تجربهای چهلساله از لیبرالیزاسیون دولتی (قسمت نهم) کتب آسمانی
نگاهی به آنچه در قسمتهای قبل گذشت:
در اولین قسمت گفتیم: مبتنی بر لیبرالیسم، فرد از آزادی مطلق برخوردار بوده و هیچ تکلیفی را برنمیتابد! «فردگرایی» مهمترین شاخصه این رویکرد است.
در دومین قسمت گفتیم: مبتنی بر «فردگرایی»، روابط میان انسانها ماهیتی واقعی نداشته و شکلگیری جوامع انسانی، مرکّب واقعی محسوب نمیشود.
در سومین قسمت به تقابل «اصالت فرد» با ارزشهای دینی جامعه پرداخته و دیدیم که چگونه در تفکر لیبرال، فرد ادعای خدایی مینماید.
در چهارمین قسمت گفتیم: در تفکر «اومانیسم» بهعنوان ریشهی مکاتب غربی، انسان، محورِ ارزشها بوده و تنها ارادهی اوست که اصیل است.
در پنجمین قسمت دیدیم که متفکران ملحد غربی، چگونه با ترویج «شکگرایی» باعث حذف باورهای قلبی (متعلّقات ایمان در تفکر خدامحور) شدند.
در ششمین قسمت به تقابل «لیبرالیسم» با مهمترین نقطهی تمایز تفکر خدامحور و تفکر بشرمحور یعنی: «ایمان به عالَم غیب» پرداختیم.
در هفتمین قسمت نوع مواجههی تفکر اومانیستی با «ایمان به آخرت» و موضوع مرگ بررسی شد.
در هشتمین قسمت به موضوع «ایمان به وجود انبیای الهی» و نوع مواجههی غرب با آن پرداختیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۴. ایمان به وجود کتاب الهی
ایمان به وجود کتاب الهی را میبایست یکی از مهمترین باورهایی دانست که در میان تمامی تفکرات خدامحور (Theism) وجود دارد؛ امری که بهصورتی ویژه در تفکر اسلامی منتج به باور و ایمان به سلسلهای از کتابهای آسمانی میشود که بهواسطهی انبیاء از حضرت آدم (ع) تا رسالت حضرت خاتم (ص) شمولیّت داشته است؛ کتابهایی که از آنها با عنوان صُحُف یاد میشود. کتابهایی که توسط فرشتگان و بهصورت وحی الهی به پیامبران الهی نازل گردیده و بهعنوان کتاب آسمانی و صحیفهی مخصوص آن پیامبر ماندگار شدهاند.
گرچه ایمان به وجود کتاب الهی را میتوان در همان راستای ایمان به وجود انبیای الهی و باورمندی به شخصیت رسالتی ایشان دید؛ اما کتب آسمانی و صحف انبیای الهی بهسبب اهمیتی که در هدایت بشر بهسوی سعادت و تکامل معنوی دارند، تحت عنوان سَرفصلی جدید و متمایز از ایمان به وجود انبیای الهی، همواره مورد حقد و کینهی تفکرات اومانیستی (Humanism) واقع گردیده و عرصهی جدید دیگری از تقابل میان دو تفکر خدامحور و بشرمحور را هویدا میسازند.
نخستین ورود سینمای غرب در حوزهی ترسیم صحف انبیای الهی و ارائهی فُرمی بصری از تعالیم کتب آسمانی را میتوان در اثر معروف «کتاب آفرینش» (…The Bible: In the Beginning) ملاحظه نمود. اثری به کارگردانی جان هیوستون (John Huston)، فیلمنامهنویس و هنرپیشه شهیر آمریکایی که در سال ۱۹۶۶م و با سرمایهگذاری یکی از مهمترین کمپانیهای یهودی سینمای آمریکا، یعنی فاکس قرن بیستم (20th Century Fox) تولید گردید و با اکران سراسری خود، ضمن آنکه اقدامی جدید برای ترسیم زندگینامهی پیامبران، در قالب ژانر تاریخی (Historical) محسوب میشد، سعی کرد تا مفاهیم مذکور در سِفر پیدایش (Book of Genesis) را مبتنی بر آموزههای تحریفی تبیین نماید و پرده از راز آفرینش انسان برداشته و در راستای تفکرات اومانیستی اقدام به حقنهی باورهای بشرمحورانهی رایج در تمدن غرب نماید.
