Tag Archives: کابالیسم

کافران در درون دوزخ به دنبال دو نفری هستند که همدست شده و جریان تاریخ را در بستر باطل قرار دادند، پیدا کنند. آن دو قابیل از بشر و ابلیس از جن هستند.

آریستوکراسی اساسی‌ترین اصل کابالیسم است و نقطه جدائی راه نبوت‌ها با راه کابالیست‌ها؛‌ آن عدالت است و این ستم. آن راهی است که جبرئیل نشان می‌دهد و این راهی است که ابلیس رهبر آن است.

ابلیس با انسان دو نوع تماس دارد: تماس بدون رؤیت و تماس حضوری. البته در تماس نوع دوم به هرکس از جامعه کابالیسم افتخار گفت‌وگو نمی‌دهد و تنها با سران کهانت چنین رابطه‌ای دارد.

شیطان‌پرستی که امروز در اختیار همگان قرار گرفته و گروه‌هایی ادای آن‌را درمی‌آورند، پیش از فاش شدن راز کابالا در انحصار سردمداران کابالیسم بود که از آن طریق بر مردمان جهان مسلط بودند.

جریان کابالا به بنیان‌گذاری علوم بر اساس خواسته‌های خود پرداخته و اساس انسان شناسی را از دست اندیشمندان گرفت و اصل مجعول «انسان حیوان است» را به عنوان پایه‌ی علوم به اندیشمندان باورانید.

ادیان کهانت را تحریم کرده و آنرا معادل کفر دانسته‌اند اما کابالیسم برای سلطه‌ی بیشتر بر مردم با راهنمائی ابلیس، افرادی را با ریاضت‌های مختلف به تمرین وادار می‌کرد که به کهانت برسند.

یهودیان مخفی مستقر در عثمانی، چه پیش و چه پس از پیدایش فرقه دونمه، طریقت بکتاشی را ابزاری مناسب برای تأثیرگذاری بر سیاست عثمانی و به‌ویژه سلطه بر ینگی‌چریکان یافتند.

به گونه‌های متعدد لفظ کابالا توجه کنید: کابالا، قبالا، کبالا، قابالا، قابالاه، قباله. آیا با دیدن این الفاظ چیزی به ذهن‌تان خطور نمی‌کند؟ آیا غیر از لهجه‌های مختلف از قابیل چیز دیگری است؟

علاّم الغیوب 1400 سال پیش برملا شدن سرّ بزرگ کابالا را وعده داده است که دیگر نه توان برنامه جدید خواهد داشت و نه توان برگردانیدن برنامه‌های پیشین خود را.

قرن چهاردهم میلادی جنبشی به منصه‌ی ظهور رسید که در تقابل با آراء کلیسا، به احیاء منزلت و اصالت انسان پرداخت. این جنبش که اومانیسم نام گرفت پس از چندی به جنبشی انسان‌محور تبدیل گردید.