسم همیشه در طول تاریخ به حضور شخص ابلیس رسیده و او را می‌پرستیدند.

هلنیسم در دماغ متفکران یهود تأثیراتی عمیق داشته است و آنها که از نامرادی‌های روزگار بدبین شده و از کتب انبیای خود ملول و مأیوس شده بودند، به آن‌گونه افکار گراییدند.

اگر شما همین علوم انسانی یهودی موجود غرب را که حاصلش جهانی شدن است و چارچوب کلان تئوریشان است را بپذیرید جهانی شدن را نیز می‌پذیرید که متأسفانه در ایران داریم می‌پذیریم.

فطرت به‌حدی در پوشش‌جویی قوی بود و هست که شیطان از این‌که سوات همگان را لخت کند مایوس شد و به سمبل‌سازی پرداخت و بعل را ساخت. این است که اولین سمبل کابالا بعل گشت.

جریان کابالا به بنیان‌گذاری علوم بر اساس خواسته‌های خود پرداخته و اساس انسان شناسی را از دست اندیشمندان گرفت و اصل مجعول «انسان حیوان است» را به عنوان پایه‌ی علوم به اندیشمندان باورانید.