«کتاب آفرینش» را میتوان نخستین اثر سینمایی دانست که با طعم کتاب مقدس یهودیان، اقدام به ترسیم صحنههایی از باغ عدن (Garden of Eden) و ماجرای خلقت انسان نمود. کارگردان پس از نمایش آدم و حوا با بازی مایکل پارکس (Michael Parks) و اولا برگید (Ulla Bergryd) و ماجرای خلقت و زمینیشدن ایشان، بهسراغ ترسیم زندگی حضرت نوح میرود. وی ابتدا سعی میکند تا چارلی چاپلین (Charlie Chaplin) را در مقام ایفای نقش این پیامبر بگمارد، ولی این بازیگر یهودی از پذیرش نقش امتناع میورزد و در نتیجه خودِ جان هیوستون این نقش را بازی میکند. فیلم، پس از ماجرای طوفان و از بین رفتن نسل بشر به زندگی حضرت ابراهیم با بازی جورج سی. اسکات (George C. Scott) میرسد و با شرح ماجرای رسالت این فرستادهی الهی، به پایان میرسد.
فیلم «کتاب آفرینش» مبتنی بر آموزههای اومانیستی سعی در تفسیر جریان خلقت انسان دارد و به این منظور در لایههای درونی خود ضمن ارائهی تصویری التقاطی و مبتنی بر باورهای لیبرالی، تمرکز اصلی خود را معطوف ترسیم جاهطلبی و اتوریته (Authority) خالقِ بشر ساخته و بشر را سرگردان و محکومِ قدرتطلبی خداوند معرفی میکند! و جالب اینکه این همه را با عنوان برداشتی برآمده از کتاب مقدس، به خورد مخاطبان خود میدهد! فیلم، بهصورت غیرمستقیم به مخاطبان خود میفهماند که صحف انبیای الهی نه تنها نمیتوانند انسانها را به مسیر سعادت و تعالی رهنمون سازند، بلکه این کتابها اصولاً خاطرات خداوند از نحوهی هلاک بشر بوده و کارویژه اصلی این کتب، تبیین چگونگی پرستشِ چنین خدای خشن و زورگویی است!!
نکتهی ظریف در باب ایمان به وجود کتاب آن است که این ایمان در بُعد ظاهری (و بهعنوان کتاب)، نمیتواند فصل تمایزی میان تفکرات خدامحور و بشرمحورانه باشد، زیرا در هر دو تفکر، باور به کتاب، امری غیر قابل انکار است و سرانهی تولید و گوناگونی کتابهایی که بر بستر تفکرات اومانیستی اقدام به تدوین و تشریح مسیر سعادت و نیکبختی انسان مینمایند، بسیار گستردهتر و پرشمارتر از تعداد کتب آسمانی است که بر بستر تفکر خدامحور اقدام به تشریع نحوهی متعالی زندگی بشری نمودهاند.
البته تمامی کتب الهی در بطن خود از سه ویژگی اصلی تأویل، تنزیل و تفسیر برخوردار میباشند که نهایت تحقق آن، منوط به حضور انبیاء الهی و قائم به باورمندی نسبت به شخصیت رسالتی ایشان و ایمان به آن میباشد.
نظام تمدنی غرب با درک ویژگی فطری انسان مبنی بر پیجویی و پیگیری رهنمودهای سعادتمندی و اکسیرهای تعالیبخش، سعی در موازی سازی و بدل نمایی کتب ضالهای با قامتی فریبنده و تشابهی ظاهری در نسبت با کتب آسمانی نموده است. کتب ضالهای که در بر دارندهی آموزههای اومانیستی بوده و مصادیق آن در بسیاری از آثار ادبی و مکتوبات کلاسیک نظام تمدنی غرب قابل پیگیری میباشد.
تولید آثار سینمایی متعدد و متکثری همچون فرشتگان و شیاطین (Angels & Demons) و دوزخ (Inferno) و… را میتوان محصول نوعی بَشریسازی از محتوای کتب آسمانی دانست که اقدام به ارائهی مفاهیمی التقاطی در قالبی بهظاهر خدامحور مینماید، که در بسیاری از آثار ادبی و مکتوبات کلاسیک نظام تمدنی غرب همچون کمدی الهی قابل پیگیری میباشد.
کمدی الهی (Divine Comedy) اثر شاخص دانته آلیگیری (Dante Alighieri) شاعر و نویسنده ایتالیایی است که از سال ۱۳۰۸م تا زمان مرگ او در ۱۳۲۱م کتابت آن به طول انجامیده است؛ کتابی موهون که در قالب شعر و طیّ سه فصل، سفر نویسنده را به دوزخ (Inferno)، برزخ (Purgatorio) و بهشت (Paradiso) توصیف مینماید و اقدام به ارائهی مباحثی التقاطی و مبتنی بر آموزههای بشرمحورانه به مخاطبان خود نموده و مسیری غیرواقعی برای شقاوت و سعادت انسانها ترسیم میکند.
از جمله ویژگیهای مشترک تمامی انبیاء و اولیاء الهی، تبعیت از کتب آسمانی انبیای پیش از خود است. امری که نمود بارز آن را میتوان در قرآن کریم مشاهده کرد. آیه ۱۳ سوره شوری وجود هرگونه اختلافی میان قرآن و کتابهای آسمانی پیشین را مردود دانسته و میفرماید: شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَ مَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَی وَ عِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ.
فیلم «خروج: خدایان و پادشاهان» (Exodus: Gods and Kings) را میتوان از جمله بهروزترین تولیدات صنعت سینمای غرب در تقابل با ایمان به وجود کتاب الهی معرفی نمود. اثری که در سال ۲۰۱۴م تولید گردید و موجب شد تا ریدلی اسکات (Ridley Scott) در مقام کارگردان اثر، به وادیِ تصویرسازی از کتاب مقدس کشانده شود و سعی نماید تا تفسیری جدید از سِفر خروج (Book of Exodus) ارائه داده و ماجرای رسالت حضرت موسی و هدایت قوم بنیاسرائیل را مبتنی بر آموزههای لیبرالیستی بازتعریف نماید.
البته ریدلی اسکات با انتخاب کریستین بیل (Christian Bale) بهعنوان بازیگر نقش موسی بزرگترین اشتباه هنری خود را مرتکب گردید و این اشتباه را با انتخابهای بعدی و عدم دقت در چینش و با گماردن بازیگران ضعیف و معلومالحالی نظیر گلشیفته فراهانی در نقش همسر رامسس دوم و بهعنوان ملکه نفرتاری (Nefertari) به اوج رساند و بزرگترین ورشکستگی سینمایی را در کارنامهی هنری خود رقم زد و موجب شد تا فیلم در موعد اکران با تلخترین استقبال منتقدان سینمایی مواجه گردد و در مجموع ریزش و عدم همراهی مخاطبان را برای این اثر سینمایی به ارمغان آورد.
از این جهت فیلم «خروج: خدایان و پادشاهان» را میتوان یکی از تولیدات ضعیف هالیوود قلمداد نمود؛ اثری که با تمسک ظاهری به کتاب مقدس همّت اصلی خود را معطوف به حقنهی باورهای بشرمحورانه نموده و با استعانت از قهرمانسازی عوامگرایانه از پیامبری اولوالعزم، آموزههای ایشان را در قالب لیبرال دموکراسی ترجمه و به خورد مخاطبان سینمایی خود میدهد.
همین رویکرد سبب میشود تا در فیلم، حضرت موسی (ع) شخصیتی دچار بیماری روانی توصیف گردد و معجزات عظیم حضرت موسی (ع) و بالأخص صحنهی شکافته شدن دریای سرخ با توجیه علمی و بهعنوان سونامی ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد به تصویر کشیده شود!
اما نظام تمدنی غرب در تقابل با ایمان به وجود کتاب الهی رویکرد ویژهی دیگری نیز برگزیده که ترسیم و ارائهی تخیلات و موهومات بَشری و حقنهی آن بهعنوان بخشهای گمشدهی کتب آسمانی و صحف انبیای الهی میباشد! اقدامی ویژه که میتوان در آثاری همچون پی (Pi) و رمز داوینچی و… ملاحظه نمود.
فیلم «رمز داوینچی» (The Da Vinci Code) بر بستری توهمی، ایمان به وجود کتب آسمانی را در ذهن مخاطبان خود میزداید و باورمندان به تفکر خدامحور را تشویق میکند تا به کشفیّاتی راز و رمز گونه از کتاب مقدس مشغول شوند؛ کشفیّاتی که مبتنی بر آن، آموزههای هدایت بخش و الهی این کتب به فراموشی سپرده میشود.
رمز داوینچی به کارگردانی ران هاوارد (Ron Howard) در سال ۲۰۰۶م، مبتنی بر کتابی با همین عنوان تولید گردید و در فرایندی دراماتیک، اقدام به ارائهی تصویری سینمایی از تئوری ملحدانهی خون مقدس و جام مقدس (The Holy Blood and the Holy Grail) نمود. این تئوری با طرح ازدواج حضرت عیسی با مریم مجدلیه سعی میکند تا ضمن زدودن شخصیت رسالتی ایشان، اصل آموزههای الهی ایشان را زیر سؤال برده و ماهیت کتاب آسمانی ایشان را امری توهّمی و برآمده از دُکانهایی نظیر کلیسای کاتولیک و واتیکان معرفی نماید که سعی در پنهان کردنِ قضایا داشته و تمام همّت خود را معطوفِ الهی جلوه دادنِ امور بَشری کرده و با مکر و حلیه و با استفاده از غفلت مردم، تفکر خدامحور را در میان جامعه گسترش میدهند!
رویکرد تقابلی نظام تمدنی غرب با تفکرات خدامحور همواره با شیوههای بدیع و جدیدی همراه بوده که یک نمونهاش ایجاد تصوری سینمایی مبنی بر شکلگیری نظم نوین جهانی بر بستر لیبرال دموکراسی و البته با تمسّک به تفسیرهای لیبرالی از کتب آسمانی میباشد. تفسیرهایی التقاطی که در آثار هالیوودی شاخصی همچون «کتاب الی» (The Book of Eli) قابل پیگیری بوده و به ارائهی تصویری کاذب از کتب الهی میپردازد.
در تفکر اسلامی، کارکرد اصلی صحف انبیاء الهی و بالأخص قرآن کریم (بهعنوان نسخهی نهایی تمامی کتب آسمانی)، به عنوان حَبل مَتین تشبیه میشود. ریسمان آویختهای که انسانهای متمسّک به خود را بالا برده و به تعالی میرساند؛ نسخهای راهنما و برنامهای جامع که از فکر و ذهن محدود بَشری تراوش نکرده تا تنها ابعاد توسعهی بَشری را لحاظ نماید و نخواهد و در عین حال نتواند تعالی آدمی را رقم زده و انسان را صعود داده و به رُشد برساند.
حبل متین ویژگیای منحصر بهفرد است که اسباب ایجاد هرگونه اختلافی را در میان ایمانآورندگان به خداوند سبحان، از بین بُرده و باورمندان به دین اسلام و انبیاء مسلمان (از آدم تا خاتم) را بهصورت امّتی متحد و سعادتمند ترسیم میسازد و اتحاد مثال زدنیِ ایشان در برابر جمیع طاغوتها و پلیدیهای رایج در زندگی بَشری را محقق خواهد نمود.
این اتحاد تنها در صورتی محقّق خواهد شد که به این کتب آسمانی اعتصام صورت گرفته و باورمندان به آن، سلوک فردی و اجتماعی خود را مبتنی بر رهنمودهای الهی مکتوب در آن تنظیم نمایند.
به این ترتیب، بروز اختلافات میان امّت اسلامی، نمودی از این واقعیت است که یا به این دستگیرهی الهی اعتصام نشده و یا اعتصامی ضعیف به کتب آسمانی صورت پذیرفته و یا این اعتصام بهصورتی التقاطی انجام گرفته است.
صنعت سینمای غرب در تقابل با ایمان به وجود کتاب الهی اقدام به پوشاندن ماهیت حقیقی این کتابهای آسمانی (بهعنوان مکتوباتی که تعالی انسان را رقم زده و رشد آدمی را موجب میشوند) کرده و سعی دارد تا وجههای نیروزا از پوسته و ظاهر این کتب مقدس ارائه دهد و مبتنی بر الگوی «مهاجمان صندوق گمشده» مخاطبان خود را به وادی معنویت مدرن (Modern Spirituality) بکشاند و ایشان را از عمل به دستورات الهی مکتوب در کتب الهی باز دارد.
فیلم «مهاجمان صندوق گمشده» (Raiders of the Lost Ark) از مجموعه فیلمهای سینمایی «ایندیانا جونز» (Indiana Jones) در ۱۹۸۱م، توسط استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) یهودی ساخته شد و سعی نمود تا مخاطبان خود را به این ذهنیت برساند که کتب آسمانی تنها از جنبههای انرژیزا برخوردار بوده و نه تنها آموزهای بهدردبخور برای سعادت و تعالی بشر ندارند، بلکه همچون چراغ جادو عمل نموده و هرگاه که به تصاحب فرد و یا گروهی درآیند، قدرت و انرژی نهفته در خود را فارغ از نیک و بد بودن تصاحبکنندگان، به ایشان منتقل خواهند نمود!
بهعبارت دیگر، «مهاجمان صندوق گمشده» وجههای از کتب مقدس ارائه میدهد که مبتنی بر آن تنها تصاحبِ فیزیکی و مادی این کتابها است که میتواند حکومت جهانی را از آنِ صاحبانش نموده و قدرت مطلق را به ایشان منتقل نماید و این کتابها به هیچ عنوان هدف سعادت آدمی را مدنظر نداشته و به هیچ عنوان قصد ایجاد تغییرات مطلوب در زندگی انسانی را ندارند!
ادامه دارد…
نویسنده: محمدرضا شاهحسینی با ویراستاری مجدد اندیشکده مطالعات یهود
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
…..
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
سلام و عرض خداقوت. ممنون بابت مقاله های بسیار ازشمندتون. جسارتا یک پیشنهاد داشتم. از این جهت که بعد از مطالعه مقاله ها و رجوع مجدد به ادامه اونها برای مطالعه در ابتدای مقاله تیتر مقاله های قبلی رو گذاشتید،خیلی خوبه. مخصوصا از این باب که پیدا کردن و رسیدن به مقاله بعدی رو آسونتر میکنه و صد البته که با سرچ عنوان مقاله هم میشه اون رو پیدا کرد ولی چنانچه لیستی کامل و جامع و یکپارچه از کل مقالاتتون در قالبی ( مثلا pdf ) رو در سایت قرار بدید که در یک نگاه از اولین مقاله تا آخرین مقاله رو بشه ملاحظه کرد و با یک کلیک بر روی آدرس اون مقاله واردش شد، فکر کنم بهتر باشه و شاید برای فردی که میخواد مطالعه کنه و دنبال مبحث خواصی میگرده روش بهتری باشه. اون شکلی من خواننده در یک نگاه میتونم ببینم کل این سایت چه مقاله هایی و در چه موضوعاتی داره و اینکه مستقیم میتونم از اون مسیر برم روی مقاله مورد نظرم. ممون خدا خیرتون بده بابت تلاشهای مجاهدانتون. یا علی مدد
سلام. با تشکر از همراهی شما. برای سلسله مقالاتی که به پایان میرسد، یک صفحه جداگانه به همین شکلی که پیشنهاد دادید، اختصاص داده میشود. اما مقالات «تجربهای چهلساله از لیبرالیزاسیون دولتی» هنوز به پایان نرسیده است.